یادداشت؛
فرماندهی خردمندانه و رهبر انقلاب؛ شکستن طرحواره شکستناپذیری آمریکا
رهبر انقلاب تأکید دارند که در جنگ ۱۲روزه اخیر، ملت ایران پیروز میدان بود؛ یک نمونه آن، حمله موفق و دقیق ایران به پایگاه آمریکایی «العدید» بود که نهتنها توازن قدرت منطقهای را بازتعریف کرد، بلکه طرحواره ذهنی «آمریکای شکستناپذیر» را در افکار عمومی جهان متزلزل ساخت.
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، «طرحوارههای ذهنی» بهعنوان یکی از مفاهیم بنیادین در روانشناسی اجتماعی، نقش تعیینکنندهای در نحوه ادراک، تحلیل و مواجهه افراد با محیط پیرامون ایفا میکند. کارشناسان این حوزه معتقدند طرحوارهها، الگوهای شناختی سازمانیافتهای هستند که اطلاعات مرتبط با اشخاص، موقعیتها و نقشهای اجتماعی را در ذهن دستهبندی کرده و به فرد امکان میدهند واقعیتهای پیچیده را سریعتر و سادهتر درک کند.
بر اساس این دیدگاه، انسانها برای فهم رفتار دیگران، پیشبینی موقعیتهای اجتماعی و اتخاذ واکنش مناسب، از مجموعهای از طرحوارهها بهره میگیرند؛ طرحوارههایی که شامل الگوهای ذهنی درباره ویژگیهای فردی، نقشهای اجتماعی، برداشت از خود، کلیشههای گروهی و همچنین اسکریپتهای رفتاری در موقعیتهای مختلف است. به گفته متخصصان، این ساختارهای ذهنی باعث میشوند مغز بتواند اطلاعات را با سرعت بیشتری پردازش کرده، خلأهای ادراکی را پر کند و توجه را بر پیامهای سازگار با انتظارات پیشین متمرکز سازد.
انواع مهم طرحوارهها در روانشناسی اجتماعی
طرحوارهی فردی
مثل تصور کلی ما از آدم برونگرا، آدم مذهبی، آدم خشن، استاد دانشگاه، نوجوان و …
این طرحوارهها بر برداشت ما از افراد تأثیر میگذارند.
طرحوارهی نقش
انتظار ذهنی از نقشهای اجتماعی مثل:
پزشک باید مهربان و مسئول باشد
پلیس باید قاطع باشد
اگر کسی خلاف طرحوارهی نقش عمل کند، برای ما غیرعادی به نظر میرسد.
طرحوارهی خود
تصور فرد از خودش:
«من آدم منظمی هستم» / «من اجتماعی نیستم»
این طرحوارهها رفتار و انگیزههای فرد را شکل میدهند.
طرحوارهی گروه
همان کلیشههای اجتماعی؛
برداشتهای کلی و گاهی سادهانگارانه از گروههای مختلف.
طرحوارهی موقعیتی یا اسکریپت
الگوی ذهنی برای رفتار در موقعیتهای خاص.
مثال:
«وقتی وارد کلاس میشوم اول سلام میکنم، بعد مینشینم…»
حال با در نظر گرفتن مبانی روانشناسی اجتماعی و نقش «طرحوارههای ذهنی»، میتوان بهتر فهمید چرا رهبر انقلاب تأکید میکنند که در جنگ ۱۲روزه، «پیروز میدان ملت ایران بود» و چرا طرف مقابل «دچار شکستی سخت» شد. یکی از مهمترین کلیدهای این تحلیل، توجه به طرحوارههای جمعیای است که طی دهههای گذشته درباره آمریکا در افکار عمومی شکل گرفته است.
در سطح ذهن جمعی ـ بهویژه در کشورهای منطقه و حتی در افکار عمومی جهان ـ وقتی نام «آمریکا» شنیده میشود، طرحوارهای قدرتمند به ذهن خطور میکند: ابرقدرتی شکستناپذیر، صاحب پایگاههای نظامی فراگیر، برتری اطلاعاتی و توان تهاجمی بیرقیب. این طرحواره طی دههها توسط رسانههای غربی، سینمای هالیوود، عملیات روانی و نیز کارنامه نظامی آمریکا تقویت شده و به یک تصور ریشهدار بدل شده است.
اما آنچه در جنگ ۱۲روزه اخیر رخ داد، دقیقاً ضربهای مستقیم به همین طرحواره ذهنی بود. زمانی که جمهوری اسلامی ایران در روزهای پایانی نبرد، در واکنش به تجاوز دشمن و در دفاع از حق مشروع خود، پایگاه آمریکایی «العدید» در قطر را هدف حمله موشکی دقیق قرار داد، رخدادی کمسابقه در تاریخ تقابل مستقیم با آمریکا رقم خورد. برای نخستینبار، مهمترین پایگاه منطقهای ارتش آمریکا بدون آنکه توان دفاعی قابلتوجهی نشان دهد، در معرض حملهای حسابشده قرار گرفت و این حمله با موفقیت به انجام رسید.
این نقطهٔ عطف، پیامدهایی فراتر از یک عملیات نظامی داشت؛ زیرا طرحواره جمعیِ «آمریکای شکستناپذیر» را بهصورت جدی متزلزل کرد. مردم منطقه، نخبگان سیاسی، گروههای مقاومت و حتی افکار عمومی غرب اکنون با تجربهای مواجهاند که با الگوهای ذهنی قبلی سازگار نیست: آمریکا نتوانست پاسخ بدهد، نتوانست پیشبینی کند، و نتوانست هزینه تحمیل کند. این همان شکافی است که رهبر انقلاب از آن بهعنوان پیروزی واقعی یاد میکنند؛ پیروزی در میدان «ادراک» و «تصویر راهبردی».
ثمرات فروپاشی این طرحواره ذهنی
فرو ریختن یا تضعیف جدی طرحواره «آمریکای شکستناپذیر» پیامدهای راهبردی مهمی دارد، از جمله:
افزایش خودباوری ملی و منطقهای
ملتها و جریانهای مقاومت درمییابند که آمریکا آن قدرت مطلقی که تصویر شده نیست. این افزایش اعتمادبهنفس، معادلات قدرت را در سراسر منطقه تغییر میدهد.
کاهش اثرگذاری ترس راهبردی
بخش بزرگی از سلطه آمریکا، نه از قدرت واقعی، بلکه از «ترس ذهنی» ملتها ناشی میشود. با شکستن این ترس، ابزار مهم بازدارندگی روانی آمریکا ناکارآمد میشود.
افول قدرت نرم و ارعاب رسانهای آمریکا
رسانههای غربی طی سالها این تصویر را ساختهاند که دستزدن به منافع آمریکا مساوی با نابودی است. حمله موفق ایران به العدید این تصویر را بیاعتبار میکند.
بازتعریف موازنه قدرت در منطقه
بازیگران منطقهای اکنون مجبورند در محاسبات خود، ایران را بهعنوان قدرتی که میتواند مستقیماً منافع آمریکا را هدف قرار دهد، به رسمیت بشناسند.
افزایش بازدارندگی فعال ایران
وقتی طرحواره «آمریکا قادر به پاسخ نیست» شکل بگیرد، بازدارندگی ایران تقویت شده و هزینه اقدام دشمن افزایش مییابد.
تغییر رفتار متحدان آمریکا
کشورهایی که امنیت خود را بر پایه «چتر حمایتی آمریکا» تعریف کردهاند، با مشاهده این رخداد، در سیاستهای امنیتی و ائتلافی خود تجدیدنظر میکنند.
تقویت جبهه مقاومت و ایجاد الگو برای دیگران
گروههای مقاومت درمییابند که در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی میتوان ایستاد و پیروز شد. این امر الهامبخش جریانهای مقاومت جدید خواهد بود.
افزایش بحران مشروعیت در سیاست خارجی آمریکا
افکار عمومی جهان این ضعف را به حساب ناکارآمدی ساختار تصمیمگیری و فرماندهی آمریکا میگذارند که قدرت پاسخدهی مؤثر ندارد.
در نهایت آری، پیروز میدان ملت ایران بود.
ارسال نظرات