آیت الله صافی گلپایگانی:
آیات قرآن در تهدید چنان است که انسان را تکان میدهد
خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در پیامی به همایش قرآن و باورهای دینی اظهار داشت: آیات قرآن در تهدید چنان است که راستی انسان را تکان میدهد و در ترغیب و تشویق، موعظه و انواع مقاصدی که بشر باید به آن آگاه شود همه باوربخش است.
به گزارش خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی از مراجع تقلید، امروز در پیامی به همایش قرآن و باورهای دینی تصریح کرد:برای باورهای دینی باید از قرآن استفاده شود و بیان ساده و قوی آن را راهنما قرار داد و هر بیان، هر شعر و هر ادبیاتی که به این روش و اقتباس از قرآن مجید باشد باور زا و شوقانگیز و موجب روشنی قلب میشود.
متن پیام بدین شرح است:
قال الله تعالی: إِنَّ هَـذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا (اسراء/9)
السلام علیکم و رحمة الله
با عرض احترام به حضار گرامی و تقدیر از برنامهای که چند سال است به عنوان تقویت مبانی اعتقادی و شبهه زدایی دینی در شهر مذهبی گلپایگان که سوابق دینی و علمی آن معروف و مشهور است انجام میشود و با تاکید بر لزوم کار و اهمیت تبلیغ تحت عنوان مذکور در شرایط کنونی جهان و مشکلات فرقهگراییها و فرقهسازیها و فعالیتهای اضلالی که مخصوصاً نسل جوان را هدف قرار داده و به تضعیف سنتهای ثابته و تخریب ساختارهای مقدس اهتمام دارند، انتخاب عنوان «قرآن و باورهای دینی» برای برنامة حاضر عالیة المضامین و کثیرة الجوانب است.
این موضوع در هر حد در جامعه و نسل حاضر و دانشپژوهان و دانشگاهیان و سائر اصناف مطرح شود موجب رشد معرفت و شعور دینی و درک مقاصد وحیانی و قرآن میشود.
در خود قرآن کریم، آیات متعددی مردم را به ایمان و باور و اعتقاد دعوت نموده و مثل حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم را به ایمان توصیف نموده و مؤمنان را به ایمان به خدا و ملائکه و پیامبران و کتابهای آسمانی ستوده است و اوصاف مؤمنین را بیان نموده است.
خلاصه، ایمان در قرآن مجید، نقطة اصلی و مرکزی دعوت انبیا معرفی شده است. نه تنها ایمان و اعتقاد، اساس و اصل معنویات اعلام شده بلکه راههای وصول به قلههای شامخ آن بیان شده است؛ راههایی که در همه جا و در همة اعصار باوربخش دلهای پاک است. قرآن کریم، معجزه است و در این ایمان بخشی نیز اعجاز دارد که دلیل آن همان توسعة اسلام در کوتاهترین زمان و مطابق بودن دعوت اسلام با فطرت است. دعوتی که برای هرکس و هر صنف اگر چه درس نخوانده باشد یا سالها مکتبهای مختلف به اصطلاح عقلی و فلسفی را آموخته باشد مورد استفاده قرار میگیرد و به این نتیجه میرسد که بالاتر و مؤثرتر از روش قرآنی که بتواند در این گستردگی جهانی، جوامع اسلامی را به ایمان و اعتقاد به الهیات و معاد و سایر عقاید حقه برساند نیست.
جاذبة قرآن مجید که به آن سرعت، عالم انسانیت را متوجه به اسلام و معارف آن نمود از آن زمان تا به حال که چهارده قرن گذشته همواره زنده و بیش از پیش جالب و جاذب است و این قرآن است که علیالدوام دلها را به ایمان، جذب مینماید. اعلامیة جهانی و آزادیبخش آن مثل «تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَةٍ سَوَاء» و «إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى» و «إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ» همیشه و در هر دور و عصر، گوش و دل بشر را مینوازد.
لسان انبیا و زبان وحی و زبان قرآن در دلها چنان نفود و تاثیری دارد که هیچ زبانی این تاثیر را ندارد؛ اگر زبان همة حکما و به اصطلاح اهل معقول و نوابغ و ارباب فنون فلسفی یک زبان باشد در باوربخشی و ایمان به غیب قطعاً یکصدم اثر زبان قرآن را ندارد؛ هیچ کدام توفیقی که تام باشد نداشتهاند و سخنانشان در این موضوع بیشتر مانند آب در غربال کردن و باد در چنبر بستن بود و گاه خودشان هم از نعمت ایمان محروم شده و در مسائلی مثل ربط حادث به قدیم و معاد عالم دیگر کسی را به باور نرساندند بلکه گمراه شدهاند. صغری و کبری و تشکیل قیاس و برهان منطقی و مطالب فلسفی و کلامی در ایمان بخشی نقش به سزایی ندارد. الهیات و معارف عالی بشری فقط با زبان قرآن و زبان رسول اکرم و ائمه علیهم السلام و نهجالبلاغه و صحیفة کامله در دلها نفوذ میکند. مکتبهای دیگر نمیتوانند و نتوانستهاند قلوب را فتح نمایند اگر زبان قرآن و آن آیات رسا مثل: «إِنَّ اللّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ ذَلِکُمُ اللّهُ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ * فَالِقُ الإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّیْلَ سَکَنًا وَالشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ» نبود مکتبهایی که از عصر بنیامیه آغاز گردید و در عصر بنیعباس رایج شد و در برابر مکتب قرآن، وارد مکتب و مدرسه اسلام و قرآن گردید کمترین اثری نداشتند؛ فقط اسلام را تا حدی از سیر به سوی جلو باز داشتند و معارف قرآنی و نورانی قرآن بود که اسلام را به این وسعت خارق العاده رساند.
برای باورهای دینی باید از قرآن استفاده شود و بیان ساده و قوی آن را راهنما قرار داد و هر بیان، هر شعر و هر ادبیاتی که به این روش و اقتباس از قرآن مجید باشد باور زا و شوقانگیز و موجب روشنی قلب میشود. اشعار شعرا که از همین سبک قرآن استفاده کردهاند شنونده را به عالم غیب و ایمان به خدا در حد بسیار زیادی سیر میدهد که بحمدالله به زبان عربی و فارسی قویترین، مؤثرترین و بیشترین ادبیات را داریم.
اینک سبک قرآن مجید در ایمان بخشی:
«وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ * وَفِی أَنفُسِکُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ» ،
«أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ» ،
«ان إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ» (الآیات)
«أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ لَکُم مِّنَ السَّمَاء مَاء فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ» (الآیات)
«َمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ» (الآیات)
«أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ» ،
«أَفَرَأَیْتُمُ الْمَاء الَّذِی تَشْرَبُونَ* أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ»
و آیات بسیار دیگر در الهیات که همه در معرفت و تبلیغ و دعوت به خداپرستی است و باورآفرین و ایمانبخش است.
در بخش نبوات آیات قرآن کریم همه معجزه است و در معرفی انبیا بلیغتر از آن نیست.
در موضوع معاد و مسائل مربوط به روح و غیب وجود انسان و سؤال و محاسبة قیامت، هشدارهای آیات قرآن همه رسا و مؤثر است.
در توصیف سختیهای روز قیامت و وعد و وعید همه مسائل تربیتی را باید از قرآن فرا گرفت:
«یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ * وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ»
«یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ» ،
«وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ»
و «وَکُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَآئِرَهُ فِی عُنُقِهِ»
آیات قرآن در تهدید چنان است که راستی انسان را تکان میدهد و در ترغیب و تشویق، موعظه و انواع مقاصدی که بشر باید به آن آگاه شود همه باوربخش است.
روایات و احادیث وارد از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و حضرات ائمه معصومین علیهم السلام این معانی و حقایق قرآن را میآموزند؛ باید قرآن و حدیث را به دنیا عرضه کرد در آیات قرآن تامل نمود، ایمان به خدا چنان اثر مینماید که مردان بزرگی مثل سلمان و ابوذر و مقداد و شهدای کربلا به آن، تاج کرامت و عظمت مییابند.
در تواریخ آمده است در یکی از جنگهایی که مسلمین با کفار داشتند مرد محاسن سفیدی که دستها و پاهایش را قطع کرده بودند و هنوز زنده بود این آیه را میخواند: «مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَـئِکَ رَفِیقًا»
این جلوهها همه جلوه قرآن و هدایت است؛ اینها نه کتاب «شفا» و «نجات» و نه صغری و کبری خوانده بودند؛ قرآن را شنیده بودند و معانی و هدایتها و بشارتها و هشدارهای آن را به گوش جان شنیده و فهمیده بودند؛ آنان «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ» و «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ...» الآیات را خوانده بودند. پیرامون این موضوع و خطرات جدایی از روشهای قرآن، سخن بسیار است. لذا تمام شئون معرفت و سیر و سلوک حقیقی و شرعی و آموزش و پرورش و وعظ و تبلیغ باید به قرآن اعتماد و اتکاء داشته باشند.
در خاتمه با عرض تشکر و تقدیر مجدّد، اشعاری از دو قصیده سنایی غزنوی را پایانبخش این متن، قرار میدهیم:
قاید و سایق صراط الله
به زقرآن مدان و به ز اخبار
جز به دست و دل محمد نیست
حل و عقد خزانهی اسرار
***
چنگ در گفتهی یزدان زن و رو
کانچه قرآن و خبر نیست فسانه است و هوس
اول و آخر قرآن ز چه «با» آمد و «سین»
یعنی اندر ره دین راهبرت قرآن، بس
13 رجب المرجب 1431
لطف الله صافی/917/د101/ص
ارسال نظرات