رحیم پور ازغدی:
مبنای اخلاق در غرب، اخلاق لذتگرا است
خبرگزاری رسا ـ رحیم پور ازغدی با اشاره مبانی علوم انسانی در غرب گفت: مبنای اخلاق در غرب، اخلاق لذتگرا است و ما باید این گزاره های کذب و دروغ را به خود غرب پس دهیم.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حسین رحیم پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در نشست «نقش علوم انسانی در آینده انقلاب اسلامی» که صبح امروز در تالار اجتماعات دانشگاه علوم اسلامی رضوی برگزار شد، گفت: غرب هر چه از طریق معرفت حسی به دست نیامده باشد و هر گزاره ای که در مورد انسان حسی و تجربی نباشد را علمی نمی داند. اگر کسی شهود و عرفان را منکر شود، مشاهدات باطنی را قبول نمی کند، هر نوع گزاره شهودی را خارج علوم انسانی می داند.
وی اذعان داشت: اگر نبوت و وحی را منشأ معرفت معتبر بدانیم، نوع معرفت شناسی ما با غرب تفاوت پیدا می کند، زیرا آن ها انسان شناسی تجربی را گزاره های علوم انسانی می دانند. غرب معرفت شناسی عقل گرایی محض را قبول دارد و صرفا انسان را در ساحت فردی و جمعی داوری می کند، طبیعتا این نوع توصیف در حوزه های مختلف انسان را از حریم علوم انسانی خارج می کند.
رحیم پور خاطرنشان کرد: اگر معرفت شناسی که در پشت علوم اجتماعی باشد، حتما علوم انسانی با دیگران فرق میکند. اسلام ذکر همه معرفتها در حدود خاصی معتبر میداند و هر گزاره ای که برهانی و عقلی باشد و یا تجربی باشد، به همان اندازه ای که برهان و تجربه معتبر است آن گزاره علمی است حتی اگر نظریه پرداز آن گزاره مسلمان نباشد، زیرا نگاه بدین صورت است که آن گزاره تا چه مقدار با معیار های معرفت شناسی اسلامی سازگاری دارد.
وی با بیان این که اگر یک گزاره عقلی یا تجربی در خصوص یک رابطه، علّی بحث شود، این گزاره اسلامی هم می باشد، عنوان داشت: این امر در حوزه پزشکی نیز این چنین است، علم اگر علم به واقع است، در نتیجه اسلامی است چون ما واقعیت را الهی و اسلامی می دانیم، منتهی اتفاقی که در عرصه علم می افتد این است که گزاره هایی پیش می آید که نه عقل پشت سر آن است و نه تجربه و ادعاها متفاوت و متضاد است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با ذکر این که اگر گزاره ها همه برهانی، عقلی و تجربی محض است، نباید دعوای علوم انسانی میان گروه های مختلف وجود داشته باشد، تصریح کرد: اسلام مشترکات، تفاوت ها و تضاهای زیادی با گروه های مدعی علوم انسانی دارد؛ البته گزاره های غیر عقلی، برهانی و تجربی در میان علوم انسانی بسیار زیاد است، لذا در اینجا است اسلامی بودن و نبودن معنا پیدا می کند، بنابراین باید دید و بررسی کرد که این علوم از طریق چه معرفتی وارد علوم انسانی شده اند.
وی علوم انسانی غربی را یک علم غیر ثابت برشمرد و اظهار داشت: باید برای همگان تبیین شود که علم غرب علم نیست و گزاره های علمی از نظر آن ها متفاوت است و آن ها و همه چیزهایی را که در این راه کسب کرده اند، بیشتر جنبه ادعایی دارد و آن را تعریف خود علم می گویند؛ در غرب عرصه علوم انسانی به گونه ای است که هر فردی هرچیزی به آن دست پیدا کرده، نقل کرده است، و لازم هم نبوده پاسخگو باشد.
این استاد حوزه و دانشگاه با نتیجه گیری این که نوع انسان شناسی، نوع معرفت شناسی را شکل می دهد و باید تعریف و روش های آن روشن و تبیین شود، افزود: هنگامی معرفت شناسی و تعریف علم محدود شود، هستی شناسی الهی و دینی نخواهد بود، بنابراین محصولش هستی شناسی ماتریالیستی است.
وی متذکر شد: غرب در قرن بیستم اندیشه های پوچ خود را به اسم علوم انسانی به جهت تسلطی که بر جهان داشت، انتشار داد و به مسلمانان خطاب کردند که می خواهید در تعلیم و تربیت، امور اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ...، علمی بحث کنید یا دینی؟ آن ها با این نگرش و تحمیل سعی کردند که علم و دین را دو شاخه جدا از هم تعریف کنند در حالی که این خلاف نظریه اسلام است.
رحیم پور با بیان این که نوع معرفت شناسی در اخلاق تأثیر گذار است، تصریح کرد: نمی توان با معرفت شناسی حسی و تجربی ملطقا برای اخلاق یا حقوق استدلال کرد، زیرا کسی در حوزه معرفت شناسی شکاک است نمی تواند برابر اخلاق و حقوق دخالت کند.
وی اظهار داشت: کسی که می گوید حقوق، اسلامی دارد یا خیر، اصلا با مبانی علوم انسانی مشکل دارد و این مسأله امری ساده و قابل فهم است و نفهمیدن این امر بسیار مشکل تر از فهمیدن آن می باشد.
وی ادامه داد: غرب پیرامون علوم انسانی با امور غیر اسلامی مکتب سازی، ولی ما باید از طریق اسلامی، مکتب سازی کنیم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به این که امروز متأسفانه کل معرفت علمی محدود به غرب شده است، تصریح کرد: برخورد غرب با علوم انسانی کاملا برخورد دوگانه است، علوم انسانی در کشور باید علمی و منطقی شود، زیرا آن چه که در کشور می باشد نه علمی است و نه منطقی؛ یک مسلمان اصلا نمی تواند با گزاره غیر عقلی برخورد یا مقابله کند و ما نمی توانیم گزاره هایی که دارای برهان می باشند را رد کنیم.
وی افزود: اگر حس، تنها را شناخت جهان است و عقل و وحی جدای از حس ارزش انسان شناختی و جهان شناختی ندارند، نتیجه آن این می شود که دو نوع علوم انسانی به وجود می آید؛ همانند تفاوت در فهرست حقوق بشر، که به جهت نوع تفاوت در علوم انسانی است.
این استاد دانشگاه بای بیان این که امروز ما باید برخورد علمی با علوم انسانی داشته اشیم، ابراز داشت: این امر مستلزم آن است که ما عقل را جزو منابع دینی بدانیم، البته هیچ دینی همچین دیدگاهی ندارد و عقل را حجت شرعی نمی داند، بنابراین در دیدگاهی که گفته می شود عقل و نقل حجت نیست نمی توان داوری کرد زیرا حجتی وجود ندارد.
وی در بخش دیگری از سخنانش در خصوص فلسفه قدرت و مشروعیت در علوم سیاسی گفت: تعریف علم سیاست در غرب، رسیدن به قدرت است و اسلام این تعریف را از سیاست، علم، عدالت و ظلم نمی پذیرد.
رحیم پور خاطرنشان کرد: پدر فلسفه سیاسی مدرن در غرب می گوید «حاکمان به هر قیمت اخلاقی که می توانید به قدرت برسید، برسید، گاهی با دروغ گاهی با راست، هر گز مهم نیست که به چه طریق به قدرت می رسید؛ هرجا مصلحت می دانید بی رحمانه از زور استفاده کنید، ولی اگر بتوانید بدون جنگ به قدرت برسید هزینه کمتری پرداخت می کنید. باید مردم را به نوعی قانع کنیید تا آن ها را بتوانید راحت تر اداره کنید؛ حاکم باید اخلاق را از سیاست جدا کند»، براثر همین دیدگاه است که امروز همه دنیا اینگونه اداره می شود؛ این ها علم نیست و غربی ها هدف از زندگی را حیوانیت می دانند، لذا نمی توان آن ها را با هیچ نوع استدلال اثبات نمی شود.
وی ادامه داد: مبنای اخلاق در غرب، اخلاق لذتگرا است و ما باید این گزاره های کذب و دروغ را به خود غرب پس دهیم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در پایان به طلاب توصیه کرد: طلبه نباید مدرک گرا باشد، زیرا افرادی که امروز به جایی رسیده اند و به دنبال حقیقت بوده اند، اصلا به دنبال مدرک، پست و مقام نبوده اند؛ طلاب باید به صورت شبانه روزی کار کنند، زیرا وضعیت ما در جهان امروز به گونه ای است که ما را در دوره تمدن سازی اسلامی قرار داده است./968/پ201/س
ارسال نظرات