حکمت صلح امام حسن

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان، حجت الاسلام والمسلمین تقوی، رئیس مرکز فقهی جوادالائمه(ع) در یادداشتی به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام نوشت: صلح امام حسن مجتبی(ع) یکی از نقاط عطف تاریخ اسلام است که با پیچیدگیها و ظرافتهای خاص خود، نقش بیبدیلی در حفظ دین و مصلحت مسلمین ایفا کرد. این صلح که در موقعیتی دشوار و پرتنش با معاویةبنابیسفیان به امضا رسید، نهتنها نشانهای از حکمت و دوراندیشی امام بود، بلکه تأییدی بر فرمایش پیامبراکرم(ص) است که فرمودند: «الحسن و الحسین امامان قاما و قعدا»؛ «حسن و حسین هر دو اماماند؛ چه قیام کنند و چه صلح کنند.» بنابراین در این یادداشت، به تبیین دلایل و نتایج این صلح و فعالیتهای تبلیغی و اجتماعی امامحسن(ع) پس از آن میپردازیم.
غفلت امت و فریبکاری معاویه
دوران امامت امامحسن(ع) با چالشهای سیاسی و اجتماعی بیسابقهای همراه بود. امتی که عظمت اسلام را در زمان پیامبراکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) تجربه کرده بودند، در برابر دسیسههای معاویه، یکی از چهرههای جنایتکار تاریخ، یا سکوت کردند یا از همراهی امام سر باز زدند. این غفلت و انفعال، همراه با فریبکاریهای معاویه، وضعیتی را پدید آورد که قیام مسلحانه علیه او جز خونریزی و تفرقه نتیجهای نداشت. در چنین فضایی، امامحسن(ع) با درایت، صلح را بهعنوان راهی برای حفظ اساس اسلام و جلوگیری از نابودی جامعه اسلامی برگزیدند.
عهدنامه صلح با شرایطی که امام تحمیل کردند، به گونهای طراحی شده بود که منافع اسلام و مسلمین را تأمین کند، اما معاویه که عهدشکنی از ویژگیهای بارزش بود، به مفاد این پیمان پایبند نماند و با تبلیغات مسموم و ترور شخصیت، تلاش کرد جایگاه امام را در جامعه تضعیف کند.
هجمهها و اتهامات ناعادلانه
پس از صلح، امامحسن(ع) با موجی از اتهامات و توهینها از سوی برخی خواص بیبصیرت و تندرو روبهرو شدند که این صلح را سازشکاری و ضربه به اسلام تلقی کردند. این اتهامات که بیشتر تحتتأثیر تبلیغات معاویه و اطرافیانش بود، تلاشی برای کمرنگکردن عظمت و ابهت امام در چشم مردم داشت. با این حال، امام با صبر و حکمت، به تبیین دلایل صلح پرداختند و نشان دادند که این تصمیم نه از سر ضعف، بلکه برای حفظ دین و مصلحت امت بود.
آغازی برای تحولات فرهنگی و اجتماعی
پس از صلح، امامحسن(ع) بهدلیل فضای مسموم کوفه، همراه خاندان و یارانشان به مدینه هجرت کردند. این هجرت، نقطه آغاز تحولات بزرگی در مدینه و جهان اسلام بود. حضور امامحسن(ع) و برادر بزرگوارشان، امامحسین(ع)، در مدینه، زمینهساز فعالیتهای گستردهای شد که تأثیرات آن تا مصر، روم، ایران و دیگرنقاط جهان اسلام گسترش یافت.
ترویج معارف اسلامی و احیای ارزشها
امامحسن(ع) در مدینه با برگزاری جلسات تفسیر قرآن، بیان احادیث نبوی و علوی و پاسخ به پرسشهای دینی و اخلاقی، نقش بیبدیلی در ترویج معارف اسلامی ایفا کردند. بیش از سیصد حدیث معتبر از ایشان در کتب شیعه ثبت شده که نشاندهنده حضور فعال و هدایتگرشان در میان مردم است. سخنرانیهای شیوا و جذاب امام که پس از نماز صبح در مسجدالنبی ایراد میشد، چنان تأثیری داشت که هر شنوندهای را مجذوب جمال و کمال ایشان میکرد.
احیای صداقت و امانتداری
در جزیرةالعرب که صداقت و امانتداری کمتر رواج داشت، رفتار و گفتار صادقانه امامحسن(ع) این ارزشها را بهگونهای نهادینه کرد که به الگویی برای جامعه تبدیل شد. ایشان با رفتار کریمانه خود، مفهوم واقعی صداقت را به مردم نشان دادند.
ایجاد امید و بخشش
ناامیدی در میان مردم رواج داشت، اما امام با گفتار و کردار خود، امید به خدا را در دلها زنده کردند. همچنین، بخشش و کرم ایشان چنان بود که لقب «کریم اهلبیت(ع)» را به ایشان اختصاص داد و فرهنگ بخشندگی را در جامعه ترویج کرد. اخلاق حسنه امامحسن(ع) بهعنوان الگویی برجسته، مردم را به سوی نیکی و اخلاقمداری سوق داد. ایشان با حمایت از همسایگان، رعایت حقوق عامه و مهماننوازی، روابط اجتماعی را تقویت کردند و شرم و حیا را بهعنوان فضیلتی ارزشمند در جامعه نهادینه ساختند.
سفرهای پیاده حج؛ فرصتی برای تبلیغ دین
امامحسن(ع) بیش از ۲۵بار پیاده به حج مشرف شدند و در این سفرها با همراهان خود، سبک زندگی اسلامی و سنن نبوی را به نمایش گذاشتند. این سفرها فرصتی بود برای تبیین احکام و معارف الهی که تأثیر عمیقی بر ذهن و قلب زائران گذاشت.
صلحی برای بقای اسلام
صلح امامحسن(ع) نهتنها گامی حکیمانه برای حفظ اسلام بود، بلکه زمینهساز فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی گستردهای شد که تا سالها بعد، در زمان امامباقر(ع) و امامصادق(ع)، به اوج رسید. این صلح که با حکمت و دوراندیشی انجام شد، نشان داد که امامت فقط در قیام نیست، بلکه در هر تصمیم حکیمانهای که به مصلحت دین و امت باشد، تجلی مییابد./933/