۰۹ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۵:۲۸
کد خبر: ۱۲۴۱۶۹
گزارش تفصیلی کتاب؛

باز خوانی عصمت امام در تاریخ تفکر امامیه

خبر گزاری رسا – کتاب عصمت امام در تاریخ تفکر امامیه تا آخر قرن پنجم که در صدد بررسی شبهه عصمت امام (ع) می باشد به قلم حجت الاسلام محمد حسین فاریاب و به همت انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)در470 صفحه به زیور طبع آراسته شد.
باز خوانی عصمت امام در تاریخ تفکر امامیه


به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، کتاب "عصمت امام در تاریخ تفکر امامیه تا آخر قرن پنجم" که در صدد بررسی شبهه عصمت امام (ع) می باشد به قلم حجت الاسلام  محمد حسین فاریاب  و توسط  انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در470 صفحه به زیور طبع آراسته شده است.

نویسنده این اثر با طرح مقدمه و  با پرداختن به مباحثی همچون تاریخچه پیدایش بحث عصمت و بازتاب آن در جامعه شیعی، مفهوم عصمت، تعریف عصمت و ویژگی های آن، بررسی قلمرو عصمت از گناهان پیش از تصدی و پس از تصدی منصب امامت، عصمت از گناه سهوی، عصمت امام از اشتباه در امور عادی، عصمت امام از اشتباه در تبیین دین و در نهایت برهان عصمت به بحث و بررسی پرداخته است.

مقدمه
 در مقدمه این کتاب می خوانیم: مسائل کلامی در مذاهب اسلامی از دیرباز با شبهات فراوانی مواجه بوده است که متکلمان را به پاسخ‌گویی به این شبهات وادار کرده است. گونه‌شناسی شبهات کلامی ـ به‌ویژه در مسائل مربوط به اصل امامت ـ نشان از این واقعیت دارد که شبهه‌افکنان در دوران معاصر به‌ جای شبهه در خود آموزه‌های کلامی، با مطالعاتی تاریخی به القای شبهات با رویکرد تاریخی روی آورده‌اند.

در این میان،‌ یکی از مسائلی که بسیار مورد توجه شبهه‌گران قرار گرفته است،‌ مسئلة‌ عصمت امام است. اینان چنین شبهه می‌کنند اینکه امروزه جامعه شیعی باورمند به آموزة عصمت امام است، قابل تردید نیست، اما سخن در آن است که آیا این آموزه در قرون نخستین و یا دوران حضور ائمه اطهار علیهم السلام نیز مورد باور اصحاب و یاران امامان شیعی علیهم السلام و پس از آن متکلمان سده‌های نخستین تشیع بوده است یا آنکه این آموزه عمری چندان نداشته و ساخته و پرداخته عالمان شیعی در سده‌های اخیر بوده است؟ روشن است که اگر ثابت شود این آموزه دارای پیشینه‌ای روشن نیست، اگر ثابت شود که اصحاب امامان علیهم السلام که همراه و همدم ایشان بوده‌اند، اعتقادی به این مسئله نداشته‌اند، آنگاه مجالی واسع برای خدشه در اصل این آموزه فراهم خواهد آمد.

در این میان،‌ برخی شبهه‌گران، هشام بن حکم را مبدع اندیشة‌ عصمت دانسته و برخی دیگر آن را دست‌پروده متکلمان مکتب بغداد در قرن پنجم دانسته‌اند. این کتاب با رویکردی تاریخی به این مسئله پاسخ داده است که نتایج آن به شرح زیر است:

1. تاریخچة پیدایش بحث عصمت و بازتاب آن در جامعة شیعی

قرآن کریم، سنت نبوی و سیرة صحابة پیامبر اکرم (ص) در سال‌های آغازین ظهور اسلام تا زمان وفات ایشان، همگی از این واقعیت پرده برمی‌دارند که مسئلة عصمت در آن زمان نیز مطرح بوده است، و مسلمانان، گفته‌های آن حضرت را واقعی و وحیانی و وی را از گناهان معصوم می‌دانستند؛ اگرچه شاید همة آنان در این باره اندیشه‌ای یکسان نداشتند.

جامعة شیعیِ پس از پیامبر اکرم(ص)، با توجه به روایات متعددی که از آن حضرت دربارة عصمت امامان پاک(ع)، به‌ویژه امیرالمؤمنین(ع) صادر شده بود، به‌طور غالب، عصمت امیر مؤمنان(ع) را پذیرفته بود. اگرچه در قلمرو عصمت وی، میان اصحابْ وفاقی وجود نداشت، دربارة عصمت امام علی(ع) از گناه و نیز از اشتباه در تبیین دین، در بدنة اصلی جامعة شیعی تردیدی نبود.

امامان پاک(ع)، نقش انکارناپذیری در ترویج اندیشة عصمت امام داشته‌اند، و نخستین برهان‌های عصمت امام در روایت‌های آنان انعکاس یافته است. پس از آن، شاهد حضور همان برهان‌ها در کلمات اصحابی همچون هشام‌بن‌حکم هستیم.

با اینکه در اعتقاد اصحاب به عصمت امام، از زمان امام علی(ع) تردیدی نیست، حق این است که هشام‌بن‌حکم را نخستین کسی بدانیم که مسئلة عصمت امام را به‌طور مستدل و علمی تئوریزه کرد و پای آن را به مجامع علمی عصر خود گشود.

اعتقاد به عصمت در عصر حضور امامان شیعه، در دورة امامان متأخر به کمال خود نزدیک می‌شود، تا اینکه فضای جامعة شیعی دربارة مسئلة عصمت چنان می‌شود که حسین‌بن‌سعید اهوازی، از شاگردان امام جواد، هادی و عسکری(ع)، علمای شیعه را در قبول آن متفق می‌داند.

پس از پایان دوران حضور امام(ع) و آغاز دوران غیبت حضرت مهدی(ع)، جامعة شیعی به‌طور عمده حضور دو جبهة فکری، با دو گرایش متفاوت را در خود احساس می‌کرد. جبهة نخست در اختیار محدثان امامیه، به‌ویژه محدثان مدرسه و حوزه قم و ری بود، و جبهه دوم در اختیار متکلمان امامیه، به‌ ویژه متکلمان مکتب بغداد.

اندیشه‌های محدثان از روایات اهل‌بیت‌(ع) ـ فارغ از بررسی‌های عقلانیِ آن‌ـ سرچشمه می‌گرفت. با وجود آن، جامعة حدیثی، از زمان غیبت امام(ع) تا قرن پنجم هجری را به‌حق باید معتقد به آموزة عصمت امام از گناه دانست، و این مدعا با مراجعه‌ای کوتاه به آثار محدثانی همچون برقی، صفار، کلینی، ابن‌بابویه، شیخ ‌صدوق، ابن‌قولویه و نعمانی ثابت می‌شود.

برای نمونه،مرحوم شیخ ‌صدوق با وجود اعتقاد به نظریة سهوالنبی(ع)، از باور خود به عصمت امامان از گناهْ دست نکشیده و در کتابی همچون الاعتقادات فی دین الامامیه آن را مطرح کرده ، که درحقیقت از دیدگاه وی چنین اعتقاداتی، اندیشة جامعة شیعی است. افزون بر آن، وجود روایت‌هایی دربارة عصمت امامانْ در آثار این بزرگان، دلیل دیگری بر اعتقاد آنان به عصمت امام از گناه است.

اندیشه‌های متکلمان بغداد، عمدتاً همراه با عقل‌گرایی و نقد احادیث بوده است. از‌این‌رو، شاهد بیشترین استدلال‌ها و برهان‌های عصمت امام ـ‌ اعم از عقلی و نقلی ـ در این حوزة فکری هستیم. روشن است که نباید انتظار داشت مسئلة عصمت، با همة جزئیات خود در عصر حضور امام(ع) منعکس شده باشد. از‌این‌رو، رشد و تکامل تبیین عصمت، در قرون بعد، به‌ویژه به‌ دست متکلمان مکتب بغداد رخ داد.


2. مفهوم عصمت

مفهوم عصمت در طول قرون اولیة شکل‌گیری جامعة شیعی به‌طور غالب بر عصمت از گناه اطلاق می‌شد. این نحوة اطلاق در سخنان امامان پاک(ع) و نیز کلمات اصحاب همسان بود. با وجود این نباید از روایاتی (اگرچه اندک) که ضمن آنها مفهوم عصمت دربارة خطا و اشتباه نیز به کار رفته است، غافل شد. چنین کاربردی اگرچه در کلمات صحابه و یاران امامان پاک(ع) حضور چندانی ندارد، به‌تدریج در کلمات برخی محدثان، همچون شیخ‌ صدوق(ع) و پس از وی متکلمانی همچون شیخ مفید و دیگران جایگاه خود را به دست آورد؛ تا آنجا که در پایان قرن پنجم هجری و پس از وفات مرحوم نوبختی، وقتی سخن از مفهوم عصمت به میان می‌آید، دیگر نمی‌توان آن را به عصمت از گناه منحصر کرد.


3. تعریف عصمت و ویژگی‌های آن
لغت‌شناسان نامی اسلام، هنگام بررسی معنای لغوی واژة «عصم» و «العصمة» چند مؤلفة معنایی برای آن بیان کرده‌اند؛ از جمله آنکه فعل «عصم» به معنای دفع، منع یا حفظ است. این فعل، متعدی است و مطاوعة آن افعالی همچون «اعتصم» و «استعصم» است. از‌این‌رو، در فرایند اجتناب و عصمت از گناه، خداوند عاصم است، و عبد معتصم به‌شمار می‌آید که با اختیار خود و استفاده از لطف خدا، خویشتن را از گناه می‌رهاند.

می‌توان چنین تعریفی را با همین ویژگی‌ها در کلمات امام صادق(ع) نیز یافت. پس از آن نیز متکلمان نامدار شیعه،با تعریف عصمت به لطف همین روش را در پیش گرفتند و بر الهی بودن آن تأکید کردند؛ به‌گونه‌ای‌که می‌توان مدعی شد همة متکلمانی که در حوزة پنج قرن نخست دربارة عصمت نظریه‌پ ردازی کرده و به تعریف عصمت پرداخته بودند، بر لطف بودن عصمت تأکید داشتند. از‌این‌رو، می‌توان تعریف عصمت به لطف را، تعریف رایج آن عصر دانست.

البته دربارة اینکه واژة عصمت، تنها برای اجتناب از گناهان به کار می‌رفت یا اینکه افزون بر آن، به ادای واجبات نیز اطلاق می‌شد، باید اذعان کرد که اختلافی نبود. برای نمونه، مرحوم شیخ مفید، عصمت را با توفیق مساوق و آن را هم دربارة اجتناب از گناهان و هم ادای واجبات قابل استفاده می‌دانست؛ درحالی‌که مرحوم سید مرتضی و شیخ طوسی(ع)، عصمت را با توفیق مساوق نمی‌دانستند و ضمن جداسازی آنها، عصمت را دربارة اجتناب از گناهان و توفیق را دربارة ادای واجبات به کار می‌بردند.

همچنین غالب متکلمان امامیه در پنج قرن نخست، بر اختیاری بودن عصمت تأکید کرده‌اند؛ بدین معنا که در فرایند اجتناب از گناهِ معصوم، افزون بر حضور لطف الهی، اختیار معصوم در استفاده از آن نیز امری مسلّم است. گفتنی است می‌توان زیباترین بیان را در این باره در کلمات شیخ مفید مشاهده کرد.

در این میان مرحوم سید مرتضی، افزون بر بیان دو ویژگی یادشده، سه ویژگی دیگر نیز به این ویژگی‌ها افزود که عبارت‌اند از: متکامل بودن عصمت؛ منحصر نبودن آن به انبیا و امامان؛ تشکیکی بودن آن.


4. قلمرو عصمت

با توجه به مباحث صورت‌گرفته در آثار اندیشمندان امامیه، سیر تطور نظریات آنان را در بحث قلمرو عصمت می‌توان با این عنوان‌ها بررسی کرد:


الف) عصمت از گناهانْ پیش از تصدی منصب امامت

تفکیک در مسئلة عصمت از گناهان، میان زمان پیش و پس از تصدی منصب امامت، در عصر امامان پاک(ع) به چشم نمی‌آید، و تأکید ایشان و یارانشان بر تثبیت اصل مسئلة عصمت، در این دوره بوده است. بر اساس منابع موجود، به نظر می‌رسد این مسئله تا زمان مرحوم شیخ ‌صدوق مطرح نبوده است، و در طول حیات فکری ایشان، به تبع بحث از گناهان صغیره و کبیره، تفکیک عصمت پیامبران مطرح و به عصمت امام نیز کشیده شد.

مرحوم صدوق، ضرورت عصمت پیامبران و به تبع آن، امامان ر ا از برخی گناهان صغیره، پیش از تصدی منصب امامت، نفی و پس از او شیخ مفید نیز همین نظریه را اختیار کرد.
پس از ایشان، مرحوم سید مرتضی و شاگردان وی، یعنی کراجکی، حلبی و شیخ طوسی، با تأکید بر ضرورت عصمت امام از گناهان پیش از تصدی منصب امامت، رویکردی جدید به مسئله عصمت داشته‌اند که تاکنون نیز ادامه دارد.


ب) عصمت از گناهان پس از تصدی منصب امامت

یکی از مسائل مورد اتفاق اندیشمندان امامیه در این قرون و حتی امروز، ضرورت عصمت امام(ع) از گناه پس از تصدی منصب امامت است که تصریح به این مسئله، دست‌کم از دوران امامان پاک(ع) مطرح بوده و تا به امروز نیز ادامه داشته است.


ج )عصمت از گناه سهوی
مقصود از گناهان سهوی، افعال قبیحی است که فاعل، آن را بدون علم و قصد انجام می‌دهد؛ درحالی‌که تا پیش از شیخ‌ صدوق(ع)، متکلمان امامیه تصریح یا اشاره‌ای به عصمت امام از چنین گناهانی نداشتند.
مرحوم شیخ مفید، به‌صراحت امام را از چنین گناهانی معصوم می‌داند، و می‌توان همین نظریه را درصورتی‌ که صدور آن گناهان، موجب رویگردانی مردم از امام شود، به مرحوم سید مرتضی نسبت داد.
در میان شاگردان مرحوم سید یعنی حلبی و طوسی‌ـ تنها شیخ طوسی به‌ صراحت نظریة عصمت امام از این گناهان را مطرح می‌کند، و این نظریه، پس از وی نیز تا به امروز نظریة غالب شیعة امامیه به‌شمار می‌آید.


د‍)عصمت امام از اشتباه در امور عادی

به نظر می‌رسد تبیین این مسئله در عصر امامان پاک(ع)، دغدغة اصلی خود ایشان و نیز یارانشان نبوده است؛ زیرا مطلب خاصی در این باره به دست نیامده است. از کلمات محدثان نیز نظریة روشنی در اختیار نداریم. اما در میان متکلمان، باید مرحوم سید مرتضی را نخستین کسی دانست که به‌صراحت دربارة این مسئله نظریه‌پردازی کرده و پیامبران و به تبع آن، امام را از چنین اشتباهاتی معصوم ندانسته است. البته لازمة کلمات مرحوم ابن‌قبه و نیز شیخ ‌صدوق(ع) و شیخ مفید نیز نفی ضرورت عصمت امام از اشتباه در امور عادی است.

ابوالصلاح حلبی، دربارة این مسئله نظریه‌ای را ابراز نکرده، و لازمة کلام مرحوم کراجکی و تصریح کلام مرحوم شیخ طوسی، قول به ضرورت نداشتن عصمت از چنین اشتباهاتی است. بااین‌حال، اطلاق کلام مرحوم اسدآبادی موجب می‌شود وی را تنها کسی بدانیم که در حوزه پنج قرن نخست هجری قمری، عصمت امام از اشتباه در امور عادی را باور داشته است.
با توجه به آنچه گذشت، باید مدعی شد که فضای حاکم بر جامعة شیعی، تا پایان قرن پنجم هجری بر معصوم دانستن امام از اشتباه در امور عادی استوار نبوده است.


هـ) عصمت امام از اشتباه در تبیین دین

ازآنجاکه جامعة شیعی و نیز اندیشمندان آن، یکی از اهداف نصب امام را تبیین دین پس از رسول خدا(ع) می‌دانند، همگی بر این نظر اتفاق دارند که امام، ضرورتاً از اشتباه در تبیین دین معصوم است.  یاران امامان پاک(ع) به‌دفعات با سخنان خود، اعتقاد خود را به این مسئله اعلام و محدثان و متکلمان امامیه نیز از ابن‌قبة رازی تا مرحوم نوبختی به آن تصریح کرده‌اند.


ج) برهان‌های عصمت

جامعة شیعی، آن هنگام که مدعایی را شاخصة مذهب خود می‌شمرد، در مبرهن ساختن آن می‌کوشید. در سطور پیشین گفتیم که نخستین براهین اقامه‌شده برای اثبات عصمت امام را باید به خود امامان پاک(ع) منتسب دانست. پس از آن باید از هشام‌بن‌حکم، صحابی معروف امام صادق(ع) یاد کرد که به اقامة برهان‌هایی عقلی و نقلی برای اثبات عصمت امام(ع) همت گماشت. متکلمان مکتب بغداد را باید به‌ حق در ارائة برهان‌های متعدد عقلی و نقلی برای اثبات عصمت امام تحسین کرد و ستود؛ چنان‌که شیخ مفید(ع) را نیز باید در این باره مبتکر براهین عقلی و نقلی فراوانی دانست.

برهان امتناع تسلسل، که بر پایة دلیل نیاز به امام استوار است را بسیاری از متکلمان از جمله صدوق، مفید، سید مرتضی، حلبی، کراجکی، نوبختی و شیخ طوسی با تقریرهایی مشابه اقامه کرده بودند.  پس از این برهان، برهان حفظ شریعت، بیشترین حضور را در آثار متکلمان امامیه در پنج قرن از آنِ خود کرده است؛ به‌گونه‌ای‌که شروع آن با سید مرتضی و تعالیِ آن با مرحوم نوبختی و شیخ طوسی بوده است.

برهان پیشوا بودن امام نیز پس از این دو برهان حضور نسبتاً زیادی در آثار متکلمان یادشده داشته است، و می‌توان مرحوم سید، کراجکی و شیخ طوسی را از استدلال‌کنندگان به این برهان به‌شمار آورد.

متکلمان برهان‌های عقلی دیگری نیز اقامه کرده‌اند که هرکدام از آنها با توجه به مفاد خود، قادر به اثبات بخشی از قلمرو عصمت‌اند.

از میان برهان‌های نقلی، آیاتی همچون آیة ابتلا و اولی‌الأمر و حدیث ثقلین از برهان‌های نسبتاً پر کاربرد در آثار متکلمان به‌شمار می‌آیند، و در این میان باید مرحوم حلبی را در استفادة زیاد از آیات قرآن برای اثبات عصمت امام، منحصربه‌فرد دانست.

لازم به ذکر است کتاب "عصمت امام در تاریخ تفکر امامیه تا آخر قرن پنجم" اثر  حجت الاسلام  محمد حسین فاریاب ز دانش آموختگان موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)است که  عنوان اثر برگزیده هجدهمین جشنواره کتاب سال دانشجویی سال 1390 را به خود اختصاص داده است. /925/ز501/

 

 

ارسال نظرات