همافزایی حوزه و دانشگاه راهکار تولید روانشناسی اسلامی

اشاره: تولید علم در حوزه روانشناسی اسلامی نیازمند همافزایی عالمانه میان حوزههای علمیه و دانشگاههاست. حوزه با تکیه بر منابع وحیانی و مبانی انسانشناسی اسلامی ظرفیت بالایی در تبیین مفاهیم بنیادین روانشناسی دارد و دانشگاهها میتوانند این مفاهیم را با روشهای تجربی بومیسازی کنند. اما این تعامل بدون مدیریت دغدغهمند و بینش میانرشتهای ممکن نیست. دستیابی به روانشناسی اسلامی مطلوب، مستلزم توجه به فطرت، اختیار، غایتمندی و سلامت روانی و معنوی انسان است؛ دانشی مستقل، ریشهدار در قرآن و سنت و همراستا با سبک زندگی اسلامی. شکلگیری نظریههای علمی اسلامی نیز تنها با بهرهگیری روشمند از منابع اصیل دینی و همگرایی متخصصان این دو عرصه امکانپذیر است.
به مناسبت چهارم خردادماه سالروز درگذشت علی اکبر سیاسی پدر روانشناسی جدید، خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با حجتالاسلام سید رضا موسوی نسب مسئول بخش استعدادیابی مرکز سماح گفتوگویی انجام شده که در ادامه تقدیم خوانندگان گرامی خواهد می شود.
رسا ـ نقش حوزههای علمیه و دانشگاهها در تولید علم روانشناسی اسلامی چیست؟ چگونه میتوان همکاری بین این دو نهاد را تقویت کرد؟
تولید علم در حوزه روانشناسی اسلامی نیازمند همافزایی میان دانشهای دینی و تجربی است. حوزههای علمیه بهعنوان مراکز تولید و پرورش اندیشههای دینی، نقش بیبدیلی در تبیین مبانی انسانشناسی اسلامی، اخلاق، تربیت و معنویت دارند. دانشگاهها با بهرهگیری از روشهای علمی، تجربی و پژوهشی میتوانند یافتههای دینی را ترجمه و بومیسازی کنند.
اما این تعامل و همافزایی بدون وجود مدیریت مؤثر و دغدغهمند محقق نمیشود. این مسیر نیازمند مدیری است که هم از تخصص علمی برخوردار باشد و هم نسبت به مباحث اسلامی، نگاهی دلسوزانه و دغدغهمند داشته باشد. مدیری که نهتنها آشنایی نظری با مفاهیم روانشناسی اسلامی دارد، بلکه در عمل نیز سابقه فعالیت در این زمینه را داراست و بتواند با درک زبان مشترک دو نهاد، نقش واسطهای فعال را ایفا کند.
تقویت همکاری میان حوزه و دانشگاه مستلزم ایجاد ساختارهای مشترک، نظیر کارگروههای علمی بینرشتهای، نشستهای تخصصی، طرحهای پژوهشی مشترک و حمایت از پایاننامهها و رسالههای علمی با محوریت روانشناسی اسلامی است. همچنین تدوین نقشه راه علمی برای تولید علم بومی، تربیت نیروی انسانی توانمند و ترویج رویکردهای مسئلهمحور از جمله اقداماتی است که در سایه مدیریت هوشمند و همدلانه میتواند تعامل این دو نهاد را به شکل معنادار و پربار پیش ببرد.
آینده روانشناسی اسلامی وابسته به این همافزایی فکری و علمی است؛ پیوندی که اگر بهدرستی مدیریت شود میتواند منجر به شکلگیری گفتمانی نوین علمی و الهامگرفته از آموزههای وحیانی در عرصه روانشناسی شود.
رسا ـ به نظر شما، ویژگیهای یک “روانشناسی اسلامی” مطلوب چیست؟ این روانشناسی چه اهدافی را دنبال میکند و چگونه به نیازهای روانی و معنوی انسان مسلمان پاسخ میدهد؟
روانشناسی اسلامی مطلوب، دانشی است که بر مبانی معرفتشناختی و انسانشناختی اسلامی استوار باشد و بتواند پاسخگوی نیازهای روانی، رفتاری و معنوی انسان مسلمان در بسترهای مختلف زندگی فردی و اجتماعی باشد. چنین روانشناسیای صرفاً محدود به ترجمه مفاهیم دینی یا اقتباس از نظریههای غربی نیست بلکه باید دارای چارچوبی مستقل، منسجم و مبتنی بر جهانبینی توحیدی باشد.
ویژگیهای مهم این روانشناسی شامل: توجه به فطرت الهی انسان، پذیرش نقش اراده و اختیار، باور به غایتمندی حیات و تعامل عمیق بین ابعاد مادی و روحانی وجود انسان است. این علم نهتنها به درمان آسیبها و اختلالات روانی میپردازد بلکه به رشد معنوی، تعالی اخلاقی و شکوفایی ظرفیتهای فطری انسان نیز اهتمام دارد.
اهداف روانشناسی اسلامی شامل ارتقای سلامت روان در پرتو ایمان، معنویت و سبک زندگی اسلامی است. این رویکرد میکوشد تا انسان را در مسیر تقرب به خداوند، رسیدن به آرامش درونی و ایفای نقش مؤثر در جامعه هدایت کند. بهجای رویکردهای فردمحور یا لذتمحور این روانشناسی بر مسئولیتپذیری، خودسازی، صبر، توکل و رضا تأکید میورزد.
البته دستیابی به چنین چارچوبی کار سادهای نیست. این حوزه ابعاد متنوع و پیچیدهای دارد؛ برخی جنبهها نظریاند، مانند تدوین مبانی معرفتی و برخی عملیاند، مانند ارائه راهکارهای مشاورهای مبتنی بر آموزههای اسلامی. تاکنون محققان متعددی در این زمینه کار کردهاند و نظریههایی ارائه دادهاند هرچند هنوز مسیر پژوهش و نظاممندسازی در این عرصه ادامه دارد. بنابراین نیاز به همکاری گسترده، پژوهشهای عمیق و حمایت علمی و ساختاری برای تکمیل و توسعه این علم بومی و الهی بیش از پیش احساس میشود.
رسا ـ آیا میتوان از منابع اسلامی (قرآن، حدیث، سیره معصومین و آرای علمای اسلامی) برای تولید نظریههای روانشناسی استفاده کرد؟ چگونه؟
قطعاً جواب مثبت است، اما این فرآیند نیازمند روششناسی دقیق، نگاه عمیق و پیوندی هنرمندانه میان معارف دینی و دانش روانشناسی است.
منابع اسلامی بهویژه قرآن و سنت معصومان (ع) سرشار از معارف مربوط به شناخت انسان، روح، نفس، عواطف، اراده، انگیزش، و راهکارهای اصلاح و تعالی روان است. بسیاری از موضوعاتی که امروزه در روانشناسی بهعنوان مباحث علمی مطرح میشوند در متون دینی ما با تعابیر گوناگون آمدهاند. حتی برخی از نظریات روانشناختی مدرن اگرچه با واژگان علمی جدید بیان میشوند، اما ریشههای مفهومیشان را میتوان در منابع اسلامی ردیابی کرد.
آثار اندیشمندان بزرگی چون امام محمد غزالی، ابنسینا، خواجه نصیرالدین طوسی، علامه طباطبایی و دیگر علمای اسلامی حاوی تحلیلهایی دقیق درباره حالات روانی، تربیت اخلاقی، و سلامت معنوی انسان است. برخی از این نظرات بهصورت مستقیم قابلیت تبدیل به نظریه دارند و برخی دیگر نیازمند بازخوانی، تحلیل و تلفیق با یافتههای تجربی جدید هستند.
نکته مهم این است که بهرهگیری از این منابع تنها در حد استخراج احکام یا توصیههای اخلاقی نباشد بلکه باید به سمت ساخت نظریههای منسجم قابل سنجش و کاربردی در حوزه روانشناسی حرکت کنیم. این امر مستلزم تعامل میان متخصصان علوم اسلامی و پژوهشگران روانشناسی، تشکیل گروههای میانرشتهای و حمایت از پروژههای علمی در این زمینه است.