۲۷ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۵
کد خبر: ۷۶۳۶۹۵

نظامی پر نشان که حذف شد

نظامی پر نشان که حذف شد
بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که آمریکایی‌ها طراح و مجری اصلی آن بودند، شبکه‌ی نظامی حزب توده که تمایل به حفظ منافع شوروی در ایران داشت کشف و متلاشی شد و حدود ۶۰۰ نفر از افسران نیروهای نظامی آن دستگیر و محاکمه شدند.

بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که آمریکایی‌ها طراح و مجری اصلی آن بودند، شبکه‌ی نظامی حزب توده که تمایل به حفظ منافع شوروی در ایران داشت کشف و متلاشی شد و حدود ۶۰۰ نفر از افسران نیروهای نظامی آن دستگیر و محاکمه شدند. در این مقطع آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها برای جلوگیری از نفوذ دشمن دیرین و حریف قدرتمند خود برای جلوگیری از گسترش کمونیزم شوروی در ایران و احاطه‌ی کامل بر فعالیت‌های مخفی سایر جریان‌های سیاسی مخالف، سازمانی به نام «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» (ساواک) تأسیس کردند و سرلشکر تیمور بختیار را برای ریاست آن در نظر گرفته شد. لازم به ذکر است که سرلشکر تیمور بختیار، چنان‌که از نامش پیداست منتسب به ایل بختیاری بود و با ورود ثریا اسفندیاری به عنوان ملکه به دربار محمدرضا پهلوی، به دربار وارد شد و چنان رشد کرد که مأموریت تشکیل و ریاست بر سازمان اطلاعات و امنیت کشور به وی واگذار شد.[1]

 درباره‌ی تیمور بختیار کتب و مقالات متعددی به رشته‌ی تحریر درآمده است. یکی از مشهورترین این آثار کتاب «با من به ساواک بیایید» (۱۳۸۳) نوشته‌ی ‌نورالله بابائی دزکی است که حاصل حضور ۲۱ ساله‌ی نویسنده در ساواک است. مطالب این کتاب حاوی مجموعه ای از اطلاعات نسبتاً مشهور، عادی و در دسترس همگان است و شاید اشتغال نویسنده در سازمان ساواک منجر به نوعی محافظه‌کاری در بیان مطالب شده باشد. دو کتاب دیگر به نام‌های «پدر ساواک» (۱۳۹۰) نوشته‌ی جواد عربانی و «تیمور بختیار به روایت اسناد» (۱۳۹۲) نوشته‌ی منیژه صدری که توسط نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده را در این زمینه می‌توان نام برد. مزیت این دو اثر، اتکاء و دسترسی مستقیم گردآورندگان به آرشیو اسناد برجای مانده از دوران پهلوی است. گردآورندگان در این دو کتاب کوشیده‌اند به ابعاد مختلف زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تیمور بختیار بپردازند و زوایایی ناگفته از فعالیت‌های وی را ترسیم کنند.

درباره‌ی این‌که تیمور بختیار چگونه در کودتای ۲۸ مرداد از سوی کودتاچیان به عنوان یکی از چهره‌های نظامی مورد اعتماد دربار برای حمله به پایتخت برگزیده شد، کرملیت روزولت طراح کودتا در خاطراتش می نویسد: «طبیعتاً اولین هدف پشتیبانی شاه برای سازمان‌دهی حمایت نظامی است.»[2] چون در پایتخت تیمسار ریاحی کاملاً به دکتر مصدق وفادار بود، کودتاچیان نمی‌توانستند از وی در طرح خود استفاده کنند. بنابراین، تیمور بختیار گزینه‌ی مناسب کودتاگران بود.[3] بختیار بعد از کودتای ۲۸ مرداد، به مدد خدماتی که برای رژیم پهلوی انجام داده بود به سمت فرمانداری نظامی تهران منصوب شد. درآن زمان تیمور بختیار با درجه‌ی سرهنگی خدمت می‌کرد و در یک منزل معمولی در جنوب تهران، خیابان شاهپور سکونت داشته و دارایی‌ غیر منقول وی طبق اسناد رسمی بیش از این نبوده است. و اما پس از تصدی در شغل فرمانداری نظامی تهران و بعد از ریاست ساواک زمین‌خواری را آغاز کرد و ثروت هنگفتی را جمع کرد. فهرست کامل املاک تیمور بختیار از اداره‌ی ثبت کل اسناد به شرح زیر است:

۱-سه دانگ از قریه‌ی دزگ در بختیاری، ۲- سه دانگ از قریه‌ی بوزجان در بختیاری،۳- یک دانگ و نیم از قریه‌ی خشویه در لنجان بختیاری، ۴- یک دانگ و نیم از قلعه‌ی ممکا در بختیاری، ۵- سه دانگ از قریه‌ی پرندگان در بختیاری، ۶- یک دانگ و نیم و سه چهارم دانگ در کردکوی گرگان، ۷- چهاردانگ از قریه‌ی انارمرز در گرگان، ۸- سه دانگ از قریه‌ی آردل در بختیاری، ۹- سه دانگ و سه جبه از قریه‌ی اورگان در بختیاری، ۱۰- شش دانگ و داغ و بالابند در گلپایگان اصفهان، ۱۱- یک باب منزل بسیار مجلل در تهران خیابان سعدآباد، ۱۲- یک باب باغ با ساختمان در تهران معروف به باغ تاج، ۱۳- یک باب باغ در تهرانپارس، ۱۴- یک باب باغ در الهیه‌ی شمیران، ۱۵- یک باب باغ به مساحت ۱۰۰۰۰ متر در رامسر، ۱۶- یک کاخ در ایذه‌ی خوزستان، ۱۷- دو قطعه زمین در تهران‌پارس، ۱۸- یک قطعه زمین در شمیران- مبارک‌آباد، ۱۹- یک قطعه زمین در تهران، ۲۰- ۱۲۹۰ سهم از کارخانه‌ی قند اصفهان، ۲۱- وسایل کشاورزی از قبیل تراکتور و ماشین‌آلات کشاورزی مربوط به شرکت اهورا، ۲۲- یک باب منزل در خیابان بهار، ۲۳- یک اتومبیل کنسیتنال، کادیلاک، بنز و فولکس مجهز به وسایل مسافرت، ۲۴- تعداد ۴۸ قطعه قالی گران‌بها بافت ایران و چین، ۲۵- چهل و شش قلم جواهرات گرانبها، ۲۶- دو باب ویلای مجلل با مبلمان کامل در نیس فرانسه، ۲۷- دو ساختمان در ژنو، ۲۸- مبالغ قابل توجهی وجوه نقد در بانک‌های خارجی، ۲۹- چهار قطعه زمین به مساحت تقریبی ۸۸۰۰ مترمربع و مساحت ۱۰۱ هزار متر مربع در بخش ۵ حوزه‌ی شهسوار.[4]

با افزایش روزافزون دارایی‌ تیمور بختیار، قدرت وی نیز روند صعودی پیدا کرد و از آن‌جا که فئودال‌ها و مالکان اراضی بزرگ در داخل ایران دارای قدرتی بدون حد و حصر بودند و از این قدرت در جهت مداخله در امور سیاسی استفاده می‌کردند، تیمور بختیار نیز به جمع همین فئودال‌های تأثیرگذار اضافه شد. از نگاه محمدرضا پهلوی، بختیار می‌توانست درآینده‌ای نه چندان دور تهدیدی برای قدرت وی محسوب شود. به علاوه تیمور بختیار افزون بر مالکیت اراضی متعدد، از لحاظ نظامی هم چهره‌ی توانمندی بود و به واسطه‌ی پشتوانه ایلیاتی و زبدگی در فعالیت های نظامی و دریافت نشان‌های گوناگون نظامی می‌توانست تهدیدی بالقوه برای حاکمیت دولت مرکزی بر مناطق غرب ایران باشد.

درجه‌ها و نشان‌های وی عبارت بودند از: ۱- نشان افتخار درجه‌ی سه از آجودانی شاهنشاهی، ۲- نشان افتخار درجه‌ی سه، ۳- نشان افتخار درجه‌ی یک، ۴- نشان لیاقت درجه‌ی سه، ۵- نشان سپه درجه‌ی سه، ۶- نشان رستاخیز درجه‌ی یک، ۷- نشان عالی تیر درجه‌ی سه، ۸- نشان و خدمت درجه‌ی دو، ۹- نشان افتخار آذرآبادگان، ۱۰- نشان افتخار کوشش درجه‌ی دو، ۱۱- نشان افتخار کوشش درجه‌ی یک، ۱۲- نشان افتخار پاس درجه‌ی یک، ۱۳- نشان افتخار سپاس درجه‌ی یک، ۱۴- شش ماه ارشدیت ۱۵- شش ماه ارشدیت مجدد، ۱۶- نشان تاج درجه‌ی دو، ۱۷- نشان کراند اوفیسیه مرتب سیمون جمهوری ایتالیا، ۱۸- نشان کوکب درجه‌ی یک کشور هاشمی اردن.[5]

 با این شرح می‌توان به این نتیجه رسید که پول و قدرت به عنوان دو مؤلفه‌ی بزرگ تاثیرگذار در شخصیت تیمور بختیار عرض اندام می‌کرد. و از آن‌جا که حافظه‌ی تاریخی محمدرضا پهلوی گواه قدرت‌گیری‌ رضاخان به واسطه‌ی نزدیکی وی با انگلیس و تبعید احمدشاه قاجار و تبدیل سلطنت قاجار به پهلوی و تثبیت قدرت رضاشاه بود، از قدرت روزافزون تیمور بختیار هراسان بود. زیرا محمدرضاشاه از حرص و ولع بیش از حد بختیار در جمع‌آوری ثروت و همچنین نفوذ و قدرت وی در میان ارتش و تشکیلات امنیتی و تماس‌های او با مقامات امریکایی از مدت‌ها پیش باخبر بود. ناگفته نماند ارتباطات گسترده‌ی بختیار با شیخ‌نشین‌های عربی در منطقه و ایجاد ارتباط با اشرف پهلوی، و رفت‌و‌آمدهای مکرر او با سران عشایر بختیاری سوءظن شاه را تقویت می‌کرد. بنابراین، وی در کمین بود تا به محض دست‌یافتن به کوچک‌ترین فرصت، قدرت تیمور بختیار را کاهش دهد.

ترور تیمور بختیار

کرمیت روزولت، طراح اصلی کودتای ۱۳۳۲، درباره‌ی تیمور بختیار می‌گوید: «بختیار در سفری به امریکا قبل از روی کارآمدن امینی به عنوان نخست وزیر، به ملاقات آلن دالس، رئیس سیا، و من آمد و از ما برای ترتیب یک کودتا علیه شاه کمک خواست». آمریکایی‌ها به هیچ وجه با اجرای چنین نقشه‌ای موافق نبودند و به همین جهت شاه را در جریان امر گذاشتند و شاه هم در اولین فرصت، او را از کار برکنار کرد.

 از سویی دیگر، در معادلات بین‌المللی، پیشروی‌های اتحاد جماهیر شوروی به رهبری خروشچف در سطح جهانی به خصوص در منطقه‌ی خاورمیانه و مصر، موقعیت استراتژیک ایران را چند برابر افزایش داده بود و دولت امریکا به دقت مسائل ایران را بررسی می‌کرد. روزنامه‌ی ساندی استار، چاپ انگلستان، در این باره ضمن اشاره به علاقه‌ی تاریخی روسیه برای دستیابی به خلیج فارس نوشته بود: «ایران به واسطه‌ی سرزمین پهناور خود همیشه زیر فشار بود و این اواخر به وسیله‌ی مقادیر زیادی کمک‌های نظامی و اقتصادی امریکا تقویت شده است. غرب به علل روشن استراتژیک از شاه پشتیبانی کرده است. چراکه یک ایران کمونیست، خاورمیانه و افریقا را در معرض تجاوزات روسیه‌ی شوروی قرار خواهد داد. مسلم است که تنها کمک امریکا نمی‌تواند استقلال ایران را تضمین کند، چنانچه شاه به وضع فئودالیته‌ی اجتماع خود پایان ندهد، بروز انقلاب در ایران غیر قابل اجتناب خواهد بود.»[6]

بنابر اظهارات رسمی، بر طبق اسناد موجود، اتهامات منجر به عزل سپهبد بختیار به قرار زیر بود:

  • حیف ومیل کردن اعتبارات دولتی.
  • سلب مالکیت از مردم به وسیله‌ی تهدید و ارعاب آن‌ها.
  • تنظیم پرونده‌های خلاف حقیقت برای اشخاص و درنتیجه سوء استفاده و تعدی و تجاوز به جان و مال و ناموس مردم.[7]

روزنامه‌‌ی لس آنجلس تایمز مورخه‌ی ۴ بهمن، مقاله‌‌ی مفصلی درباره‌ی تیموربختیار نوشته و طی آن ضمن اشاره به وقایع مرداد ۱۳۳۲ نوشت: «بختیار یکی از رهبران اتحادیه‌ی طایفه‌ی بختیاری که یکی از نیرومندترین قبایل ایران به شمار می‌رود، بوده و در سال ۱۳۴۰ بر سر انقلاب سفید، که از طرف شاهنشاه برای از میان بردن نیروهای سیاسی خان‌های فئودال تنظیم شده بود، مورد بی‌مهری شاهنشاه واقع گردید.»[8]

 بختیار در حالتی که خلع سلاح شده بود از ایران خارج شد و به ایتالیا رفت، مدتی در شهرهای اروپا به سفر پرداخت ولی امید داشت پس از کناره‌گیری امینی به ایران برگردد و یک مقام مهم نظامی و یا سیاسی را تصاحب کند. او در مصاحبه ای در رم این امیدواری را آشکار کرده بود: «هر موقع که محمدرضا شاه پهلوی مرا را به ایران فرابخواند، آماده‌ی برگشت به کشور خود خواهم بود.» ایشان همچنین ادامه داد: «شاه به من دستور داد ایران را ترک گفته و به اروپا بیایم و من اطاعت کردم. بختیار بعد از مدتی به لبنان رفت. دستگاه حکومتی پهلوی مخالف اقامت وی در لبنان بود. شاید به دلیل وجود چپ‌های مارکسیستی و جنبش‌های اسلامی که ممکن بود با تیمور بختیار همدست شوند و برای محمدرضاشاه خطرآفرین باشند. به هر روی، حکومت ایران دست به تبلیغات گسترده‌ای علیه بختیار در کشور زد و درغیاب او، دادگاه علنی تشکیل داد و طی فرمان شاه قانون سلب عناوین و ضبط اموال بختیار به مرحله‌ی اجرا گذاشته شد. در همین حال دادگاه نظامی در لبنان با نام تمییز وزارت دفاع ملی جمهوری لبنان طی نامه‌ای درباره‌ی تیمور بختیار نیز، رأیی به این شرح صادر شد:

«به نام ملت لبنان

دادگاه نظامی تمییز در بیروت مرکب از: رئیس دادگاه‌های نصری جعجع و سرهنگ ستاد سعدالله النجا و سرهنگ محمد حلمی شهاب پس از رسیدگی به کار تیمور فتحعلی بختیار... وکلای مدافع او: استاد بوسلیمان و استاد یعقوب به «متهم» است که در تاریخ ۱۲/۴/۱۹۶۸ بدون اجازه در بیروت اسلحه، فشنگ و مهمات جنگی وارد کرده است.»

بر طبق رأی دادگاه نظامی لبنان، حکم محکومیت ابتداء برای ۳ ماه صادر گردید و سپس به ۹ ماه افزایش یافت و به اتفاق آراء مدعی علیه تیمور بختیار را به مناسبت وارد کردن اسلحه و مهمات جنگی بدون اجازه به ۹ ماه زندانی محکوم کرد. اما با تغییر حکومت در لبنان، ایران تلاش کرد تا تیمور بختیار را به ایران بازگرداند. اما دولت لبنان موافقت نکرد. در همین بین عراق پیش دستی کرد و توانست تیمور بختیار را در کشور خود جا دهد.[9]

اشاره: این یادداشت با اعتنا و تکیه بر کتاب «تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک» اثر منیژه صدری، نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهیه شده است.

 

[1]. عربانی، جواد ( ۱۳۹۰) پدر ساواک، تهران، نشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران، ص ۱۱

[2] روزولت، کرمیت ( بی تا ) کودتا در کودتا، بی جا، بی نا، صص ۱۷و ۱۸

[3] . صدری، منیژه ( ۱۳۹۲) تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، تهران، نشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران، ص ۲۸

[4] . همان، ص ۳۹

[5]. همان، ص ۴۳

[6] . آرشیو اسناد ریاست جمهوری، شماره‌ی سند ۱۱۴۴

[7] .آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده‌ی تیمور بختیار، کد ۱/۲۲۷، سند شماره‌ی ۳۰

[8] . پرونده‌ی مندرجات نشریات امریکایی، کد ۲/ ۱۲۱۳۴، سند شماره‌ی ۲۲۱

[9] . آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده ‌ی تیمور بختیار، کد۱/۲۲۷، شماره‌‌ی سند ۸۹ و۱۹

ارسال نظرات