۱۱ آبان ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۱
کد خبر: ۷۹۶۲۷۸
حجت‌الاسلام توحیدی:

محدوده استفاده از علم غیب و قدرت معجزه توسط پیامبران

محدوده استفاده از علم غیب و قدرت معجزه توسط پیامبران
حجت‌الاسلام توحیدی با اشاره به حدود بهره‌گیری پیامبران از علم غیب گفت: پیامبران الهی هرچند به اذن خدا از اسرار غیبی آگاه می‌شوند، اما مأمور به استفاده دائمی از آن در زندگی شخصی و اجتماعی خود نیستند.
به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام توحیدی در دویست‌وچهل‌وهفتمین نشست از سلسله نشست‌های مــــرکـــز مـــطالعات و پــاســخ‌گــویی بـه شبــــهــات (حوزه‌های علمیه) با عنوان، بهره گیری از علم غیب در سیره پیامبر اکرم (ص)، در پاسخ به سوالی در رابطه با علم غیب انبیا و پیامبران که با وجود علم غیب برخی از آنان همسران شایسته‌ای نداشتند، گفت: پیامبران الهی آگاه مطلق به همه غیب‌ها نیستند. تنها خداوند است که همه غیب و آشکار را می‌داند. پیامبران هر مقدار که خداوند صلاح بداند، از امور غیبی آگاه می‌شوند؛ اگر خداوند اراده نکند، از آن آگاهی ندارند.
 
حجت‌الاسلام توحیدی در ادامه تأکید کرد که حتی در صورت آگاهی پیامبران از برخی حقایق، آن علم در زندگی روزمره و تصمیم‌های شخصی آنها دخالت ندارد: پیامبران مأمورند همانند سایر انسان‌ها زندگی کنند تا برای مردم قابل الگوبرداری باشند. اگر از علوم غیبی خود در امور روزمره بهره می‌گرفتند، مردم آنها را الگوی قابل پیروی نمی‌دانستند و می‌گفتند شرایطشان متفاوت است.
 
وی با بیان اینکه پیامبران الهی مأمور به استفاده دائمی از علم غیب نیستند، گفت: پیامبران الهی هر قدر هم از اخبار غیبی آگاه باشند، مأمور نیستند در زندگی روزمره و روابط اجتماعی خود از آن علم استفاده کنند. ارتباط آنها با جبرئیل تنها برای دریافت وحی و آنچه به هدایت مردم مربوط است برقرار می‌شود، نه برای امور شخصی مانند ازدواج یا انتخاب یاران.
 
حجت‌الاسلام توحیدی افزود: ممکن است جبرئیل بسیاری از اخبار غیبی را به پیامبران منتقل کند، اما آن علم در تصمیمات عادی زندگی نقشی ندارد. همان‌طور که پلیسی سلاح در اختیار دارد، اما تنها در موارد خاص و مجاز می‌تواند از آن استفاده کند، پیامبران نیز تنها در مأموریت‌های الهی مجاز به بهره‌گیری از علم غیب هستند.
 
وی در ادامه تصریح کرد: پیامبران مأمورند همچون مردم عادی زندگی کنند تا برای جامعه قابل الگوبرداری باشند. اگر در همه عرصه‌ها از علم غیب یا معجزات خود استفاده می‌کردند، مردم آنان را در حد انسان عادی نمی‌دیدند و نمی‌توانستند از سیره آنان الگو بگیرند.
 
حجت‌الاسلام توحیدی در تبیین این مسئله به نمونه‌هایی تاریخی اشاره کرد و گفت: با وجود اینکه پیامبر اکرم (ص) صاحب معجزات بزرگ بود، در میدان جنگ همانند دیگران آسیب می‌دید؛ پیشانی ایشان شکسته شد و اصحاب و بستگانشان شهید شدند. اگر قرار بود پیامبر در همه موقعیت‌ها از قدرت‌های خارق‌العاده خود استفاده کند، سنت امتحان الهی و رشد انسان‌ها از بین می‌رفت.
 
وی در پاسخ به این پرسش که چرا پیامبر اسلام (ص) گاه افرادی را برگزید که بعداً رفتار نادرستی از آنان سر زد، توضیح داد: پیامبر اسلام در عزل و نصب‌ها نیز بر اساس علم غیب عمل نمی‌کردند. نمونه آن ماجرای خالد بن ولید است که پیامبر او را فرمانده گروهی کرد، اما وی مرتکب خطای بزرگی شد. پیامبر پس از شنیدن ماجرا فرمود: اللهم إنی أبرأ إلیک مما صنع خالد؛ یعنی خدایا من از کاری که خالد انجام داده بیزاری می‌جویم. اگر قرار بود بر اساس علم غیب تصمیم بگیرند، اساساً چنین انتخابی صورت نمی‌گرفت.
 
پیامبران مأمور به استفاده دائمی از علم غیب نبودند
 
حجت‌الاسلام توحیدی در ادامه افزود: این قاعده در مورد ائمه معصومین (ع) نیز جاری است. هرچند آنان به امور غیبی آگاه‌اند، اما مأمور به استفاده دائمی از آن نیستند؛ زیرا گاه مشیت الهی اقتضا می‌کند که جریان امور به ظاهر طبیعی پیش رود تا امتحان الهی تحقق یابد و مقام اولیای خدا ارتقا یابد.
 
وی تأکید کرد: ممکن است پیامبران و امامان بسیاری از وقایع آینده را بدانند، اما مأمورند که در زندگی روزمره مانند انسان‌های عادی رفتار کنند. خداوند گاه اراده می‌کند که برخی حوادث ـ هرچند تلخ و دشوار ـ برای امتحان مردم و ارتقای مقام اولیای الهی رخ دهد.
 
حجت‌الاسلام توحیدی در پاسخ به پرسشی درباره چرایی ازدواج پیامبرانی مانند حضرت نوح و حضرت لوط (ع) با همسران ناصالح، تصریح کرد: قرار نیست هر آنچه ممکن است وسیله گمراهی انسان‌ها باشد از میان برداشته شود. اگر چنین بود، اساس امتحان و اختیار انسان از بین می‌رفت. همان‌طور که اگر شیطان یا هوای نفس نبود، آزمونی برای انسان‌ها معنا نداشت.
 
وی در تبیین این مسئله افزود: این مانند آن است که در بازی فوتبال بگوییم اگر دروازه‌بان نبود، تیم مقابل پیروز می‌شد. در حالی که وجود دروازه‌بان بخشی از واقعیت بازی و معیار سنجش توان بازیکنان است. در نظام آفرینش نیز وجود موانع، زمینه امتحان و رشد انسان‌هاست. انسان باید با عقل، تحقیق و انتخاب درست، راه حق را در میان موانع و وسوسه‌ها تشخیص دهد و بپیماید؛ آن‌گاه ارزشمند می‌شود.
 
حجت‌الاسلام توحیدی با اشاره به نگرش‌های اشتباه درباره همسران پیامبران گفت: این تصور نادرستی است که، چون همسر پیامبر یا امامی بوده‌اند، لزوماً انسان‌های صالح و الگو هستند. قرآن کریم صریحاً بیان کرده که همسران حضرت نوح و حضرت لوط با وجود آنکه همسر پیامبران الهی بودند، در شمار جهنمیان‌اند. در مقابل، همسر فرعون ـ حضرت آسیه ـ با وجود زندگی در کنار یکی از طاغوت‌های تاریخ، از بهترین زنان بهشتی معرفی شده است.
 
وی در ادامه تأکید کرد:‌ نمی‌توان صرفاً به دلیل نسبت خانوادگی یا همسری با پیامبران و امامان، افراد را الگو دانست. معیار، ایمان، عمل صالح و تأیید الهی است. قرآن نمونه‌های متعددی از بستگان نزدیک پیامبران را معرفی کرده که از راه حق منحرف شدند بنابراین معیار ایمان است.
 
حجت‌الاسلام توحیدی همچنین یادآور شد که قرآن درباره همسران حضرت نوح و حضرت لوط تعبیر خیانت را به کار برده است، اما مقصود از آن، خیانت در ایمان و عقیده است، نه خیانت اخلاقی یا خانوادگی.
 
وی با اشاره به آیه شریفه ۱۰ سوره تحریم گفت: خداوند برای کافران مثالی زده است از زن نوح و زن لوط؛ آنان در نکاح دو بنده صالح از بندگان ما بودند، ولی به آنها خیانت کردند. این خیانت، خیانت دینی و اعتقادی بود، نه گناه اخلاقی.
 
حجت‌الاسلام توحیدی با اشاره به تفاوت معنای خیانت در قرآن با برداشت‌های عامیانه گفت: خیانتی که در قرآن درباره برخی همسران پیامبران همچون حضرت نوح و حضرت لوط علیهماالسلام آمده، به معنای روابط نامشروع نیست، بلکه ناظر به همکاری با دشمنان پیامبر و رساندن اخبار به آنان بوده است. هیچ‌یک از پیامبران، از جمله پیامبر اسلام (ص)، همسری نداشتند که مرتکب روابط ناپاک شود و چنین نسبتی به ساحت انبیا اکیداً مردود است.
 
وی افزود: در روایات آمده است که برخی همسران پیامبر گرامی اسلام در مقاطع تاریخی دچار اشتباهاتی شدند، از جمله مشارکت یا تحریک در جنگ علیه امیرالمؤمنین علی (ع)، که شیعیان از این زاویه بر آنان نقد دارند؛ اما این موضوع هرگز ناظر به مسائل اخلاقی یا نامشروع نیست.
 
حجت‌الاسلام برنامه در ادامه با اشاره به شیوه مدارا و بردباری پیامبران و امامان در زندگی خانوادگی اظهار داشت: پیامبران الهی و ائمه معصومین (ع) در برابر بداخلاقی‌ها یا لغزش‌های برخی همسران، تا حد امکان با مدارا رفتار می‌کردند. همان‌گونه که در مورد حضرت نوح، لوط و حتی برخی ائمه (ع) نقل شده که با وجود ناهماهنگی اخلاقی برخی همسران، زندگی را تا زمانی ادامه دادند.
 
وی در پایان با استناد به آیات سوره احزاب افزود: قرآن کریم همسران پیامبر را دو دسته معرفی می‌کند؛ گروهی که با تقوا و اطاعت از خدا و رسول، الگوی جامعه‌اند و پاداش مضاعف دارند، و گروهی که در صورت انجام گناه آشکار، دو برابر مجازات می‌شوند. این بیان نشان می‌دهد همسر پیامبر بودن، مصونیت از خطا و مجازات ایجاد نمی‌کند.
ارسال نظرات