منتقدین و مخالفان آیتالله خامنهای درباره او چه میگویند؟
درآستانه 14 خرداد و آغاز سی وپنجمین سال رهبری آیتالله خامنهای، این گزارش در مروری کوتاه به اظهارنظرهای مخالفان نظام جمهوری اسلامی و منتقدین رهبر انقلاب اسلامی درباره شخصیت و دوران رهبری آیتالله خامنهای پرداخته است.
عطاءالله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اصلاحات درباره سادهزیستی رهبر انقلاب اسلامی میگوید که «خود من که از آغاز انقلاب، در مجلس و در بدنۀ دولت بودم، و آیتالله خامنهای را میشناسم اقرار میکنم که یک نقطۀ خاکستری و نه تاریک در زندگی ایشان و خانوادۀ ایشان نمیتوان پیداکرد. من روی سخن خود هستم هیچ نقطۀ سیاهی در کارنامۀ زندگی ایشان و خانوادۀ ایشان به لحاظ اقتصادی نمیتوانید پیدا کنید. ما چهار سال همسایۀ روبرویِ آقای خامنهای بودیم. من نمایندۀ مجلس بودم و در خانههای نزدیک پارلمان زندگی میکردم و کاملاٌ نوع زندگی ایشان را میدیدم. دوستانی که یکسری اطلاعات اشتباه به مردم در مورد زندگی ایشان میدهند هم خودشان را فریب میدهند و هم دیگران را.»
او در جای دیگر به تمجید از بیانات عمیق رهبر انقلاب اسلامی و معماری سخنان ایشان پرداخته است:« آقای خامنهای وقتی صحبت میکند، یک معماری کلیدی پشت سخنانشون هست. آن معماری یک مبانی و ساختاری دارد یعنی اینگونه نیست که آقای خامنهای یک واژهای را همینطوری به کار ببرند. و وقتی در مذاکرات برجام میگویند که رفع حصرهای اقتصادی و ممنوعیتها جزء مذاکره هست و نه نتیجۀ مذاکره. این خیلی حرف مهمی بود چرا که پشت این سخن آقای خامنهای یک اندیشۀ بسیار جدی، اصولی و منطقی قرار گرفته است. و یا اینکه وقتی رهبری میگویند که منافع ملی باید زیر مجموعه هویت ملی باشد و نه اینکه هویت ملی باید زیر مجموعه منافع ملی باشد، اینها سخنان مهم و ارزشمندی است که البته کمتر به آن توجه میشود.»
عطاء الله مهاجرانی در جای دیگر با انتقاد از اهانت مطبوعات فرانسوی به رهبر انقلاب اسلامی در توئیتی با درج آیۀ 8 سورۀ منافقون یادآور شد «گمان میکردند و میکنند با ناسزا؛ اعتبار و اقتدار آیتالله خامنهای با خاک یکسان میشود...»
همچنین او در مقالهای با عنوان درنگ مردم و روشنفکران منتشرشده در روزنامه اعتماد شنبه 12 خرداد 1403، با تحلیل حوادث بعد از سانحه هوایی بالگرد حامل رئیسجمهور به صراحت در مقابل کسانیکه باور داشتند کاریزمای رهبری با خاک یکسان شدهاست اعلام کرد: «دیدند با یک جمله آیتالله خامنهای و آرامشی که در کلام ایشان بود، ملت و کشوری که نه مجلس داشت و نه رئیسجمهور، مثل سرو ایستاد و قامت خم نکرد و کمترین اختلالی در اداره کشور پیش نیامد و عمق اقتدار ملت و کشور و نظام بیشتر شد.»
هوشنگ امیراحمدی، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه در امریکا از دیگر فعالان خارج از ایران است که اظهارات او درباره رهبری آیتالله خامنهای خبرساز میشود. امیراحمدی در یکی از این اظهارات میگوید:« شیوۀ رهبری آقای خامنهای شیوهای ابهامی است و رهبری وی طوری است که نمیگذارد کسی دستش را بخواند. مهمترین هدفی که رهبری به تبعیت از آقای خمینی برای خودش قائل شده، حفظ نظام است و در مدت 35 ساله رهبری خود توانسته نظام را حفظ کند یعنی وی یک رهبر موفق است. آقای خامنهای تنها رهبری است در تاریخ معاصر ایران که توانسته است یک ارتش مستقل بسازد. یک نیروی نظامی مستقل در غالب ارتش و سپاه که دارای کارایی و قدرت لازم و وطن پرستی هستند را بسازد. وی ایرانی را ساخت که تابهحال چنین قدرت مستقلی را نداشته است. رهبر انقلاب یک معنای عینی به استقلال ایران داد. استقلال ایران را از ذهنیت به عینیت وارد کرد. آقای خامنهای توانست سر امریکا را به معنای واقعی کلاه بگذارد، و امریکا هیچگاه نتوانسته دست آقای خامنهای را بخواند. آقای خامنهای فهمید که نبود رابطه با امریکا، ایران را بهتر میتواند نگه دارد. وی متوجه شد قدرت ملی یعنی قدرت ملی. آقای خامنهای به شدت واقع بین و عملگرا است.»
علاوه بر این فعالان و روزنامهنگاران منتقد و عموما خارجنشین در فواصل مختلف اظهارات قابل توجهی را پیرامون رهبری آیتالله خامنهای داشتهاند. از علیرضا نوریزاده، روزنامهنگار مخالف جمهوری اسلامی گرفته تا مهدی خلجی که معتقدند «آیتالله خامنهای زندگیای زاهدانه و ساده دارد.»
مسعود بهنود نویسنده و منتقد ادبی ساکن لندن نیز در این رابطه میگوید: « صد سال دیگر ایرانیان بخواهند در مورد سیاستمداری از ایران بدانند، قطعاٌ میخواهند درمورد آقای خامنهای بدانند.»
همچنین بنیصدر اولین رئیس جمهور ایران که رابطهاش به مقابله و مختالفت با جمهوری اسلامی کشید معتقد بود « اگر امامخمینی زنده بود، صدهابار به آقای خامنهای احسنت میگفت.»