همه آنچه درباره وقف و حاشیههایش باید بدانید
«وقف» از جمله موضوعاتی است که این روزها زیاد آن را میشنویم، یک بار ماجرای قله دماوند، یک بار ماجرای جنگلهای هیرکانی، گاهی از مشهد شایعاتی به گوش میرسد و گاهی از قزوین و دیگر شهرها. آنچه در همه این اتفاقات مشترک است، حمله به اصل وقف این سنت حسنه است.
وقف در لغت به معنای توقف و حبس است و در اصطلاح فقهی از عقود اسلامی به شمار میآید که معنی آن حبس کردن مال و جاری کردن منفعت یا ثمره آن برای استفاده عموم مردم، بدون دریافت عوض است. وقف یکی از برترین مصادیق احسان و نیکوکاری است که در ساماندهی زندگی فردی و اجتماعی، نقش فراوانی دارد. وقف قبل از اسلام هم بین مردم متداول بود، اما با ظهور اسلام توسط پیامبر(ص) و ائمه(ع) بسیار پررنگ و قوی شد، امروز در دیگر کشورها با ادیان مختلف هم این سنت البته با عناوین دیگر جاری است.
آنچه در ظاهر و باطن وقف است، احسان، نیکوکاری و خیر ماندگار و ابدی است، اما این سنت زیبا در سالهای اخیر مورد حملات زیادی قرار گرفته است. برای آشنایی با چیستی وقف، جنبههای فقهی و شرعی آن و فرآیند ثبت آن در سازمان اوقاف و امور خیریه دقایقی با حجتالاسلام غلامرضا عادل، معاون فرهنگی و اجتماعی این سازمان به گفتوگو نشستیم.
ارکان وقف، شرایط واقف و موقوفه
ابتدا درباره شرایط وقف توضیح دهید؛ این که چه کسی میتواند مالش را وقف کند و اینکه آیا مال مورد وقف هم باید شرایطی داشته باشد یا نه؟
وقف سه رکن دارد، اول خود شخص واقف، دوم مالی که قرار است وقف شود و سوم جهت و مصرف وقف. واقف باید عاقل و بالغ باشد و مهجور نباشد؛ یعنی از جامعه طرد نشده باشد و مانند عموم مردم در جامعه مشغول زندگی باشد. مال هم باید ۱۰۰ درصد برای خودش و مالک آن باشد، زیرا اموال پدر، دولت، مال موروثی و ... را نمیتوان وقف کرد.
مال باید عین باشد، مثلاً برخی اموال قابل لمس نیست، اما عینیت دارد و یا برعکس مثلاً یک پزشک میگوید من هفتهای یک روز از وقتم را وقف فقرا میکنم و آنها را رایگان درمان میکنم. این عین نیست و شامل وقف نمیشود. از طرفی مالی را میتوان وقف کرد که با مصرف، اصلش از بین نرود، مثلاً درخت را میشود وقف کرد، اما میوه را نمیشود وقف کرد و یا چاه آب را میشود وقف کرد، اما یک تانکر آب را نمیتوان وقف کرد. این نکته هم قابل توجه است که مال وقفی از مالکیت واقف خارج میشود.
وقف عام، وقف خاص
یکی از موضوعاتی که درباره وقف میشنویم عام و خاص بودن موقوفه است. تفاوت این دو نوع وقف چیست؟
عام و خاص بودن وقف بسته به نیت واقف و نوع مصرف آن دارد؛ مثلاً واقف میگوید این ملک را وقف میکنم برای روضهخوانی در دهه اول محرم. حال در این جهت اگر عموم مردم از آن بهرهمند شوند، وقف عام است، اما اگر عدهای خاص از عواید وقف بهرهمند شوند، وقف خاص است، مثلاً این ملک را وقف میکنم که از عوایدش برای طلاب مدرسه علمیه فلان غذا تهیه کنند. این میشود وقف خاص، زیرا همه مردم را شامل نمیشود.
یکی از موارد وقف خاص، وقف کردن مال برای اولاد است. در یزد موقوفهای داریم به نام حاج ابوالقاسم رشتی که این شخص ۲۰۰ سال قبل یک آبادی را وقف کرده است و نیت آن برای ایام غدیر، هزینههای مسجد، ایام عزاداری و... است، اما واقف درصدی را هم برای ارحام و اولادش گذاشته و امروز بعد از ۲۰۰ سال از نسل او هرسال میآیند و درصدی از درآمد موقوفه را به عنوان سهم ارحام میگیرند.
موقوفه دارای متولی و موقوفه بدون متولی
وقف سه رکن دارد، اول خود شخص واقف، دوم مالی که قرار است وقف شود و سوم جهت و مصرف وقف. واقف باید عاقل و بالغ باشد و مهجور نباشد، یعنی از جامعه طرد نشده باشد و مانند عموم مردم در جامعه مشغول زندگی باشد. مال هم باید ۱۰۰ درصد برای خودش و مالک آن باشد، زیرا اموال پدر، دولت، مال موروثی و ... را نمیتوان وقف کرد
برخی موقوفات متولی دارند و برخی ندارند. علت چیست و اختیارات متولی در چه حدی است؟
اگر واقف در وقفنامه تولیت مشخص کند، آن فرد مدیر موقوفه او میشود و همه امور موقوفه با متولی است. دست واقف در وقفنامه باز است و البته اگر وقف انجام شد و به آن عمل شد دیگر نمیشود آن را تغییر داد. واقف میتواند بگوید متولی خودم هستم و بعد از من فرزندانم، یا اکبر اولادم یا اولاد ذکورم متولی هستند. یا برخی میگویند بعد از من عالم شهر متولی است، یا اینکه واقف میگوید متولی فرزندم است و بعد از او خودش تصمیم بگیرد چه کسی متولی باشد.
پس اولین مدیر و تصمیمگیرنده درباره موقوفه، متولی است که واقف تعیین کرده است، حال اگر واقف برای موقوفهاش متولی تعیین نکند، ولی فقیه متولی است که ایشان کار را برعهده سازمان اوقاف گذاشتهاند. پس سازمان اوقاف مسئول موقوفاتی است که متولی ندارند و امورشان را اوقاف انجام میدهد.
نقش اوقاف در موقوفات دارای متولی
گفتید در موقوفاتی که تولیت دارند، متولی همهکاره است. نقش سازمان اوقاف در این گونه موقوفات چیست؟
متولی امین است و باید طبق وقفنامه عمل کند و در حفظ و نگهداری موقوفه بکوشد. در برخی وقفنامهها برای متولی ناظر هم قرار میدهند؛ یعنی یک نفر متولی است و یک نفر میشود ناظر، حال اگر واقف متولی قرار دهد، اما ناظر تعیین نکند، کار نظارت را سازمان اوقاف انجام میدهد.
این موضوعی است که قوانین مشخصی دارد. قانون میگوید: اگر متولی در حفظ و نگهداری از موقوفه کوتاهی کند یا در راستای اجرای امینانه نیت واقف قصور کند، ادارهکل تحقیق و نظارت سازمان اوقاف میتواند ورود و موضوع را بررسی کند. اینجا باید واقف اسناد هزینهها و امور را بیاورد و اگر امور را درست انجام داده بود، مفاصاحساب دریافت کند. اما اگر براساس نیت وقفنامه نباشد، باید مال را برگرداند و یا جبران کند. البته در چند سال اخیر قوانین، اختیار متولی را بیشتر کرده، اما با این حال اگر متولی در حفظ و حراست قصور داشت اوقاف میتواند برخورد کند.
سه حکم قانون برای تخلفات متولی موقوفه
سطح اختیارات اوقاف برای موقوفههای دارای متولی تا چه حد است؟ یعنی اگر تولیت قصورات زیادی داشت و به موقوفه آسیب میزد یا اموال آن را هدر میداد، اوقاف تا چه حد میتواند ورود و با متولی برخورد کند؟
درباره قصور متولی طبق قانون، اداره تحقیق و نظارت اوقاف میتواند سه نوع حکم صادر میکند ۱. متولی را «ضم امین» کند، ۲. متولی را ممنوعالمداخله میکند ۳. متولی را کلاً عزل کند.
اگر متولی در اجرای نیت واقف کوتاهی کند و عواید موقوفه را در همان مسیر خرج نکند، اوقاف یک امین را به موقوفه اضافه میکند، به این میگویند: «ضم امین» یعنی اوقاف یک امین را خودش ضمیمه موقوفه میکند و از اینجا به بعد اوراق و اسناد موقوفه باید با دو امضا استفاده و خرج شود.
اگر متولی در حفظ و نگهداری از موقوفه کوتاهی کند یا در راستای اجرای امینانه نیت واقف قصور کند، ادارهکل تحقیق و نظارت سازمان اوقاف میتواند ورود و موضوع را بررسی و سه نوع حکم برای تولیت صادر کند
اما یک وقت قصور متولی حادتر است. اینجا اداره تحقیق و نظارت اوقاف متولی را ممنوعالمداخله میکند؛ یعنی شما هنوز متولی هستی اما هیچ اختیاری نداری تا تصمیم بعدی گرفه شود. اما مورد سوم برای زمانی است که متولی تخلفاتش بسیار زیاد است، آسیب جدی به موقوفه زده، آن را فروخته یا از بین برده است. اینجا ادارهکل تحقیق و نظارت اوقاف او را کلاً از تولیت موقوفه عزل میکند. اینها حدودی است که قانون برای نظارت بر موقوفات دارای متولی وضع کرده است.
اگر واقف قید کرده باشد سازمان و هیچ کس حق ندارد تولیت را عزل کند و هر خلافی هم کرد نباید عزل شود، چه؟
از این موارد هم داریم البته کم است. به این میگویند تولیت منصوص. اینجا واقف عملاً ملکش را به متولی واگذار کرده و متولی به نوعی مالک است، حال اگر متولی خواست در راستای نیت واقف عمل میکند و اگر نخواست عمل نمیکند و حتی اگر خواست موقوفه را میفروشد و خرج خودش میکند، اینگونه موارد را اوقاف ورود نمیکند.
موقوفه انتفاعی و موقوفه منفعتی
برخی موقوفات را انتفاعی و برخی را منفعتی میگویند. تفاوت اینها چیست؟
گاهی واقف مثلاً بیمارستانی برای درمان افراد بیبضاعت یا مدرسهای برای تحصیل دانشآموزان یک منطقه یا مستضعف احداث میکند، اینگونه موقوفات که اصلش مورد استفاده است، میشود وقف انتفاعی، اما گاهی شخص تعدادی مغازه را وقف میکند و میگوید درآمد این مغازهها در راه درمان بیماران نیازمند هزینه شود، یا درآمد موقوفه خرج تحصیل دانشآموزان فقیر شود، این وقف منفعتی است.
ثبت وقفی بودن در سند رسمی موقوفه
یکی از کارهای خوب اوقاف در سالهای اخیر، گرفتن سند تکبرگ برای موقوفات است. سؤال اینجاست که آیا برای اجرای امینانه نیت واقف، مسیر وقف و نیت واقف در سند تکبرگ ثبت میشود یا نه؟
قدیم سند مالکیت چند برگی یا منگولهدار بود. ایراد این سند این بود که موقعیت ملک روی سند دقیق معلوم نبود کجاست. مثلاً میگفتند: از شمال به رودخانه فلان، از جنوب به کوه فلان و... دقیق مشخص نبود که رودخانه اینجاست یا 10 متر آن طرفتر، اما در سند تک برگ موقعیت دقیق ملک یا زمین بر اساس نقشههای علمی «UTM» و «کاداستر» مشخص و در سامانه سازمان ثبت، ثبت شده و کد رهگیری هم دارد. این کار ریسک ملک برای تصرف، فروختن به چند نفر و کم و زیاد شدن ملک و... را از بین میبرد. حال نوع کاربری هم در سند تک برگ مشخص است. مثلاً کاربری کشاورزی است، مسکونی است، تجاری است، اداری است و ...، یک گزینه هم دارد به نام وضعیت که روی آن برای حالت عادی املاک نوشته «طِلق» و اگر ملک موقوفه باشد مقابل گزینه وضعیت نوشته «وقف». یا اینکه نوشته عرصه ملک وقف است، یعنی اصل مالکیت وقف است، اما بهرهبرداری آن به آقای فلانی واگذار شده است، بهرهبرداری از ملک در املاک تجاری میشود سرقفلی، در املاک مسکونی میشود اعیان و در زمین کشاورزی میشود «نَسَق.»
حال در سند فقط قید میشود وقف و جزئیات آن در وقفنامه است. البته یک رونوشت از وقفنامه در سامانه سازمان ثبت هم ثبت میشود.
امکان واگذاری املاک موقوفه وجود ندارد
گفتید در سند قید میشود که اصل ملک وقف است و غیرقابل واگذاری و فقط بهرهبرداری از آن واگذار میشود، اما گاهی اخباری شنیده میشود که مثلاً فلان موقوفه فروخته یا واگذار شده است؟
واگذاری بهرهبرداری اموال وقفی کار قانونی است، اما طبق قانون اصل ملک وقفی به هیچ وجه قابل واگذاری نیست؛ مگر در موارد نادر برای تبدیل به احسن و یا عسر و حرج که در مواردی خاص میشود ملک را برای تبدیل به احسن فروخت. این مواردی که میگویند ملک موقوفه فروخته شده، اغلب صحت ندارد و اگر سندی در این باره هست، مردم باید به اوقاف مراجعه و آن را اعلام کنند تا ما بررسی کنیم.
درباره تبدیل به احسن اموال یا عسر و حرج املاک وقفی بیشتر شرح دهید.
فروختن اصل ملک وقفی برای تبدیل به احسن یا عسر و حرج اینگونه است که موقوفه مثلاً در طرح اتوبان افتاده است. اینجا زمین به شهرداری واگذار میشود و با پولش جای دیگر ملک خریداری و براساس نیت واقف به آن عمل میشود. تبدیل به احسن از موضوعاتی است که اوقاف سخت مجوز آن را میدهد. یا در املاک مشاع هم این اتفاق میافتد. مثلاً در یک روستا یک سهم از 10 سهم زمینی را واقف را وقف کرده و ۹ سهم را فروخته است؛ یعنی یک دهم ملک موقوفه است و باید عواید آن تقسیم بر ۹ شود. اینجا گاهی بین ۱۰ شریک اختلافاتی رخ میدهد و ملک بدون بهرهبرداری میماند. در این موارد بهترین راه تبدیل به احسن است، یعنی بهتر است آن ملک فروخته شده و با پولش ملکی مستقل خریداری و براساس نیت واقف به آن عمل شود.
موقوفاتی که امورشان بر عهده اوقاف نیست
بسیاری از موقوفات هستند که نظارت بر آن بر عهده اوقاف نیست و نهادهایی چون آستان قدس رضوی، آستان حضرت معصومه(س) و... خودشان ناظر و متولی اموال وقفیشان هستند. علت این اتفاق چیست و آیا اوقاف میتواند درباره این موقوفات هم نظر بدهد؟
برخی موقوفات کلاً زیر نظر اوقاف نیستند. در قانون چند جا استثناء شده است: آستان قدس رضوی، آستان حضرت معصومه(س)، آستان شاهچراغ(ع) و آستان حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) اما نهادهایی هم هستند که موقوفه دارند و امور موقوفه دست خودشان است، مثل هلال احمر.
سند ملی وقف تدوین میشود
ما در اوقاف پیگیر شدیم که امور موقوفات باید انسجام داشته باشد که در این پیگیریها شورای عالی انقلاب فرهنگی مأمور شد سند ملی وقف را تدوین کند. نماینده همه نهادها هم در این فرآیند هستند و پیشنویس آن تمام شده است و منتظر تصویب در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی است تا توسط رئیس جمهور ابلاغ شود.
طبق قانون اصل ملک وقفی به هیچ وجه قابل واگذاری نیست؛ مگر در موارد نادر برای تبدیل به احسن و یا عسر و حرج که در مواردی خاص میشود ملک را برای تبدیل به احسن فروخت و به جای آن ملک دیگری خرید این مواردی که میگویند ملک موقوفه فروخته شده، صحت ندارد
فرآیند ثبت موقوفه در سازمان اوقاف
اگر کسی بخواهد مال یا ملکش را وقف کند فرآیند ثبت آن در سازمان اوقاف چگونه است؟
فرآیند ثبت وقف در ادارات اجرایی انجام میشود، واقف مراجعه میکند و ملکش را معرفی و نیتش را بیان میکند، اینجا به کمک کارشناسان پیشنویس وقفنامه آماده میشود و واقف به همراه نماینده سازمان اوقاف و با معرفینامه به دفتر ثبت اسناد میرود، در محضر سند مالکیت باطل و سند موقوفه صادر میشود، مثلاً میشود موقوفه آقای فلانی و سند دست واقف یا متولی میماند، البته یک رونوشت هم دست اوقاف میرسد و پرونده آن هم در سازمان به جریان میافتد.
دلایل هجمهها و حملهها به وقف
آنچه ما از وقف میشنویم حسنه و نیکی است، اما سنتی اینچنین حسنه که ترویج آن بسیاری از مشکلات جامعه را حل میکند این روزها با هجمهها و حملههای زیادی از داخل و خارج از کشور مواجه است. علت این اتفاقات چیست؟
وقفی اتفاق بزرگی است که میتواند جامعه اسلامی را بسیار قدرتمند کند، فقر را از بین ببرد، اشتغال ایجاد کند و... طبیعی است چنین نهاد قدرتمندی مورد حمله و هجمه دشمنان انقلاب قرار گیرد، اما آنچه مورد اهمیت است این است که درباره وقف، احکام شرعی زیادی داریم و افراد باید با آن آشنا باشند تا دچار خطا نشوند.
درباره امر به معروف آقا فرمودند که مثل نماز یاد گرفتنی است. وقف هم مسائل زیادی دارد که باید یاد بگیریم تا بفهمیم وقف چیست، موقوفه چیست، ملک وقفی کدام است و... اینگونه فواید این سنت حسنه برای مردم روشن میشود و هم هجمهها خنثی شده و هم اقبال مردم به این سنت حسنه افزایش مییابد.