بهانه های با امام حسین نبودن را در کتاب «توجیه المسائل کربلا» بخوانید
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، توجیهگری، بهانهآوری و یافتن گریزگاه از حق، کوشش همواره انسان ها در طول تاریخ بوده است؛ آنگاه که در اسارت نفس و کششها و کشمکشهای پست و فرومایه دنیوی فرو میغلتد. همه پیامبران الهی آمدهاند تا فرصت «بهانه» را از انسان بگیرند تا هیچ کس نگوید: نمیدانستم.
کتاب توجیه المسائل کربلا اثری عاشورایی از سید علی اصغر علوی است که با همت انتشارات سدید در 164 صفحه چاپ و منتشر شده است.
این کتاب به بخش متفاوتی از اعمال انسانها پرداخته است و آن این که یکی از سنتهای الهی، سنت امتحان و ابتلا است و بر اساس این سنت، همه بشر باید امتحان شوند تا معلوم شود که عیار خلوصشان چه مقدر است؛ بهعبارت دیگر آیا قول و فعلشان با هم یکی است؟
در کتاب توجیه المسائل کربلا ابتدا معنا و مفهوم توجیه بررسی میشود و در ادامه به انواع و اقسام توجیه میپردازد و سپس مهمترین مطلب این کتاب، یعنی توجیهات کسانی که امام حسین(ع) را یاری نکردند، برای خواننده روایت میشود.
توجیهات در ۳ دسته بررسی میشود: توجیهات کسانی که با امام همراه نشدند، توجیهات کسانی که امام را ترک کردند، توجیهات کسانی که مقابل امام ایستادند.
برشی از کتاب
رهبر معظم انقلاب بیان میدارند که حتی در زمان وقوع حادثه کربلا توجیهات و عذرهای شرعی محکمتری پیدا شد که امام میتوانست با آن توجیهات از قیام خود کوتاه بیاید، ولی این کار را نکرد. ایشان میفرمایند:
«مرحلۀ دوم، حادثۀ کربلا و وقوع عاشوراست. اینجا امام حسین (ع) میتوانست در مواجهه با یک مسأله، به مثابۀ انسانی که حوادث بزرگ را با این منطقها میخواهد حل کند، بگوید: «زن و بچه در این صحرای سوزان، طاقت ندارند. پس، تکلیف برداشته شد. » یعنی تسلیم شود و چیزی را که تا آن وقت قبول نکرده بود، بپذیرد.
یا بعد از آنکه در روز عاشورا حملۀ دشمن آغاز گردید و عدّۀ زیادی از اصحاب امام حسین (ع) به شهادت رسیدند - یعنی مشکلات، بیشتر خود را نشان داد - آن بزرگوار میتوانست بگوید: «اکنون دیگر معلوم شد که نمیشود مبارزه کرد و نمیتوان پیش برد. » آنگاه خود را عقب بکشد. یا آن هنگام که معلوم شد امام حسین (ع) شهید خواهد شد و بعد از شهادت او، آل اللَّه - حرم امیرالمؤمنین و حرم پیغمبر (ص) - در بیابان و در دست مردان نامحرم، تنها خواهند ماند - اینجا دیگر مسألۀ ناموس پیش میآید - به عنوان یک انسان غیرتمند، میتوانست بفرماید: «دیگر تکلیف برداشته شده است. تکلیف زنان چه میشود؟ اگر این راه را ادامه دهیم و کشته شویم، زنان خاندان پیغمبر و دختران امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام و پاکیزهترین و طیّب و طاهرترین زنان عالم اسلام، به دست دشمنان - مردان بیسروپایی که هیچ چیز از شرف و ناموس نمیفهمند - خواهند افتاد. پس، تکلیف برداشته شد».