شب های قدر و تصمیم سعادت بخش
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، برای از بین بردن رذایل اخلاقی و غلبه بر گناهان و صفات زشت و ناپسند، ماه مبارک رمضان و شبهای با فضیلت قدر بهترین زمان و کمیاب ترین فرصت برای تقویت اراده هاست؛ ماه تقویت ضعف ها جبران کاستی ها و تصمیم با اراده برای ترک گناهان و انتخاب راه مستقیم برای عاقبت به خیری و کسب رضایت پروردگار است.
ماه مبارک رمضان، ماه نشان دادن قدرت اراده و نماد توانستن و اراده انسان ها است؛ ماهی است که به مومنین و مومنات می آموزد که اگر آنان در این ماه از انجام هر چیزی که سبب بطلان روزه آنان می شود خودداری می کنند، پس در غیر این ماه نیز می توانند با اراده خود از ارتکاب گناه و دچار شدن به معصیت دوری کنند.
قطعاً آن کسی که در ماه مبارک رمضان با اراده خود از خوردن غذا دوری کرده و یا با حلالش رابطه برقرار نمی کند در غیر ماه مبارک رمضان نیز می تواند از حرام و ارتکاب گناه اجتناب کند.
کسی که به مدت یک ماه از کشیدن سیگار خودداری می کند و با وجود گرسنگی و علاقه زیاد به خوردن غذاهای لذیذ، تا افطار صبر می کند، قطعاً در غیر ماه مبارک رمضان نیز می تواند این تصمیم را بگیرد که به سمت گناه کشیده نشده و از آن دوری کند.
ماه مبارک رمضان بخصوص شب های قدرت، فرصت تقویت اراده برای ماه ها و سال های آینده است و این فرصت طلایی در اختیار ماست و ما می توانیم در شب های قدر از فرصت پیش آمده به نحو احسن استفاده کنیم به شرطی که ابتدا خود را بشناسیم؛ چرا که اگر انسان خودش را نشناسد و قدر و حد خویش را نداند نمی تواند نتیجه دلخواه دست پیدا کند.
به قول شاعر: قیمت هر کاله می دانی که چیست؟ قیمت خود را ندانی احمقی است.
تصمیم سعادت بخش
نقل است که روزی پیامبر گرامی اسلام با اصحاب خود از بیابانی عبور می کرد. حضرت به اصحاب خود فرمود: توقف کنید، الان کسی به ما میرسد که سه روز است شیطان بر او نفوذ نکرده و بر او مسلط نشده است.
همه به بیابان چشم دوخته بودند. دیدند عربی لاغر اندام که چشم های او به گودی افتاده با شتر نحیفی در حال آمدن است و وقتی به نزدیک آمد، پرسید پیامبر کیست؟ گفتند: ایشان. آن مرد عرض کرد یا رسول الله سه روز است که تصمیم گرفتهام مسلمان شوم و بت پرستی را کنار گذارم، اکنون به مدینه آمدهام و شما را در این بیابان پیدا کردم. آن مرد بعد از این که شهادتین را گفت به رسول خدا عرض کرد حالا باید چه کنم؟
حضرت رسول در جواب او فرمود: باید به آموزه های الهی و دین اسلام عمل کنی و نماز خوانده و روزه بگیری و حج واجب خود را به جا آورده و به همه اعمال و ظایف شرعی خود عمل کنی... آن مرد به رسول خدا عرض کرد یا رسول الله همینها مرا بس است.
آن مرد بعد از این حرف از پیامبر گرامی اسلام خداحافظی کرده و رفت. بعد از ساعتی پیامبر اکرم متوقف شد و به اصحاب خود فرمود برگردید که آن شخص از دنیا رفت. اصحاب عرض کردند برای چه یا رسول الله؟ آن حضرت در جواب فرمود: شتر آن مرد به چاله ای افتاده و آن مرد از روی شتر سقوط کرده و در همان جا جان باخته است...
به پیامبر گرامی اسلام عرض کردند: یا رسول الله این مرد به هیچ کدام از این اعمالی که شما به آن فرمودید عمل نکرد و در واقع اجل به آن مهلت نداد. پیامبر اکرم اصحاب را کنار بدن آن شخص آورد و با زدن خیمه، جنازه آن مرد را داخل خیمه برد و به آنان فرمود کسی وارد خیمه نشود و آن حضرت بدن را غسل داده و کفن کرد. بعد از این که کار پیامبر به اتمام رسید با پیشانی عرق کرده به بیرون خیمه آمد و اصحاب با دیدن عرق کردن پیامبر گرامی اسلام علت را از ایشان جویا شدند و آن حضرت در جواب فرمود: فرشته های زیادی به استقبال او آمده بودند تا به او سلام و درود گویند و آن شخص با یک دنیا سلام و تحیت وارد بهشت برزخی شد.
سعید چراغی