از عاشورا تا امروز؛ پیوست فرهنگی یک نبرد تمدنی

آتشبس کنونی، توقف موقت میدان نظامی است، اما جنگ فرهنگی ادامه دارد و ماه محرم، فرصتی بیبدیل برای بازسازی معنوی، فکری و اجتماعی است.
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، ماه محرم، اگرچه با صدای طبل و سنج در ذهن بسیاری تداعی میشود، اما حقیقتاً آئینهای تاریخی است که در آن، جامعهای به تماشا درمیآید که در برابر ساختار ظلم، تصمیم میگیرد، میایستد و هزینه میدهد. حالا، در روز چهارم محرم و درحالی که آتش بس تحمیلی بین ایران و صهیونیسم برقرارشده، بار دیگر نگاهها به فرهنگ، تاریخ و حافظه جمعی ملت بازمیگردد. شاید این، فرصتی باشد برای بازخوانی تجربه تاریخی عاشورا نه بهمثابه سوگواری صرف که بهعنوان راهی برای فهم پیچیدگیهای ساخت اجتماعی در میانه بحرانها.
محرم؛ مدرسه ساخت جامعه در لحظه بحران
در تحلیلهای رایج، امام حسین (ع) قهرمان عاشورا معرفی میشود، اما آنچه در پس این قهرمانی نهفته است، قوامبخشی به یک «ساخت اجتماعی در لحظه بحران» است.این همان نکتهای است که حجتالاسلام محسن قنبریان استاد حوزه و دانشگاه در یکی از تحلیلهای اخیر خود با زبانی متفاوت بیان میکند: «ساخت اجتماعی شبیه بناهایی است که برخلاف نقشههای معماری، مصالح انسانی دارد؛ آدمهایی که میدانند یا نمیدانند، میخواهند یا نمیخواهند، میتوانند یا نمیتوانند.» در عاشورا، این ساخت بر پایه خواستن و توانستن یک جمع شکل گرفت؛ جمعی که در مقابل جاهلیت عصر خود، به آگاهی تاریخی و اراده ایمانی رسیدند. این همان چیزی است که امروز نیز در جامعه ما مطرح است. ما در میانه جنگی هستیم که صرفاً نظامی نیست؛ رسانهای است، روانی است، تمدنی است. دشمنی که با ما میجنگد، در معماری ذهنها، در مهندسی امید و در تضعیف همبستگی اجتماعی نیز جنگیده و میجنگد. در این میان، نقش فرهنگ، نهتنها در روایت جنگ، بلکه در مقاومت جامعه، تعیینکننده است. فرهنگ، آن ستون پنهانی است که به مردم اجازه میدهد بایستند، کمک کنند، تحلیل کنند و تصمیم بگیرند و کدام ماه مثل محرم، میتواند تجسم چنین ظرفیتی باشد؟
از عاشورا تا امروز؛ پیوست فرهنگی یک نبرد تمدنی
در نبرد عاشورا، در نگاه اول، همهچیز به ظاهر شکست میانجامد؛ امام به شهادت میرسد، اهلبیت به اسارت میروند، و شهر کوفه که روزی داعیه یاری داشت، پشت میکند. اما آنچه عاشورا را به یک پیروزی تمدنی بدل میکند، «معنا»یی است که از این حادثه تولید میشود. قدرت فرهنگی شیعه، از همان نقطهای آغاز میشود که دشمن گمان میکرد همهچیز تمام شده است: از خطبههای زینب (س)، از خط مقاومت امام سجاد (ع)، از عزاداریهایی که تا امروز، نسل به نسل، معنای ایستادگی را منتقل کردهاند. اکنون نیز، هر چند ممکن است تحلیلگران نظامی درباره حمله اسرائیل یا پاسخ ایران صحبت کنند، اما آنچه در دل مردم میگذرد، فراتر از نقشههای نظامی است. مردم به محرم نگاه میکنند و از آن معنا میگیرند. در تمام این ۱۰ روز عزاداری در کشور مردم از شمال تا جنوب همه و همه از یک معنا تغذیه میشوند؛ معنای پایداری در دل تاریخ. دشمن، شاید قدرت موشکی ما را بشناسد، اما قدرت «فرهنگ عاشورا» را نه میفهمد و نه توان مهار آن را دارد. همانطور که قنبریان میگوید: «زمینهای اجتماعی ما زمین لخت و بیساختار نیستند؛ در آنها بناهایی وجود دارد. جاهلیت، استبداد، غربزدگی، همه اینها سابقه دارد، اما عاشورا نشان داد که حتی از دل همین بناهای سخت نیز میشود یک جامعه پیامبرانه بالا آورد.»
ساخت فرهنگی جامعه در جنگهای فرسایشی
کارشناسان میگویند که جنگ امروز ایران با رژیم صهیونیستی، جنگی از جنس فرسایش است؛ جنگی که در آن، دشمن بهدنبال تخلیه قدرت اجتماعی ماست، نه لزوماً شکست نظامی. درست همانطور که در صلح حدیبیه، پیامبر با یک قرارداد پیچیده و به ظاهر محدودکننده، پیروزی راهبردی را آغاز کرد. اما آیا هر صلحی، صلح حدیبیه است؟ آیا هر مذاکرهای به معنای عقبنشینی نیست؟ قنبریان اینجا تحلیل دقیقی دارد: «آنچه صلح را از تسلیم جدا میکند، ساخت اجتماعی آن است. اگر در ساخت دائم ایمان باشی، صلح هم بخشی از پیروزی است؛ اگر در ساخت دائم شک و نفاق باشی، همان صلح اسمش تسلیم است.» درس فرهنگی عاشورا، تمایز میان ظاهر اتفاق و حقیقت تمدنی آن است. ظاهر عاشورا شکست بود، اما حقیقت آن، تثبیت هویتی بود که امروز، میتواند در میدانهای سخت، به مردم قدرت تصمیم و بقا بدهد.بنابراین باید در میانه جنگ، مراقب روایتهایی باشیم که تلاش میکنند جامعه را از درون تهی کنند. دشمنی که نتواند از بیرون بجنگد، سعی میکند مردم را نسبت به ارزشها، نسبت به آینده، نسبت به خودشان، دچار تردید کند.
پایان کجاست؟ وقتی روایت با مردم است
در عاشورا، پایان با شهادت نبود؛ پایان با روایت بود. با حضرت زینبی که گفت: «ما رأیت إلا جمیلاً». اکنون نیز، جنگ اگرچه ممکن است ماهها یا سالها ادامه یابد، اما آنچه پیروز نهایی را تعیین میکند، روایتهایی است که مردم از خود، از دشمن، و از سرنوشت میسازند. در جنگهای تمدنی، فرهنگ، همان خط مقدم است. استاد حوزه و دانشگاه میگوید که «امروز، رسانههای ما، هیئات ما، فضای مجازی ما، همه اینها بخشهایی از میدان جنگ هستند. اگر در محرم امسال، مجالس بستر تحلیل و امیدسازی نباشد از یکی از بزرگترین منابع قدرت فرهنگی خود استفاده نکردهایم. ملت ایران، اگر قرار است این جنگ را به سلامت پشت سر بگذارد، نیاز دارد که «ساخت اجتماعی مقاوم» خود را تقویت کند. نه صرفاً با ابزار نظامی، بلکه با حافظه تاریخی، با معنا، با همبستگی، با بازخوانی عاشورا بهمثابه تجربهای زنده و همتراز با واقعیتهای امروز».
محرمِ امروز، تقویمِ فرداست
جنگ اخیر، اگرچه فعلاً متوقف شده، اما در سطح فرهنگی هنوز ادامه دارد. دشمنی که در پی تغییر محاسبات نظامی است، همزمان در پی فرسایش فرهنگی نیز هست. در چنین شرایطی، ماه محرم فقط زمان عزاداری نیست، زمان بازسازی معنوی، فکری و اجتماعی است. ماهی برای بازخوانی طرح جامعه پیامبرانه، نه صرفاً در آرمان، بلکه در عمل. فرهنگ مقاومت، اگر صرفاً در پوسترها و شعارها بماند، عمرش کوتاه است. اما اگر در بازسازی نهادهای اجتماعی، تقویت تفکر، گسترش انصاف و عدالت و حفظ ایمان در بستر عقلانیت جاری شود، ماندگار خواهد شد. و در این مسیر، آنچه بیشتر از همه نیاز داریم، کنار گذاشتن سطحینگری، بازگشت به عمق تاریخ، و مهمتر از آن، بازسازی خود در آینه محرم است.
ارسال نظرات