در مسیر پیروزی(19)؛
هجرت امام به پاریس؛ قلب ایران در نوفل لوشاتو میتپد / سیزدهم مهر 1357
علی اسفندیار
خبرگزاری رسا، هجرت یکی از قوانین جاودانه حیات و مبدأ تاریخ اسلام است. روح هجرت در اسلام، فرار از ظلمت به سوی نور است و خداوند متعال دستور داده است از جایی که ظلم و ستم حاکم است، مهاجرت کنید و خودتان را در مکان مناسب قرار دهید. پیامبر اعظم(ص) نیز از مکه مکرمه به سوی مدینه هجرت کردند و امام حسین(ع) نیز از مدینه به سوی مکه و از آنجا به عراق هجرت کردند و آن انقلاب جهانی را به وجود آوردند.
سیزدهم مهر 1357 سالروز هجرت امام خمینی از نجف اشرف به پاریس است؛ هجرتی تاریخی که فصلی دیگر در نهضت انقلاب اسلامی را گشود.
خروج امام از نجف
فعالیتهای سیاسی امام در عراق و شهامت و شجاعت ایشان در بیان حقایق و افشاگری های عملکرد رژیم پهلوی از یک طرف و عدم توجه به فشارها و محدودیت های ایجاد شده توسط عمال رژیم موجب می شود که رژیم عراق تصمیم به اخراج امام از عراق را بگیرد.
امام، فشارهای سیاسی دولت عراق را چنین توصیف می کنند:«در اثر فشار دولت ایران، عراق از ما خواست که قدری کوتاه بیاییم و بر علیه ایران فعالیت نکنیم و ما گفتیم نه ... تا از یک سال به این طرف که کارها و فعالیتها زیاد شد و علاوه بر اعلامیه ها و فعالیات دیگر، مصاحباتی هم با بعضی روزنامه های خارجه مثل لوموند و اینها شد، آنها تعقیبشان زیاد شد ... از فرانسه هم آمدند و با آنها هم مصاحبه شد ولو اینکه اینها آنها را گرفتند ... بعداز آن، تشدید کردند راجع به این معنی که شما در اینجا - به تعبیر آنها منزل خودتان است - هر جوری می خواهید باشید لکن فعالیت سیاسی نکنید. روحانی خوب است که همان - محصل حرفشان این بود که - درس بگوید و مسئله بگوید. من گفتم که اسلام ازسیاست جدا نیست؛ اسلام مثل جاهای دیگر نیست، مثل مذاهب دیگر نیست که ذکر و دعا باشد. اسلام سیاستش با سایر احکامش با هم هستند و من دخالت سیاسی می کنم. هم اعلامیه می دهم و هم در ضبط، حرفهایم را ضبط می کنم و هم اگر مقتضی شد در منبر صحبتهایم را می کنم؛ و این یک تکلیفی است شرعی برای من ... منتهی شد به اینکه ما را محصور کردند در منزل ... .» (1)
امام با مشورت حاج احمد آقا کویت را به عنوان مقصد بعدی برمی گزیند؛ اما دولت کویت با فشار رژیم ایران از ورود امام به این کشور جلوگیری می کند. امام به ناچار به بصره بر می گردند و از آنجا با یک هواپیمای کوچک نظامی به بغداد می روند. مراقبت از ایشان همچنان توسط ماموران رژیم بعثی به شدت صورت می گیرد. هنوز هیچ کس نمی داند که امام به کجا هجرت خواهد کرد.
امام به پاریس می رود
صبح روز 13 مهر امام با مشورت حاج سید احمد آقا تصمیم می گیرند که به پاریس بروند. حضرت امام، این تصمیم را از مسایل لطیف انقلاب می دانند. ایشان در وصیتنامه سیاسی الهی شان می نویسند:« از قرار مذکور بعضیها ادعا کردهاند که رفتن من به پاریس به وسیلهی آنان بوده. این دروغ است. من پس از برگرداندنم از کویت، با مشورت احمد، پاریس را انتخاب نمودم زیرا در کشورهای اسلامی احتمال راه ندادن بود. آنان تحت نفوذ شاه بودند ولی پاریس این احتمال نبود.»(2)
این تصمیم با موافقت مقامات عراقی همراه می شود. آنها فکر می کنند رفتن امام به یک کشور غیر اسلامی، تاثیر کلام و رفتار ایشان را از بین خواهد برد و شعله مبارزه را خاموش خواهد کرد. هیچ کس جز امام نمی داند که این مهاجرت، آغاز شمارش معکوس سقوط کهنسالترین رژیم شاهنشاهی و به ثمر رسیدن انقلابی الهی است.
شب قبل از سفر، امام به کاظمین می روند و زیارت می کنند. اینجا هم مثل نجف، زائران و به ویژه ایرانیان از دیدار امام اظهار شادی کرده و همچون نگینی او را در بر می گیرند.
پیام امام خمینی هنگام عزیمت به پاریس
حضرت امام در آخرین ساعات حضور در بغداد، در پیامی خطاب به ملت ایران، دلایل مهاجرت خود از عراق را چنین بیان می کنند:« اکنون که من - به ناچار - باید ترک جوار مولا امیرالمومنین علیه السلام را نمایم و در کشورهای اسلامی، دست خود را برای خدمت به شما ملت محروم - که مورد هجوم همه جانبه اجانب و وابستگان به آنان هستید - باز نمی بینم و از ورود به کویت با داشتن اجازه ممانعت نمودند، به سوی فرانسه پرواز می کنم. پیش من مکان معینی مطرح نیست؛ عمل به تکلیف الهی مطرح است، مصالح عالیه اسلام و مسلمین مطرح است. ما و شما امروز که نهضت اسلامی به مرتبه بسیار حساس رسیده است مسئول هستیم؛ اسلام از ما انتظار دارد. چشم جهانیان امروز به سوی شما ملت غیور دوخته شده. دولت های استفاده طلب به مطالعه روحیه و مقدار پشتکار ملت ما پرداخته اند. شما مردان و زنان تاریخ باید پایداری در راه کوبیدن ستمکاران و دفاع از حق را به جهانیان و نسل های آینده ثابت کنید.» (3)
امام خمینی در پاریس
هواپیمای حامل امام، صبح روز 14 مهر به سمت پاریس پرواز می کند. امام با آرامشی بی نظیر به آینده می اندیشد؛ اما نگرانی بر همراهان امام مستولی شده است. آنها نگران هستند که مبادا امام را به پاریس هم راه ندهند. امام با آن لبخند شیرین به آنها تسلی می دهند:«شماها از سفر خسته شدهاید؟ شماها که جوانید نباید خسته شوید. من که خسته نشدهام . جای دیگر میرویم. فکر کنید کجا برویم بهتر است؟ جای دیگری از الان در نظر بگیرید که اگر پاریس راه ندادند آن جا برویم .»
هواپیما ساعت 14/20 به وقت محلی (50/16 روز جمعه 14/7/1357 به وقت ایران) در فرودگاه اورلی پاریس به زمین می نشیند. امام و همراهان اندکشان در آپارتمان کوچکی در محله ای در جنوب پاریس مستقر می شوند.
جمعیت زیادی از دانشجویان و ایرانیان مقیم فرانسه مشتاقانه منتظر دیدار امام هستند. «جنب و جوش زیادی در محله کشان جنوب پاریس دیده میشود. حدود 500 دختر و پسر ایرانی که دختران موهای خود را با روسری پوشانده و با حجاب اسلامی هستند به دنبال آگاهی از ورود حضرت امام خمینی به پاریس در حول و حوش محل اقامت ایشان، ساختمان شماره 24 خیابان پون رویال گرد آمدهاند تا از نزدیک ایشان را ببینند. گروهی از آنان موفق می شوند در اجتماعی که در آپارتمان بسیار کوچکشان تشکیل می شود، مدتی بیانات ایشان را استماع کنند. اکثر جوانان که از محصلان ایرانی هستند از صبح زود به اشتیاق دیدار امام خمینی در محله کشان اجتماع کرده اند.» (4)
نظر رییس جمهور فرانسه مبنـى بـر اجتناب از هرگـونه فـعـالـیـت سـیاسـى به ویژه مصاحبه با خبرنگاران، شرکت در برنامه های نماز جماعت و اجتماعات سیاسی که توسط نیروهای امیتی فرانسه به امام ابلاغ می شود، واکنش تند امام را برمی انگیزد: ایـن گونـه محدودیت ها خلاف ادعاى دموکراسى است و اگر او (امام)ناگزیر شـود تا از ایـن فرودگـاه بـه آن فـرودگـاه و از ایـن کـشـور بـه آن کـشـور بـرود بـاز دست از هـدف هایـش نخـواهـد کشیـد.
«ژیسکاردستن»، رئیس جمهور وقت فرانسه در خاطرات خویش می نویسد که دستور اخراج امام از فرانسه را صادر کرده بود، ولی در آخرین لحظه ها، نمایندگان سیاسی شاه که در آن روزها در نهایت درماندگی قرار داشتند، خطر واکنش تند و غیر قابل کنترل مردم را گوشزد کرده و در مورد عواقب آن در ایران و اروپا از خود سلب مسئولیت کرده بودند.(5)
قلب ایران در نوفل لوشاتو می تپد
دو روز بعد از ورود حضرت امام به پاریس، به پیشنهاد یکی از دانشجویان مسلمان، امام به منزل یکی از ایرانیان در نوفل لوشاتو در حومه پاریس نقل مکان می کنند.
نوفل لوشاتو دهکده ای است کوچک در 60 کیلومتری حومه پاریس که دیرزمانی، مکانی آرام و بدون سروصدا بود اما اکنون این دهکده کوچک به خبرسازترین نقطه جهان تبدیل شده است و هر روز سیل گزارشگران، خبرنگاران، عکاسان و فیلمبرداران و نیز مردم مشتاق دیدار امام به این دهکده سرازیر می شود.
امام در نوفل لوشاتو به شدت مسائل ایران را پیگیری می کنند و رهنمودهای لازم را برای زنده نگهداشتن نهضت از طریق اعلامیه، نوار و تماس تلفنی با طرفداران در ایران بیان می کنند. مصاحبه با خبرنگاران و دیدار با شخصیت های مختلف فرانسوی، ایرانی و دیگر ممالک دنیا و افشاگری درباره رژیم پهلوی و حامیان غربی اش جزیی از برنامه روزانه ایشان است.
مرحوم حاج سید احمد خمینی در باره فعالیتهای امام در پاریس چنین می گوید:« امام در فرانسه شبانه روز کار می کردند. روزی نبود مگر اینکه سخنرانی داشتند و یا مصاحبه و اعلامیهای و این پدر پیر انقلاب، با تمام وجود برای سقوط رژیم شاهنشاهی و شکست آمریکا در ایران ـ که به امید خدا در منطقه خواهد بود ـ سر از پا نمی شناخت. گاهی مصاحبه کنندگان می گفتند تاکنون این گونه ندیده اند که در اطاقی 3×2 بدون تشریفات و بیا و برو و بدون میز و صندلی، روحانی ای سخن بگوید و به دنبال آن ایران به سخن و حرکت در آید!» (4)
حتی دولت فرانسه هم نتوانسته است با تمام فشارها و محدودیت هایی که برای امام ایجاد کرده است مانع مصاحبه ها و ملاقات ها و فعالیت های ایشان بشود. ندای مظلومیت مردم ایران از نوفل لوشاتو به گوش جهانیان می رسد و پایه های حکومت ستمشاهی روز به روز سست تر و متزلزل تر می شود.
اقامت امام در نوفل لوشاتو، رشد و گسترش انقلاب را بر خلاف تصور رژیم پهلوی که فاصله زیاد بین تهران و پاریس را عاملی برای محدودیت میان امام و مبارزان و طرفدارانش در ایران می دانست تسریع کرده و قطار انقلاب به ایستگاه پیروزی نزدیک و نزدیک تر می شود. چیزی تا به ثمر رسیدن انقلاب باقی نمانده است.
منابع
1 ـ صحیفه امام، جلد سوم، صفحات 516 و 517،
2 ـ وصیتنامه ی سیاسی الهی امام خمینی (ره)، ص 91،
3 ـ صحیفه امام، جلد سوم، ص 481،
4 ـ روزنامه اطلاعات،
5 ـ دستن، ژیسکار؛ خاطرات رئیس جمهور فرانسه. محمود طلوعی، تهران، اطلاعات، بی تا، ص258.
ارسال نظرات