گزارشی از همایش حوزه علمیه؛ آینده نگری و آینده نگاری(1)؛
آنچه جان حوزه را زنده میکند تدریس حکمت عملی است
خبرگزاری رسا ـ استاد حوزه علمیه مشهد گفت: اگر حوزه ها با این حجم تکنولوژی و اطلاعات می خواهند اثرگذار باشند باید نگاهی جامع با افق دید بالا و با توجه به هویت، اهداف و مأموریت حوزه و کلان نگری به مفاهیمی چون دین و زندگی و نیازهای آینده بشر داشته باشند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، نخستین همایش «حوزه علمیه؛ آینده نگری و آینده نگاری» با حضور رییس فرهنگستان علوم ومعارف اسلامی، معاون پژوهش حوزه علمیه قم و رییس سازمان توسعه و ترویج فعالیت های قرانی کشور به همت مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام نور هشتم اردیبهشت ماه در دو نوبت صبح و عصر در محل این موسسه برگزار شد.
در نوبت صبح این همایش، مقالاتی با عنوان«حوزه عبودیت محور»، «نقش مطالعات آینده شناسانه در افق دید حوزویان» و «نقش مطالعات تمدن شناسانه در افق دید حوزویان» از سوی پژوهشگران حوزوی به شرح ذیل ارائه شد.
حجت الاسلام محمدحسن علی آبادی، مدرس حوزه علمیه مشهد و عضو هیئت علمی موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام ضمن تشریح مقاله خود با عنوان «حوزه عبودیت محور» اظهار داشت: هدف از بحث سؤالاتی است که از برون و درون حوزه وجود دارد و ضرورت پاسخگویی به این سؤالات در چهار محور خلاصه میشود.
عدم تبیین هویت و مأموریت برای مشتغلین در حوزه، یأس و سرخوردگی را به دنبال خواهد داشت
وی افزود: حوزه برای برنامه ریزی بلندمدت حتما باید چشمانداز داشته باشد تا بتواند برای آینده خود یک نقشه راه تدوین کند؛ زیرا تا زمانی که هویت و اهداف و ماموریت یک سازمان مشخص نباشد تدوین چشم انداز ممکن نیست و انتظارات و توقعات از حوزه تابعی از هویت و ماموریت حوزه است.
این استاد حوزه تصریح کرد: در مطالبه تحول با توجه به تعریف آن که رشد همه جانبه و متوازن و درون زا برای افزایش کیفیت در جهت رسیدن به اهداف است، بحث از حقیقت حوزه و اهداف آن ضروری به نظر می رسد. از سوی دیگر، عدم تبیین هویت و مأموریت برای مشتغلین در حوزه، یأس و سرخوردگی آن ها را به دنبال خواهد داشت بنابراین برای ایجاد نشاط علمی عملی در طلاب نیازمند ارائه چشم انداز بر اساس اهداف و مأموریت ها هستیم.
تا بین طلبه و هادیان الهی سنخیت حاصل نشود طلبه نمی تواند الگویی همه جانبه برای مردم باشد
وی تصریح کرد: حوزه علمیه نهادی است برای تربیت انسان هایی مهذب که اراده خداوند را جایگزین اراده خود نموده، قابلیت فهم عمیق دین الهی و برنامه زندگی بشر را داشته باشند و با علم و عمل خویش، انسان ها را به حقیقت و واقعیت رهنمون شوند. برخی از صاحب نظران در اینکه هویت طلبه را همان هویت انبیا و ائمه اطهار(ع) دانسته اند راه صواب پیموده اند ولی مسوولیت او را صرفا ابلاغ پیام دین به جامعه دانسته و از این حقیقت که طلبه باید تحت تربیت انسانی کامل قرار گیرد تا خود را متخلق به سر و واقعیت ائمه اطهار(ع) گرداند غافل شده اند با اینکه تا بین طلبه و هادیان الهی سنخیت حاصل نشود و طلبه عرشی و الهی نشود نه می تواند درست پیام دین را بفهمد و نه می تواند درست پیام دین را به جامعه برساند و نه می تواند الگویی همه جانبه برای مردم باشد.
اثبات برتری برنامه دین و دفع شبهات به عنوان مهمترین کارکرد حوزه فقط از طریق اجتهاد ممکن است
حجت الاسلام علی آبادی اظهار داشت: اثبات برتری برنامه دین و دفع شبهات از سوی حوزه به عنوان مهمترین کارکرد، فقط از طریق اجتهاد ممکن است از این رو فعالیت های آموزشی ـ تحقیقی حوزه باید در مسیر اجتهاد بوده و مجتهد پرور باشد. همچنین اولویت تربیت و تهذیب بر آموزش و تحقیق هم باید مدنظر باشد چنانکه در روایات آمده است علم اثرگذار با تهذیب همراه است. دروس اخلاق باید طوری باشد که در تمام حالات طلبه را درگیر کند، طلبه ای که مراقبه ومحاسبه نداشته باشد اگر هر روز هم درس اخلاق شرکت کند اثری بر او نخواهد داشت.
برای اثرگذاری تبلیغ باید روی اصلاح عملکرد خود سرمایه گذاری کنیم
وی با اشاره به اینکه مهمترین فعالیت برون سازمانی حوزه، فعالیت تبلیغی و ساماندهی امور فرهنگی جامعه است که آیه نفر بر آن دلالت دارد خاطرنشان کرد: با توجه به آیه شریفه « ....الذین یبلغون رسالات الله ویخشونه..» تبلیغ و انذار موثر، خشیت لازم دارد برای اثرگذاری تبلیغ باید روی این مهم یعنی اصلاح عملکرد خود سرمایه گذاری کنیم.
این استاد حوزه با بیان اینکه تلاش برای تحقق پیام دین در جامعه که در سه محور فتوا دادن به شکل سنتی، قضاوت و ایجاد حکومت دینی رقم می خورد ادامه داد: فتوا دادن باید به شکل سنتی باشد ولی ارائه برنامه های دین در قالب سیستم های قابل اجرا و رقابت با دیگران برای ما ضروری است. قضاوت و ایجاد حکومت دینی و نظام اسلامی نیز از مهمترین فعالیت هاست.
وی گفت: با توجه به آنچه گفته شد تربیت دین شناسانی که خود مهذب باشند و با علم و عمل بتوانند افراد را به علم الهی هدایت کنند و برای زندگی فردی اجتماعی مردم و جامعه برنامه اجرایی دهند تا همه به هدف خلقت که لقاء الهی است برسند، از نکات قابل توجه در ترسیم چشم انداز حوزه محسوب می شود.
آنچه جان حوزه را زنده می کند تدریس حکمت عملی است
عضو هیئت علمی موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام تأکید کرد: آنچه جان حوزه را زنده می کند تدریس حکمت عملی است چراکه این سلوک شهودی و وجدانی است که انسان ها را به حقیقت می رساند. اگر حوزه ها با این حجم تکنولوژی و اطلاعات می خواهند اثرگذار باشند باید روی این موارد سرمایه گذازی بیشتر داشته و به جای نگاه های جزئی وپراکنده گذشته، نگاهی جامع با افق دید بالا و با توجه به هویت، اهداف و ماموریت حوزه و کلان نگری به مفاهیمی چون دین و زندگی و نیازهای آینده بشر داشته باشند.
رسالت حوزه؛ تربیت مجتهد یا مبلغ؟
در ادامه این نشست، حجت الاسلام محمدحسن وکیلی، عضو هیئت علمی موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام ضمن ارائه مقاله خود با عنوان «خط مشی حوزه در آینده؛ تربیت مجتهد یا مبلغ؟» تصریح کرد: سه نگاه کلی در میان تصمیم گیران و برنامه ریزان حوزه در مورد راهبردهای آموزشی حوزه وجود دارد؛ برخی معتقدند حوزه مرکز تربیت مجتهدین است، برخی دیگر آن را مرکز تربیت مبلغین می دانند و برخی دیگر آن را دو منظوره و در دو بعد تربیت مبلغ و مجتهد ترسیم می کنند. (مراد از مجتهد در این بحث اشخاص دارای احاطه عمومی نسبت به مجموعه دستورات اسست که تفکر خلاق و انتقادی و توان علمی کشف نظر دین در حوزه های مختلف را داشته باشد.)
وی افزود: منظور ازمبلغ نیز افرادی است که واسطه رساندن علوم تولید شده به سطح عمومی جامعه هستند. متاسفانه نظام حاکم بر حوزه های علمیه در شرایط فعلی که برنامه ریزی های کلان بر اساس آن انجام می شود بر اساس پیش فرض تربیت مبلغ است یعنی در نظام درسی فعلی اگر طلبه ای به شکل مجدانه تحصیل کند به صورت طبیعی وبدون داشتن استعدادهای خاص فقط می تواند پیام آور تولیدهایی که از سوی بزرگان انجام شده به فضای عمومی جامعه باشد.
هر یک از این سه ادله ومبانی دارند که اجمالا اشاره می کنیم؛ حجت الاسلام وکیلی ابراز داشت: گروهی که مجتهدپروری را رسالت اصلی حوزه می دانند معتقدند بر اساس آیه نفر وظیفه اصلی حوزه، تولید علم و تبلیغ است؛ تبلیغ اکنون ابزارهای زیادی دارد و لزومی ندارد حتما به صورت چهره به چهره انجام شود بلکه رسانه و سایر ابزارها می تواند در تبلیغ کارامد و مکفی باشد. مشکل فعلی ما مساله نداشتن تولیدکنندگان علم دینی است، یعنی کسانی که فضاهای خالی دین را از کتاب و سنت استنباط کنند. از سوی دیگر حتی اگر حوزه تمام توانش را هم صرف تربیت مجتهد کند باز هم به طور طبیعی معلوم نیست همه مجتهد واقعی تربیت شوند و بتوانند باری از دوش بردارند لذا حوزه باید تمام توان خود را در این عرصه به کار گیرد تا شاید در آینده به تعداد کافی افرادی را داشته باشیم که بتوانند جقیقت دین را به شکل صحیح و متناسب با فضای آینده معرفی کنند.
وی ادامه داد: دلیل دوم این گروه این است که دین دارای لایه های مختلفی است که برخی از آن ها بسیار ساده و آسانند خصوصا در جامعه امروز که رشد علمی در جوامع بالا رفته و آموزش های عمومی زیاد شده مردم خودشان از طریق رسانه از این لایه های عمومی بهره مند می شوند و برای آموزش کلیات اصول عقاید و احکام نیاز به یک شخصیت حوزوی نیست بلکه انتظاری که از حوزه می رود منتقل کردن لایه های تخصصی دین است که این مهم محتاج افراد متخصص در دین شناسی یعنی همان مجتهدان هستند که تسلط به محتوای دین دارند و جوانب مختلف آن را آشنا هستند. اگر حوزه ها امروز چنین افرادی را تربیت کنند در آینده حرفی برای گفتن خواهند داشت وگرنه در آینده نه چندان دور مسوولیتی که بر دوش حوزه است در جامعه کمرنگ شده و کاری که طلاب باید انجام دهند نسل های تحصیل کرده خود انجام داده و افراد حوزوی اشخاص غیرمفید می شوند. از سوی دیگر ورود افراد غیرمتخصص به این حوزه و پاسخگویی های غلط و ناصوابی که دارند گر به ضرر دین نباشد به سود آن نخواهد بود.
این استاد حوزه علمیه مشهد با اشاره به ادله گروهی که رسالت حوزه را تربیت مبلغ می دانند، تصریح کرد: از پایه های این نگاه در مدیریت، کمبود نیروی انسانی است که می گویند ما امکان تربیت مجتهد نداریم هر که می خواهد مجتهد بشود خودش شخصا اقدام کند. دیگر اینکه پس از انقلاب مطالبات از حوزه زیاد است و سبب می شود افراد به ثمردهی، خروج زودهنگام از حوزه و ورود سریع تر به عرصه های فرهنگی تبلیغی تشویق شوند که این امر، فرصت تحصیل تخصصی به طلاب نمی دهد.
ورود زودهنگام طلاب به عرصه تبلیغ به رفع نیازهای جامعه منجر نمی شود
وی در پاسخ به ادله این گروه اظهار داشت: این دلایل قابل قبول نیست چرا که در آینده مبلغین غیرمجتهد نیازهای جامعه را رفع نخواهند کرد اگر ما فکر کنیم که با این خروج زودهنگام به داد جامعه رسیده ایم عملا اینگونه نیست و به رفع نیازهای جامعه منجر نمی شود. افزون براینکه دوره خدمت افراد مبلغ بسیار محدود است و اگر در حوزه بمانند و مجتهد شوند در آینده چندبرابر خدمت خواهند کرد.
حجت الاسلام وکیلی بیان داشت: سومین گروه، تربیت توأمان مبلغ و مجتهد را رسالت حوزه می دانند؛ اینکه حوزه باید لااقل دو مسیر جداگانه را ترسیم کند یعنی مدارس متمرکز بر تربیت مجتهد و مدارس متمرکز بر تربیت مبلغ و مجتهد با دو نظام آموزشی و ورودی ها وخروجی های مختلف که این نگاه گرچه نگاه موفقی است اما برنامه ریزان حوزه اگر می خواهند در آینده حوزه از انزوا خارج شود باید از هم اکنون برنامه ریزی کرده ومدارسی را متمرکز بر تربیت مجتهد قرار دهند.
حوزه سرمایه گذاری خود را در برنامه کلان بر تربیت مجتهد متمرکز کند
عضو هیئت علمی موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام ادامه داد: حوزه باید در دو عرصه کوتاه و بلندمدت برنامه ریزی کند؛ در کوتاه مدت، مدارسی ایجاد کند که در کنار مدارس فعلی نگاه تربیت مجتهد و پرورش افراد تولیدکننده علم داشته باشند و مدارسی با افرادی که به شکل عمومی درس بخوانند و تربیت مبلغ کنند. اما در برنامه بلندمدت باید حوزه سرمایه گذاری خود را بر تربیت مجتهد متمرکز کند و خروجی های حوزه حتما مجتهد باشند که طبعا محتاج راهکارهایی است که در این مقاله اجمالا توضیح داده شده است.
حجت الاسلام علیرضا مهدوی، از دیگر اعضای هیئت علمی موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام در ادامه این نشست تخصصی، به ارائه مقاله خود با عنوان «حوزه و مطالعات آینده شناسانه در افق دید حوزویان» پرداخت و با اشاره به نامه 62 نهج البلاغه اظهار داشت: کسی که غفلت بر او عارض شود و وضعیت را مورد بررسی مطلوب قرار ندهد همیشه مغلوب است.
وی با اشاره به هویت و رسالت حوزه و آینده شناسی در هویت حوزه گفت: برای خروج حوزویان از حالت انفعال و انزوا و کلیت حوزه به سمت اثرگذاری در جامعه و به دست گرفتن فضای فرهنگ عمومی طلاب باید دید آینده نگر داشته باشند. فارغ التحصیل حوزه متخصصی است که می تواند نظر خدا را در موضوعات مختلف استخراج کند. طلبه فارغ التحصیل حوزه باید بتواند برنامه عملیاتی بر اساس نگرش اسلام استخراج کرده و در مرحله بعد برتری این برنامه را بر سایر نظریات اثبات کند و سپس زمینه عملیاتی شدن برنامه دین و عبور از کلیات به جزئیات اجرایی آن را در زندگی فراهم کند.
این استاد حوزه با بیان اینکه بخش دیگر مقاله به هویت و رویکردهای آینده پژوهی با دو رویکرد عمده پیش بینی آینده و روندها و تحولات ممکن در آینده می پردازد یادآور شد: آینده پژوهان ابزارهایی دارند که می توانند بسیاری اتفاقات محتمل را در آینده پیش بینی کنند که این پیش بینی ها عمدتا بر تحلیل روندهای موجود استوار است. این مقاله همچنین با محوریت شکل بخشیدن به آینده به جای پذیرفتن آن و تسلیم در برابر به آینده نگاری و ضرورت آن اشاره دارد.
وی تأکید کرد: ترسیم چشمانداز صرف این نیست که یک مجموعه بنشینند و ترسیم کنند بلکه شکل بخشیدن به آینده وقتی موثر است که بر مبنای آینده نگری باشد.
حجت الاسلام مهدوی، تحلیل روندها (که عمده تمرکز آینده پژوهان بر آن است) و عبور از ظاهر و به دست آوردن لایه های زیرین روند ها، شناسایی فرصت ها و ظرفیت ها، آمادگی برای تحولات نامطلوب و مطالعات آینده پژوهانه (که باعث فعال ماندن ذهن فرد به آرمان ها و اهداف اصلی می شود) را از مزایای مطالعات آینده پژوهی برای فرد یا مجموعه دانست و در خصوص چرایی مطالعات آینده پژوهانه افزود: چون دین، برنامه زندگی است، وظیفه طلبه، تولید این برنامه و تغییر فرهنگ عمومی و مهندسی فرهنگی و شکل دادن به نحوه زندگی و گرایشات و تفکرات حاکم بر زندگی مردم است. از سوی دیگر در فضای دنیای امروز، حوزه در یک محیط رقابت تنگاتنگ قرار دارد چراکه گروه های مختلفی هستند که در زمینه شکل دادن به ارزش ها، افکار و گرایشات و سبک زندگی مردم فعالیت کرده و مدعی هستند حوزه تنها نهاد فرهنگ ساز در جامعه امروز نیست، گسترش مراکز مشاوره و افراد دانش آموخته غرب، دوره های موفقیت و مهارت های زندگی، آموزش عرفان های بدون شریعت و معنویت های نوپدید فضای رقابت را به خوبی برای ما ترسیم می کند.
این استاد حوزه علمیه خاطرنشان کرد: در فضای رقابت و مبارزه کسی پیروز است که آرایش و شرایط این صحنه را تعیین می کند و طرف مقابل همواره مجبور است خود را با شرایطی که او بر فضا حاکم می کند، وفق دهد. کسی که همواره ناچار باشد خود را با شرایط جدیدی وفق دهد و منفعل باشد به تدریج امکانات و نیروهایش رو به افول می رود اما کسی که فعال وارد صحنه می شود و از اکنون متناسب با فرصت ها وامکاناتش خود را برای فضای آینده آماده می کند پیروز میدان خواهد بود.
تنها ابزاری که می تواند ما را در شکل دادن به آینده کمک کند آینده پژوهی است
وی با تأکید براینکه تنها ابزاری که می تواند ما را در شکل دادن به آینده کمک کند آینده پژوهی است گفت: بنابراین اگر حوزه بخواهد در آینده به عنوان موثرترین مرکز در مهندسی فرهنگی جامعه اثرگذار باشد حتما طلاب باید به این دو رویکرد موجود در آینده شناسی مجهز شوند، علایم تغییر را تشخیص داده و آینده را ببینند و چشم انداز داشته و از اکنون برای انجام رسالت های خود در آینده برنامه داشته باشند.
حجت الاسلام مهدوی در پایان، برگزاری کارگاه های آموزشی، افزودن بخش آینده اندیشی به کتاب های منطق (تا علاوه بر چگونگی جلوگیری از خطا در تفکر، نحوه تفکر هم اموزش داده شود)، عادت دادن به عبور از ظاهر وقابع به تحلیل آن ها، توجه جدی به تاریخ تحلیلی و انتقادی در مجموعه دروس اصلی حوزه، تقویت گفتمان آینده پژوهی در حوزه با برگزاری جلسات و همایش ها با رویکرد آینده شناسی و تشویق طلاب به ترسیم چشم انداز های فردی و جمعی بر مبنای اصول علمی را در ایجاد دید آینده نگر در طلاب موثر دانست.
گسترش علم فقه در نظام عرضه و تقاضا صورت می گیرد
حجت الاسلام روح الله شفیعیان، استاد حوزه علمیه مشهد نیز ضمن ارائه مقاله خود با عنوان «مطالعات تمدن شناسانه، سیستم های دینی و فقه کارآمد» و بررسی فلسفه فقه، مسوولیت فقه در جامعه را پاسخگویی به سوالات چه باید بکنم مکلفین دانست و گفت: با توجه به این امر، گسترش علم فقه در نظام عرضه و تقاضا صورت می گیرد؛ شیخ طوسی در بغداد در اثر سوالات و تقاضای مردم تفقه کرده و مباحث فقهی را گسترش می دهد. فقهای ما کاملا مرتبط با مسائل اجتماعی، تفقه می کردند و با عینیت جامعه در ارتباط بودند. این طور نبوده که فتاوایشان ارتکازی باشد بلکه به جامعه رجوع کرده نیازها را بررسی و تفقه می کردند.
فقه کارآمد آن است که توازن نظام عرضه و تقاضا را حفظ کند
وی اظهار داشت: از ویژگی های فقه کارآمد این است که بتواند توازن این نظام عرضه و تقاضا را حفظ کرده و چه باید بکنم جامعه را پاسخ دهد. حال باید دید تشکیل حکومت دینی چه تاثیری بر این چه باید بکنم گذارده است؛ تا پیش از این افراد، سوال کننده بودند اما تشکیل حکومت دینی، تقاضای دیروز را که فتاوای خرد بود به ایجاد سیستم های دینی تبدیل کرده است. مانند اینکه برای نهادینه شدن فرهنگ حجاب یا بهداشت روانی چه باید کرد؟ تا دیروز می گفتیم اسراف حرام است امروز دولت می گوید اسراف حرام است یعنی مصرف بهینه، برای بهینه سازی مصرف چه کنیم؟ مشاهده می کنید که هم سوال و هم سوال کننده تغییر کرده است.
این استاد حوزه ادامه داد: یک سیستم یا شبکه در اصطلاح مجموعه ای از عناصر است که با هم مرتبط بوده و در برای تحقق یک هدف در تلاش هستند. جوهره سیستم، تعریف معادلات ارتباطی بین عناصر سیستم است مانند رابطه حجاب با گمرک. کسی که امروز می خواهد سیستم دینی طراحی کند باید تا گمرک و اقتصاد و.... را هم توجه کند چرا که بین اجزای یک سیستم، فرآیند و ارتباط وجود دارد یعنی سیستم هویت فعل و انفعالی داشته و از مبدا و مقصد مشخص برخوردار وهدفمند است نه سیستم های لخت و فاقد اثر روی یکدیگر.
حجت الاسلام شفیعیان تأکید کرد: هنگام پاسخ باید چندین سیستم مخل را مورد توجه قرار داد؛ در شهری مثل مشهد که به ازای هر 30 نفر یک مغازه وجود دارد با 16 میلیون بازدیدکننده (که معادل مغازه های پاریس است در حالی که انجا در سال 200 م بازدیدکننده دارد) بدان معناست که شهروندان مشهدی 15 برابر بیشتر در معرض "منو بخر" قرار دارند و این یعنی بالا بردن مصرف. بنابراین وقتی می خواهیم برای اسراف سیستم ارائه دهیم باید این را هم لحاظ کنیم.
وی گفت: وقتی سیستم ها در کنار هم قرار می گیرند تمدن را شکل می دهند؛ تمدن، زندگی جمعی در سیستم های به هم پیوسته است که شبکه معرفتی قانونی و فرهنگی واحدی را به وجود می آورد. جوهر تمدن، ساختارها و سیستم های به هم پیوسته آن است، در گذشته سیستم نظامی فقط یک فتوای خرد بود مثل اینکه جهاد ابتدایی واجب است یا نه امروز بسیار گسترده تر شده است.
برای تمدن سازی باید بر سیستم سازی و شبکه ساختن آن ها متمرکز شد
این استاد حوزه با بیان اینکه تمدن سازی، مدیریت فرایندهای بیرونی سیستم است اظهار داشت: برای تمدن سازی باید بر سیستم سازی و شبکه ساختن آن ها متمرکز شد، نمی گوییم تمدن سازی چیز خوبی است و ما باید تمدن اسلام را ایجاد کنیم بلکه می گوییم حوزه کارامد باید جواب این سوال چه باید بکنم را بدهد زیرا افراد سوالشان را رها نمی کنند اگر ما جواب ندهیم از کس دیگری جواب می گیرند. بنابراین اگر در برنامه توسعه "چه باید بکنم" را حوزه پاسخ ندهد از جای دیگر می گیرند که اغلب هم پاسخ های ناصحیح خواهد بود.
وی یادآور شد: اگر سیستم و تمدن سازی نکنیم یعنی ببن نظام عرضه وتقاضا توزان برقرار نکرده و چه باید بکنم جامعه را پاسخ نداده ایم. حوزه اگر چه باید بکنم جامعه را پاسخ ندهد منزوی خواهد شد. امام خمینی(ره) فرمود اگر انقلاب نمی شد تبدیل به کلیساهای قرون وسطی می شد یعنی همانطور که جامعه غرب یک باره به کلیسا گفت ما دیگر محصولات شما را نمی خواهیم چون با نیاز ما همخوانی ندارد و در نتیجه کلیسا هر روز منزوی تر شد همان اتفاق برای حوزه ها هم رخ می داد.
رابطه مطالعات تمدن شناسانه با علم فقه، موضوع شناسانه است
حجت الاسلام شفیعیان با بیان اینکه رابطه مطالعات تمدن شناسانه با علم فقه، موضوع شناسانه است ادامه داد: امروز موضوع و سنخ موضوع تغییر کرده است لذا می بایست مباحث موضوع شناسانه حتما در حوزه پیگیری شود.
وی خاطرنشان کرد: پس از طراحی سیستم ها و تمدن باید به نحوه تعامل این تمدن با سایر تمدن ها نیز توجه کنیم، اینکه وقتی محصولات سایر تمدن ها وارد تمدن ما می شود چه تأثیراتی می گذارد. نخستین گام در اجرای سیستم های دینی این است که عموم مردم بپذیرند وبرای پذیرش مردمی باید ابتدا روی گروه های مرجع و سپس روی عموم و توده ها کار کنیم.
این استاد حوزه گفت: اکنون مباحث آینده شناسانه شاید تنها در میان خواص دنبال شود اما در آینده در سطوح مدیریتی هم پیگیری خواهد شد.
اگر کدهایی که رهبری در خصوص حوزه می دهند دنبال نشود انزوای حوزه حتمی است
وی با اشاره به توصیه ها و هشدارهای رهبری در خصوص حوزه های علمیه یاداور شد: اگر کدهایی که رهبر معظم انقلاب در خصوص حوزه می دهند از سال 1369تاکنون دنبال نشود، "چه باید بکنم"جامعه از سوی حوزه بی پاسخ مانده و این بحران کنونی که شخصیت حقوقی حوزه به طور جدی دچار بحران هویت شده و در سیستم های مدیریتی، اقتصادی و فرهنگی جامعه حوزه نقش تعریف شده ندارد تشدید خواهد شد. ضمن اینکه این نقش، نقشی نیست که دیگران تصویب کنند بلکه خود حوزه با ارائه محصولاتی که به درد جامعه بخورد باید این نقش را پر رنگ کند.
در ادامه این نشست تخصصی میزگرد تخصصی با حضور حجت الاسلام سیدمهدی میرباقری، رییس فرهنگستان علوم اسلامی و مهندس عقیل ملکی فر، رییس اندیشکده آصف برگزار شد که در بخش دوم خواهد آمد./930/ز502/س
ارسال نظرات