۳۰ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۷:۱۲
کد خبر: ۹۸۶۶۶
با انتقاد از ضعف کار فرهنگی مطرح شد؛

اسلام را وهابیان متصلب، به دنیا معرفی می‌کنند

خبرگزاری رسا ـ در دومین نشست تخصصی حقوق ادیان با موضوع منع توهین به ادیان که به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی قم برگزار شد، روند مصوبات بین اللملی برای احترام به ادیان و نقص‌ها و آسیب‌های آن مورد بررسی قرار گرفت.
شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، دومین نشست تخصصی حقوق ادیان به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و با همکاری وزارت امور خارجه و مرکز بین المللی گفتگوی ادیان در این پژوهشگاه برگزار شد.

در این نشست تخصصی دکتر فرهاد ممدوحی، در زمنیه قوانین موجود و سازکارهای بین المللی درباره منع توهین به ادیان به سخنرانی پرداخت و اقدامات بین المللی را از سال 1999 تا امروز بررسی کرد.

1) سیر تاریخی قطعنامه های منع توهین به ادیان:

ممدوحی با اشاره به اینکه بحثش جنبه کاربردی دارد، بیان داشت: آن چه در عرصه بین المللی و حوزه حقوق بشر با بحث منع توهین به ادیان مطرح است را مطرح خواهم کرد و اینکه درواقع این نسبت ها به لحاظ تحلیل حقوقی محکم است یا خیر ، بحث دیگری است.

وی اظهار داشت: در ارتباط با سیر تاریخی قطعنامه از 1999 تا به حال ، چند مرحله وجود دارد که ابتدا قطعنامه طی سال 1999 در کمیسیون حقوق بشر توسط آقای منیر اکرم ، سفیر پاکستان که گروه OIC را در سازمان کنفرانس اسلامی نمایندگی می کرد مطرح شد، من در آن جلسه بودم که طرح موضوع مناقشه ای را به دنبال داشت.

وی ادامه داد: کشورهای غربی مخالف عنوان توهین به اسلام بودند و بعضی ملاحظات را که در قطعنامه بود ملاحظات تند و به اصطلاح رادیکالی می دیدند و به همین دلیل جلسه بطور بی سابقه ای چند ساعت به تعویق افتاد و تعلیق شد و به هرحال طی یک رایزنی اجمالی به توافق رسیدند که با یک جرح و تعدیل اولیه، قطعنامه به تصویب برسد.

این قطعنامه با اجماع در سال  1999 و بدنبال آن سال 2000 تصویب شد که البته کشورهای غربی ملاحظاتی داشتند و درواقع ادعا داشتند که مفهوم توهین به ادیان مفهوم منطقی در حوزه حقوق بشر نیست .

این محقق علم حقوق اظهار داشت: در سال 2001 تا 2005 به درخواست اتحادیه اروپا ، قطعنامه به رأی گیری گذارده شد و تصویب شد اما طی این سال ها روند تصویب قطعنامه با یک افت وخیز محدودی تثبیت شده بود. در این دوران ما شاهد کاهش آرا ویا افزایش آرا نبودیم و قطعنامه یک مسیر باثبات را طی می کرد.

این استاد دانشگاه اذعان داشت:, اتحادیه درگیر مذاکرات نمی شد و بیشترآمریکا و کانادا در 2001 تا 2005 در سطح خیلی کلی و عامه و نه به صورت درگیر شدن در مذاکره، دنبال می کردند.

این محقق دانشگاهی بیان داشت: در پی روند روزافزون اسلام ترسی در طی سال های 2004 تا 2006 که نقطه اوج آن انتشار کارتون موهن پیرامون پیامبر اکرم(ص) و متعاقب آن انتشار روزنامه جرانس پُستن، نقطه عطفی شد که این کشورهای سازمان کنفرانس اسلامی تصمیم گرفتند این قطعنامه را در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح کنند.

وی ادامه داد: این قطعنامه با یک استقبال ضمنی مواجه شد و در سال 2006، 101 رأی مثبت به قطعنامه داشتیم که در سال 2007 قدری این روند استقبال افزایش پیدا کرد و به 111 رأی مثبت رسید.

این محقق دانشگاهی گفت: رشد نسبی آرا از یک طرف و افزایش تنش های بین المللی سر بحث میزان آزادی بیان و رابطه آن با منع توهین به ادیان درواقع کشورهای غربی را به این فکر انداخت که بر تحرکات دیپلماتیک و علمی خودشان بیفزایند و فشار بیشتری به کشورهای در حال توسعه، کشورهای ذره ای و آفریقایی بیاورند که قطعنامه این مسیر را طی نکند و درواقع مورد استقبال بیشتر قرار نگیرد تا بتوانند قطعنامه را شکست دهند.

وی با بیان اینکه در سال 2008 قطعنامه، رأی خوبی کسب نکرد، گفت: طی این سالها کشورهای غربی تلاش کردند تا مبانی تئوریک استدلال های خودشان را تقویت کنند و تأکید داشتند که مفهوم توهین به مذاهب در گفتمان حقوق بشری وجود ندارد، حقوق بشر از افراد حمایت می کند نه از دین بعنوان یک هویت انتزاعی و آزادی بیان مطلق است و با قید اطلاق می شود از دین انتقاد کرد ویا به ادیان اهانت کرد.

وی با بیان اینکه کشورهای غربی معتقد بودند که قطعنامه صرفاً به اسلام می پردازد ولی درواقع ادعای حمایت از حقوق ادیان را دارد، گفت: سازمان کنفرانس اسلامی با ارزیابی این وضعیت، تمرکز و رویکرد قطعنامه را طی اجلاس 63 مجمع عمومی در سال 68 تغییر داد تا یک محرکی برای حرکت کشورهای غربی به شکل گسترده ایجاد شود.

وی با اشاره به تغییرات انجام شده در قطعنامه، اظهار داشت: کلمه «مسلمانان» در قطعنامه به افراد با پیشینه مشخص نژادی تغییر داده شد و توهین به اسلام، به توهین به «ادیان» تغییر داده شد و ارجاعاتی که به مسلمانان و به اسلام بود به رویدادهایی که در آن اسلام به صورت مشخص قربانی اقدامات نژادپرستانه یا به هر دلیلی دیگری بودند تقلیل پیدا کرد.

وی ادامه داد: در زمینه ایجاد اقبال به قطعنامه، چارچوب معیارهای بومی و منطقه ای تقویت شد و به اصطلاح رفرنسی در ارتباط با ماده 15 یا تفسیر 15 کمیته منع تبعیض نژادی که منع نشر نفرت را منطبق با آزادی بیان می داند،آورده شد و اشاراتی به اعلامیه جهانی و برنامه اقدامات وین شدو همچنین مصوبات یونسکو در آن آمد.

ممدوحی خاطرنشان کرد: کشورهای اسلامی در مذاکراتی که با کشورهای غربی داشتند به آن ها اطمینان می دادند که متن قطعنامه درواقع آزادی بیان را محدود نخواهد کرد اما با وجود این تغییرات، غربی ها بر موضع خودشان اصرار داشتند و قطعنامه از 111 رای که سابق داشت طی دوسال با افت یکباره به 86 رأی مثبت در مقابل 53 رأی رسید.

وی بیان داشت: در سال 2009 سازمان اسلامی رویکردش را قدری تغییر داد و تأکیدش بر این بود که درواقع ما درگیر مذاکره بشویم زیرا مذاکره نسبت به موضوع، فهم بهتری را ایجاد کند و به علاوه قدمی مؤثر در اعتماد سازی و کاهش اختلافات است.

این محقق دانش حقوق بیان داشت: کشورهای نروژ، سوئیس، واتیکان، آمریکا و کانادا بر طی مسیر سابق اصرار داشتند و طی سال 2008 مستدل و مستندش کردند و به موازات این مخالفت ها آمریکا، کانادا، ژاپن، استرالیا، رژیم صهیونیستی، نروژ و سوئیس اصلاحات گسترده ای را در سال 2009 مطرح کردند.

وی گفت: درخواست هایی که طی این اصلاحات مطرح می شد این بود که عنوان قطعنامه تغییر کند و هر اشاره ای به مفهوم توهین به ادیان و ارجاعی به اسلام یا مسلمانان از قطعنامه حذف گردد.

این محقق علم حقوق با بیان اینکه، هدف این اصلاحات برهم زدن تمرکز قطعنامه و تحریف ارتقاء بردباری بود،  ادامه داد: تحرکات دیپلماتیک کشورهای غربی در سال 2009 از محدوده و حیطه سازمان ملل فراتر رفت و تحرکات گستره دیپلماتیک ازطریق سفارت خانه ها در پایتخت کشورهای اسلامی و سفارت خانه های کشورهای اسلامی در پایتخت های خودشان دنبال شد.

وی با اشاره به اینکه  پیگیری دو مسیر موازی و به شکل گسترده روی این موضوع کار دیپلماتیک را شروع کردند و تا سال 2009 اتحادیه اروپا محور این تحرکات دیپلماتیک بود، گفت: از سال 2009 به بعد آمریکا این نقش را برعهده گرفت و واتیکان هم وارد عرصه دیپلماتیک شد و نمایندگی های واتیکان تلاش کردند از طریق کشورهایی که اکثریت کاتولیک دارند رأی آن ها را تغییر دهند.

وی ادامه داد: به موازات دخالت و مشارکت واتیکان، سازمان های غیردولتی هم نقش فعالی را به عنوان مکمل سیاست رسمی کشورهای غربی به عهده گرفتند و باتوجه به رویکرد دوگانه کشورهای غربی، از یک طرف پیشنهادهای اصلاحات گسترده ارائه می دادند، و از طرف دیگر درگیر مذاکره با oic سازمان کنفرانس اسلامی نمی شدند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه سازمان کنفرانس اسلامی تصمیم گرفت این قطعنامه را با کمترین اصلاحات ممکن به رأی گیری بگذارد، ادامه داد: در جلسه ای که سفرای کشورهای سازمان کنفرانس اسلامی در نیویورک داشتند تصمیم گرفتند کشورهای عضو با کشورهای هم گروه جغرافیایی شان رایزنی کنند وسعی کنند با رایزنی های منطقه ای، کشورهای آسیایی، آفریقایی و در صورت امکان آمریکای لاتین را متقاعد کنند که به قطعنامه رأی مثبت بدهند.

وی با اشاره به اینکه در سال 2009 ما شاهد یک افت محسوس و تصویب قطعنامه با رأی 80 مثبت در مقابل 61 مخالف بودیم، گفت: به رغم اینکه سازمان کنفرانس اسلامی سعی کرد ملاحظات کشورهای غربی را مدنظر قرار دهد و تا حد ممکن قطعنامه را تعدیل کرد اما نتایج آرا نشان می داد که اگر رویکرد سازمان و متن قطعنامه به روال گذشته باشد این سیر نزولی ادامه پیدا خواهد کرد و سیر نزولی به صورت طبیعی بر مجمع عمومی و کمیته سوم تأثیر مستقیمی می گذاشت و نتایج آن در شورای حقوق بشر ناگوار بود.

وی گفت: کاهش آرا به چند دلیل بود که یکی قطبی شدن گفتمان برروی مفهوم توهین به مذاهب است، یعنی وقتی که مطلبی قطبی می شود، طرفین صف بندی می کنند و مجادله به مناقشه کشیده می شود و به صورت طبیعی کشورها جهت می گیرند و از ممتنع بودن شدن بیرون می آیند.

این استاد علم حقوق گفت: مشکل دیگر در این روند، فقدان استدلال قانع کننده به نفع مفهوم توهین به ادیان است. یعنی در واقع کشورهای اسلامی استدلال قانع کننده ای برای طرح نداشتند.

وی با بیان اینکه این سوال که آیا ادیان از حقوقی برخوردارند یا نه؟ ادامه داد: این بحث مهمی است که طی جلسات متعدد، دو سه سال گذشته از طرف نماینده های سازمان کنفرانس اسلامی در جلسات مختلف مطرح شده است.

دکتر ممدوحی گفت: در طی دو جلسه در شهر جده که پیگیری می کردم، بخش عمده ای از جلسه به این سوال اختصاص پیدا کرد و سفیر پاکستان و مراکش بعنوان هماهنگ کننده گروه سازمان کنفرانس اسلامی ضمن گزارش دادن از چگونگی عمل کردن پرسش می کردند.

وی بیان داشت: از دلایل دیگر کاهش آرا، عدم تمایل کشورهای غربی به مذاکره بود، زیرا این کشورها درگیر مذاکره نمی شدند و کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی هم جهت حمایت از قطعنامه تمایل نشان نمی دادند که به صورت مشخص آلبانی، بنین، بورکینافاسو، کامرون، گابون و بوسنی رأی ممتنع دادند.

این استاد حقوق با اشاره به اینکه تلاش کشورهای اسلامی با کشورهای غربی در عرصه های تئوریک، نظری و علمی و در عرصه های دیپلماتیک هم سنگ نبود، ادامه داد: کشورهای غربی موضوع را جدی گرفته بودند و در چند جهت با اهتمام موضوع را دنبال می کردند که درواقع قطعنامه را شکست بدهند و این را یک هم آوردی جدی بین تفکر کشورهای غربی و کشورهای اسلامی و سازمان کنفرانس اسلامی می دیدند.

وی گفت: رأی گیری در سال 2010، 76 رأی مثبت و 65 رأی منفی و 42 رأی ممتنع است و آخرین وضعیت در مجمع 11 اختلاف رأی و در شورای حقوق بشر 2003 اختلاف رأی که در شورا 20 رأی مثبت داشتیم، 17 رأی منفی و 8 رأی ممتنع است.

2) استفاده از قالب های متفاوت در راستای منع توهین به ادیان ضروری است

وی گفت: با وضعیت تشریح شده آیا ادامه توسل سازمان کنفرانس اسلامی به ارائه قطعنامه در شورای حقوق بشر و مجمع عمومی می تواند در جلوگیری از توهین به مقدسات و ارزش های اسلامی راهگشا باشد؟ یا باید ابزارها و سازوکارهای مورد استفاده را در اینها تنوع ایجاد کنیم و به شکل راهبردی و براساس نقشه راه به موضوع نگاه کنیم؟

1)-1) بیانیه مشترک
وی بیان داشت: تا به حال توسل به قطعنامه به شکل خطی در سازمان کنفرانس اسلامی و در مجمع عمومی و در شورای حقوق بشر دنبال شده است، اما این تنها قالب نیست و بحث بیانیه مشترک که ترجمه همان Statement است هم باید مورد توجه قرار گیرد.

وی با اشاره به اینکه در کمیته سوم و مجمع عمومی 57 کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی را و 118 عضو نهضت عدم تعهد داریم، گفت: بیانیه مشترک می تواند حکایت از یک جمعیت ویا به اصطلاح تفکری با خاستگاه عام را منعکس کنددر حالی که قطعنامه این گونه نیست.

1)-2) نشست های منطقه ای

این استاد حقوق بیان داشت: در بحث سازوکارهای بین المللی، نشست های منطقه ای و ترتیبات منطقه ای را داریم که این نشست های بین المللی در قالب سازمان ملل و خارج از سازمان ملل مطرح می شود.

1)-3) سازمان های بین المللی

وی تاکید کرد: سازوکارهای مختلفی همچون شورای حقوق بشر، سازمان ملل متحد و مشخصاً کمیته سوم به عنوان یک سازوکار مورد توجه قرار گرفته اما معتقدم باید با رویکرد متفاوتی از این سازوکارها استفاده کنیم.

الف) شورای حقوق بشر

این استاد دانشگاه گفت: استفاده از سازوکارهای موجود حقوق بشری در عرصه بین المللی شورای حقوق بشری مهمل و درواقع سازوکار بسیار مؤثر و سازنده ای است که می شود از آن استفاده کرد که مسئولیت بررسی تخصصی مباحث حقوق بشری در سازمان ملل به عهده این شورا است.

ب) کمیته سوم سازمان ملل

استاد ممدوحی گفت: کمیته سوم سازمان ملل به عنوان سازوکاری مناسب با توجه به اینکه تمام کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در این کمیته عضو هستند که این امکان را به کشورهای درحال توسعه و کشورهای اسلامیمی دهد که هر پیشنهادی دارند در آن به عنوان یک عضو مطرح کنند که این کمیته مسئولیت بررسی آزادی های بنیادین، امحاء تبعیض نژادی و نژادپرستی و ارتقاء حق تعیین سرنوشت، موضوع توهین به ادیان را دردستور کار دارد.

وی ادامه داد: در آخرین اجلاس، 64 قطعنامه داشتیم که در این کمیته به تصویب رسید و عمده این قطعنامه ها درخصوص مباحث حقوق بشری بوده است و 36 گزارشگر هم درخصوص مباحث حقوق بشری درمورد بحث تبعیض، نابردباری مذهبی، آزادی بیان و عقیده گزارشات خود را به کمیته سوم ارائه دادند.

ج) سازمان کنفرانس اسلامی

وی با اشاره به اینکه موضوع تغذیه نهاد فعال در سازمان کنفرانس اسلامی جهت نظارت بر روند اسلا م ترسی از جمله مسائلی است که می توانیم به آن توجه کنیم و سازمان می تواند در این زمینه فعال شود، گفت: سازمان درواقع می تواند نهادهای تحقیقاتی را حمایت کند و در زمینه استدلال های مفهومی برای حمایت از مفهوم توهین به ادیان تحرک بیشتری داشته باشد.

د) نهضت عدم تعهد

این استاد حقوق  با اشاره به اینکه  بحث نهضت عدم تعهد هم در چارچوب سازوکارهای بین المللی قابل توجه است و می تواند مد نظر قرار گیرد، تاکید کرد: شورای حقوق بشر، کمیته سوم، سازمان کنفرانس اسلامی، نهضت عدم تعهد از جمله مجموعه هایی است که تابه حال جهان اسلام به این نهضت از بعد طرح موضوع، از منظر به اصطلاح کشورهای درحال توسعه نگاه نکرده است.

1)-4) بررسی مفهوم و موضوع های مرتبط با حقوق ادیان

وی با بیان اینکه  بحث مفاهیم مرتبط با منع توهین به ادیان یا حقوق ادیان یا حقوق دینداران هم نکته ای است که خوب است به آن توجه کنیم، ،ادامه داد: درمقوله منع توهین به ادیان، بحث حقوق ادیان که یک موضوع بدیعی در حوزه حقوق بشر است نیاز به بررسی و تبادل نظر بیشتر دارد چون این مساله محل نزاع است و کشورهای اسلامی در این زمینه با علامت سوال بزرگی مواجه شده اند.

الف) منع تبعیض

وی در ادامه خواستار بحث و بررسی بیشتر در مورد مفاهیم وموضوعاتی مرتبط با موضوع منع توهین به ادیان شد و گفت: موضوعی همچون بحث منع تبعیض در قطعنامه هایی که در چارچوب توهین به ادیان از سال 1999 تابه حال به تصویب رسیده است منع اهانت به ادیان درقالب مربوط به مباحث تبعیض نژادی و بیگانه ستیزی دیده شده و آمده است.

وی با اشاره به اینکه  درقطعنامه های مصوب کمیته منع تبعیض درماده 15 می گوید، عقاید مبتنی بر تفوّق نژادی و نفرت منطبق بر رعایت آزادی عقیده و بیان است، گفت: منع نشر عقاید مبتنی بر تفوّق نژادی منطبق با آزادی عقیده و بیان است و این رویکرد را می شود درواقع با رویکرد منع مذهبی هم مورد استفاده قرار داد.

این استاد دانشگاه اذعان داشت: همواره موضوع تبعیض نژادی و اسلام ترسی و توهین به ادیان از مصادیق واحد و مشترکی است که با بحث تبعیض نژادی رابطه پیدا کرده است و از این جهت موضوع در دستور کار گزارشگر ویژه اشکال معاصر نژادپرستی قرار گرفته است و گزارشگر در این زمینه از کشورها می خواهد که اعلامیه از بین بردن تمامی اشکال نابردباری و تبعیض مبتنی بر مذهب را اجرا کنند.

این استاد حقوق گفت: به نظر من باید از سازوکارهای معاهداتی حقوق بشر و رویه های ویژه به شکل مؤثری در حوزه تبعیض نژادی در ارتباط با منع توهین به ادیان استفاده کنیم و توهین به ادیان را بعنوان تبعیض فاحش بین پیروان ادیان استفاده کنیم .

وی بیان داشت: در کشورهای غربی پیروان اسلام از رنگین پوستان و نژادهای متفاوتی با کشور میزبان هستند و ازاین جهت به عنوان مصداق برخوردهای نابردبارانه و نفرت آوری که با این مجموعه داشتند بعنوان مصداق تبعیض نژادی و بیگانه ستیزی و یا «اسلامفوریا» یا اسلام ترسی این ها شکل گرفته و مورد استفاده قرار گرفته است.

ب) آزادی مسئولانه بیان

این استاد دانشگاه گفت: موضوع آزادی مسئولانه بیان هم به صورت کلی با منع توهین به ادیان مورد توجه قرار گرفته است ، اما در قطعنامه با تفصیل به آن پرداخته نشده است که به عنوان مثال بند 10 و 26 قطعنامه توهین به ادیان در آخرین اجلاس کمیته سوم مجمع عمومی اشاره کرده که هرفردی حق دارد از آزادی بیان برخوردار باشد اما اِعمال این حق همراه با رعایت وظایف و مسئولیت هایی اعمال شود و ممکن است این حق براساس قانون محدود شود.

وی ادامه داد: موضوع محدودیت آزادی بیان به طور محدود در قطعنامه توهین به ادیان مورد توجه قرار گرفته اما باتوجه به مبانی محکمی که در میثاق دارد به از ظرفیت بیشتر این وضعیت جاری برخوردار است.

ج) تنوع فرهنگی

این محقق علوم انسانی با اشاره به اینکه  بحث تنوع فرهنگی هم خیلی مهم است که تابه حال در قطعنامه ها به صورت مشخص موضوعی مربوط به منع ادیان به آن ها اشاره ای نشده است، گفت: بند 25 سند جلسه اجلاس سران نهضت عدم تعهد در شرم الشیخ، می گوید تنوع دینی، فرهنگی و سنتی کشورها و لزوم احترام به ادیان و فرهنگ ها به عنوان یک ارزش محوری در روابط میان ملل بویژه در دنیایی که بطور روز افزونی جهانی شده است بتواند مورد توجه قرار بگیرد و در بند 30 مقرر شده که کشورها می خواهند در مقابله با اهانت به مذاهب تلاش کنند و اقدامات جدی صورت دهند و در بخش دیگری از احترام به تنوع ادیان و عقاید و فرهنگ ها و پیامبران و نهادها و شخصیت های مذهبی صحبت می کند.

وی با اشاره به اینکه استفاده از بحث تنوع فرهنگی دو منظوره است، گفت: این بحث، ایده جهان شمولی را که الآن مورد تأکید کشورهای غربی است مورد چالش قرار می دهد و بستر و زمینه مناسبی را فراهم می کند تا برای حقوق دین داران و منع توهین به ادیان از آن استفاده کنیم.

این کارشناس امور خارجه گفت: به لحاظ اهمیت موضوع ما اجلاسی هم در سطح وزرا در تهران داشتیم و اجلاس تهران دارای مصوبات خوبی بود که در اجلاس تهران تصمیم گرفته شد مرکز تنوع فرهنگی و حقوق بشر در ایران تأسیس شود.

وی گفت: این مرکز در تهران در وزارت امور خارجه تأسیس شده است و به نوعی تقویت می شود که جایگاه خودش را در نهضت عدم تعهد به عنوان یک کانون برای نشر تنوع فرهنگی و زمینه سازی برای تبادل نظر بین کشورهای عضو نهضت فراهم کند.

این استاد دانشگاه گفت: آزادی مذهب و عقیده، بحث دیگری است که ظرفیت لازم ر ا دارد تا در رابطه با منع توهین به ادیان از آن استفاده شود، اگرچه قطعنامه هایی که در این زمینه به تصویب رسیده از جانب کشورهای غربی است و آن ها مراجعات (reference) خیلی عامی به مذهب و عقیده و مسلکی را شامل می شود اما به اصطلاح منع توهین به ادیان هم پرداخته است و در قطعنامه 11 که در اجلاس 14 حقوق بشر به تصویب رسیده است منابع نفرت پراکنی، تبعیض، نابردباری و خشونت که در قالب رفتارهای موهن کلیشه ای، ارائه تصویر منفی از افراد به دلیل تعلقات دینی آن ها را صورت می دهد را باید به نوعی محکوم کرد و محدودیت ها و حقوق و حرمت دین داران و معتقدین را مورد توجه قرار می دهد.

وی گفت: قطعنامه هایی که از جانب کشورهای غربی درخصوص آزادی مذهب و عقیده مطرح می شود علاوه بر اینکه این ظرفیت را دارد که ما در ارتباط با منع توهین به ادیان از آن ها استفاده کنیم، در ارتباط با خود کشورهای غربی هم نکاتی که آن ها آورده اند ،زمینه های تعاملی را فراهم می کند، زیرا کشورهای غربی برای تصویب اجماع قطعنامه های خودشان حاضرند انعطاف نشان دهند و خواهان رأی کشورهای اسلامی هستند و ما باید در اینجا آن مفاهیمی که در ارتباط با حقوق ادیان است را بیاوریم و ارجاعات و اشارات عامی که به مسلک ها، فرقه ها و مسائل مختلف دارند و بحث آزادی بیان دارند را تعدیل کنیم.

وی در پایان گفت: آنچه که گفته شد در قالب سازوکارها و ابزارهایی که می شود استفاده کرد و مفاهیمی که نسبتی با منع توهین به ادیان دارد، بود که باید این تنوع را ایجاد کنیم و از این مسیر خطی بیرون بیاید و از تمام ظرفیت های ممکن در ارتباط با بحث منع توهین به ادیان استفاده کنیم.

باید قابلیت بحث های حقوقی برای منع توهین به ادیان محک بخورد

دکتر ناصر قربان نیا، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید، دیگر کارشناس نشست تخصصی حقوق ادیان بود که با اشاره به آیه 107 سوره انعام، گفت: آیا یک راهکار حقوقی و راهبردی حقوقی در صحنه بین المللی برای پیشگیری از توهین به ادیان وجود دارد یا وجود ندارد؟

وی ادامه داد: اگر چنین راهکاری هست چطور می توانیم از آن استفاده بهینه کنیم؟اگر چنین راهکاری وجود ندارد می شود راهکاری ایجاد کرد یا نه؟ و چگونه می شود این راهکار را تعبیه کرد؟

وی با طرح چند سوال در دامنه بحث، بیان داشت: قضیه را باید در بین دولت ها پیگیری کرد یا بین ملت ها؟ مساله مسئله سیاسی است یا اخلاقی فرهنگی؟

دکتر قربان نیا با بیان این سوال که آیا تأکید بر نقش دولت ها برای پیشگیری از اهانت به مذاهب و ادیان راه درستی است؟ گفت: نمی توان تصور کرد که توهین به ادیان را خود دولت ها انجام می دهند، بلکه این توهین ها به عنوان یک حربه سیاسی استفاده می شود.

راهبرد جدی حقوقی در صحنه بین الملل وجود ندارد

وی با اشاره به اینکه  نظر من این است که کُمیت حقوق و سیاست برای پیشگیری از توهین به ادیان به غایت لنگ است و نه ابزار حقوق و نه سیاست به درستی برای پیشگیری کافی است، گفت: اعتماد بیش از اندازه به ابزار حقوق و ابزار سیاست برای پیشگیری از توهین به ادیان و مذاهب ره به جایی نمی برد.

عضو هیئت علمی دانشگاه مفید، با اشاره به اینکه  راهبرد جدی حقوقی در صحنه بین الملل وجود ندارد و سندهای بین المللی مطرح شده قابل احترام است اما هیچکدام هدف را تأمین نمی کند، ادامه داد: این ها ابزارهای سیاسی هستند و حقوقی و الزام آور نیستند و سندهای شورای حقوق بشر،کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد الزام حقوقی ایجاد می کند و نه کارهایی که سازمان کنفرانس اسلامی انجام می دهد.

این استاد دانشگاه مفید گفت: این قطعنامه ها ی نقش اخلاقی دارند که البته مهم است اما به شرطی که بتواند آن ضامن اجرای سازمان نیافته به نام «پابلیکوپنین» را با خود داشته باشد یعنی فشار افکار عمومی را تولید کند و خلق کند.

کمیته سوم سازمان ملل کارایی لازم را ندارد

وی در معرفی کمیته سوم مجمع عمومی ، گفت: مجمع عمومی سازمان ملل متحد که یک رکن اصلی سازمان ملل متحد است کمیته هایی در دل خود دارد، مجمع عمومی، رکن عمومی است که همه دولت های عضو سازمان عضو مجمع عمومی هستند و کمیته های فرعی دارند، دو کمیته مربوط به حقوق است که کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد بطور خاص به مباحث حقوق بشر می پردازد. بنابراین گاهی گفته می شود کمیته حقوق بشر مجمع عمومی سازمان ملل متحد که این متفاوت است از آن کمیته حقوق بشر Human Rights Committee که جزء Human Rights Treaty Bodies هایی است که بموجب میثاق های بین المللی و حقوق سیاسی شکل گرفته است.

وی بیان داشت: کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد آن وقتی قدرت داشت که شورای حقوق بشر نداش اما امروز این کمیته سوم دیگر کارآیی ندارد و اهمیتی ندارد.

نقش افکار عمومی در الزامی شدن قواعد حقوق بین الملل

این استاد حقوق با اشاره به اینکه حقوق بین الملل دارای ضمانت اجرای ضعیفی است که یکی از ضمانت های اجرایی مهمش افکار عمومی است و صدور قطعنامه بدون پشتیبانی افکار عمومی ضعیف است، گفت: بعد از قضیه کاریکاتورها در دانمارک خانم مرکل صدر اعظم آلمان بقه آن کاریکاتوریست جایزه می دهد، می شود به خانم مرکل بگویید که قطعنامه وجود دارد؟ اگرهم بگوئیدکنوانسیون هم وجود دارد می گوید من که عضوش نیستم و تعهدی نسبت به آن ندارم.

این استاد دانشگاه بیان داشت: قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل متحد دارای به جز قطعنامه برپایی اتحادیه برای صلح ارزش الزامی ندارد.

حقوق ادیان؛ حقوق فرد گرایانه یا حقوق جمعی

وی با اشاره به اینکه مساله ذاتاً سیاسی نیست، گفت: اگر این مطالب سیاسی شد، طرف دیگر سوء استفاده سیاسی می کند و در اوضاع آشفته بین المللی که قدرت حرف اول را می زند ما چندان بردی نخواهیم داشت.

این استاد دانشگاه گفت: لازم نیست مقوله توهین به ادیان را در حوزه حقوق بشر ببریم و حتی مشکل نظری پیدا کنیم؛ در تمام بحث ها و مخالفت هایی که دولت ها و کشورهای غربی مطرح می کنند، می گویند که اصلاً حقوق ادیان که معنا ندارد. بله، نظام بین المللی حقوق بشر امروز نظام اندیویدوالیستیک ( individualistic) فردگرایانه است.

وی گفت: حقوق جمعی جزء قابل توجه حقوق است اما شکل نگرفته است و امروز کنوانسیون لازم الاجرایی نداریم.

آیا آزادی بیان مطلق است؟

این استاد حقوق دانشگاه مفید بیان داشت: گاهی از روی نادانی می گویند آزادی بیان مطلق است؟ که این گونه نیست بلکه آزادی بیان در نظام حقوق بشر شناخته شده است و به هیچ وجه اطلاق ندارد اما گاهی که مقوله سیاسی می شود این حرف را ممکن است بگویند.

قربان نیا با بیان اینکه سماجت ما و نظام بین الملل در حوزه اسلامی که این مقوله در حقوق بشر پیگیری شود، بی وجه است، کفت: مادامی که ادبیات لازم را تولید نکردیم این بحث فایده ای ندارد.

وی با اشاره به اینکه در دنیای غرب بین دانشمندان فلسفه و سایر رشته ها ارتباط برقرار است، گفت: اگر حادثه ای مثل 11 سپتامبر بخواهد اتفاق بیفتد، هانتینگتونی جنگ تمدن ها را پیش بینی کرده است و فوکویامایی وجود دارد که پایان تاریخ را پیش بینی کند و بعد بر اساس آن ها کار می شود.

وی با بیان اینکه هنوز در مرحله فلسفه حقوق بررسی نشده که حقوق ادیان جزءحقوق جمعی یا نه؟گفت: حقوق ادیان در دنیا در حد عدم جواز توهین به ادیان تقلیل یافته است در حالی که حقوق ادیان بحث گسترده تری است.

این استاد دانشگاه گفت: ماده 20 میثاق می گوید هرگونه تبلیغ برای جنگ به موجب قانون ممنوع است. هرگونه دعوت یا ترغیب به تنفر ملی، نژادی یا مذهبی که محرک تبعیض یا مخاصمه یا اِعمال زور باشد ممنوع است.

وی گفت: میثاق منع مطلق نکرده است بلکه هرگونه ترغیب به تنفر ملی، نژادی یا مذهبی که، یکی از این سه کار را بکند: محرک تبعیض باشد، محرک مخاصمه باشد یا محرک اِعمال زور باشد.

این محقق علم حقوق گفت: این ماده حق دینداران را نگاه کرده است یعنی به ماهیت فردگرایانه نظر داشته است و ترغیب به تنفر مذهبی را موجب تبعیض نژادی می داند، یعنی ایجاد تنفر علیه اسلام موجب می شود حق مسلمان ها نفی شود.

این استاد دانشگاه  با بیان اینکه  قاعده امری یعنی هیچ دولتی و شخصی نمی تواند در روابط بین الملل توسل به زور کند، گفت: اگر کسی توهین به دین کند، توهین به مذهب کند و منجر به تبعیض نژادی شود طبق ماده بیست ممنوع بوده و ممنوعیتش یک قانون امری است و آزادی بیان نمی تواند نفی قاعده امری کند. 

این استاد دانشگاه بیان داشت: ماده 20 دولت ها را ملزم می کند که هرگاه آزادی بیان شخصی موجب تنفر مذهبی شود جلوی او را بگیرند.

وی با اشاره به اینکه نتیجه اسلام هراسی نقض حقوق مسلمانان در دنیا است، ادامه داد: این ماده را اگر دولتی اعتقاد داشته باشد می تواند در محدود کردن آزادی بیان به آن تمسک کند اما چون باوری وجود ندارد باید آن را در جای دیگری حل کنیم .

این استاد حقوق گفت: دولت ها وقتی به این باور نرسیده اند که ادیان حقوق ندارند و هنوز مرز میان توهین و نقد شفاف و روشن نشده است.

وی با طرح این سوال که اگر دولت ها مجازات نکردند تکلیف چیست؟ ادامه داد: دولت ها تعهد کردند و مسئولیت بین المللی دارند اما مسئولیت بین المللی را در کجا طرح دعوا کنیم؟ مساله صلاحیت چطور می شود؟

از فرهنگ و اخلاق در زمینه منع توهین به ادیان یاری بگیریم

این استاد دانشگاه گفت: وقتی کمیت حقوق و سیاست می لنگد باید از مهم ترین ابزار در این حوزه چه در داخل و چه در عرصه بین المللی استفاده کنیم و آن هم فرهنگ و اخلاق است .

این استاد علم حقوق گفت: مذاکره مثبت است اما مذاکره در سطح فرهیختگان، در سطح صاحبان ادیان، در سطح دین شناسان، در سطح فرهنگ شناسان، در سطح علمای اخلاق و در سطح کسانی که بتوانند یک وفاق بین الاذهان ایجاد کنند و شکل بدهند.

وی با تاثیرگذاری به سزای گفتگوی بین الادیان، گفت: نمونه اخیر دو ماه پیش بود که به همت سازمان کنفرانس اسلامی در بحث کرامت انسانی در ادیان برگزار شده بود و تأثیرش به وضوح مشخص بود.

این استاد دانشگاه با بیان این سوال که چرا تنها مذاکره بین دیپلمات های سیاسی مورد اعتنا قرار می گیرد؟ گفت: چرا دیپلمات های فرهنگی مذاکره نکند؟ چرا رایزن ها مذاکره نکنند؟ چرا واقعیت دین را این ها درست تبیین نکنند؟

اسلام و مذهب تشیع در جهان به درستی شناسانده نشده است

این محقق علوم اسلامی اذعان داشت: مشکل اساسی این است که دنیا ، اسلام را نشناخته است و ما متاسفانه کار فرهنگی نمی کنیم، کار اخلاقی نمی کنیم و طبیعی است که تعدادی آدم متصلّب مثل طالبان در دنیا، آینه اسلام معرفی می شوند.

وی ادامه داد: هنوز دین اسلام از دریچه نگاه شیعه به جهانیان معرفی نشده است و متاسفانه در بین اهل سنت هم اهل حدیث و وهابی ها، اسلام را معرفی می کنند و آینه اسلام می شوند.

این استاد دانشگاه گفت: توهین به ادیان بیشتر از سوی گروها صورت می گیرد که طالبان یکی از مصداق های بارز آن است البته برخی دولت ها همچون صهیونیست ها نقش ویژه ای در این میان دارند.

وی با اشاره به اینکه دین اسلام و مسیحیت به مراتب بیشتر ازدین یهود مورد توهین قرار می گیرد، گفت: اگر توهین به ادیان ریشه شناسی شود یکی از علت های آن اقدامات صهیونیست ها است.

این محقق علوم اسلامی با بیان اینکه  به دلیل آمن الرسول ما به ادیان اعتقاد داریم و  توهین به پیامبران(ص) را روا نمی داریم، گفت:  باید ادب دینی را در دنیا توسعه دهیم. /909/ 501/ح
ارسال نظرات