۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۲۹
کد خبر: ۷۵۶۹۶۶
به بهانه پایان کامل جنگ جهانی دوم

آتش جنگ جهانی دوم بر دامان فرودستان ایران

آتش جنگ جهانی دوم بر دامان فرودستان ایران
اشغال ایران موجب گسیختن ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شد. هجوم ارتش‌های متفقین به خاک ایران که به ‌بهانه حضور مستشاران آلمانی به ایران هجوم آوردند، ناامنی و نگرانی گسترده‌ای را به ‌وجود آورد؛ نگرانی‌هایی که هنوز سایه آن بر سر فرهنگ ایران و ایرانی وجود دارد.

به بهانه پایان کامل جنگ جهانی دوم در ششمین مقاله از عکس و تاریخ به سراغ عکس‌های حضور متفقین در ایران رفتیم. در بین چند عکسی که در این مورد وجود داشت امکان نشانه‌شناسی نیز بود؛ اما باتوجه‌ به این که عموماً نشانه‌ها در این عکس‌ها تاریخ سیاسی را روایت می‌نمود و این جنبه از موضوع بارها مورد پژوهش قرار گرفته است. باتوجه‌به یکی از این عکس‌ها که ورود متفقین را به فضای شهری و تماشای مردم عادی را از ورود تانک‌ها به نمایش می‌گذارد به سراغ قشر دیگری از مردم؛ یعنی فرودستان در جریان جنگ جهانی دوم رفتیم.

فرودستان در حاشیه چند عکس

یکی از مهم‌ترین پیامدهای اجتماعی جنگ جهانی دوم گسترش شکاف طبقاتی موجود بین توده‌های فقیر و محروم جامعه و اقشار ممتاز و ثروتمند بود در واقع جنگ فرصت مناسبی در اختیار افراد طبقات بالا و متوسط جامعه که با کالا و اعتبار سروکار داشتند، قرارداد تا از شرایط موجود سود ببرند و اما در مقابل به افراد طبقات پایین لطمه زد.

جامعه ایران طی سال‌های جنگ جهانی دوم دچار افراط‌ وتفریط شده بود. ثروت و به دنبال آن قدرت سیاسی در دست عده معدودی متمرکز شده بود درحالی‌که توده مردم در باتلاق فقر دست‌وپا می‌زدند در این سال‌ها هرچند زحمت‌کشان ایران وارد جنگ نشدند؛ اما از مشکلات اقتصادی ناشی از جنگ در امان نماندند. در این دوران بر اثر شرایط ناشی از جنگ مواد اولیه زندگی به شکل تصنعی کمیاب بود و قیمت‌ها به چند برابر پیش از شهریور ترقی یافته بود به‌این‌ترتیب خوراک و پوشاک طبقات مزدبگیر و زحمت‌کش به جیب سوداگران ریخته می‌شد و باعث نگرانی و گرسنگی مردم کم‌توان و زحمت‌کش می‌شد.

با وجودی که جنگ کلیه امور اجتماعی ایران را مختل نمود؛ اما بیشترین فشار و سختی ناشی از جنگ و اشغال کشور بر دوش طبقات فقیر و پایین جامعه بود. بخشی از این طبقات فقیر کارگران هستند. طبقه کارگر به معنا و مفهوم جدید آن در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران قدمت بسیار اندکی دارد و با تأخیر بسیار به سایر طبقات بخش‌های جامعه ایران پیوسته است حضور کارگران نیمه‌ماهر و فنی در عرصه تولید از سال‌های آخر سلطنت ناصرالدین‌شاه شروع شد و در عصر پهلوی با تغییراتی در لایه‌بندی اجتماعی ایران از جنبه کمی و کیفی به اوج رسید.

اما طی سال‌های ۲۰ تا ۲۴ باز هم بر حجم طبقه کارگر افزوده شد، زیرا راه‌آهن جدید عملیات ساختمانی و توسعه مناطق نفت‌خیز همگی نیاز به کارگر را افزایش می‌داد که البته این را می‌توان به‌نوعی در قالب بیکاری پنهان در جامعه ایران نیز شناخت. پس از پایان جنگ و عدم نیاز متفقین این گروه از کارگران بیکار می‌شدند. ساعت کاری روزانه این کارگران از ۱۰ تا ۱۵ ساعت و مزدشان از ۵ تا ۱۵ ریال بود و علاوه بر این هیچ‌گونه مقرراتی برای حمایت از آنها به‌صورت قانونی یا سنتی وجود نداشت در کارخانه‌ها و کارگاه‌ها کارفرمایان با آنها مانند حیوان رفتار می‌کردند، دشنام می‌دادند، کتک می‌زدند و شکنجه می‌کردند. در کنار دستمزدهای ناچیز و آزار و اذیت‌ها مکان‌های زندگی کارگران فاقد هرگونه بهداشتی بود. آنها تأمینی برای آتیه نیز نداشتند. در برابر قحطی و مرگی که جامعه ایران را تهدید می‌نمود کارگران بیش از همه دچار گرسنگی و فلاکت بودند.

در تهران کارگران عموماً در گودال‌هایی در جنوب شهر زندگی می‌کردند. خاک این گودال‌ها برای تهیه آجر استفاده می‌شد؛ اما به‌ مرور زمان مردم فقیر که عمدتاً از قشر کارگر بودند در آنجا خانه‌هایی احداث نمودند. به علت گرانی زمین‌های شهر در این گودال‌ها زمین را متری ۸ تا ۱۰ ریال خرید خریداری می‌کردند و زاغه‌هایی احداث می‌نمودند و در آنجا سکونت می‌کردند.

متفقین نیز کارگران ایرانی را استثمار می‌نمودند و از آنها در جهت تهیه و تدارک جنگ استفاده می‌کردند. نزدیک به ۱۲۵ هزار کارگر ایرانی در بخش‌های حمل‌ونقل کارخانه‌ها مختلف مونتاژ و سایر اماکن با دستمزد بسیار اندک و ناچیز که از بودجه دولتی پرداخت می‌شد به خدمت متفقین درآمدند. به‌طوری‌که بدون تلاش این کارگران و سوءاستفاده از این نیروی عظیم کمک‌رسانی به شوروی از طریق ایران غیرممکن بود.

ایران قورخانه‌ متفقین نیز بود در اینجا بهترین تفنگ‌ها، مسلسل‌ها، فشنگ‌ها، گلوله‌ها و سایر ابزار جنگی آماده و پرداخته می‌شد و کلیه این مصنوعات طبق قرارداد به متفقین تحویل داده می‌شد در این قسمت حدود ۶۰۰۰ کارگر ایرانی شب و روز در سخت‌ترین شرایط مشغول کار بودند و این مهمات که در زمان جنگ نیازهای حیاتی محسوب می‌شد، را تهیه می‌کردند. علاوه بر این حدود ۳۰ هزار کارگر و کارمند ایرانی برای حفظ حراست و اداره خطوط آهن که مایحتاج زندگی و کلی مواد جنگی را از بنادر خلیج‌فارس به کشور شوروی حمل می‌نمود، کار می‌کردند.

همچنین حدود ۶۰ هزار کارگر ایرانی در صنعت نفت مشغول بودند و در تهیه نفت برای متفقین تلاش می‌کردند. نیروهای اشغالگر نه‌تنها امکانات زندگی و ثروت مردم ایران را غارت نمودند؛ بلکه افراد بسیاری را به بیگاری گرفتند. با نزدیک‌شدن پایان جنگ و رکودی که در جبهه‌ها به وجود آمد متفقین کارگران ایرانی را بدون هیچ پشتوانه مرخص و رها نمودند برای مثال در قزوین حدود ۳۰۰۰ نفر از این کارگران در سال ۱۳۲۳ از کار بیکار شدند. مأموران شوروی از منطقه تحت اشغال خود در شمال و شمال غرب ایران عده زیادی از کارگران جوان را به‌عنوان عمله اجیر می‌نمودند و به خاک شوروی می‌فرستادند. در سال ۱۳۲۴ نیز اعتراضاتی در کارخانه نساجی بهشهر شکل گرفت که بسیار گسترده بود.

فرودستان در حاشیه چند عکس

 بخش دوم کشاورزان بودند. 85 درصد جمعیت ۱۶ میلیون نفری ایران در روستاها زندگی می‌کردند و عموماً به کشاورزی می‌پرداختند. با افزایش قیمت‌ها و گرانی فوق العاده دستمزد اندک کشاورزان کفایت هزینه‌های زندگی آنها را نمی‌کرد. در مجموع درآمد روزانه رعایا در صورت فروش محصولات ۵ تا ۶ ریال بود. ترک زراعت و تخلیه روستاها ضربه جبران ناپذیری به اقتصاد کشور وارد می‌آورد که به گسترش قحطی و گرانی کمک می‌کرد.

نیاز متفقین به عمله‌های ایرانی در جاده سازی و حمل و نقل بار باعث می‌شد که بسیاری از آنها با رها کردن کار کشاورزی در روستا به خدمت متفقین مخصوصاً انگلیسی‌ها در آینده و در جهت رفع نیازهای آنها تلاش کنند که بابت کارشان روزانه ۳ تومان و دو قران مزد می‌گرفتند و بسیار راضی بودند البته این امر مهم را نباید از چشم دور نگاه داشت که وجود این شغل‌های کاذب مشکل این رعایا را حل نمی‌کرد بلکه پس از پایان جنگ به بیکاری و افراد بیکار در جامعه می‌افزود. با افزایش قیمت برخی از محصولات کشاورزی توسط دلالان و محتکرین، دهقانان نسبتا مرفه روستاهای خود را رها نموده و راهی شهر می‌شدند. بالا رفتن قیمت اجناس عاقبتی جز احتکار در پی نداشت. حتی با وارد کردن کالاها از راههای مختلف این گرانی و فراوانی اجناس باز کالاها را احتکار می‌کردند و مردم با کمبود کالا مواجه می‌گشتند. ارزاق شامل روغن نیز میشد، به طوری که بهای هر سه کیلو روغن در بازار تهران که سابق بر این از هفتاد ریال بیشتر نمیشد به صد و ده ریال رسید و کمیاب گردید. قاچاق گوسفند باعث کمیاب شدن گوشت و افزایش بهای آن گردید. مهاجرت روستاییان به خصوص نواحی شمالی و به سمت تهران باعث افزایش جمعیت در تهران شد بنابراین جنگ باعث رکود کشاورزی در مقابل افزایش سیر شهرنشینی شد.

علاوه بر این لمپن‌ها نیز در فضای جامعه رهاشده و هرج و مرجی که وجود داشت؛ مانند گذشته فعالیت‌های خود را شروع نموده و وارد عرصه اجتماع شدند، ضمن اینکه در این زمان کارگران و کشاورزانی که از همه‌جا رانده شده بودند به لمپن‌های قدیمی پناه می‌آوردند و به آنها می‌پیوستند. از جریاناتی که در سال‌های اشغال ایران اتفاق افتاد و لوطیان و اوباش در آن ایفای نقش نمودند جریان ۱۷ آذر ۱۳۲۱ در تهران بود و به دنبال این هرج‌ومرج عده‌ای از اراذل اوباش به غارت مغازه‌ها می‌پرداختند و به عابرین و مردم بی‌گناه حمله می‌کردند.

فرودستان در حاشیه چند عکس

به‌موجب پیمانی کـه بـین  اتحـاد جمـاهیر شوروي و جنرال ولادیلاوسیکورسکی لهستانی در شهر مسکو به امضا رسید اسرای لهستانی وارد ایران شدند. اغلب اسراي لهستانی که وارد ایران می‌شدند، بیمار بودند و لباس‌هايشـان کثیـف و آلوده به انواع میکروب‌هاي مهلک بود که پس از استحمام به آنها لباس جدید می‌دادند و لباس‌های کثیف و آلوده به میکروب آنها، بدون آنکه ضـدعفونی شـود، در مقابـل مبلـغ مختصري به ایرانیان بی‌بضاعت و فقیر فروخته می‌شد. این عمل در گسترش هرچه بیشتر بیماری‌های مهلک به‌ویژه تیفـوس کـه ایـن اسرا به آن مبتلا بودند، نقش مؤثري داشت.

کمبود امکانات بهداشتی، گرانی مایحتاج زندگی و عدم قدرت خرید از سـوي مـردم در جنگ جهانی دوم باعث می‌شد آنها براي تهیه پیش‌پاافتاده‌ترین امکانـات زنـدگی خود مانند نان، گوشت و پارچه در مضیقه باشند که این عوامـل، ابـتلاي آنهـا بـه انـواع بیماری‌ها را تشدید می‌کرد. براي مثال یکی از راه‌های انتقال تیفوس، عـدم اسـتحمام و تعویض لباس بود که امکان رشد و ازدیاد حشره ناقل این بیماري را فراهم می‌نمود؛ زیرا شپش در شرایط آلودگی و فقدان بهداشت، سریع‌تر منتشر می‌شد؛ بنابراین، کمبـود و گرانی پارچه و به‌موازات آن نـاتوانی مـردم در تهیـه لبـاس، انتقـال بیمـاري را سـرعت می‌بخشید. گاهی کمبود پارچه به مرحله‌ای می‌رسید که حتی تهیه کفن بـراي مردگـان نیز امکان‌پذیر نبود. طبق گزارش واصله از خُمین، به مدت یک سال هیچ‌گونه پارچه‌ای به خمین نرسید و چون مردم به‌واسطه عدم وجود پارچـه قـادر بـه تعـویض لبـاس خـود نبودند، مبتلا به تیفوس می‌شدند.

فرودستان در حاشیه چند عکس

تشدید تضادهای طبقاتی و قومی، قوت‌یابی حس بیگانه‌ستیزی بین ایرانی‌ها، گسترش نفرت و خشونت و شروع یکی از امواج بزرگ مهاجرت روستاییان به شهرها (به‌واسطه رکود و فقر شدید شهرها و روستاهای کوچک) از دیگر پیامدهای اجتماعی جنگ جهانی دوم بر مردم ایران به شمار می‌رود. خیل عظیمی از مهاجران آن زمان، دیگر به روستاهای خود برنگشتند و همین خالی ماندن روستاها از سکنه موجب شد که هیچ‌وقت توزیع امکانات در کشور ما متوجه مناطق کم‌جمعیت‌تر نباشد؛ درواقع تقاضایی برای عرضه امکانات در سال‌های بعد وجود نداشت و بدنه شهرهای بزرگ، پس از آن روزبه‌روز بزرگ‌تر و فربه‌تر و رفاه شهرهای کوچک‌تر روزبه‌روز کمتر شد. اشغال ایران موجب گسیختن ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شد. هجوم ارتش‌های متفقین به خاک ایران که به ‌بهانه حضور مستشاران آلمانی به ایران هجوم آوردند، ناامنی و نگرانی گسترده‌ای را به ‌وجود آورد؛ نگرانی‌هایی که هنوز سایه آن بر سر فرهنگ ایران و ایرانی وجود دارد.

 

منابع

بایرامی سمانه، آثار و پيامدهاي اجتماعي اشغال ايران در شهريور 1320،مطالعات تاریخی زمستان 88، شماره 27(‎18 صفحه - از 156 تا 173 )

مهدي نیا، جعفر (1371)، زندگی سیاسی محمد علـی فروغـی ، پانوس،چـاپ اول، تهـران

مقصودی. مجتبی، (1380)، تحولات سیاسی اجتماعی ایران 1320 -1357، روزنه، چاپ اول، تهران

میلسپو.آرتور، (1370) آمریکایی‌ها در ایران (خاطرات دوران جنگ جهانی دوم)، عبدالرضا هوشنگ مهدوی،البرز،چاپ اول، تهران

خامه‌ای،انور(1381) سال‌های پرآشوب، فروزان روز، چاپ اول،تهران

مراغه ای ساعد،(1373) خاطرات سیاسی محمد ساعد مراغه ای، نارک، چاپ اول، تهران

دهقان نژاد، لطفی، (1390) بررسی و تبیین وضعیت طبقه فرودست شهری جامعه ایران در جنگ جهانی دوم، دوره 2، شماره 4 - شماره پیاپی 5، صفحه 91-107

ارسال نظرات