۱۳ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۱
کد خبر: ۷۹۰۱۸۵

جنگ‌هایی که منطق اعداد را شکستند

جنگ‌هایی که منطق اعداد را شکستند
سیره پیامبر(ص) پر است از لحظاتی که جبهه اسلام به لحاظ کمی و کمبود تجهیزات، بر سپاه‌های پرشمار و مجهز پیروز شد، مرور این نبردها می‌گوید همیشه «منطق اعداد» تعیین‌کننده پیروزی نیست.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، «محمد از قلب‌ها وارد می‌شود نه از دیوارها و این پیروزی جاودانه است.» شاید این دیالوگ پایانی از فیلم «محمد رسول الله» ساخته مصطفی عقاد یک نسخه و قاعده همیشگی برای انتهای همه مبارزات قومی است که افتخار گفتن شهادتین را داشته‌اند و دنیا آنها را به نام امت اسلامی می‌شناسد. پیامبری که نخستین نماز جماعتش تنها با امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام و خدیجه سلام الله علیها اقامه شد؛ اما حالا پیروانی قریب به ۲ میلیارد نفر در جهان دارد.

اگر نگاهی به تاریخ جنگ‌های پیامبر بیندازید به یک نکته ثابت خواهید رسید آن هم اینکه جبهه اسلام همیشه روی کاغذ و در مقابل دشمن رو به رو به لحاظ قوای نظامی و انسانی دست پایین را داشته، اما با این حال سرانجام او فاتح پیروزی جاودانه در میدان نبرد بوده؛ اتفاقی که مصداق بارز این آیه است «چه بسا گروهی اندک بر بسیاران غلبه کردند.» قاعده محکمی که می‌گوید حزب خدا همیشه برنده است، هرچند که در ظاهر کمتر و پایین‌تر باشد. نسخه‌ای که از ۱۴۰۰ سال پیش تا به الان به شکل‌های مختلفی در تاریخ جبهه اسلام و مقاومت تکرار شده، گاهی در جنگ بدر، گاهی در قیام عاشورا و گاهی در ۸ سال دفاع مقدس کشور خودمان.

به همین بهانه با آغاز هفته وحدت و سالروز میلاد پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله در روزهایی که دوباره نگاه‌ها به شخصیت و سیره ایشان جلب می‌شود، بین همه ویژگی‌های شخصیتی پیامبر نگاهی به حضور حضرت در میدان‌های سخت نبرد انداختیم. نبردهایی که به ظاهر هیچ تناسبی میان توان مسلمانان و دشمنانشان وجود نداشت، اما در نهایت ورق تاریخ به نفع جبهه اسلام برگشت. تاریخی که با هربار تکرار شدنش به ما می‌گوید خدا در همه جا و در همه زمان بزرگ‌تر است. بزرگ‌تر و قوی‌تر از همه سربازها، توپ‌ها، تانک‌ها و موشک‌ها… حالا چه در مقابل لشکر ۱۴۰۰ ساله ابوسفیان چه در مقابل هواپیماهای و جنگنده‌های پرهیاهوی آمریکا و رژیم اسرائیل.

بدر؛ ۳۰۰ نفر مقابل هزار نفر

این الگو تازه نیست. تاریخ اسلام پر است از همین تجربه‌ها؛ جایی که مسلمانان در برابر دشمنانی ایستادند که چند برابرشان نیرو و سلاح داشتند، اما با تدبیر پیامبر و ایمان یارانش نتیجه متفاوت شد. بدر اولین میدان بزرگ مسلمانان بود؛ نقطه‌ای که هم سرنوشت سیاسی اسلام روشن می‌شد و هم جایگاه پیامبر در میان مردم. سپاه اسلام تنها ۳۱۳ نفر نیرو داشت؛ بدون زره، بدون شمشیر کافی و بدون اسب‌های جنگی در مقابل، قریش نزدیک ۱۰۰۰ نفر جنگجوی مجهز را به میدان آورده بود؛ با اسب، شتر، زره و تجربه نظامی. منطق آن روز یک چیز می‌گفت: «این جنگ نابرابر، شکست قطعی مسلمانان است.» اما پیامبر صلی الله علیه و آله با تدبیر خاص خود نیروها را آرایش داد. شب قبل از جنگ، یارانش را به آرامش و دعا دعوت کرد. نتیجه، شکست سنگین قریش بود. پیروزی بدر فراتر از یک جنگ ساده بود؛ مسلمانان در نگاه همه قبایل عرب به یک قدرت واقعی تبدیل شدند. این نبرد نشان داد که همیشه محاسبات انسانی و عددی تعیین‌کننده نیست.

پیروزی با خندق بعد از شکست در احد

در احد، مسلمانان ۷۰۰ نفر بودند و دشمن ۳ هزار نفر. پیروزی در ابتدا نزدیک بود، اما حضور منافقین، شایعه‌سازی درباره قتل پیامبر و ترک دستور ایشان باعث شد مسلمانان طعم تلخ شکست را تجربه کنند؛ اما شکستی که مقدمه یک پیروزی در جنگ‌های بعدی بود. نبرد بعدی جنگ خندق یا همان جنگ احزاب بود. دشمنان اسلام ترتیب یک ائتلاف بزرگ ۱۰ هزار نفری از قبایل را داده بودند تا با آن مدینه را محاصره کنند. در این نبرد هم تعداد یاران پیامبر کمتر بود. چیزی حدود ۳ هزار نفر! در همین زمان پیشنهاد سلمان فارسی کارساز و اطراف شهر خندقی عمیق کنده شد؛ تاکتیکی که دشمن به آن آشنا نبود و در نهایت باعث شد که هفته‌ها سپاه مشرکان در پشت خندق معطل باقی بماند تا سرانجام با وزش تندبادی که خدا برای سپاه دشمن مقدر کرد، زمین گیر شوند تا جایی که خداوند در آیه ۹ سوره احزاب می‌فرماید: ««ای کسانی که ایمان آورده‌اید! نعمت خدا را بر خود به یاد آورید در آن هنگام که لشکرهایی (عظیم) به سراغ شما آمدند، ولی ما باد و طوفان سختی بر آنان فرستادیم و لشکریانی که آنها را نمی‌دیدید (و به این وسیله آنها را در هم شکستیم) و خداوند همیشه به آنچه انجام می‌دهید بینا بوده است»

دژهایی که یکی یکی فرو ریختند

احتمالاً شما هم رجزخوانی‌های امروز ایرانی‌ها در برابر رژیم صهیونیستی را با شعار «خیبر، خیبر یا صهیون!» زیاد شنیده‌اید. شعار پیروزمندانه‌ای که به اندازه ۱۴۰۰ سال پیشینه با خود به همراه دارد. فتح خیبر پس از صلح حدیبیه رخ داد و علت اصلی آن هم، تضمین امنیت مدینه و از بین بردن تهدیدات احتمالی از جانب دژهای مسلح یهودیان بود. از طرف دیگر مردم یهودی مذهبی که در منطقه خیبر زندگی می‌کردند، گروهی از یهودیان فتنه‌جوی مدینه را در منطقه خودشان پناه داده و با دیگر دشمنان اسلام همکاری و همراهی می‌کردند.

برای همین سال هفتم هجری، مسلمانان به سوی خیبر رفتند؛ سرزمینی با قلعه‌های مستحکم و ذخایر غذایی فراوان. حدود ۱۶۰۰ مسلمان در برابر نیروهایی پنهان در برج و بارو قرار گرفتند. پیامبر دژها را تک‌تک محاصره کرد تا توان دشمن تحلیل رود. در آخرین مرحله، پرچم را به دست حضرت علی علیه‌السلام سپرد. او دروازه آهنین قلعه را فتح کرد و سرانجام خیبر سقوط کرد. این پیروزی امنیت شمال مدینه را تضمین کرد و غنایم زیادی نصیب مسلمانان شد.

فتح مکه یک پیروزی شکوهمندانه بدون خون

سرانجام سال هشتم هجری، سپاه ۱۰ هزار نفری اسلام به سمت مکه حرکت کرد. قریش که زمانی دشمنی سختی با مسلمانان داشت، دیگر توان مقاومتی در خود نمی‌دید و تسلیم شد. به دنبال این اتفاق هم پیامبر اسلام با بخشش و عفو بزرگان قریش وارد شهر شد. فتح مکه بدون جنگ و خونریزی حکم پایان برای یک دشمنی دیرینه بود و اسلام را در سراسر عربستان تثبیت کرد. پایانی که از یک حقیقت ازلی و ابدی حرف می‌زد: مسلمانان در بیشتر نبردها با ضعف قوای تسلیحاتی و ادوات نظامی وارد میدان شدند، اما ایمان کار خودش را می‌کرد و رهبری پیامبر و تدبیر بهنگام ورق جنگ را برمی‌گرداند. این روایت تاریخی، الهام‌بخش امروز هم هست؛ جایی که پیروزی همیشه در منطق اعداد خلاصه نمی‌شود؛ چون همیشه خدا بزرگ‌تر است، بزرگ‌تر از همه ترس‌ها و همه جنگ‌ها.

ارسال نظرات