حاشیه نگاری خبرنگار رسا از دیدار بسیجیان با رهبر معظم انقلاب
از همان بدو ورود به حسینیه دنبال فردی می گردم که مانند خودم اولین حضورش را تجربه کند تا احساسش را جویا شوم اما می ترسم جایم را در صفوف جلو از دست بدهم و خودم در اولین تجربه حضور از دیدن چهره نورانی رهبری معظم محروم بشوم؛ در همین حین فردی با لباس خاکی بسیجی و صورتی آفتاب سوخته، با عذر و پوزش خود را کنار ما نشاند و بقیه هم برای او جا باز کردند. همینکه نشست و چشمش به جایگاه افتاد، چشمانش از اشک پر شد. خودکار را که دست من دید از من خواست کف دستش به سلیقه خودم نکته ای بنویسم تا او حرف خود را اینگونه در دست بگیرد و نشان دهد. نخواستم بنویسم، هر کسی حرف دل خود را بهتر می فهمد اما اصرارش را که دیدم، جمله ای را گفتم که او با شنیدنش از اصرارش منصرف بشود؛ همینگونه هم رقم خورد.
برای اولین بار پایم به یک حسینیه خاص باز شده است؛ حسینیه ای که به جای برخورداری از نامی دینی، نام بزرگمرد دوران معاصر را بر خود دارد؛ مکانی خاص که همیشه مهمانانی به خصوص دارد و میزبان آن هم همیشه مشخص و متشخص است. به چهره بسیجی ها و لباس مردم حاضر نگاه می کردم تا موارد خاص را شکار کنم اما به هیچ وجه توقع دیدن دو روحانی مسیحی را در این حسینیه در جمع بسیجی ها نداشتم. نه تنها من که حتی برای خبرنگاران هم این حضور سوژه ای خاص بود و راحت می توانم بگویم هرکس که دوربینی به دست داشت، مصاحبه ای هم از او گرفت. بغل دستی ام به شوخی می گوید نماینده ولی فقیه در بسیج لندن در صف جلو نشسته است.
در همان صف جلو می بینم یک روحانی اهل تسنن بلند شد و با صورتی خندان آغوش خود را باز کرد و یک روحانی شیعه او را بغل کرد و با هم حسابی خوشوبش کردند. خیلی ها اینجا همدیگر را می شناسند؛ اگر هم نشناسند دل ها به هم نزدیک است. کم کم فضای حسینیه رنگ و روی رسمی به خود گرفت و از بلندگوها تذکرات لازم مخابره شد. مقدمات برگزاری مراسم تمامی ندارد و عکاس ها و تصویربرداران به دنبال مکان مناسب برای استقرار هستند و خاکی پوش های داوطلبی هم چفیه، سربند و کاغذی را توزیع می کنند. دقت که می کنم می بینم شالی است که نقوش چفیه فلسطین و تصویر سردار شهید قاسم سلیمانی بر روی آن چاپ شده است. کاغذها هم متنی را بر دوش می کشند که قرار است توسط این جمع پرشور همخوانی شود. بسیجیان زیادی «ما ملت امام حسینیم» را بر پیشانی بستند و شعارها را آغاز کردند.
خیل جوانان حاضر و موسفیدکرده های پرشور، فضای مجلس را پرهیجان کردند؛ این حسینیه برعکس دیگر حسینیه ها که جمعیت حاضر اول از همه آخر مجلس و از کنار دیوارها جایگیری می کنند، از جلوی مجلس پر می شود. همین اشتیاق نزدیک شدن به میزبان و رأس مجلس، یک دفعه همهه ای ایجاد می کند و عده ای به گمان اینکه رهبری وارد مجلس شده است، سرپا می ایستند و به سمت جلو حرکت می کنند.
شعارها شدت می گیرد و تمرین برای خواندن سرود آغاز می شود. حوالی ساعت 9:30 دقیقه فردی معمم با لبخند می نشیند و نماینده مسیحیان را خطاب می کند و به همراه یک روحانی سنی وارد راهروی سمت راست حسینیه می شوند؛ تا پیش از حضور حضرت آیت الله خامنه ای در جایگاه سخنرانی با وی رودررو دیدار کنند.
سرپا می ایستم تا جمعیت و حاضران را قبل از اینکه تذکر بگیرم برانداز کنم؛ بسیجیان ساده پوش و پابرهنه های خمینی کبیر با شور و اشتیاق به جلو خیره شدند؛ در کنار جمعیت هم حضور پرتعداد روحانیون اهل سنت توجه من را جلب می کند.
حدود ساعت 10 حضرت آیت الله خامنهای وارد جایگاه شد و جمعیت به پا خاست و شعارهای خود را با صدای بلند فریاد زد؛ همیشه این شور و هیجان را از قاب تلویزیون دیده ام و حال برای اولین بار در گوشه ای از این هیجان حضور دارم؛ همانطور که صفحه تلویزیون نمی تواند هیجان مردم حاضر در حسینیه امام خمینی را به طور کامل در قاب خود جای دهد، کلمات هم نمی تواند کاملا احوال حاکم را وصف کند. هر کسی دوست داشت در میان سکوت جمعیت صدای خود را به رأس مجلس برساند و حرف دل خود را بزند که دو نفر موفق به این کار شدند. هر دو میانسالانی بودند که سلام مردم دیار خود را رساندند. رهبری با لبخند مقتدرانه همیشگی خود آن ها را نگاه کرد تا حرفشان تمام شود. نفر سوم که خواست لب به سخن بگشاید، توسط خود جمعیت به سکوت دعوت شد.
به رسم همه جلسات، قرائت قرآن آغازگر رسمی مراسم دیدار بسیجیان با رهبری معظم بود؛ پس از اتمام آن حضرت آقا نگاه خود را به سمت قاری جلسه معطوف کرد درحالی که قاری سرش را پایین انداخته و در حال بستن قرآن و سپس نوشیدن آب بود اما حضرت آقا نگاه خود را حفظ کرد تا قاری متوجه نگاه رهبری شود؛ پس از اینکه قاری به ایشان نگاه کرد، حضرت آقا با سر تکان دادن و گفتن جمله شیرین و آشنای «طیب الله انفاسکم» از او تشکر کردند.
حضرت آیت الله خامنهای مثل همیشه سخنان خود را با تشکر از حضور مهمانان خود شروع کردند و حتی به مخاطبین مجازی و از راه دور نیز سلام و خوشامد گفتند. برشمردن ویژگیهای بسیج، رسم همیشگی حضرت آقا در این مراسم سالانه است که هر ساله تعابیر و واژگان جدیدی را برای معانی آشنا و همیشگی به کار می برند. برای توصیف بسیج، هیچ عبارتی گویاتر از عبارات «آفریننده بسیج» و بنیانگذار انقلاب اسلامی نیست. همانطوری که رهبری معظم در دیدار سال گذشته خود، عبارات بیانیه آذر 67 امام خمینی را قرائت کردند، امسال نیز پس از گفتن عبارت «امام آفرینندهی بسیج و پدر بسیج است؛ در عین حال، خود آن بزرگوار میگوید که من افتخار میکنم که یک بسیجیام» به جملات معروف «بسیج لشکر مخلص خدا است» و «بسیج مدرسهی عشق است» اشاره داشتند.
خلق معنایی واحد از این دو جمله زیبا فقط از ذوق ادبی رهبری بر میآید؛ با نگاهی که به حاضرین داشتم، متوجه لذت آنها از تعابیر به کار رفته شدم؛ «بسیجی خالصانه برای خداوند میرزمد و در عین حال عاشق است». بسیجی «عشق به خدا، عشق به معنویّت، عشق به مردم، عشق به راه» دارد. توصیفات زیبای امام خمینی با توضیحات زیبای امام خامنه ای طلیعه بیانات دیدار 1402 بسیجیان شد.
مراسم برای بسیجیان به صورت زنده پخش می شد اما قبل از انتشار گسترده محتوای سخنان حضرت آقا در رسانه ها می دانستم کدام نکات آن برجسته می شود و از طرفی می دانم این نوشته چندی پس از دیدار منتشر می شود، از این رو می خواهم به نکاتی از سخنان رهبری معظم اشاره کنم که کمتر مورد توجه رسانه ها قرار گرفته است.
ایشان همیشه زیباترین تعابیر را نسبت به بسیج به کار می برند و امام خمینی را مبدع و همزمان بهترین بسیجی می دانند؛ وقتی رهبری معظم به بسیجیان تأکید می کند که از غرور بپرهیزند: «به خودمان مغرور بشویم، کبر بورزیم، خودمان را برتر و بالاتر بدانیم، این ضدّ فرهنگ بسیجی است.» به پیر کبیر انقلاب ارجاع می دهند که: «همیشه خود را بدهکار میدانست». وقتی بسیجی خود را بدهکار مردم و انقلاب بداند نه مغرور می شود و نه از خدمت دست می کشد.
هنگام گوش دادن سخنان رهبری، توصیفات ایشان از امام خمینی همیشه برای من جذاب است چون خود آن کلمات است، تعارف نیست، تکراری نیست، ناظر به سایر قسمت های سخنان است. مثل این توصیف که بسیار زیبا است: «همین جوانهایی که میآمدند دستش را میبوسیدند، اشک میریختند، امام اینها را از خودش بالاتر میدانست؛ تا آنجایی که ما شناختیم امام را و ما از نزدیک دیدیم امام را، عمر امام لحظهای در راه خدمت به شخصیّت خود، عنوان خود، مرجعیّت خود، ریاست خود مصرف نشد.»
همچون سال گذشته از شهیدان «فخری زاده» و «کاظمی آشتیانی» به عنوان دانشمندانی بسیجی با تعبیر «مرزهای دانش را در کشور زیر و رو کردند» یاد شد. «شهید سلیمانی» نامی است که به طور مکرر در حسینیه امام خمینی شنیده می شود و امروز نیز نام سردار شهید در کنار شهدای گرانقدر: صیاد شیرازی، شیرودی، همت، بابایی، همدانی به عنوان قله بسیج آورده می شود؛ وقتی ایشان تأکید و توصیه می کنند که بسیجی باید از غرور پرهیز کند و طلبکار ملت نباشد به طوری که خود را موظف به خدمت بداند، یاد سنگ قبر سردار سلیمانی می افتم که طبق وصیتش عنوان «سرباز» بر آن حک شده است.
ارائه منطق و قدرت تحلیل به بسیجیان بیش از هر عنصری دیگر در سخنرانی هشتم آذر 1402 حضرت آیت الله خامنه ای برجسته بود؛ ایشان در منطق تشکیل بسیج به «مقاومسازی حدّاکثری کشور در مقابل تهدیدها و خطرها» پرداختند؛ از همین ابتدای جلسه حاضرین گوش خود را تیز کردند تا بفهمند تشکیل بسیج چگونه میتواند در برابر خطر، مقاومت ایجاد کند، آن هم حداکثری. ایشان با تکرار جملات همیشگی «انقلاب مال مردم است، کشور مال مردم است» مردم را شایسته ترین عنصر برای دفاع از کشور و انقلاب دانستند.
پوشش لباس خاکیرنگ تداعی کننده دفاع مقدس است؛ حاضران پرشمار جلسه همچون بسیجیان دفاع مقدس لباسهای خاکی به تن داشتند و خواهران نیز چفیه را جای روسری پوشیده بودند که بیش از هر چیز نشان می دهد: «بسیج رزمنده است» اما همین رزمندگی ویژگی و منطق دارد که هیچ شخصی بهتر از رهبری نظام نمیتواند آن را تشریح کند: «رزمنده بودن» یعنی قدرت مادّی، قدرت روحی، قدرت فکری».
حضور پرتعداد و متنوع اقوام با پوششهای خود در این جلسه کاملا مشهود است؛ در میان جمعیت می درخشند؛ در صفوف جلو تعداد روحانیون مسیحی هم نشستند؛ در نزدیکی روحانی مسیحی، روحانیون اهل تسنن نشستند؛ این تنوع حضور ادیان و مذاهب نمادی مهم از سخن رهبری در همین سخنرانی است که فرمودند: «بسیج بیش از آنکه یک سازمان باشد، یک فرهنگ است، یک تفکّر است. بنابراین، همهی کسانی که این فرهنگ را پذیرفتهاند، در این راه حرکت کردهاند، این تفکّر را ممشای خودشان قرار دادهاند، ولو داخل سازمان نباشند، بسیجیاند؛ و این یک جمع کثیری از ملّت ایران را شامل میشود.»
عملکرد بسیجیان در طول سال های انقلاب و به خصوص از حوادث پاییز سال گذشته بیش از هر چیز نشان داده است که بسیجی نسبت به مسائل کشور بی تفاوت نیست و رهبری معظم هم همیشه به این امر تأکید داشته که امروز نیز «در مقابل قضایای جاری کشور و مؤثّر در آیندهی کشور بیتفاوت نبودن» را ویژگی بسیجی برشمردند. این مهم احتیاج به شناخت و تحلیل مسائل دارد از این رو یک کارگاه تحلیل سیاسی از سوی یک حکیم با استناد به گزاره های حکیمانه بنیانگذار جمهوری اسلامی برگزار شد. حضرت آقا با اشاره به اندیشه «هسته های جهانی مقاومت» به حوادث روز منطقه اشاره داشته و برای بسیجیان به طور کامل توضیح دادند که چگونه سرنوشت آسیای غربی توسط این هسته های مقاومت رقم خورده است.
در دورانی که لشکر عظیمی از رسانه ها در اختیار دشمن است و از این ابزار استفاده می کند که شکست های خود در میدان نظامی را، پیروزی نشان دهد و یا با طرح مسائل بی اهمیت، اهمیت شکست خود را زیر آوار اخبار زردِ دسته چندم مخفی کند؛ اما رهبری معظم با ارائه نشانه ها و بی توجه به این آوارها، چرایی و چگونگی شکست آمریکا را مثل استاد یک کارگاه تحلیل سیاسی توضیح دادند.
نرسیدن به اهداف و چشم انداز ها در یک جنگ نظامی معنایی جز شکست ندارد، هر چند که طرف مقابل متحمل خسارت های فراوان شود؛ حضرت آقا ترسیم نقشه یک «خاورمیانه جدید» در منطقه آسیای غربی را به قصد تحقق و تثبیت سلطه گری در منطقه به عنوان هدف آمریکا ترسیم کردند و مشخص است که این هدف محقق نشده است. نابودی حزب الله هدف جنگ 33 رژیم صهیونیستی علیه لبنان بود اما بدون اغراق و احتیاط باید گفت حزب الله لبنان 100 برابر قوی تر از سال 2006 شده است اما رهبری با احتیاط مخصوص به خود این مقدار را «10 برابر» توصیف کردند
حضرت آیت الله خامنه ای برای تأیید مدعای خود در خصوص شکست سیاست های آمریکا در منطقه غرب آسیا که با لشکرکشی نظامی دنبال می شد، به ماجرای عجیب کشور عراق اشاره داشتند؛ بلعیدن عراق به عنوان سیاست آمریکا دنبال می شد تا این کشور را به طور کامل به زیردست آمریکا تبدیل کند اما وضعیت کنونی عراق پس از 20 سال کاملا با خواست آمریکا تفاوت دارد. این مثال در کنار بیان وضعیت شکست آمریکا در قبال تغییر حکومت سوریه و تثبیت رژیم صهیونیستی با محو کشور فلسطین به طور عینی تحلیل اتفاقات گذشته را به مخاطبین این سخنان آموزش می دهد. رهبری معظم در ادامه سخنان خود به ما می آموزد چگونه از این اتفاقات و با چه منطقی آینده را ببینیم.
وقتی حضرت آیت الله خامنه ای ویژگی مهم نقشه در حال تحقق خاورمیانه جدید را آمریکازدایی معرفی می کنند با جملات: «آمریکازدایی یعنی چه؟ یعنی نفی سلطهی آمریکا بر منطقه. معنایش قطع رابطهی سیاسی با آمریکا نیست» به مخاطب تصویری تشکیکی از مقاومت ارائه می دهد. یعنی مقاومت مراتبی دارد که گاه یک فرد نمی تواند آن را درک کند و وقتی می بیند دولتی با آمریکا همکاری اقتصادی دارد تصور می کند که آن دولت اکنون دشمن ایران شده است در حالی که دولت مذکور در برابر سلطه آمریکا ایستاده و طبق اندیشه مقاومت جمهوری اسلامی رفتار می کند.
هر استاد و تحلیلگری باید برای ادعای خود نشانه و مؤیدی مطرح کند از این رو رهبری معظم از «طوفان الاقصی» به عنوان نشانه «آمریکازدایی» در منطقه یاد می کنند؛ این حادثه واقعا تاریخ ساز «توانست جدول سیاستهای آمریکا در این منطقه را به هم بریزد و انشاءاللّه [اگر] این طوفان ادامه پیدا بکند، جدول سیاست آمریکا در منطقه را محو خواهد کرد.»
در اینجای سخنان حضار چندصدا، «انشاءالله» گفتند.
تشریح آینده فلسطین از طریق همه پرسی و رد ادعای «ریختن صهیونیست ها در دریا توسط جمهوری اسلامی» نمایی دیگر از ارائه منطق رهبر حکیم انقلاب اسلامی است؛ معضل 75 ساله منطقه غرب آسیا با فانتزی و رویاپردازی حل نمی شود، از این رو رهبری انقلاب با بیان «باید دولتی با نظر مردم فلسطین تشکیل شود و درباره این گونه افراد نیز همان دولت تصمیم بگیرد» سعی در ارائه راه حلی منطقی برای مخاطبین خود داشتند.
نمایی دیگر از ارائه منطق توسط رهبر انقلاب به مخاطبین سخنرانی در ترسیم خطوط قرمز و خطوط سبز بسیجی بودن دیده می شود؛ ایشان هنگام توصیف فرهنگی بسیجی مواردی را مانند: «قانون گریزی»، «هنجارشکنی»، «نظم ناپذیری»، «غرور»، «کار نمایشی» را از فرهنگی بسیجی سلب و این موارد را به منزله خطوط قرمز ترسیم کردند. توصیه های ایشان نیز پرهیزهای را برجسته کرد و تکرار دوباره دوری از کار نمایشی و تکبر مورد توجه مخاطبین قرار گرفت. در گفتگویی که با اطرافیانم داشتم متوجه شدم که خاکی پوشان بسیجی خاکی بودن و تواضع را در موفقیت بسیج بسیار محوری می دانند تأکید رهبری نیز این مهم را بیش از پیش نشان می دهد.
جلسه پایانی لذت بخش داشت؛ عبارات و لحن کلام آقا نشان می داد که به انتهای سخنان رسیدیم و باید برای دیداری دیگر با مقتدای خود لحظه شماری و دعا کنیم که ایشان در پایان همه توصیه های خود با لحنی دلنشین و لبخندی بر چهره فرمودند: «آخرین توصیه: در کنار نیروهای عملیاتی، نیروهای طراح را هم جذب کنید. تدبیر، فکر، طراحی، جلوتر از شجاعت و مردانگی مورد نیاز و احتیاج است. با تدبیر حرکت بکنید. آخرین عرض بنده هم این است که به خدای متعال توکل کنید: وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَى اللَهِ فَهُوَ حَسبُه.(۱۷) خداوند انشاءالله همهی شما را محفوظ بدارد.»
در پایان مراسم که از حسینیه خارج شدم، بسته فرهنگی نشریه خطحزبالله با عکسی زیبا از رهبر انقلاب اسلامی که این روزها به اصطلاح عکس آقا با چای لیوانی میان کاربران دست به دست می شود همراه با یک اینفوگرافی از خصوصیات و جایگاه بسیج گرفتم.