همسفر با وزیر میراث فرهنگی در اربعین
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، اربعین سفر بیهمتایی است، سفری پر از حس مسئولیت، مسئولیتی که روی دوش آدم بار میشود تا برود و وظایفش را به سرانجام برساند.
در این سفر کلی ثواب و وظیفه ریخته شده، فقط کافیاست ببینی و مدد بگیری برای هرچه بهتر خدمتگزاریکردن، آنهم برای حکومت اسلامی. اصلاً قاعده این است که آدمِ قبل از سفر اربعین نباشیم، این سختی شیرین باید برایمان انسانساز باشد، انسانساز از جنس تمدن نوین اسلامی.
اربعین و راههای رسیدن به آن زیاد است، به وسعت مرزهای غربی ایران، اما مرز خسروی را باید جناب ضرغامی تجربه کنند؛ این مرز حال و هوای عجیبی دارد؛ اصلاً پر است از گوهرهایی که از چشم وزیر میراث فرهنگی نباید پنهان شود؛ این حجم از ابنیه تاریخی در همجواری مرز ایران خودش مثنوی مفصل است، اما اینکه چرا اینقدر تنها ماندهاند و کسی به حالشان نمیرسد، دردی مضاعف دارد. راه امام حسین(ع) انسانساز است، جاده وظیفه را مشخص میکند، به وسعت همه دلهای مایل به امام حسین(ع) کار روی زمین مانده است. کار فرهنگی هم آدم خودش را میخواهد، حال اگر وزیر باشد که چه بهتر.
این راه پر است از گوهرهای تاریخی، اینجا مخزنالاسراری است که نظامی برایش خسرو و شیرین میسراید؛ از قصرِ شیرین که در «قصرشیرین» است، از کاخ خسرو که نمیدانم نامه رسول دلها در آنجا به خسرو رسید یا تیسفون؟ راستش را بخواهید این جاده به ما گِرا میدهد؛ گرایی از جنس «طاقگرا» که هرچه بخوانی باز هم نمییابی. سؤال این است که آیا کار تحقیقی درست، رویش انجام شده یا نه؟
از علامتهای روی تختسنگ طاقگرا، حضور بیگانه را میبینیم، اما خودمان کجاییم؟ الله اعلم. کدام باستانشناسِ امام حسینی از اینجا گذر کرده و احساس وظیفه کرده که بیاید و کاری بکند؟ اصلاً اگر بچههایمان را ببریم و از اینها دیدن کنند، چه داریم در اوصاف تاریخ این بناها بگوییم؟
«بانقلعه» را باید ببینید، هیچ ندارد، یعنی دارد، ولی زیر خروارها خاک پنهان است، کسی هست که گوهر ناب این قلعه را بیابد؟
قاعده این مرزهای کنونی، نباید بزرگی ایران فرهنگی را از یادمان ببرد؛ ما به اندازه تمام سرزمینهای ایران فرهنگی، وظیفه داریم که در حفظ و حراست آن کوشا باشیم. حالِ تیسفون چهطور است؟ اصلاً به غلط مصطلح، ولی شکاف ایوان مدائن برایمان نماد ولادت آخرین پیامبر الهیاست. اصلاً کاوشی هست یا باید صبر کنیم که یک نفر از آن طرف دنیا بیاید و از زیر خاکش منشور کوروش دربیاورد؟
حال کاروانسراهای شاهعباسی چطور است؟ کدام؟ همانها که در مسیر مشایه هستند، حدفاصل مسیر کربلا و نجف، خانالمصلی، خان النص، خانالنخیله، همانها که در مسیرهای منتهی به کربلا، راه را هموار میکردند برای رسیدن به مرکز هستی، به سوی حسین(ع)، اصلاً این کاروانسراها را بسپارید به دست بچههای اربعینی، ببینید چطور آبادش میکنند؟
این سرزمین روزگاران کهنی به خودش دیده اما حالا که به نام طریق الحسین(ع) آبرو گرفته، نیازمند دیدهشدن از طرف مسئولانی است که میتوانند با حضورشان، با امضایشان، گرهگشایی کنند، گرهگشایی از جنس فرزندان اربعینی سیدالشهداء(ع).
این چندخط عریضه در حد یادآوری بود برای عزیزانی که اتفاقاً خودشان اهل خدمتاند. منتظر حضورتان هستیم.
زیارت قبول، سعیتان مشکور
فاطمه میریطایفهفرد