تنگنای اسارت با شکوه انتظار سپری میشد
حجتالاسلام حسن نوروزی، نماینده مردم شهرستان رباط کریم در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا به رموز موفقیت انقلاب اسلامی پرداخت و بیان کرد: اصل اسلامگرایی، مذهب خونین تشیع و رهبری داهیانه امام خمینی(ره) در کنار وحدت اکثر مردم و مقابله با دستگاه فساد و طاغوت بود که باعث شد این انقلاب در طول 32 سال تداوم داشته باشد.
روحانیت پیش از انقلاب و اکنون
عضو فراکسیون انقلاب اسلامی، به نقش روحانیت در پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد و اظهار داشت: این روحانیت بود که پیام امام خمینی(ره) را از نجف به قم و مشهد، حوزههای علمیه سراسر کشور و به مردم ایران میرساند و مساله ولایت فقیه را تحت عناوین مختلف برای مردم تدریس و تبیین میکردند.
نماینده مردم رباط کریم در مجلس شورای اسلامی افزود: وقتی مراجع و طلاب در راهپیماییها حضور فعال داشتند و در صفوف مقدم قرار گرفتند مردم به این حرکت و انقلاب اطمینان پیدا کردند و روحانیت اعتماد سازی بین نظام و مردم را به بهترین شکل انجام داد.
وی همچنین نقش روحانیت در دفاع مقدس و پیشبرد جنگ را انکار ناپذیر دانست و ابراز کرد: انقلابی که هنوز اوایل عمر خود را سپری میکرد و از یک سو با منافقان و از سوی دیگر در جنگی نابرابر با عراق که تقریبا همه دنیا از آنها حمایت میکردند قرار داشت، در این شرایط این روحانیت بود که پشت سر امام(ره) ایستاد و اقتدار نظام و رهبری را حفظ کرد.
حجتالاسلام نوروزی خاطر نشان کرد: در شرایط فعلی هم با وجود اینکه جنگ تمام شده ولی دشمن به شیوهای دیگر و با جنگ نرم و فرهنگی وارد میدان شده و از لحاظ اعتقادی جوانان ما را مورد هجمه قرار میدهد باز این روحانیت بیدار است که در صدد مقابله با توطئههای دشمن بر آمده است.
وی در ادامه به نقش روحانیت در اسارت و تفاوت آنها با دیگر اسرا پرداخت و افزود: من اولین روحانی بودم که در چهاردهم مهرماه 1359 به اسارت رژیم بعث در آمدم، بعد از اینکه وارد اردوگاه شدم با دو سه هزار اسیر مواجه شدم، احساس کردم آنها نیاز به راهبری و راهنمایی دارند تا در این مسیر بسیار دشوار ثابت قدم باشند و با چند روحانی دیگر که بعدها به اردوگاه آمدند از صلیب سرخ بینالملل درخواست کتابهای عربی و قرآن و نهجالبلاغه کردیم و به تدریس پرداختیم.
نماینده مردم رباط کریم در مجلس افزود: بعد از اینکه به اردوگاه موصل آمدم شرایط فرق میکرد، حدود ده ـ پانزده نفر روحانی در آنجا بودند، گروهی را تشکیل دادیم و به هدایت و تقویت روحیه اسرا پرداختیم، احساس این بود که وجود یک طلبه در میان اسرا، موجب حفظ وحدت و همدلی در اردوگاه است.
اسارت و تبلیغ
عضو فراکسیون انقلاب اسلامی، با اشاره به اینکه روحانیت حتی در اسارت هم از وظیفه تبلیغی خود دست بر نداشت، به بیان این فعالیتها پرداخت و گفت: تبلیغ در اسارت تحت لوای قرآن و نهجالبلاغه بود، ما در اردوگاه رمادی در سال 1359 پانزده تا بیست نفر داشتیم که قرآن را تقریبا بدون غلط میخواندند اما در طول ده سال تلاش روحانیت بیش از سیصد نفر قاری قرآن تربیت شدند که ترجمه آیات را نیز درک میکردند و عدهای هم حافظ قرآن و نهجالبلاغه شدند که قدرت تدریس هم داشتند.
حجتالاسلام نوروزی خاطر نشان کرد: اسارت نقطهای برای طلاب و روحانیان بود که با الهام از مکتب اسلام و روشنی بخشی مذهب تشیع به تغییر افکار و تعلیم علوم اسلامی برای اسرا بپردازند و در این راه افراد زیادی را در منصبهای گوناگون تحویل جامعه دهند.
وی اولویت دوران اسارت را بر حفظ روحیه امید و انتظار دانست و تصریح کرد: اوائل، بحث شهادت و ایثار مطرح بود، اما با گذر زمان شعار روحانیان به ویژه مرحوم ابوترابی و صالح آبادی بر تقویت روحیه امید، انتظار و توجه به اهل بیت(ع) گسترش یافت.
نماینده مردم رباط کریم در مجلس، نقش مرحوم ابوترابی را در حفظ روحیه اسرا و مدیریت طلاب در خور توجه خواند و ابراز کرد: مرحوم ابوترابی بر موعظهها و تدریس روحانیان برای اسرا نظارت میکرد، وی مسائل دینی و فرهنگی و بحث امید بخشی که از جانب روحانیان به اسرا انتقال داده میشد را مدیریت و سازماندهی میکرد.
ماجرای اسارت ...
وی در ادامه به تبیین شیوه اسارت خود پرداخت و افزود: در اواخر سال 1358 از طرف سازمان تبلیغات برای ده روز به قصر شیرین اعزام شدم که با پایان این مدت، آیتالله نمازی از بنده خواستند مدت بیشتری بمانم و بعد از چند ماه به دادستانی قصر شیرین منصوب شدم، با شروع جنگ و باتوجه به اینکه فرمانده سپاه قصر شیرین ضربه مغزی شده بود و از طرفی با خیانت بنی صدر دشمن به خاک ما راه پیدا کرده بود، بنده لباس رزم به تن کردم و فرماندهی سپاه را به عهده گرفتم. در روز چهارم مهرماه که تانکهای عراقی با پرچم ایران وارد قصر شیرین شدند به اسارت دشمن در آمدم.
حجتالاسلام نوروزی، در پایان به بیان خاطرهای از دوران اسارت پرداخت: در اوایل اسارت که هنوز مرحوم ابوترابی اسیر نشده بود دو نفر از اسرا از اردوگاه فرار کردند برای همین بنده را به عنوان تنها روحانی اردوگاه به سه جرم؛ نماینده امام، مفسر سیاسی در پادگان و رهبر عملیات فرار از سقف آویزان کردندو تحت شکنجههای سنگین و اذیت و آزار با کابل قرار دادند.
امام به اردوگاه آمد
خاطره شیرین من در اردوگاه رمادی اتفاق افتاد، در این اردوگاه تعدادی طلبه حضور داشتند اما بنده چون کفایه خوان بودم به عنوان روحانی بزرگ آنجا شناخته میشدم و اسرا سوالات شرعی و اعتقادی خود را از من میپرسیدند . بنده هرچه را میدانستم جواب میدادم و برخی را که نمیدانستم میگفتم نمیدانم و برخی را که شک داشتم میگفتم «انشاءالله» که اینچنین است، یک شب در خواب دیدم که امام خمینی(ره) به اردوگاه آمده و از ایشان سوال کردم، اسرا از من سوالات شرعی خود را میپرسند، اگر اشتباه جواب دادم شما من را میبخشید، امام(ره) فرمود؛ مگر من کی هستم که شما را ببخشم. گفتم؛ آقا من طلبه و مقلد و مرید شما هستم و این اسرا هم مقلد شما هستند، سوالات خود را از من میپرسند، اگر در بیان احکام اشتباه کردم جهنمی نمیشوم، اگر جهنمی میشوم دیگر احکام نگویم و گرنه به من یاد دهید چگونه احکام بگویم، امام(ره) فرمودند؛ حالا فهمیدی که چطور سوال کنی و تا خواستند جوابم را بدهند یکی از بچهها گفت؛ بلند شو اذان است نمازت را بخوان، گفتم بابا، ولم کن، گفت؛ مگر خود شما نمیگویید که در اسلام، بر نماز اول وقت تاکید شده است، گفتم؛ بابا من امام(ره) را در خواب دیدم، و دوباره اندکی خوابیدم تا شاید ادامه خواب را ببینم اما میسر نشد./927/ت301/ع