حجاب قانونی
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجاب از دستورات الهی است که ابعاد اجتماعی گسترده دارد. به بیان دیگر مسئله وجوب حفظ پوشش در برابر نامحرم در محیطی غیر از خانه و حریم خصوصی از احکام عمومی و اجتماعی به حساب میآید. در احکام اجتماعی اسلام ایجاد نظم و تامین ضمانت اجرایی وظیفه حکومت اسلامی است.
تبصره 638 قانون حجاب در سال 1375 در جهت وظایف حکومت اسلامی به تصویب رسید.[1] در طول این زمان عمل به این قانون با ضعف و کاستیهایی مواجه بوده است. بازی سیاسی جناحهای مختلف و تلاش برای جلب آراء عمومی، عمل به قانون را بیش از پیش تضعیف کرده است.
نیروی انتظامی به عنوان مسئول اجرای نظم و قانون در بازی سیاسی برخی عناصر داخلی، همواره اولین قربانی بوده است. غالب مردم با بیبند و باری مخالفند، افراد مذهبی و بسیاری مسئولین از نیروی انتظامی، اجرای قانون و احیای امر به معروف و نهی از منکر را مطالبه میکنند. زمانی که نیروی انتظامی اقدام به اجرایی کردن قانون مینماید، برخی از همین اقشار به ظاهر مذهبی، حملات خود را به این نیروهای شریف آغاز میکنند. جمعیت زیادی از مطالبهگران نیز با سکوت خود عملاً پشت مجریان قانون را خالی میکنند.
آیا نیروی انتظامی حق بازداشت دخترِ مردم که قوانین پوشش را نقض میکند، دارد؟ بله، حجاب علاوه بر جهت دینی، امری قانونی و تصویب شده است. آیا دخالت نیروی انتظامی و اجرای این حکم به صلاح هست؟ بله، زیرا کشاندن امور حساسی مانند حجاب به عرصهی عمومی و درگیر شدن عموم مردم با یکدیگر، باعث ایجاد هرجومرج و شکاف در جامعه مسلمین میشود. زیرا در بیشتر موارد نهی از بیحجابی منجر به مقاومت شدید شخص بیحجاب میگردد و گاهی نیاز به اعمال قدرت وجود دارد. اجرای قوانینی که نیاز به اعمال قدرت دارند توسط مامورین قضایی از تنش در جامعه جلوگیری میکند.[2]
آیا در اجرای قانون ممکن است، سوء استفاده، تخلف یا اشتباه از طرف مامورین رخ بدهد؟ باز پاسخ مثبت است. هیچ کشوری افراد مجریان قانون را از بهشت و سرزمین فرشتگان نمیآورد. تمام کشورهای متمدن از جمله ایران اسلامی، در جاهایی که امکان تخلف وجود دارد، از دستگاهها و امکانات نظارتی استفاده میکنند ما در این زمینه با کمبود امکانات سختافزاری مانند دوربینهای نظارتی مواجه هستیم.
در این زمینه ایران یک ویژگی ممتاز دارد، آن هم نظارت درونی و تقواست. توضیح اینکه نیروهای نظامی و انتظامی ایران عموماً از بین افراد متدین و متقی جذب میگردند، پس علاوه بر نظارت بیرونی، نظارت درونی نیز در نیروی انتظامی ایران نقش پررنگی دارد.
با وجود نیروی انتظامی، وظیفه نهادهای فرهنگی چه میشود؟ آیا فعالیت نهادهای فرهنگی در زمینه حجاب مطلوب بوده است؟
حجاب اساسا مسئله فرهنگی است. فرهنگی بودن حجاب، مانع از قانونی شدن و دخالت نیروی انتظامی نمیشود. احترام به اموال دیگران و دزدی نکردن مطلبی فرهنگی است و نیاز به آموزش دارد، اما مانع از دستگیری و مجازات دزد نیست.
متاسفانه کارنامه دستگاههای فرهنگی در مسئله حجاب، مطابق انتظارات نیست. در زمینه کار فرهنگی مشکلات عدیدهای مانند؛ رها شدن فضای مجازی، کمبود نیروی ماهر در عرصه کار رسانه، نگاه ابزاری جناحها به مقوله فرهنگ و فقدان برنامهریزی بلند مدت وجود دارند. با این وجود، نهادهای فرهنگی نیروهای معتقد و عفیفی را نیز تربیت کردهاند. اگر وضعیت مبارزه با حجاب بر همان وضعیت دوران پهلوی باقی میماند، با توجه به پیشرفت امکانات رسانه، مشخص نبود وضعیت دینداری در کشور به چه سرنوشتی دچار میگردید.
اینکه برخی نهادهای فرهنگی و نیروی انتظامی را باعث دوری از دین معرفی میکنند، از انصاف به دور است. بیان منطقی به این صورت است که این نهادها، ضعفها و کاستیهایی دارند و در مبارزه با بیبند و باری به موفقیت کامل نرسیدند.
پینوشت:
[1]. تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۷۵).
[2]. سیدعلی، خامنهای، اجوبةالاستفتاءات، مترجم احمدرضا حسینی، چاپ پنجاهوپنج، شرکت چاپ و نشر بینالملل، 1388، ص 338، س1090.