حوزه علمیه؛ از درسهای ۳۰۰ نفره تا کرسیهای ۳ نفره: اضمحلال یا ارتقا؟
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا حجت الاسلام والمسلمین احمد حسین شریفی رئیس دانشگاه قم طی یادداشتی نسبت به نشست دوره ای اساتید حوزه علمیه قم واکنش نشان داده و به انتقاد از این نشست پرداخت:
حوزه علمیه؛ از درسهای ۳۰۰ نفره تا کرسیهای ۳ نفره: اضمحلال یا ارتقا؟
چند روز قبل (۱۲ مهر ۱۴۰۲) عدهای از اساتید محترم حوزه علمیه قم در نشستی با عنوان «بررسی مشکلات دروس آزاد»، به نقد وضعیت موجود درسهای حوزه علمیه پرداختند و نکاتی را مطرح کردند که به نظرم نیاز به تأمل و توجه بیشتر دارد:
از جمله آنکه یکی از اساتید بزرگوار، در نقد وضعیت فعلی دروس سطوح عالی حوزه، با تأسف فرمودهاند:
«ما در چند سال گذشته اساتیدی داشتیم که ۲۰۰ یا ۳۰۰ شاگرد داشتند؛ اما امروز درسهایی داریم که دو یا سه یا پنج شاگرد دارد. اگر استادی شش شاگرد داشته باشد، باید خوشحال باشد که درسش دائر شده است. این، وضعیت حوزه ما است»
یکی دیگر از اساتید در تأیید این سخن، گفته است:
«در سالهای قبل، در درس کفایه و مکاسب و رسائل، بیش از ۳۰۰ نفر در کلاس برخی از اساتید حضور داشتند؛ امسال بعضاً به دو نفر رسیده است؛ برخی اصلاً هیچ شاگردی نداشتند و درسهایشان تعطیل شد.» و سپس گفتهاند اگر برای این مسأله چارهای عاجل اندیشیده نشود «دو سال دیگر از درسهای آزاد خبری نیست و حوزهای نداریم»!
و در ادامه پیشنهادهایی برای اصلاح این وضعیت و احیای کلاسهای شلوغ و پرمخاطب دروس عالی حوزه بیان کردهاند از جمله اینکه:
1.«درسها باید در اطراف حرم باشد»؛
2.«خوابگاههای اطراف حرم باید به مدرس تبدیل شود»؛
3.«مردم باید طلبههایی که به درس میآیند را ببینند»
4.«مراکز تخصصی فقهی باید تعطیل شود» جز چند مرکز محدود که زیر نظر مراجع تقلید اداره میشوند، آن هم به احترام آنها؛
5.«طرح استادمحوری باید تعطیل شود»
با اعتذار، عرض میکنم که به باور این طلبه ناچیز، آن آسیبشناسی و این راهحلها، نشاندهنده آن است که فهم روشن و درستی از یک نظام آموزشی ایدهآل حوزوی و آسیبهای آن و راههای تحقق آن، در ذهن این عزیزان وجود ندارد؛ نظامی آموزشی که محصول آن پرورش مجتهدان اسلامشناس و نظریهپردازان اسلامی در علوم انسانی و اجتماعی باشد.
این عزیزان توجه نکردهاند که نسل کلاسهای درسی ۳۰۰ نفره دهها سال است که در مراکز آموزشی دنیا برچیده شده است. حتی نسل کنفرانسهای علمی پرتعداد در حال برچیده شدن است. در پیشرفتهترین مراکز علمی، بسیاری از مشهورترین دانشمندان جهان، کلاسهای درسی و پروژههای تحقیقاتی خود را با چند نفر محدود که غالباً به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسند، دنبال میکنند و هرگز به خود اجازه نمیدهند که در کلاسهای درسی ده نفره شرکت کنند. چه رسد به ۳۰۰نفره!
بزرگترین دانشمندان و نظریهپردازان دنیا در علوم مختلف، سالانه هزینه یک یا دو نفر دانشجوی پستدکتری را میپردازند تا هم آنان را رشد دهند و هم پیشرفتهترین تحقیقات خود را با همکاری آنان به سرانجام برسانند و به جامعه جهانی عرضه کنند.
برخی از اساتید حاضر در این نشست ابراز داشتهاند که در گذشته با توجه به کثرت شاگردان میتوانستیم اساتید برتر را شناسایی کنیم! و چنین اساتیدی معلوم همگان میشدند اما با تضعیف دروس آزاد چگونه میتوان اساتید برتر را شناخت!
حوزه علمیه؛ راه شناخت سرآمدان و مراجع علمی: «کثرت شاگردان» یا «توجه نخبگان»؟
با اعتذار عرض میکنم که چنین معیاری نه در گذشته معیار درستی برای تشخیص اساتید و محققان برتر بوده است و نه الان هست. اساساً مدتهاست که چنین معیارهایی برای تشخیص جایگاه علمی افراد، منسوخ شده است.
در دنیای کنونی اندیشمندان و مجتهدان و نظریهپردازان و نخبگان را از راه انجام پروژههای تحقیقی بزرگ و تاثیرگذار و مقبول جامعه نخبگانی میشناسند. و نه «وسعت بیت» و «کثرت حلقه مریدان»!
مرجعیت علمی آنان را با توجه به فراوانی ارجاعات و استنادات به نوشتههای آنان، و ضریب تأثیر مقالات و تحقیقات آنان، تعیین میکنند؛ و نه رنگ لباس و عمامه یا شکل و شمایل ظاهری و یا دفتر و دستکهای چشمپرکن و یا وسعت حلقه مریدان و حمایت احزاب سیاسی و رسانههای اجتماعی و حتی دریافت و پرداخت وجوهات و امثال آن.
به باور این بنده، حوزه قویم و قوی و ریشهدار قم میتواند و میباید عهدهدار تعیین معیارهای علمی و تعیین سالانه سرآمدان علمی و کرسیهای برتر آموزشی و پژوهشی و فرهنگی و تأثیرگذار در جامعه و صنعت باشد.
برای شناخت اساتید برتر لازم است شاخصهای مختلفی مثل شاخص آموزش، شاخص پژوهش، شاخص فرهنگی، شاخص شاگردپروی و شاخص جایگاه علمی در گستره بینالملل و دست کم «حوزههای علمی اسلامی در جهان اسلام» را تعیین کند و با تکیه بر اصالتهای حوزوی و معیارهای علمسنجی اسلامی، اندیشمندان و محققان برتر خود را در همه سطوح علمی به صورت سالانه، به جامعه حوزوی و غیرحوزوی معرفی کند.