نقش انگلیس در بروز قحطی بعد از جنگ جهانی دوم
در پی وقوع جنگ جهانی دوم، ایران نیز صحنه قدرتنمایی قوای بیگانه شد و در این میان، سلطنت رضاشاه که توانایی حراست از استقلال کشور را نداشت، از هم پاشید. حضور قوای بیگانه در خاک ایران، علاوه بر از بین رفتن استقلال کشور، امنیت عمومی را نیز به خطر انداخت؛ اما رویداد اصلی که به طور مستقیم با معیشت مردم ارتباط داشت، موج قحطیای بود که گریبانگیر مردم ایران شد. براساس روایتهای تاریخی، در تشدید این قحطی، انگلیسیها نقش عمدهای داشتند.
در کتاب «انقلاب اسلامی در رفسنجان» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، درباره بروز قحطی در این شهر آمده است: حضور صدها هزار نفر نیروی نظامی بیگانه در کشور از علل اصلی بروز قحطی بود. قوای خارجی هم قدرت مالی داشتند و هم قدرت نظامی و هم نفوذ سیاسی. بنابراین برای اداره جبهههای جنگ، ارزاق، گندم و جو و حتی حیوانات مردم را خریداری و از کشور خارج میکردند. روسیه نیز دقیقاً در شمال کشور همین سیاست را در پیش گرفته بود.
یکی از اردوگاههای اصلی انگلیسیها، در کنار قنات عباسآباد رفسنجان بود. در خاطرات درباره نقش انگلیسیها در بروز قحطی در رفسنجان مطالب بسیاری دیده میشود.
سید ابوالفضل ریاضی در این زمینه میگوید: «مردم در فقر و تنگدستی سختی بودند، به خصوص طبقات ضعیف و مستضعف از کمی آرد و علف و یونجه برای درست کردن سوپ و آش استفاده میکردند. وضع طبقات متوسط و متمول کمی بهتر بود. آنها برای خودشان از افرادی که آسیاب داشتند و یا عمده مالک بودند و گندم در انبار داشتند، مقداری آرد به هر قیمت تهیه میکردند. بعد از شهریور 1320 قحطی معروف به «سال پنج تومانی» شروع شد. وجه تسمیه آن این بود که قوای انگلیسی رفسنجان را اشغال و اعلام کردند که ما هر من گندم را پنج تومان میخریم. هر من غلات دیگر را نیز پنج تومان میخریم. این مبلغ پول زیادی بود و سبب شد که مردم هر چه از گندم و حبوبات در خانه و انبار داشتند، به نماینده کنسولگری انگلیس بفروشند و نوعی قحطی که 50 درصد آن طبیعی و 50 درصد مصنوعی بود، ایجاد شد. این حبوبات را با شترهایی که در کنترات داشتند، از رفسنجان حمل و این طور شایع میکردند که در کرمان قحطی شده و اینها را به آنجا میبریم. در کرمان نیز همین را میگفتند. آن طوری که منقول است تمام اینها را در محلی در کبوترخان تخلیه میکردند و آتش میزدند. چندین بار شایعه کردند که از انگلستان و هندوستان گندم وارد خواهد شد، امّا هر بار که ماشینها میآمدند، سرباز میآوردند و حتی یک دانه گندم نیز نبود».
در خاطرات نوشآبادی نیز از خرید گندم و جو به قیمت بالا توسط انگلیسیها سخن به میان آمده است. وی علت گرانی را علاوه بر مسائل طبیعی، سیاست ظالمانه انگلیسیها میداند. در خاطرات محمد جدیدی همچون خاطرات دکتر ریاضی از آتش زدن گندمها توسط انگلیسیها صحبت به میان آمده است. حاج محمد شریفی نیز در خاطراتش از آتش زدن گندمها توسط انگلیسیها و کشتن حیواناتی که در اختیار داشتند، سخن به میان میآورد. مرحوم علی باقری نسب یکی از معمرین رفسنجان مشاهدات خود را در روستای خالقآباد رفسنجان چنین بیان میکند: «با چشمان خود دیدم که انگلیسیها از فقر مردم استفاده میکردند. چند کیسه آرد را پهن میکردند و چند تا ده شاهی یا یک ریالی در آنها میریختند و دستهای تعدادی از مردم را میبستند و با چشمان بسته، هر کس پولها را پیدا میکرد، به او میدادند و بعد نگاه میکردند و میخندیدند».