۰۸ تير ۱۴۰۳ - ۲۳:۳۳
کد خبر: ۷۶۰۴۶۹
یادداشت؛

امام خمینی و انتخابات در رژیم پهلوی و جمهوری اسلامی (۲)

امام خمینی و انتخابات در رژیم پهلوی و جمهوری اسلامی (۲)
چنانچه هدف برگزار کنندگان انتخابات در رژیم پهلوی، انحراف مسير اصلی نهضت مردم نبود، و یا به ابزاری پوششی برای فجایع و جنایات حکومت شاهت تبدیل نمیشد و اراده سوئی از آن نمی‌شد، امام هرگز با آن مخالف نمی‌کرد.

به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، در یادداشت قبل به بررسی مبانی و مواضع امام خمینی در رابطه با انتخابات در رژیم پهلوی پرداختیم. با شرایطی که امام برای رژیم پهلوی ایجاد کرد، دولت پهلوی در تابستان ۱۳۵۷ و قبل از ماه مبارک رمضان به چند منظور و عده برگزاری انتخابات آزاد داد.

اولین مساله جلوگیری و رهایی از موج افشاگری هرچه بیشتر جنایات رژیم پهلوی در ماه مبارک رمضان در مساجد و مجامع اسلامی بود که توده های مردم را هر چه بیشتر بر علیه این رژیم بر می افروخت. از سوی شاه به دنبال مصونیت از تعرض جریانات جامعه جوانان غیور اسلامی علیه خود و از سوی دیگر در تلاش برای وجهه سازی بین المللی و نمایش قانونی انتخابات در دنیا بود. امام خمینی بدون آنکه اصل و اساس انتخابات را نفی کند از گویندگان مذهبی و سخنرانان دینی (روحانیون) میخواهد «شدیدا از آن احتراز کنند.» (۱) 

علل مخالفت امام خمینی با انتخابات در رژیم پهلوی 

مخالفت امام خمینی با انتخابات را از چند جهت میتوان تحلیل کرد:

امام با زدودن اصل و مبنای بی ارتباطی دین و سیاست،رابطه معناداری بین مشروعیت حاکمیت و آزادی انتخابات برقرار کرده و می فرماید: «انتخابات آزاد با برقرار بودن قدرت شیطانی شاه امری موهوم» (۲) و خیال است.

به نظر امام تا زمانی که قدرت شیطانی شاه و دار و دسته او برقرار است مردم نمی توانند وکیل و نماینده خود را در امور سیاسی کشور انتخاب کنند. (۳) چرا که امام خمینی با سلب مشروعیت از رژیم پهلوی، تصرفات و ساختار سیاسی آن را نیز غیر مشروع میداند در نتیجه افرادی را که در این سیستم به قدرت می رسند به رسمیت نمی شناسد.

 مبنای این اقدام امام را میتوان در طاغوت دانستن رژیم پهلوی دانست که عدم مشروعیت ساختار و کارگزاران نظام را به دنبال دارد. علاوه بر آن نیت ها و هدف های برگزارکنندگان ،انتخابات موضع امام درباره انتخابات را تعیین می کرد. اگر غیر از شاه کسانی از مردم و یا از نمایندگان مردم به برقراری انتخابات اهتمام می ورزیدند، دلیلی برای مواضع امام علیه این انتخابات وجود نداشت.(۴)

چنانچه هدف برگزار کنندگان انتخابات در رژیم پهلوی، انحراف مسير اصلی نهضت مردم نبود، و یا به ابزاری پوششی برای فجایع و جنایات حکومت شاهت تبدیل نمیشد و اراده سوئی از آن نمیشد امام هرگز با آن مخالف نمیکرد. مخالفت امام خمینی با انتخابات رژیم پهلوی به این دلیل بود که مدعیان انتخابات در تلاش بودند تا با این نغمه های ،شیطانی شاه را حفظ کنند و از منافع و ثروت کشور به نفع خود بهره برده و  مسیر مستکبران بین المللی را در استعمار و استثمار ثروت های مادی و معنوی کشور، هموار کنند.

 زمانی که عده ای میخواستند رژیم شاه را با شعار «شاه سلطنت کند نه حکومت» حفظ کنند به حربه انتخابات آزاد روی آوردند ولی امام با بصیرت و هوشیاری با این انتخابات به دلیل آنکه در پی تثبیت شاه و نقشه ای از سوی دستگاه شاهنشاهی به هماهنگی شاه بود مخالفت کرد و این تلاش نیز با ناکامی مواجه شد.(۵)

یکی از مهمترین دلایل مخالفت امام خمینی با مجلس و مصوبات آن و به طور کلی انتخابات این بود که انتخابات ماهیتی بیانگر نسبت به رأی مردم نداشت و نمایندگان با رأی مردم به مجلس راه نیافته بودند. در واقع انتخابات در پس پرده ابزاری بود برای اعمال نفوذ و دیکتاتوری حکومت شاه که ظاهری مردمی و مقبول سیاسی را در جوامع بین الملل برای او به همراه داشت.(۶)

مخالفت امام خمینی با انتخابات و مجلس تا قبل از دهه ۵۰ از این جهت بود که از قانون مشروطه تخلف شده است؛ ولی پس از آن امام موضعی واری ان را اتخاذ و بحث تشکیل حکومت اسلامی و مخالفت بنیادین با رژیم پهلوی را مطرح کردند. اگر چه که امام هرگز تا پیروزی انقلاب اسلامی نیز از مواضع خود در مقابله با شیوه غیرقانونی انتخابات و تعارض بنیادین جایگاه مجلس شورای ملی در قانون اساسی با کارنامه و موقعیت مجالس دوره پهلوی، دست نکشید.بنابراین به طور کلی، سیاست امام خمینی انتقاد از مشروطه ستیزی و قانون گریزی رژیم پهلوی بود که نتیجه ای جز سلطه غیر قانونی بر انتخابات و مجالس شورای ملی و به تبع تضییع حقوق ملت نداشت.

 سابقه تاریخی برگزاری انتخابات غیر آزاد در ایران توسط رژیم پهلوی، از علت های دیگری بود که امام را در برابر انتخابات شاه قرار میدهد. در تمام مدت سلطنت رژیم پهلوی، هیچ مجلسی که با حق مردم شکل گرفته باشند وجود نداشت و مردم از ابتدای شکل گیری و تشکیل رژیم خود خوانده پهلوی و سلطنت پدر و پسر، هیچ گاه اختیاری در تعیین سرنوشت خود نداشتند. در این دوره طولانی حتی یک انتخابات صحیح و آزاد برگزار نشده است؛ انتخاباتی که مردم خودشان بروند و رأی خود را به صندوق بیندازند انجام نشد و لذا وکلای به مجلس راه یافته وکلای ملت نبوده اند. بلکه با دستور این و آن وکیل شده اند و گاه لیست نمایندگان از سفارتخانه ها میآمد و شاه مجبور به تأیید آن بود. (۱) امام هچ یک از انتخابات گذشته پهلوی را آزاد نمی دانست؛ زیرا شاهان پهلوی، قانونی نبوده اند. بنابراین طرح انتخابات آزاد و غیر آزاد در دوره پهلوی ها بی معنا بوده است.(۸) 

در اندیشه امام خمینی دموکراسی و آزادی مردم در تعیین سرنوشت سیاسی خود جز آنچه که غرب تعریف کرده است معنای دیگری دارد. امام تأکید داشت که انتخاب کردن نمایندگان مجلس، حق مسلم ملت است و این حق مسلم چیزی نیست که دموکراسی غرب داده باشد ،بلکه حقی است که همه عالم میگویند که باید همه ملت داشته باشند. بر این اساس امام با نکوهش کارتر که شاه را به خاطر ایجاد فضای باز سیاسی و دموکراسی ستوده بود، انتخابات و مجالس دوره پهلوی را دموکراسی نمیداند.

انتخاب شدن و انتخاب کردن که اساس دموکراسی‌ها را میسازد حق هر انسانی است و تاسیس غرب نیست و ربطی به دموکراسی غربی ندارد؛ اگرچه دموکراسی غربی بر آن تکیه کرده و آن را در قالب انتخابات متجلی ساخته است. امام خمینی به یک دموکراسی واقعی و انسانی باور داشت که در آن انتخابات یک اصل پایه ای و اساسی است. تصویری که امام از دموکراسی ارائه میکند به دموکراسی انسانی میماند تا آنچه که غرب بدان تظاهر میکند. دموکراسی در نگاه امام به این معنا است که مردم از آزادی در ارائه آرای خویش برخوردار باشند، وکلای مردم بر اساس همین رأی ملت، به مجلس راه یابند و سرنوشت مملکت را همین وکلا به دست گیرند.(۹)

(۱) صحیفه امام ج ۳، ص ۴۲۳

(۲) صحیفه امام، ج ۳، ص ۳۳۴ (پیام به ملت ایران در مورد لزوم تداوم نهضت در ۵ مرداد ۱۳۵۷) 

(۳) همان

(۴) همان، ج ۳، ص ۴۳۶ و ۴۳۷

(۵) همان، ص ۴۸۵

(۶) همان، ج ۴، ص ۳۷۳

(۷) همان، ص ۷۲ (بیانات در مورد ادعاهای کارتر در ۲۹ مهر)

(۸) همان ص ۳۵۳

(۹) همان، ص ۷۲

ارسال نظرات