نگاهی به مواضع رهبر معظم انقلاب درباره مذاکره با آمریکا
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، موضوع رابطه و تعامل با ایالات متحده آمریکا همواره یکی از مهمترین و حساسترین مباحث در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز دیدگاههای مختلفی درباره چگونگی مواجهه با آمریکا وجود داشته است؛ از برخورد سختگیرانه و عدم مذاکره تا پیشنهاد گفتوگو و تعامل. اما مهمترین و مستمرترین خط فکری در رهبری نظام جمهوری اسلامی به ویژه در مواضع حضرت آیتالله خامنهای این است که مذاکره با آمریکا نه تنها سودمند نیست بلکه به دلیل ماهیت رفتار آمریکاییها میتواند به تهدیدی جدی برای منافع ملی و استقلال کشور تبدیل شود.
در این یادداشت تلاش میکنیم ابعاد مختلف این مواضع را بررسی کنیم و به دلایل اصلی رهبری برای پرهیز از مذاکره با آمریکا بپردازیم.
ماهیت آمریکا و ابزار مذاکره بهمثابه اهرم فشار
رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها و به وضوح بیان کردهاند که مذاکره برای آمریکا صرفاً ابزاری است برای تحمیل خواستههای خود بر طرف مقابل. به عبارت دیگر، مذاکره در دیدگاه آنها نه راهی برای یافتن راهحلهای مشترک و تعاملی برد-برد، بلکه نوعی بازی قدرت است که آمریکا با آن به دنبال پیشبرد اهداف استعماری و سلطهجویانه خود است.
این نگاه با جمله ایشان در سال ۱۳۸۵ بسیار روشن میشود: «ما با آمریکا مذاکره نمیکنیم. دلیل آن هم یک امر واضح است؛ دلیل این است که مذاکره برای آمریکاییها یک ابزاری است برای تحمیل خواستههای خودشان به طرف مذاکره.»
این جمله نشاندهنده باور عمیق رهبر انقلاب نسبت به ذات آمریکا است؛ کشوری که نه تنها قابل اعتماد نیست بلکه مذاکره را وسیلهای برای فشار و تحمیل خواستهها میداند، نه فرصتی برای تعامل و تفاهم واقعی.
یکی از نکات مهمی که در دیدگاه رهبری برجسته شده است، مسئله «اعتماد» است. ایشان تصریح میکنند: «انسان گاهی با دشمن هم حرف میزند، اما دشمنی که به حرف خودش پایبند باشد و انسان بتواند اعتماد کند که او به هر دلیلی زیر قول خود و زیر تعهدات خود نخواهد زد.»
در اینجا تأکید بر این است که مذاکره و گفتوگو تنها زمانی معنی دارد که طرف مقابل به تعهدات خود پایبند باشد و بتوان به او اعتماد کرد. اما تجربه تاریخی جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که آمریکا در تعهدات خود پایبند نبوده و بارها زیر قولها و تعهداتش زده است. از این منظر، مذاکره با کشوری که قابل اعتماد نیست، نه تنها فاقد سود است، بلکه ممکن است موجب زیان و ضربه خوردن منافع ملی گردد.
ناکارآمدی و زیانبار بودن مذاکره با آمریکا
رهبر معظم انقلاب با تندی و صراحت به کسانی که از مذاکره با آمریکا صحبت میکنند، واکنش نشان داده و میفرمایند: «کسانی که دم از مذاکرهی با آمریکا میزنند، یا از الفبای سیاست چیزی نمیدانند، یا الفبای غیرت را بلد نیستند.»( ۱۳۹۵/۰۵/۱۱)
این موضعگیری رهبر معظم انقلاب به چند معنا قابل تحلیل است؛ نخست اینکه مذاکره با آمریکا بر اساس تجربهها و واقعیتهای سیاسی یک اشتباه راهبردی است که منافع کشور را به خطر میاندازد. دوم، عدم آگاهی سیاسی و شناخت درست از سیاست و منافع ملی باعث میشود برخی خواهان مذاکره با آمریکا شوند. سوم، نداشتن حس غیرت ملی و وفاداری به اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی و کشور عامل دیگری است که منجر به استقبال از مذاکره با دشمن تاریخی ایران میشود. این تعبیرها نشان میدهد که رهبر معظم انقلاب مذاکره با آمریکا را نه تنها یک اشتباه راهبردی بلکه حتی در چارچوب اصول اخلاقی و ملی نیز نامناسب میدانند.
باز کردن باب توقعات و طلبکاریهای آمریکا
یکی دیگر از دلایلی که رهبر معظم انقلاب برای عدم مذاکره با آمریکا مطرح میکنند، «باز کردن باب توقعات» و «طلبکاریهای بیشتر» آمریکاست: «مذاکره با آمریکا به معنای باز کردن باب توقعات و طلبکاریهای آمریکاست.» ( ۱۳۸۰/۰۸/۰۸)
به این معنا که هر بار که ایران پای میز مذاکره با آمریکا مینشیند در حقیقت زمینهای برای فشارهای جدید، تحمیل شروط بیشتر و افزایش خواستههای آمریکا فراهم میشود. این چرخه طلبکاری و توقع که در دهههای گذشته بارها تجربه شده است، باعث شده که سیاست کلی کشور بر پایه عدم مذاکره و مقابله با فشارهای آمریکا استوار بماند.
یکی از ریشههای اصلی این مواضع تجربیات تاریخی و ملموس ایران از عهدشکنیها و نقض تعهدات آمریکا است. از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا تحریمها و خروج آمریکا از برجام نمونههای متعددی از بدعهدی آمریکا در برابر ایران وجود دارد که اعتماد به این کشور را بسیار دشوار ساخته است. این تجربیات ثابت کردهاند که آمریکا از مذاکره به عنوان ابزاری برای فشار بیشتر استفاده میکند و به هیچ عنوان به دنبال رابطه عادلانه و احترام متقابل نیست.
در نهایت، موضع رهبر معظم انقلاب در قبال مذاکره با آمریکا بر پایه حفظ استقلال و عزت ملی استوار است. ایشان با صراحت اعلام کردهاند که ورود به مذاکراتی که منجر به تضعیف استقلال کشور شود، قابل قبول نیست.
اعتماد به دشمنی که پایبند به تعهدات خود نیست و از ابزار مذاکره برای تحمیل اراده استفاده میکند، نه تنها به زیان منافع ملی است بلکه موجب خدشهدار شدن عزت ملی میشود. بنابراین، حفظ اصول و عزت، مهمترین دلیل برای اجتناب از مذاکره با آمریکا است.
جمعبندی
در یک جمعبندی کلی، مواضع رهبر معظم انقلاب درباره مذاکره با آمریکا را میتوان در چند نکته مهم خلاصه کرد: آمریکا مذاکره را به عنوان ابزاری برای اعمال فشار و تحمیل اراده خود میبیند، نه فرصتی برای همکاری و تفاهم واقعی. به دلیل نقض مکرر تعهدات، اعتماد به آمریکا امکانپذیر نیست. ورود به مذاکره با آمریکا به معنای گشودن درهای طلبکاری و فشارهای بیشتر است.
کسانی که خواهان مذاکره هستند، یا از دانش کافی سیاسی برخوردار نیستند یا فاقد حس غیرت ملی و وفاداری به ارزشهای انقلاباند. تجارب تلخ تاریخی نشان میدهد که آمریکا بارها از فرصت مذاکره سوءاستفاده کرده و بدعهدی کرده است. از این رو حفظ استقلال، عزت و منافع ملی باید همواره در اولویت سیاستهای کشور باشد. با توجه به این موارد موضع رهبر معظم درباره عدم مذاکره با آمریکا یک تصمیم منطقی، مستدل و راهبردی است که بر اساس شناخت دقیق از رفتار و ماهیت آمریکا اتخاذ شده است.
در نهایت توصیه این است که هر گونه تعامل و گفتوگو با آمریکا تنها زمانی باید انجام شود که تضمینهای واقعی و پایبندی کامل به تعهدات وجود داشته باشد، در غیر این صورت مذاکره نه تنها به پیشرفت کمک نمیکند بلکه میتواند به زیان کشور تمام شود.