مقایسه زنان و مردان روحانی در تلویزیون و سینما

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، سخنرانی خانم دکتر اعظم راودراد، معاون پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در نخستین همایش روحانی در قاب سینما که با موضوع بازنمایی روحانی در سینما و تلویزیون ایران در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، با اشاره به موضوع مقاله خود با عنوان «مقایسه زنان و مردان روحانی در تلویزیون و سینما» گفت: شاید وقتی میگوییم زن روحانی، تصور زنی را در ذهن ما بیاورد که همسر یک مرد روحانی باشد، معمولا زن روحانی را با درجه کمتر یعنی خانم جلسه میشناسیم، حتی وقتی گفته میشود طلبه، همیشه یک طلبه مرد به ذهن میآید در حالی که زنان طلبه زیادی هم وجود دارند که در حوزههای علمیه مشغول تحصیل هستند.
وی گفت: دلیل این اتفاق این است که آنچه که مردم به عنوان روحانی در تلویزیون و سینما دیدهاند همیشه یک مرد بوده است، در حالی که زنان طلبه مشغول تحصیل و تدریس هستند و در مراسمات دینی مانند محرم و رمضان و در سفرههای ایرانی به تعداد زیادی خانم روحانی نیازمندیم تا برای اجتماعات زنانه سخنرانی کنند، حتی برخی از مبلغان دینی داخل و خارج کشور هم زنان هستند.
معاون پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی افزود: هر چند که در سینما و تلویزیون به مرد و زن روحانی کمتر پرداخته میشود ولی این در مورد خانمها به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد و تا قبل از سال 91 در سینما به زن روحانی پرداخته نشده است.
وی با بیان اینکه در این مقاله با بیان کلیاتی در مورد روحانیت در سینما و تلویزیون به چگونگی بازنمایی جنسیت در این قشر پرداخته است گفت: برای این کار به مقایسه دو فیلم طلا و مس و گهوارهای برای مادر پرداختهام، نتیجهای که در آخر به آن میرسم این است که، آن نگاه غالب مردانهای که در بازنمایی زنان بهطور کلی در تلویزیون و سینما حاکم است در قشر روحانی زنان هم مصداق پیدا میکند.
راودراد گفت: با توجه به ویژگیهای مشترک روحانی مرد و زن سبب نامگذاری مشترک نشده و به روحانی مرد، روحانی گفته میشود ولی به روحانی زن گفته نمیشود.
وی با تاکید بر اینکه تیپ و شخصیت دو نگاهی است که در تلویزیون و سینما به روحانی میشود، اظهار کرد: هرگاه روحانی موضوع اصلی داستان فیلم نیست بیشتر به شکل تیپ ظاهر میشود، و خیلی کمتر به شکل شخصیت ظاهر شده است اما در سینما بیشتر در غالب شخصیت هستند، شخصیتپردازی شدهاند و نقش اصلی را بازی میکنند.
معاون پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی با اشاره به اینکه در تحلیل جانشینی این دو فیلم سه موضوع وجود دارد، اظهار داشت: در فیلم گهوارهای برای مادر دو فرزند دختر و پسر وجود دارد و شرایط پیرامونی پسر طوری است که به هیچ وجه نمیتواند از مادر خود مراقبت کند، با آن چشمان اشکبار مخاطب را قانع میکند و به این وسیله کار او توجیه میشود ولی دختر بهجز تحصیل هیچ مشکل دیگری ندارد و بهراحتی میتواند آنها را رها کند و خودش را وقف مادر کند، در واقع فیلم در ناخودآگاه خودش مسؤولیتهای زندگی را به زنانه و مردانه تقسیم کرده و مسؤولیت نگهداری از مادر را به فرزند دختر داده است.
راودراد در ادامه افزود: از نظر فیلم، گهوارهای برای مادر فقط توسط فرزند دختری میتواند ساخته شود که از خود او انتظار ایفای نقش مادری میرود و این یعنی بازتولید نگاه کلیشهای به زن در حالی که در جامعه مدرن این نگاه تغییر کرده است، به عبارت دیگر فیلم، مراقبت از مادر را وظیفه فرزند دختر تلقی میکند و پاداش آن را نیز رضایت قلبی نشان میدهد ولی اگر جای این طلبه زن، یک طلبه مرد قرار گیرد در فرهنگ ما آن کار از طلبه زن پذیرفته میشود ولی از طلبه مرد پذیرفته نمیشود.
وی گفت: در فرهنگ ایرانی نقشهای اجتماعی و خانوادگی مرد و زن به شکلی تعریف شده است که بر مبنای آن برای مرد نقش اجتماعی و برای زن نقش خانوادگی در اولویت قرار دارد و اگر مردها در نقش خانوادگی دیده شوند به عنوان افرادی مهربان و خانوادهدوست مورد تمجید قرار میگیرند و یا توسط اطرافیان مورد تمسخر قرار میگیرند.
راودراد افزود: اگر زنان در نقشهای اجتماعی ظاهر شوند همیشه با مشکلاتی در خانواده مواجه خواهند بود، چون آنها باید ضمن حفظ وظایف خانوادگی خود به فعالیتهای اجتماعی هم بپردازند و این برای آنها فرسودگی زودرس را به ارمغان میآورد.
معاون پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی گفت: در فیلم طلا و مس، روحانی علاوه بر رسیدگی به امور خانواده به تحصیل خود ادامه میدهد و زندگی را طوری سروسامان میدهد که با کنار آمدن با بیماری همسرش بتواند به فعالیتهای اجتماعی خودش نیز ادامه دهد.
وی افزود: در این فیلم پس از بیماری همسر فرد روحانی، اولین پیشنهادی که به او میشود این است که همسر دوم اختیار کند که این بیانگر این تصور رایج و غالب جامعه است که چون مردان توانایی انجام امور خانوادگی را ندارند در شرایطی مانند فوت، جدایی و یا بیماری همسر، اولین اقدامی که به آن فکر میکنند ازدواج مجدد مرد به بهانه نگهداری فرزندان و یا هر دلیل دیگر است و این تصوری است که در جامعه هم پذیرفته شده است و جالب این است که این کار در فیلم نشان دهنده وظیفه مرد نیست و نشان دهنده وفاداری مرد تلقی میشود و پاداشش این است که به شناخت لذتبخشی از رابطه خود و همسرش میرسد و میفهمد که چقدر همسرش را دوست دارد و برای اولین بار محبتش را با جمله دوستت دارم ابراز میکند.
راودراد با تاکید بر اینکه در انتهای فیلم طلا و مس روحانی تازه معنای عشق را فهمید، گفت: اگر جای این طلبه مرد یک طلبه زن بود، اولین انتظاری که از آن طلبه زن میرود این است که درسش را رها کند و به خانواده خود برسد و فرهنگ ما نیز اینرا قبول میکند.
وی اظهار کرد: با توجه به دلایل گفته شده، تمامی شرایط انتخاب شده توسط دو فیلمساز به نوعی انتخابهای جنسیتی هستند که درواقع در فیلم اول زندگی زن متوقف میشود و در فیلم دوم مشکل مرد مدیریت میشود و زندگی ادامه پیدا میکند.
معاون پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی در پایان اظهار داشت: با این دو مقایسه میشود توضیح داد که چرا زن روحانی در جامعه ما بهعنوان خانم جلسه شناخته شده است، پس خانم جلسهای بار ارزشی پایینی دارد در حالی که روحانی بار ارزشی بالایی دارد، درواقع جامعه زیر فشار بار فرهنگی حاکم بر خودش، زن را از بسیاری از موقعیتهای رشد علمی، اجتماعی، شغلی و فرهنگی خودش دور نگه میدارد، در حالی که این زنان در پشت صحنه به مردان کمک میکنند و این شرایط را برایشان ایجاد میکنند که در نتیجه منزلت اجتماعی مرد به قیمت منزلت اجتماعی زن افزایش پیدا میکند./9595/پ202/ص