اول صفر سال ۶۱؛ روزی که بنیامیه عید اعلام کرد! +عکس
روز اول صفر سال ۶۱ هجری همان روزی بود که کاروان اسیران کربلا که در رأس آنها امام سجاد علیهالسلام و حضرت زینب سلامالله علیها حضور داشتند، وارد شهر شام شد. همان شهری که هر زمان از امام سجاد علیه السلام سؤال میشد سختترین وقایع طول راه اسارت شما چه زمان بود، آن حضرت با چشمان گریان و اشکآلود چندین بار میفرمودند: «الشام، الشام».
حرکت کاروان به شام
بعد از اینکه امام حسین علیهالسلام و یاران آن حضرت در روز عاشورا یعنی دهم محرم سال ۶۱ هجری در صحرای کربلا در برابر لشکری خونخوار، شیطانی و سفاک به فرماندهی عمر بن سعد ایستادند و به مبارزه پرداختند. به دستور یزید بن معاویه و عبیدالله بن زیاد به شهادت رسیدند. خانواده آن حضرت که شامل حدود ۸۴ نفر میشدند، به اسارت گرفته شد. این کاروان به دستور ابن زیاد به کوفه برده شدند و حدود هفت روز در کوفه در اسارت به سر میبردند.
بعد از این مدت، آن بزرگان را در همان حالت اسارت و با لباسهای مندرس و درحالی که به شدت عزادار بودند، به سوی شام فرستادند تا در مجلس یزید ملعون حاضر شوند.
سرها همراه کاروان اسرا راهی شام شد
شرایط کاروان اسرا در مسیر کوفه تا شام، حالتی سخت و آزاردهنده داشت. به طوری که سر مبارک شهیدان کربلا را روی نیزه پیشاپیش آنها حرکت میدادند و اسرا را با زنجیرهایی به یکدیگر بسته بودند؛ عدهای پیاده بودند و تعدادی روی شترهای عریان سوار بودند. در روایتی نوشته شده که امام سجاد علیهالسلام که در آن میان همچنان بیمار بودند، با زنجیری بسته شده و دستهای مبارک آن حضرت بر گردن ایشان متصل شده بود.
همراه این کاروان افراد رذلی بودند تا آزار بر اهل بیت امام حسین علیهالسلام را به حداکثر برسانند؛ افرادی مانند شمر بن ذیالجوشن، خولی و زحر بن قیس.
گریه و عزاداری مردم برای کاروان اسرا در مسیر کوفه تا شام
مسیر کوفه تا شام، مسیری طولانی بود. بنابراین در میان راه روستاها و منزلگاههایی وجود داشت که به منزله استراحتگاه بین راه محسوب میشد. در تاریخ نوشته شده که در هر منطقه و روستایی که کاروان اسیران کربلا به آن میرسیدند، مردم به محض آشنایی با اعضای کاروان و باخبر شدن از شهادت امام حسین علیهالسلام به گریه و زاری افتاده، سوگواری میکردند و بر قاتلان آن حضرت لعنت و نفرین میفرستادند.
از اسیران و سرهای شهدای کربلا در میان راه کوفه تا شام، کرامتهای بسیاری به ظهور رسیده که خاطرههای بسیاری از آن در مقاتل و منابع اسلامی ثبت شده است.
روزی که بنیامیه عید اعلام کرد!
روز اول صفر سال ۶۱ هجری، کاروان اسیران کربلا به شهر شام وارد شدند. مأموران یزید شرایطی را در شهر فراهم کرده بودند تا مردم آن روز را عید بدانند و به جشن و شادی در کوچهها مشغول شوند. به این ترتیب، وقتی کاروان وارد شام شد که مردم در حال شادی بودند و نمیدانستند یزید ملعون چه جنایت هولناکی را جشن گرفته است.
روایت شده که حضرت امکلثوم سلام الله علیها پیش از ورود به شام، به شمر ملعون فرمودند: «در زمان ورود به شام ما را از دروازهای وارد کنید که جمعیت کمتری داشته باشد. در عین حال سرهای شهدا را از میان اسیران دور کنید تا مردم مشغول تماشای آنها شده و کمتر نگاهشان به اهل بیت رسول خدا صلیالله علیه و آله بیفتد.» اما شمر که در وقاحت و بیشرمی نظیر نداشت، درست خلافت نظر آن بانوی مکرم رفتار کرد. به این صورت که سرها را در میان اسیران کربلا برد و همچنین آنها را از دروازه ساعت که شلوغترین دروازه ورودی شام بود، وارد جمعیت مردم کرد.
پاسخ کوبنده امام سجاد(ع) به یزید
سخنرانیهای سرنوشتساز و قاطعانه حضرت زینب سلام الله علیها و امام سجاد علیهالسلام در مجلس یزید ازجمله رویدادهای مهم در تاریخ اسلام به حساب میآید. ازجمله اینکه یزید در جمع به امام سجاد علیهالسلام رو کرده و گفت: «ای پسر حسین! پدرت پیوند خویشاوندی ما را برید و حق ما را زیر پا گذاشت و با من درباره سلطنت به جنگ پرداخت. درنتیجه خدا با او چنین معاملهای کرد که اکنون مشاهده میکنی!»
امام سجاد علیهالسلام در جواب این آیه از قرآن کریم را تلاوت فرمودند که: «ما اَصابَ مِن مُصیبَةٍ فِى الْأرْضِ وَلا فی اَنفُسِکُمْ اِلَّا فی کِتابٍ مِن قَبْلِ اَنْ نَبْرَاَها؛ هیچ بلا و ناگوارى در روى زمین و در جانهایتان به شما نمیرسد مگر آنکه پیش از این ما آن را در کتاب مقدرات ثبت کردیم، همانا این کار براى خدا آسان است.»
افشای چهره رذیلانه و ملعون یزید
حضور اسیران کربلا در شهر شام با رویدادهای مهمی همراه بود. یکی از مهمترین آنها شهادت دختر خردسال امام حسین علیهالسلام در خرابه شام است که به تائید بسیاری از مقاتل رسیده است. مناظره حضرت زینب سلام الله علیها و دیگر اعضای خانواده امام حسین علیه السلام با یزید، افشای چهره رذیلانه و ملعون یزید، خطبه تأثیرگذار و بهیادماندنی امام سجاد علیهالسلام در حضور یزید، درباریان و مردم بخش دیگری از این رویدادهای مهم در شام است.
کاروان اسرا شام را بیدار کردند
رنتیجه این نوع افشاگریها که در شام صورت گرفت، یزید در نظر مسلمانان و مردم، چهرهای بیارزش و پست شد تا اینکه بعد از مدتی اوضاع شام علیه او و به هواداری امام حسین علیهالسلام تغییر کرد. به همین علت بود که یزید ناگزیر شد به جرم خود اعتراف کرده و بعد از مدتی آن اسیران را آزاد کرده و به مدینه برگرداند.
وقتی کاروان اهل بیت علیهمالسلام از شام خارج شد، فضای شهر عوض شده بود. مردمی که برای دیدن اسیران جشن گرفته بودند و با شادی به استقبال آنها رفتند، پس از حدود ۸ روز اقامت همین اسیران، مردم را از ظلم و جنایت تاریخی خاندان یزید آگاه کرده و مظلومیت امام حسین علیهالسلام را به آنها فهماندند بنابراین مردم با دیده گریان آنها را بدرقه کردند و کاروان اسیران با احترام ظاهری زیادی از شام به سوی مدینه روان شدند.
اهل بیت(ع) و جابر اولین زائران اربعین
امّا همین که از شام خارج شدند، زنان و کودکان از راهنمای کاروان درخواست کردند، برای حرکت به سوی مدینه راهی را انتخاب کند تا آنان بتوانند به کربلا وارد شوند. راهنما هم پذیرفت و کاروان از روز هشتم صفر از دمشق راه افتاد و مسیر خود را با سرعت ادامه داد تا اینکه توانست در بیستم صفر روز اربعین و به قولی سیام صفر سال 61 به کربلا برسند. به روایتی امام سجاد سر امام را که همراهش بود در همین ایام کنار بدن مقدس امام حسین علیهالسلام دفن کرد و به بدن ملحق کرد.
جابربن عبد الله انصاری در اربعین شهادت امام حسین علیهالسلام یعنی بیستم ماه صفر به زیارت امام شتافته است و این قطعی است و اگر اهل بیت(ع) با جابر در کربلا ملاقات کرده باشند، پس حتماً در روز اربعین به کربلا رسیدهاند کما اینکه همین مطلب را سید بن طاووس و امثال او گفتهاند.
منابع:
نفس المهموم
مقتل لهوف
مقتل الحسین علیه السلام؛ عبدالرزاق مقرم
بحارالانوار؛ علامه مجلسی
آینه در کربلاست؛ محمدرضا سنگری