حضرت ام البنین، الگوی بصیرت
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حضرت امالبنین سلاماللهعلیها بانوی مجللهای است که ژرفای شخصیت، مقام و جایگاه او برای ما مجهول است. اگرچه صفحات تاریخ در بیان زوایای زندگی این بانوی مخدره، نهایت بیوفایی را به خرج داده است، اما با نگاهی دقیق در همان اندک مطالب موجود در منابع اسلامی نیز میتوان به عظمت شخصیت ایشان پیبرد.
بانویی که زبان از بیان توصیف ابعاد مختلف شخصیت او لال و قلم نویسندگان شکسته است را میتوان به عنوان الگویی کمنظیر برای بانوان تا قیامت معرفی کرد.
یکی از ویژگیهای بارز حضرت امالبنین علیهاالسلام، بصیرت مثالزدنی ایشان است که او را برتر از بسیاری از بانوان مشهور تاریخ بشر قرار داده است. برای پیبردن به عمق بصیرت امالبنین علیهاالسلام، مقایسهای ساده میان ایشان و مادر حضرت موسی علیهالسلام کارساز خواهد بود.
امام صادق علیهالسلام فرمود: چون مادر موسی به وی باردار شد، آثار حاملگی تا زمان وضع حمل ظاهر نشد. فرعون برای همه زنان بنیاسرائیل مراقبانی از قبطیها قرار داده بود. چون به وی خبر داده بودند كه از میان بنیاسرائیل مردی به نام موسی بن عمران متولد میشود كه نابودی فرعون و یارانش بر دست او خواهد بود، فرعون با خود عهد كرد كه تمام فرزندان پسر آنها را بكشد تا این اتفاق نیفتد.
هنگامیکه مادر موسی فرزند خود را به دنیا آورد، با اندوه به وی نگاه كرده، غمگین شد و بسیار گریست و با خود گفت: همین الان او را سر میبرند؛ اما خداوند به مادر موسی گفت: چرا رنگ رخسارت زرد شده است؟ گفت: میترسم پسرم را سر ببرند.
به او گفته شد: نترس. موسی چنان زیبا بود كه هر كه او را میدید، شیفتهاش میگشت. ازاینرو خداوند میفرماید: «وَأَلْقَیْتُ عَلَیْكَ مَحَبَّةً مِّنِّی»؛[1] «و مهری از خودم بر تو افكندم».
در این هنگام خداوند آن صندوق چوبی را بر مادرش نازل فرمود و به وی الهام كرد كه موسی را داخل صندوق بگذارد و او را در دریا رها كند و به او گفته شد: «وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ»؛[2] «و نترس و غمگین مباش که ما او را به تو بازمیگردانیم و او را از رسولان قرار میدهیم».
پس مادر موسی، نوزاد را در صندوق گذاشت و در آن را بست و به آب نیل انداخت.
فرعون، قصری برای تفریح در كنار نیل داشت. در این زمان به همراه همسرش آسیه در این قصر بودند كه از دور چشمش به یك سیاهی افتاد كه آب نیل آن را بالا و پایین میبرد و باد آن را به طرف قصر میآورد تا اینكه به در قصر فرعون رسید.
فرعون دستور داد آن را از آب بگیرند و نزد وی ببرند و چون صندوق را نزد وی بردند و در آن را باز كرد، كودكی در آن یافت. ازاینرو گفت: این كودک یک اسرائیلی است؛ اما خداوند محبت موسی را هم به دل فرعون افكند و هم به دل آسیه. فرعون پسر نداشت. بنابراین دستور داد برایش دایهای بیاورند تا او را شیر دهد و تربیت كند.
پس چند زن را كه فرزندانشان كشته شده بود، آوردند؛ اما خداوند چنین اراده کرده بود که نوزاد، شیر هیچ كدام از آنان را نخورد.از طرفی مادر موسی خبر یافت كه فرعون پسر او را گرفته. ازاینرو بسیار غمگین شد و بسیار گریست تا جایی که قرآن فرمود: «وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَىٰ فَارِغًا ۖ إِنْ كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَنْ رَبَطْنَا عَلَىٰ قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»؛[3] «[سرانجام] قلب مادر موسی از همه چیز [جز یاد فرزندش] تهی گشت و اگر دل او را [به وسیله ایمان و امید] محکم نکرده بودیم، نزدیک بود مطلب را افشا کند».
این در حالی بود که مدتزمان جدایی این مادر و فرزند تنها 3 روز به طول انجامید.[4]مادر موسی با آن همه جایگاه والا، با آنکه خداوند به او فرموده بود که موسی زنده خواهد ماند و به مقام پیامبری میرسد، ولی تنها بعد از سه روز جدایی، در قلب خود به چیزی جز فرزندش التفات نداشت و اگر امداد الهی نبود، اسرار الهی را فاش میکرد.
حضرت امالبنین علیهاالسلام نیز دارای فرزندان بیبدیل بود. پسرش عباس نیز همچون موسی از چنان زیبایی چشمگیری برخوردار بود که او را قمر بنیهاشم (ماه بنیهاشم) میخواندند.
این الگوی بانوان، دارای چنان بصیرتی بود که وقتی خبر شهادت چهار پسرش را به او دادند، با صلابت تمام و بصیرت شگرف، جویای حال امام زمانش، حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام شد و فرمود: «أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین»؛[5] «فرزندانم و تمام کسانی که زیر آسمان کبودند، همه به فدای اباعبدالله الحسین علیهالسلام باد».
علیرضا خاتم
پینوشت:
[1]. طه: 39.
[2]. قصص: 7.
[3]. قصص: 10.
[4]. علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، دارالكتاب، 1404ق، ج2، ص135.
[5]. شبّر، أدب الطّف أو شعراء الحسين(ع)، دارالمرتضى، 1409ق، ج1، ص74.