حجتالاسلام قائمینیا نظریهپرداز برجسته جشنواره فارابی شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام علیرضا قائمینیا، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با ارائه نظریه شبکه معرفت دینی و نوآوری اعجازشناختی قرآن به عنوان نظریهپرداز برجسته چهارمین جشنواره بینالمللی فارابی انتخاب شد.
وی در گفتوگو با خبرنگار رسا با اشاره به دو نظریه فوق، ابراز داشت: دو نظریه شبکه معرفت دینی و اعجازشناختی قرآن را مطرح کردم که در طول دو سال و طی برگزاری جلسات متعدد با حضور ناقدان و داوران بررسی و در نهایت یکی با عنوان نظریه و دیگری به نوآوری با امتیاز بالا دست یافت.
حجتالاسلام قائمینیا با با بیان اینکه نظریه شبکه معرفت دینی نظریهای معرفتشناختی در باب ساختار معرفت دینی است که چند ادّعای کلی را در بر دارد، گفت: از دیدگاه این نظریه، شبکه معرفت دینی از زیرمجموعههای گوناگون کلامی، فقهی، اخلاقی و مانند آن تشکیل میشود و هر یک از این مجموعهها برای حل مسایل مرتبط تشکیل شدهاند و همه با هم یک کل منسجم را فراهم میآورند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه دو بخش مرزی و درون شبکه را برای معرفت دینی متصور شد و خاطرنشان کرد: بخش مرزی از گزارهها و معارفی تشکیل میشود که از نصوص دینی بیواسطه و یا با واسطه به دست میآیند و بخش درون شبکه یک کل منسجم را تشکیل میدهد که با بخش مرزی معرفت دینی همخوان بوده، توانایی حلّ مسایل مطرح در معرفت دینی را دارد.
حجتالاسلام قائمینیا با بیان اینکه این نظریه، توصیفی است و هر توصیفی، تبیین و توصیهای را هم به دنبال دارد، اضافه کرد: معرفت دینی یکی در اثر فعالیت درونی و دیگری در اثر ورود معارف بیرونی متناسب با درون شبکه بسط پیدا میکند.
وی یادآور شد: منبع معرفت دینی، تنها نصوص دینی هستند و عقل بدین معنا منبع معرفت دینی نیست و پیدایش دلالتهای مختلف مصداقی و معنایی، طولی و عرضی، جدید برای نصوص دینی، کشف روابط درون نصی جدید، کشف روابط بین متنی در معرفت دینی امکانپذیر است.
سردبیر مجله ذهن با بیان اینکه کلگرایی معرفتی، مبناگرایی و انسجامگرایی را در خود جمع میکند و هیچ تعارفی در این مورد وجود ندارد، ابراز داشت: هیچ ضرورت معرفتی درکار نیست که همه حوزههای معرفت بشری ساختار واحدی داشته باشد، بلکه تفاوت حوزهای، مستلزم آن است که ساختار هر حوزهای با توجه به معارف آن شکل بگیرد.
وی افزود: کلگرایی، نظریه معرفتشناختی بسیار پیچیده ای است و توان تبیین پیچیدگیهای معرفت دینی را دارد. همه عالمان دین بر اساس این مدل کار میکنند، اما آنها نسبت به مدلی که عمل میکردند توجه و تحلیل معرفتشناختی نداشتند.
حجت الاسلام علیرضا قائمینیا پیش از این در گفتوگو با خبرنگار رسا به تبیین نظریه اعجازشناختی قرآن پرداخته و گفته است: بر اساس قواعد زبانشناسی شناختی میتوان نوعی اعجاز خاص از قرآن که اعجاز زبانشناختی است مطرح کرد، این اعجاز با انواع اعجازی که مطرح شده، کاملاً متفاوت است.
وی افزود: امروزه در زبان شناسی عمدتاً سه گرایش مهم زبان شناسی زایشی چامسکی، زبانشناسی نقش گرا و زبان شناسی شناختی مطرح است که زبانشناسی شناختی مهم ترین گرایش زبانشناسی دهه اخیر است و از جهاتی بر دو جریان دیگر تفرق و برتری دارد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی خاطرنشان کرد: چند سال است که ارتباط بحثهای زبانشناسی را با تفسیر و قرآن دنبال میکنم و اکنون به این نتیجه رسیده ام که می توان بر اساس تحلیلهای زبان شناسان شناختی یک نوع اعجاز خاصی را در قرآن مطرح کرد.
حجتالاسلام قائمینیا اضافه کرد: ابتدا تصمیم نداشتم اعجاز قرآن را از طریق زبانشناسی بررسی کنم و هدف بررسی زبانشناسی شناختی و کارایی آن در تفسیر بود که هنگام تطبیق با یکهزار آیه متوجه شدم بحث زبان شناسی کارایی بسیار بالایی در تحلیل آیات دارد و شاید بهترین کارایی را در حوزه تفسیر دارا باشد.
وی ادامه داد: با نگاه سنتگرایانه که مباحث جدید را رد می کند و با نگاه دیگراندیشان که مباحث جدید را بدون این که ارزیابی انتقادی کند میپذیرد مخالفم و میخواهم یک نوع ارتباط بین رشتهای برقرار کنم و رشتهها، مباحث و نظریات مفیدی که در تفکر جدید غربی است به خدمت تفکر اسلامی بگیرم.
حجتالاسلام قائمینیا تصریح کرد: در این نظریه به دنبال تقویت مباحث روش شناختی در حوزه مطالعات دینی با توجه به اتفاقاتی که در جهان غرب شکل گرفته یا در حال شکل گیری است، هستم.
این پژوهشگر مسائل اسلامی اضافه کرد: به مباحث غربی انتقاد دارم و از میان آنها گزینش می کنم، گرایش هایی که نسبت گرا هستند و شکاکند کنار می گذارم و از این طرف نگاه انتقادی دارم و هر آنچه را مفسران گفتند نمیپذیرم.
وی با بیان این که این موضوع جزو مباحث جدید است و نمیتوان در بحثهای بین رشتهای و زبانشناسی شناختی قرآن متخصصانی را به راحتی پیدا کرد، افزود: عمده بحثهایی که در این نظریه مطرح میشود، بحثهای مفهومی برای رفع ابهام و ادعا است و الا همان مشکل اصلی که نو بودن بحث است همچنان باقی است. /920/ت302/ع