مالکِ مردمی؛ مدیری که با اخلاص زیست و با خدمت به شهادت رسید

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا از تبریز، سالهاست که در فضای مدیریتی کشور، بارها از «جوانگرایی»، «کار جهادی» و «مدیر تراز انقلاب اسلامی» سخن گفته شده است؛ اما کمتر پیش آمده مدیری در تراز این شعارها ظاهر شود، و کمتر پیش آمده نامی چنان بدرخشد که هم مدیر باشد، هم مرد میدان، و هم در نهایت شهید.
شهید مالک رحمتی، استاندار جوان و انقلابی آذربایجان شرقی، تجسم عملی این مفاهیم بود؛ مردی که آمد تا خدمت کند، نه حکومت؛ و رفت تا الگو شود، نه خاطرهای محو در بایگانی اخبار شود.
از همان روزهای نخست مسئولیت، سبک مدیریتی مالک رحمتی چشمنواز بود؛ سادهزیست، بیحاشیه، پرکار و بهدور از بازیهای رسانهای و سیاسی بود.
چهرهای آرام، اما تصمیمگیر و پرانگیزه. مدیری از جنس مردم که نه از پشت میز، بلکه از میانهی میدان، مسایل را پیگیری میکرد. چه در دل محرومترین روستاها و چه در کنار پروژههای صنعتی، صدای صادق او، نشانهای از مدیریتی بود که «خدمت» را عبادت میدانست.
روحیه جهادیاش، برگرفته از فرهنگ دفاع مقدس و مکتب بسیج بود؛ و اخلاصش، ریشه در ایمان داشت.
مالک رحمتی جوانیاش را در مسیر انقلاب گذاشت و مسئولیت را نه امتیاز، بلکه امانت دانست.
هیچگاه برای دیدهشدن ندوید، اما نامش در دل مردم نشست؛ بینیاز از هیاهوی تبلیغات بود.
و سرانجام، همانگونه که زندگیاش را در راه مردم و انقلاب وقف کرد، در راه مأموریت، در حال خدمت، لباس شهادت به تن کرد؛ گویی خداوند، پایان کار این عبد صادق را با برترین پاداشها رقم زد.
شهادت برای مردانی چون او، پایان نیست؛ امتداد راهی است که با نیت و اخلاص آغاز شده بود.
شهادت مالک رحمتی، زنگ بیدارباشی برای جامعهی مدیریتی ماست؛ که میتوان در اوج مسئولیت، هنوز هم مرد میدان خدا بود.
هنوز هم میتوان در روزگار شعارها، مرد عمل شد. و هنوز هم میتوان در عصر تردید، به یقین رسید؛ یقینی که به خون ختم میشود، نه به منفعت.
یادش، راهش، و منش مدیریتیاش، اکنون چراغی است برای آنان که میخواهند صادقانه خدمت کنند؛ نه برای دیده شدن، که برای دیده نشدن، برای خدا، برای مردم، برای انقلاب باشد.