۰۲ تير ۱۳۹۲ - ۲۱:۱۷
کد خبر: ۱۷۳۲۴۳

چرایی رجعت و حقیقت آن

خبرگزاری رسا ـ رجعت، مصدر ثلاثی مجرد از باب «رجع، یرجع، رجوعا» است. این واژه، به بازگشتن و برگشتن اطلاق می شود.
چرایی رجعت و حقیقت آن

رجعت به معنای بازگشت به مبدأ است و مبدأ می تواند، محل، حالت، عمل، گفتار، یا هر چیزی باشد که حرکت از آن آغاز می گردد و در کل به معنای یک بار بازگشتن است.

 

معنای اصطلاحی

رجعت همانند بسیاری از واژه ها علاوه بر معنای لغوی، در علوم مختلف، در معنای گوناگونی به کار رفته است و با توجه به این معانی است که می توانیم تصویر و شناخت صحیحی از معانی مورد بحث داشته باشیم.

اصطلاح کلامی: مرحوم شیخ حر عاملی(ره) در بیان تعریف اصطلاحی رجعت آورده است: «بدان، رجعت در این جا همان زندگی پس از مرگ و قبل از قیامت است و این همان معنایی است که از لفظ رجعت به ذهن تبادر می کند».

این تعریف جامع نیست؛ زیرا به ویژگی رجعت کنندگان، یعنی ایمان محض و کفر محض اشاره نشده است. دیگر این که حاکمیت مؤمنان و عذاب کافران را متعرض نشده است. مهم تر از این دو، به بازگشت به این دنیا پس از مرگ تصریح نشده است؛ چون حیات قبل از قیامت به حیات دنیا منحصر نشده و حیات عالم برزخ را نیز شامل می شود.

 

کامل ترین و جامع ترین تعریف برای رجعت 

از کاملترین و جامع ترین تعاریفی که می توان بر رجعت ارائه کرد، تعریفی است که آقای محمد عظیم محسنی در کتاب «رجعت در عصر ظهور» بیان نموده اند؛ هر چند مشخص نشده که این تعریف از قول کیست. در این تعریف آمده: «خداوند متعال، هنگام ظهور جضرت مهدی(عج)، عده ای از مردگان که دارای ایمان خالص یا کفر خالص بوده اند را پس از مرگ و پیش از قیامت، با همین بدن عنصری به این دنیا باز می گرداند، تا مؤمنان به اجر و پاداش یاری آن حضرت برسند و شاهد عزت و حاکمیت او بر زمین باشند و کافران مورد انتقام و عذاب قرار گیرند».

 

دیدگاه اندیشمندان شیعه

عقیده به رجعت از عقایدی است که شیعه را از دیگر فرق متمایز می کند. رجعت در این جا عبارت است از باور به این که گروهی از نیکان خالص و ناپاکان، قبل از قیامت کبری زنده شده و به دنیا باز خواهند گشت. این عقیده در شیعه به حدی روشن و بدیهی است که بزرگانی چون شیخ صدوق، شیخ مفیدی و علامه مجلسی و دیگر بزرگان بر صحت آن اجماع و اتفاق داشته اند و بسیاری از محدثین شیعه در این خصوص کتاب های مستقلی نوشته اند.

از جمله کسانی که در نوشته های خود روایات رجعت را آورده اند عبارتند از: احمد بن داوود سعید جرجانی، حسن بن علی أبی حمزه بطائنی، فضل بن شاذان، محمدبن مسعود عیاشی، «شیخ صدوق» در کتاب های من لایحضره الفقیه، اعتقادات، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، عیون اخبارالرضا، معانی الاخبار، «شیخ طوسی» در کتاب های تهذیب و مصباح الکبیر و بسیاری از کتاب های دیگر.  

البته نقل روایت در کتاب روایی به معنای صحت و قبول روایت و عمل به مضمون آن نیست؛ اما در مورد مسأله رجعت، ناقلان افزون بر نقل احادیث، به صحت و حقانیت آن نیز اعتراف کرده اند.

 

گفتار برخی علما و مفسران

ابن بابویه قمی، ریس المحدثین در کتاب اعتقادات آورده است: «اعتقاد ما در رجعت این است که آن حق است و خداوند در قرآن به آن اشاره فرموده است».

شیخ مفید در کتاب اوائل المقالات آورده است: «خداوند گروهی را با همان قیافه اصلی خود به دنیا باز می گرداند؛ پس گروهی از آنها را عزیز کرده و گروه دیگر را ذلیل می کند».

سید مرتضی علم الهدی(ره) در پاسخ سؤالاتی که از وی پرسیدند، آورده است: «بدان عقیده امامیه بر این است که خداوند گروهی را در زمان ظهور حضرت مهدی به دنیا باز می گرداند».

 

دیدگاه اندیشمندان اهل سنت در مسأله رجعت

حساسیت بعضی اهل سنت به مسأله رجعت، به حدی است که در کتب خود، عقیده به رجعت را جزیی از عیوب فکری و عقیدتی شیعه می دانند و تا آن جا پیش می روند که در مورد جابر جعفی، یکی از یاران نزدیک امام باقر(ع) و امام صادق(ع) می فرماید: «رحم الله جابر الجعفی کان یصدق علینا؛ خدا جابر جعفی را بیامرزد که ما را تصدیق می کرد.»

بیان گفتار برخی علما و مفسران اهل سنت

ابن اثیر می نویسد: «الرجعة مذهب قوم من العرب فی الجاهلیه معروف عندهم؛ وی ریشه این عقیده را از گروهی مردم می داند که در زمان جاهلیت زندگی می کردند و معتقد به رجعت بودند».

ابن منظور رجعت را چنین تعریف کرده است: «رجعت مذهب گروهی از مسلمانان است که صاحبان بدعت ها و هواهای نفسانی اند و می گویند: مردگان به دنیا باز می گردند و در این دنیا، به همان صورتی که قبل از مرگ زیسته اند، زنده می شوند. آن گاه در رد این نظریه می نویسد: ریشه این عقیده گروهی از مردم هستند که در زمان جاهلیت می زیسته اند و معتقد به رجعت بوده اند.

علمای اهل سنت که اعتقاد به رجعت دارند

بعضی از اهل سنت مسأله رجعت را پذیرفته اند. در این زمینه ابن هشام روایاتی نقل کرده است که دلالت می کند خلیفه دوم، عمر بن خطاب، قائل به رجعت بود.

اخبرنا یعقوب بن ابراهیم... اخبرنی انس بن مالک قال: «لما توفی رسول الله(ص) بکی الناس. فقام عمر بن الخطاب فی المسجد خطیبا فقال: لا اسمعن احدا یقول: ...؛ چون رسول خدا(ص) وفات یافت، مردم به گریه افتادند. عمر بن خطاب در مسجد به پا خاست و گفت: سخنی نشنوم که کسی بگوید که حضرت محمد(ص) فوت کردند».

در پایان این مسأله باید گفت هر چند نظر اکثریت اهل تسنن بر انکار رجعت می باشد، اما همان طور که ذکر شد، عده ای هم هستند که این مسأله را قبول کرده اند.

 

ادله اثبات رجعت

آیات

آیه اول: «و یوم نحشر من کل امة فوجا ممن یکذب بآیاتنا فهم یوزعون؛ به خاطر آور روزی را که ما از هر امتی گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب می کردند، محشور می کنیم و آنها را نگه می داریم تا به یکدیگر ملحق شوند». 

تقریب استدلال:

حشر در آیه فوق از سه صورت خارج نیست: 1-  حشر پیش از قیامت   2-  حشر پس از قیامت  3-  حشر در قیامت

و مطابق حصر عقلی، صورت چهارمی ندارد و البته بطلان صورت سوم نیز واضح است، زیرا که در قیامت کبری، تمام امت ها زنده محشور می شوند، نه از هر امتی؛ چنان که قرآن می فرماید: «و حشرنا هم فلم نغادر منهم احدا؛ آنان را محشور می کنیم و احدی را وا نمی گذاریم.»

و صورت دوم نیز به حکم آیه مبارکه: « فریق فی الجنة و فریق فی السعیر؛ گروهی در بهشت و گروهی در آتش خواهند بود ». باطل است چون حشر و رجعت بعد از قیامت مفهومی ندارد.

پس با قاطعیت می گوییم مراد از حشر در این آیه، صورت اول، یعنی برگشت پیش از قیامت است.

استدلال علمی

استدلال مدعی رجعت به این آیه از آمدن «مِن» تبعیضیه در این آیه است که خداوند بعضی از مردم را زنده می گرداند و البته این صفت با قیامت سازگار نیست؛ زیرا در قیامت تمام مردم محشور می شوند، بنابراین مفهوم حشر در این آیه فقط با رجعت سازگار است.

مرحوم قمی این آیه را دال بر رجعت می داند و در این زمینه روایاتی نیز نقل می کند.

ملا فتح کاشانی می فرماید: «اصحاب ما بر آنند که این روز در دنیا خواهد بود نه در قیامت؛ زیرا خداوند در قیامت همه را محشور خواهد کرد، نه بعضی از ایشان را» و این آیه دلیل بر صحت رجعت است.

آیه دوم: «ربنا أمتنا اثنتین فاعترفنا بذنوبنا فهل الی خروج من سبیل؛ پروردگارا، ما را دوبار میراندی و دوبار زنده کردی و به گناهانمان اعتراف نمودیم. آیا راهی بر نجات و بیرون آمدن از آتش جهنم است؟»

استدلال

خداوند در مقام نقل قول کفار، دو زندگی و دو مرگ را از آنان نقل می کند و اگر در همین دنیا زندگی دیگر و پس از آن، مرگ دیگر باشد، مفاد آیه واضح و صحیح نخواهد بود، زیرا انسان یک زندگی و یک مرگ بیشتر ندارد.

در این آیه کریمه از دو احیا و دو اماته سخن رفته است. مراد از دوبار زنده کردن و دوبار میراندن چیست؟

آیه سوم: «و اقسموا بالله جهد ایمانهم لایبعث الله من یموت بلی وعداً علیه حقاً و لکن أکثر الناس لایعلمون* لیبین لهم الذی یختلفون فیه...؛ به خدا سوگند یاد می کنند بر این پروردگار بر نمی انگیزد مردگان را، چنین نیست، این وعده ی حقی است، اما اکثر مردم نمی دانند* تا این که خدا برای ایشان آنچه را که در آن اختلاف می کنند».

استدلال

در آیه به گروهی که برانگیختن و زنده شدن را انکار می کنند، اشاره شده است که، برای تأیید انکار خود به خدا سوگند یاد می کنند.

ولی آیا این گروه زنده شدن در قیامت را انکار نموده اند و یا زنده شدن در دنیا را انکار می کنند؟ از ظاهر این آیه چنین برداشت می شود که مقصود آنان انکار قیامت نیست، زیرا کسی که به معاد معتقد نباشد قطعاً به مبدأ نیز اعتقادی نخواهد داشت، در این صورت سوگند به خداوند نیز بی معنی است؛ پس مراد از زنده شدن، همان رجعت است و گروهی از مسلمانان سوگند یاد می کنند که خداوند در همین دنیا کسانی را بر نمی انگیزد.

 

شبهات و پاسخ ها

یکی از حقایق، رجعت است که همانند بسیاری از حقایق، مثل معاد، به وسیله افرادی مورد تردید قرار گرفته و عقل های ضعیف نیز از پذیرفتن این گونه مطالب عاجز اند. مخصوصاً شاخ و برگ هایی که در روایات به آن اضافه شده است.

 

شبهه اول: مخالفت رجعت با نظام آفرینش و سنت الهی

سنت الهی و نظام آفرینش بر این است که انسان ها بعد از طی مراحلی، وقتی که دیده به جهان گشودند، پس از مدتی جهان هستی را ترک گویند و بار دیگر روز رستاخیز، همگان بر پاداش و کیفر زنده شوند؛ بنا بر این رجعت قبل از قیامت، بر خلاف سنت جاری الهی خواهد بود.

پاسخ: اساس نظام آفرینش و سنت های جاری طبیعت بر اراده حکیمانه قادر متعال استوار شده است و از قانون مندی ویژه ای برخوردار است که می فرماید: «انما أمره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون». هیچ کس نمی تواند خود را آگاه به تمام قوانین حاکم بر جهان خلقت به شمار آورد.

 

شبهه دوم: رجعت با جسم مادی یا مثالی

بعضی ها رجعت را تأویل کرده اند به این که مراد، احیای اجسام عنصری و مادی نیست، بلکه اجسام مثالی است.

پاسخ: این خلاف ظاهر آیات و روایاتی است که می گویند: خداوند متعال موقع قیام قائم(عج) گروهی از مردگان از دوستان و دشمنان خود را زنده می کند و به دنیا باز می گرداند. این تأویل اجتهاد مقابل نص است و باطل. قبلا نیز گفته شده هر چه در امت های گذشته بود، بدون کم و زیاد در این امت هم هست و قطعاً رجعت در آن ها با بدنی عنصری بوده نه با بدن مثالی.

 

شبهه سوم : رجعت، مستلزم اجتماع انبیا و اوصیا

شبهه این است که اگر رجعت مورد قبول باشد، در صورت اجتماع برخی از انبیاء و ائمه(ع) در زمان واحد، همه واجب الاطاعه هستند و این مستلزم اختلاف و تضییع حقوق و تعطیلی احکام خواهد شد؛ زیرا نظرات چند نفر هیچگاه متفق نخواهد بود؛ در حقیقت اطاعت از همه امکان ندارد. هنگامی که وضع چنین باشد، گویا امام و رهبری برای آنان نیست، بنابراین رجعت پیامبر با امامان در زمان واحد، مستلزم این مفاسد خواهد بود.

پاسخ: برای این شبهه جواب های گوناگونی ارائه شده است؛ اما بهترین پاسخ این است: طبق روایات متعدد، در زمان ظهور امام زمان(عج) تعدادی از پیامبران و ائمه(ع) رجعت خواهند کرد و بعضی از آن ها مدت زمانی را با یکدیگر خواهند بود. ممکن است آنها مکلف باشند؛ ولی تکلیف به خصوص، نه به نبوت و امامت، زیرا در احادیثی آمده است که خداوند به پیغمبر(ص) در آخر عمر وی، وحی کرد: «... دوران پیامبری ات پایان یافته و مدتت تمام شده است... میراث علم و آثار نبوت را در اهل بیتت نزد علی ابن ابیطالب قرار بده...»

بنا بر این در زمان رجعت، امامت بالفعل از آن امام زمان(عج) خواهد بود، اما مسأله ولایت و امامت ائمه(ع) به زمان خلافت آن ها و مردم زمانشان مربوط می شود.

 

جمع بندی و نتیجه گیری

مسأله آخر الزمان و حوادث پیش از قیامت، همیشه ذهن بشر را به خود مشغول ساخته است. همین مسأله سبب شده تا علمای بزرگ اسلام در این زمینه کتاب های مستقل و مفصلی را بنویسند.

در نتیجه باید گفت: اعتقاد به رجعت با توجه به ادله قوی و زیاد، از عقاید ضروری و مسلم دین مبین اسلام محسوب شده و قابل خدشه نیست.

آن چه که ضروری و مورد اتفاق بوده، اصل رجعت است و خصوصیات آن همواره مورد تردید است و دلیل مستندی قاطع درباره این که مثلا چه کسانی حتما رجوع خواهند کرد یا مدت زمان زندگی بعد از رجعت آن ها چه مدت خواهد بود، به طور مشخص قابل اثبات نبوده و در دسترس نیست.

مهرداد نعمت تبار

/9464/702ب/ر

 

 

ارسال نظرات