غفلت، تحریف و نفوذ فکری، عوامل استحاله فرهنگی
امروز (چهارشنبه) توفیق دیدار رهبر معظم انقلاب و ولی امر مسلمین جهان به همراه شمار زیادی از فضلای حوزه علمیه قم و روحانیون سراسر کشور برای بنده حاصل شد. دغدغه معظم له غفلت و سستی حوزه های علمیه در امر تبلیغ بود و ایشان از این که امروز امر تبلیغ در نگاه رایج در حوزه در مرتبه دوم و فرعی قرار دارد، نگران بودند و فرمودند ما از این نگاه باید عبور کنیم، تبلیغ مرتبه اول است. حضرت آقا غفلت در امر تبلیغ را منجر به استحاله فرهنگی و قبح زدایی از محرمات دانستند.
استحاله فرایندی تدریجی است که بسیاری از جوامع دینی گذشته را فرا گرفته و امتهای ادیان پیشین گرفتار آن شدند. در قوم یهود، استحاله و غفلت از آموزه های الهی این دین، باعث شد این قوم در برابر انبیا ایستادند و دنیاگرایی را بر سعادت اخروی ترجیح دادند. آنان از انبیای خود انتظار داشتند در برابر هر عبادتی، در دنیا خوشبختی و رفاه را ببینند. یکی از عوامل مهم دنیاگرایی افراطی در این قوم، تفسیر نادرست از نجات و منجی بود. تفسیر دنیازده از ماشیح در نزد آنان، ظهور منجی برای آبادی و رفاه دنیوی صرف بود، رفاهی که در آن بتوانند انواغ لذائذ دنیوی و معاصی را مرتکب شوند. آنان سعادت اخروی را فراموش کردند و نمی خواستند برای رسیدن به آن، هیچ سختی بکشند و بهایی بپردازند. آنان در انتظار منجیای بودند که قیام کند و آنان قعود، آن هم قعودی که امامش در رنج و مشقت و خودشان در آرامش باشند. منشا بی ادبی، غفلت و رفاه زدگی در بنی اسراییل، به دوران حضرت موسی می رسد؛ هنگامی که موسی آنها را به مقاتله و جهاد فراخواند، آنان گفتند: یا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِیهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّک فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ.[1] موسی باید آنان را نجات می داد و جامعه توحیدی را بر روی زمین مستقر می کرد، زیرا این اراده خدا بود که مستضعفان را برتر و وارثان زمین گرداند: وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْوَارِثِینَ.[2] برتری و وراثت زمین در پرتو عمل به آموزه های الهی و یاری ولی خدا حاصل میشود. اما آن روز موسی تنها بود، قومش از او نافرمانی کردند و او هم شبکه تبلیغی برای خروج از غفلت و روشنگری مردم نداشت. تنهایی موسی از مناجات او با خدا و نفرین او به قومش نمایان میشود: قَالَ رَبِّ إِنِّی لَا أَمْلِک إِلَّا نَفْسِی وَأَخِی فَافْرُقْ بَینَنَا وَبَینَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ.[3] در اثر استحاله فرهنگی، قبحزدائی از محرمات، نافرمانی بنی اسرائیل از احکام الهی و نفرین موسی، خدای متعال عذاب سرگردانی را برای آنان قرار داد و این نفرین، تا امروز هم دامنگیر قوم دنیازده، استحاله شده، نافرمان و تحریف زده بنی اسرائیل است. این اراده الهی می بایست توسط امت پیامبر آخر الزمان محقق شود.
در زمان ما نیز بشر برای نجات از دردها و رنج ها و رسیدن به سعادت دنیا و آرامش اخروی راهی به جز تبعیت از آموزه های الهی و یاری امام بر حق خود ندارد. تبعیت از آموزه های الهی نیازمند شبکه ای از مبلغان است تا مردم را از گرفتاری به دنیازدگی و غفلت های مدرن پیش روی جوامع بشری و وظائف خود آگاه کنند. این شبکه از مبلغان در دوران مبارزه با رژیم شاه در اختیار امام راحل بود و عموم فضلا و روحانیون پیامهای ایشان را در سراسر کشور به مردم میرساندند و آنان را درباره وظایف خود در تشکیل حکومت اسلامی آگاه میکردند. نصرت و یاری ولی خدا نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به خوبی پدید آمد و مردم در صحنههای دفاع مقدس با بذل جان و مال به یاری ولی قائم زمان خود شتافتند.
جامعه ایرانی در دهههای بعد از پیروزی انقلاب، گرفتار برخی تحریفها شد. تحریف همواره در سایه نفوذ صورت می گیرد. عدهای غربشیفته با هدایت دشمنان مستکبر، از طریق نفوذ فکری و جریانی، سعی در تحریف اهداف نهضت اسلامی و دنیازدگی مردم داشتند. تکرار تاریخ امروز در پرتو دنیازده شدن مردم است. تلاش برای آباد کردن دنیا، رفاهزدگی و عافیتطلبی، در کنار غفلت از آخرت و سرنوشت ابدی، خطری است که امروزه جامعه ما را تهدید میکند و امروز، رهبر معظم انقلاب مدظله راهکار مقابله با نفوذ، تحریف و استحاله فرهنگی را بیان کردند. ایشان حفظ نظام را در واقع حفظ ایمان مردم دانستند و فرمودند: اولویت تبلیغ در میان وظایف حوزهها، پس از تشکیل جمهوری اسلامی مضاعف شده چرا که برپایی نظامی سیاسی متکی بر دین، دشمنی مستکبران با اسلام را افزایش داده است.
محمد مهدی محققی
[1] مائدة، آیه 24.
[2] قصص، آیه 5.
[3] مائده، آیه 25.