در سالروز عید غدیر منتشر شد؛
سروده آیت الله صافی گلپایگانی در وصف امیر المومنین
خبرگزاری رسا ـ سروده حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در تجلیل از مقام و منزلت امیر المومنین (ع) در سالروز عید سعید غدیر خم منتشر شد.
به گزارش خبرگزاری رسا سروده حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در تجلیل از مقام و منزلت امیر المومنین (ع) در سالروز عید سعید غدیر خم منتشر شد.
متن این سروده به شرح زیر است:
به حق خداى جهان آفرین
جهاندار یکتاى جان آفرین
خداوند بخشندهی مهربان
خداوند غفّار روزى رسان
خداوند پروین و ناهید و مهر
گشایندهی باب احسان و مهر
ز درک خرد ذات پاکش برون
منزّه وجودش ز چند است و چون
برى از زمان و برى از مکان
خداوند داناى فاش و نهان
به ختم رسل اشرف انبیا
که بالد به او مسند اصطفا
محمّد پیامآور راستین
حبیب خدا سیّد المرسلین
به شاه ولایت علىّ ولىّ
وصىّ و پسر عمّ و صهر نبىّ
امام مبین سرور اولیا
جهان فضائل أبوالأوصیا
نمود درخشان عدل خدا
ظهور جمال ازل، مرتضى
به زهراى مرضیه خیرالنّسا
سپهر ادب شمس برج حیا
مثال شرف دخت پاک رسول
که حیران شده در مقامش عقول
به خلق و به خو، شبه بابش نبى
به قدر و حسب هم طراز علىّ
به حقّ امام دوم مجتبى
نهال برومند باغ صفا
مهین سبط پیغمبر پاک دین
گل گلشن حلم و علم و یقین
به سالار و سردار اهل ابا
شهید بخون خفتهی کربلا
حسین شهامت حسین وفا
که در راه حق کرد جان را فدا
فداکاریش دین حق زنده کرد
ره و رسم ایثار پاینده کرد
به سجّاد مصباح راه سداد
ولىّ خداوند زین عباد
که شد مردمان را ز راه دعا
سوى بینش و معرفت رهنما
به باقر که از عزّت و احترام
پیمبر فرستاد او را سلام
شکافنده معضلات علوم
نگهبان آثار و محیّى الرّسوم
به صادق که انوار دین خدا
ز سعیش بتابید بر ما سوا
غبار از رخ دین یزدان زدود
در علم بر روى عالم گشود
به موسى بن جعفر مه عزّ و جاه
عزیز خدا رهبر دین پناه
که بر او ستم هر چه آمد فزون
نگردید تسلیم هارون دون
به حقّ علىّ بن موسى الرّضا
ملاذ امم مفخر اولیا
امان الورى صاحب معجزات
امین خدا معدن مکرمات
وجودش همه علم و لطف و کرم
به پیر و به برنا ولىّ النعم
رواق جنابش بهشت برین
ضریحش مطاف بزرگان دین
به قطب سداد و سپهر رشاد
محمّد امام تقىّ جواد
که در کودکى خالق ما سوا
به خلق جهان داد او را ولا
به همنام و هم کنیه مرتضى
علىّ نقى سید مقتدا
امام دهم رهبر شیخ و شاب
جهان کرم میر عالى جناب
به مولى الورى حضرت عسکرى
مه چرخ ایمان و دین پرورى
سلیل نبى قائد مؤتمن
به نام و به جسم و به سیرت حسن
به صاحب زمان مهدى منتظر
امید امم فاتح بحر و بر
سر سروران، حاکم دادگر
خداوند اقبال و نصر و ظفر
امام جهان بخش گیتى گشاى
دلیل خلائق به سوى خداى
برون آید از غیب و گیرد جهان
پر از عدل سازد کران تا کران
شعارش بود دین و امن و امان
کند خلق با یکدگر مهربان
برد از میان شیوهی خودسرى
ببالد به او مسند رهبرى
به قرآن کتاب کریم خدا
به شرع قوى پایه مصطفى
به شب زندهداران پاکیزه جان
به آه یتیمان بىخانمان
به عرش و به کرسى و قدّوسیان
به جبریل و میکال و کرّوبیان
که حبّ على هر که دارد به دل
نگردد به صحراى محشر خجل
نبیند به جز لطف پروردگار
نگیرد به جز رتبه و اعتبار
هر آن کس به دل مهر حیدر بکشت
مکان مىگزیند به باغ بهشت
ز مهر على مادرم شیر داد
بر آنم پدر خطّ و تدبیر داد
به تن از ولاى على جوشن است
به نور ولایت دلم روشن است
بود حبّ او اصل هر فیض و سود
چه خوش گفت آن کو بتازى سرود
بحبّ على تزول الشکوک
و تزکوا النفوس و تصفوا الثمار
فمهما رایت محباً له
فثمّ الذکاء و ثمّ الفخار
ومهما رایت عدوّاً له
ففى اصله نسب مستعار
فلا تعزلوه على فعله
فحیطان دار ابیه قصار
هلا «لطفیا» گو بصوت جلىّ
على یا على یا على یا على
/914/د102/ج
ارسال نظرات