آسیب شناسی معارف مهدویت
هر مسأله مهمی به نسبت اهمیّتش، در معرض آفات و آسیبهایی است. معارف مهم مهدویّت نیز از این قاعده مستثنی نبوده و اندیشه مهدوی نیز چون هر اندیشه و فرهنگی آفتها و آسیبهایی دارد که اگر به آنها توجه نشود و به موقع برای برطرف ساختن آنها اقدام نگردد، آثار منفی و مخربی به دنبال خواهد داشت. ازآسیبهایی که فرهنگ مهدویت را تهدید میکنند عبارتند از: آسیبهای فرهنگ انتظار، نشان دادن چهره خشن از امام عصر(عج)، طرح مباحث غیر ضروری در رابطه با امام زمان(عج)، تعجیل و شتابزدگی در رابطه با ظهور و...
آسیب یعنی:1- زخم، کوب، ضرب. 2- عیب و نقص یا شکستگی که به سبب ضربت و زخم پیداشود، صدمه. 3- تعب، رنج، مشقت. 4- آفت، بلا، نکبت، مصیبت. 5- گزند 6- آزار، زیان، ضرر(1)
آسیب، عاملی است که سبب اختلال، ناهنجاری و آفت در پدیدهها میشود و آسیبشناسی به معنای بازشناسی اختلالهای مفهومی و مصداقی بحث است. این اختلالها ممکن است در اثر ناکارآمد بودن و ضعف روشهای پیامرسانی یا محتوایی پیام باشد(2)درهرعلم واندیشه ای که بدفهمی ایجادشود آسیب هایی وارد خواهدشد.«در معارف مهدوی نیز هر گاه مفاهیم و آموزهها، با بدفهمی روبهرو یا به صورت نابهجا القا شود، آسیبهای چشمگیری آشکار خواهد شد. و باید کجرویها و کجاندیشیهایی که تاکنون در این موضوع صورت گرفته است، بازشناسی شده و دیدگاههای مهدوی به دور از اختلالهای مفهومی و مصداقی، بیان شوند.(3)
اهمیّت موضوع آسیبشناسی مهدویّت
مسأله مهدویت از اهمیت وافری برخوردار بوده و بیشتر در معرض آسیب است. آسیبهای فرهنگ انتظار و مهدویّت، مواردی است که غفلت از آن می تواند در اعتقاد به امام عصر و صاحب زمان(عج) خلل وارد کرده و یا باعث افکار و ایده های انحرافی شود. از این رو باید برای شناختن این کجرویها و کجاندیشیها اقدام جدّی شود. به بیان دیگر باید به پیرایش و تهذیب مفاهیم و مصادیقی که تاکنون وارد این فرهنگ شده است، پرداخت. در غیر این صورت هر گونه برنامهریزی برای نهادینهسازی این فرهنگ، بینتیجه خواهد بود. کسانی که بدون توجه به بحث آسیبها وارد عمل میشوند، همچون باغبانی میمانند که بدون توجه به آفتها، مشغول کشت و کار شده که قطعاً در این صورت این کشت و کار ثمرهای برای او نخواهد داشت.
مهمترین آسیبهای مهدویّت
1- برداشتهای انحرافی از مفهوم انتظار
از آسیبهای مهم در فرهنگ مهدویّت، تفسیرها و برداشتهای نادرست از موضوعات این فرهنگ اسلامی است. درک و دریافت غلط از مفهوم «انتظار» سبب شده است، بعضی گمان کنند که چون اصلاح جهان از ناپاکی و پلیدی و نابسامانی در نهایت به دست امام زمان(عج) صورت خواهد گرفت، پس دیگر وظیفه ای بر عهده ما نبوده و باید منتظر بمانیم تا مهدی موعود(عج) خود ظهور کرده و به اصلاح امور بپردازد و همین اندیشه مردمان را بی تفاوت و بی مسئولیت بار خواهد آورد.
این نوع انتظار که امام زمان(عج) ظهور کند و امور را بسازد، انتظار منفی یا ویرانگر است که امام خمینی(ره) در اینباره دستههای مختلفی را بر شمردهاند:
الف. افرادی که انتظار فرج را به نشستن در مسجد، حسینیه، منزل و دعا کردن برای فرج میدانند، اینها مردم صالحی هستند که به تکالیف شرعی خود عمل میکنند؛ لکن به فکر این نیستند که برای فرج کاری باید کرد.
ب. بعضی دیگر انتظار فرج را این گونه معنا میکنند که ما به اینکه در جهان و بر ملت چه میگذرد، کار نداشته باشیم. تنها تکالیف خود را ادا کنیم تا حضرت بیایند و إن شاء الله همه چیز را دنبال کنند.
ج. عدهای نیز میگویند عالم باید پر از معصیت بشود تا حضرت بیایند! ما نباید امر به معروف و نهی از منکر کنیم تا گناه زیاد و فرج نزدیک شود.
د. یک دسته هم از این فراتر رفته و میگویند: باید به گناه دامن زد، باید مردم را دعوت به گناه کرد تا دنیا پر از ظلم و جور بشود و حضرت تشریف بیاورند!
هـ. افرادی نیز معتقدند که اصلاً هر حکومتی که در زمان غیبت محقق شود، حکومتی باطل و بر خلاف اسلام است.(4)
این دسته از افراد به بعضی از روایات موجود در این زمینه استناد کردهاند، مانند روایت زیر که با واسطه از امام باقر علیهالسّلام نقل شده است:
«هر پرچمی که قبل از پرچم حضرت قائم علیهالسّلام برافراشته شود، صاحب آن طاغوت است.» در صورتی که منظور از عَلَم در آن روایات، عَلَم مهدوی است نه حکومت اسلامی.(5)
در این روایت، پرچمهایی که به خاطر دعوت به خویشتن برافراشته شوند، محکوم به بطلان و غیر قابل اطاعت میباشند. اینها قیامهایی است که در مقابل حضرت ولی عصر علیهالسّلام واقع شدهاند و رهبر چنین قیامهایی طاغوت است. ولی پرچمهایی که در مسیر و جهت اهداف امام زمان علیهالسّلام باشند، مورد انکار قرار نگرفتهاند و دعوت آنها به قیام برای در هم شکستن باطل و به دست گرفتن اداره کشور و واگذاری آن به کسانی است که در حقیقت، حکومت، حق آنان میباشد؛ همانند قیام زید که از سوی امامان معصوم علیهمالسلام مورد تمجید و تعریف قرار گرفته است.(6)
تسلیم شدن در برابر بدی ها و زشتی ها خود را بازیچه و مسخر سیاست بازان کردن و مقابله با هر حرکت اصلاحی، همه از نتایج این دیدگاه در مورد انتظار است. از طرفی این تفکر تنها شامل آن دسته از افراد نمیشود؛ بلکه خود ما نیز با اعمال به ظاهر دینی خود، شامل این انتظار منفی میشویم. عدم شناخت صحیح از دین، انجام ندادن امر به معروف و نهی از منکر و بی تفاوتی نسبت به مسائل و امورات پیرامون، ما را از زمره منتظران واقعی دور می سازد.
در حالیکه انتظار سازنده یا مثبت، تلاش و حرکت منتظر و زمینهسازی برای ظهور حضرت است.
انتظار واقعی، آماده باش و تحصیل آمادگیهای لازم برای رسیدن به اهداف و خواستههای مورد نظر است. انتظار تنها یک حالت روحی نیست، بلکه با توجه به روایاتی که آن را «افضل الاعمال» یا «احب الاعمال» میدانند، یک حالت روحی جریان یافته و شکل گرفتهای است که از معرفت برخاسته و به اقدام و عمل میانجامد.
انتظار یا زمینه سازی
با اندکی تأمل در مطالب بیان شده در بحث آسیب شناسی انتظار، دیدیم که چه آفتهایی می تواند دامنگیر مسأله انتظار باشد. ولی واقعیت این است که انتظار چنان نیست و این ما هستیم که باید با عمل خود مفهوم انتظار را معنا کنیم. در واقع انتظار فرستی است برای زمینه سازی ظهورحضرت امام عصر ارواحنا له الفدا.(7) باید بگوییم هر انقلابی وقتی به نتیجه می رسد که قبلاً در ابعاد مختلف زمینه سازی خوبی برای آینده کرده باشد و هیچ انقلاب و نهضتی بدون مقدمه و زمینه سازی به پیروزی نخواهد رسید و این قانون در تداوم آن نیز وجود دارد.
انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) که مهمترین، وسیع ترین و عمیق ترین انقلابات جهانی است و مربوط به همه جهان می باشد، از این قانون مستثنی نیست؛ بلکه به خاطر جهانی و عمیق بودنش، باید برای آن زمینه سازی کرد.
مفهوم واقعی انتظار که در روایات ما به عنوان بالاترین عمل شمرده شده(افضل اعمال امتی انتظار الفرج) بحار،ج52،ص128 و آن به شمشیر زدن بر فرق دشمن در رکاب پیامبر(ص) تشبیه شده، همین زمینه سازی است و گرنه انتظار خشک و خالی، به عبارت دیگر امید ذهنی بی آنکه در جامعه تحقق یابد و آثارش آشکارشود، هیچ گاه بهترین عمل و همانند شمشیر زدن در رکاب پیامبر(ص) نخواهدبود. چنان که مفهوم واژه عمل و جنگیدن در رکاب پیامبر(ص) حاکی از حضور در صحنه و فعالیت عملی و کار و کوشش و زمینه سازی عینی است، نه نیت بدون عمل و امید ذهنی بدون آثار عملی.
انتظار به معنی آینده نگری، به معنی ناراضی بودن از وضع موجود و راضی شدن به آینده بهتر است. همچون بیمار که انتظار صحت و سلامتی دارد، یعنی امید آن دارد که از وضع موجود رهایی یابد و به وضع بهتری برسد و پر واضح است چنین دگرگونی نیاز به زمینه سازی دارد. در انقلاب های پیامبران نیز زمینه سازی وجود داشت و آنها در صورتی انقلاب را به ثمر می رساندند که در همه ابعاد زمینه سازی عملی شود و گرنه انقلابشان در نیمه راه با شکست مواجه می شد. از آنجا که انقلاب حضرت مهدی(عج) جهانی و همه جانبه و دراز مدت است و همه انقلاب های خداپرستان تاریخ و پیامبران در آن خلاصه می گردد و هدف نهایی انقلابات مقدس بشری است، حتماً نیاز به زمینه سازی وسیع تر دارد.
به عبارت روشن تر، وقتی در روایات اسلامی میخوانیم در حکومت امام زمان(عج)علم و صنعت، عدالت، اخلاق، فکر و اندیشه، کشاورزی و دامداری و به طور کلی اقتصاد در همه زمینه ها زمینه سازی دراز مدت و عمیق و پردوام لازم دارد، چرا که بنابر اعجاز نیست، بلکه همانند انقلاب پیامبران(ع) بنا بر فکر و عمل و کار و سعی مردم در همه ابعاد است، چنان که انقلاب های بشر در طول تاریخ همیشه بر این اساس بوده است.
برای مثال در روایات می خوانیم امام صادق(ع) فرمود: "علم و دانش دارای بیست و هفت شعبه است، تمام آنچه تاکنون از پیامبران به ما رسیده، دو شعبه آن بیشتر نبوده و وقتی حضرت قائم(عج)ظهور کند، آن دو را به بیست و هفت شعبه می رساند. (بحارالانوار،ج52،ص316).
نتیجه می گیریم که برای چنین انقلاب دامنه دار و عمیقی، زمینه سازی پر دامنه و عمیق لازم است که بسیار بسیار از زمینه سازی های دیگر انقلاب ها وسیع تر و پردامنه تر است.(8)
آری پس انتظار چیزی نیست جز فراهم نمودن زمینه برای فرج و ظهور امام عصر(عج).
2- ترسیم چهرهای خشن از امام عصر(عج)
برخی از افراد به علت نداشتن نگاه جامع به دین و بدون بررسی دقیق روایات و سند آنها، به شنیدهها اکتفا کرده و چهرهای خشن از امام عصر علیهالسّلام ارائه میدهند. در حالیکه باید مهر و قهر در کنار هم مطرح شوند و در چهرهای که از ظهور و حکومت حضرت و شخصیت بیمانند آن امام ترسیم میگردد، مهر و قهر در کنار هم بیایند. چون تنها از قهر سخن گفتن و مهر را از یاد بردن، امام را در ذهن برخی افراد، خشونتطلب معرفی میکند.
درباره مهر حضرت سخن بسیار میتوان گفت؛ چه روایاتی که مهر امامان را به طور عموم بازگو میکنند و چه روایاتی که در ارتباط با مهر امام مهدی علیهالسّلام به طور خاص رسیده است. امامان علیهمالسّلام طبق فرموده خودشان جلوه رحمت واسعه إلهی هستند. امام رضا علیهالسّلام در اینباره فرمودهاند: «امام همدمی سازگار، پدری مهربان، برادری تنی، مادری خوشرفتار با کودک خردسال و پناه مردم در پیشآمدها و کارهای بزرگ است».(9)
همچنین امام علیهالسّلام به یکی از یارانشان میفرمایند: «ای ابا ابراهیم! حضرت مهدی علیهالسّلام رنج و غم شیعه را پس از یک دوره سخت و بلایی طولانی و سستی دراز میزداید و گشایش میآفریند. خوشا آنان که آن زمان را درک کنند.»(10)
مهربانی امام، همچون مهر خداوند کریم حکیمانه است. بدین معنا که قهر او نیز جلوه محبت اوست. چون قهر او بر دشمنانی خواهد بود که با توجه به هدایت و معجزات آن حضرت، باز هم به او کفر ورزیده و حکومت عدلش را گردن نمیگذارند و در زمین فساد میکنند و این یعنی خارها را از سر راه انسان و انسانیت برداشتن؛ یعنی مهر در چهره قهر.(11)
شکی در خشونت و اقتدار حضرت مهدی(عج) در رابطه با نابودی کفر و ستیز با بیعدالتی نیست؛ ولی تواضع و فروتنی ایشان در پیشگاه خداوند متعال نیز مثال زدنی است و باید گفت: «مهدی که تیغ جباریت خداوند در میان گردنهای به باطل برکشیده است، درحضور کریمانه خداوند متعال خاشع است. کعب میگوید: حضرت مهدی در پیشگاه خداوند متعال خاشع و متواضع است؛ به سان خضوع باز شکاری که هنگام پرواز بالهای خود را فرو میخواباند.»(12)
«در ضمن گروهی دیگر امام را شخصیتی تصور کردهاند که گویا دست به هیچ مبارزه و جهادی نمیزند و همه امور را با معجزه حل میکند، که این تفکر نیز نادرست است؛ چرا که با هر دوی این مهر و قهر است که مبنای حکومت امام پا میگیرد و زمینههای عدالتگستری فراهم میآید.»(13)
3- طرح مباحث غیر ضروری
گاهی افراد و مجموعهها در قالبهای گفتاری و نوشتاری، به بحثهایی روی میآورند که هیچ ثمری ندارد و ضرورتی برای طرح آنها احساس نمیشود.
پرداختن به مباحثی از قبیل ازدواج حضرت و وجود فرزند برای آن بزرگوار، محل زندگی حضرت و مانند آن از نمونه بحثهای غیر ضروری است. مثلاً در رابطه با ازدواج ایشان بسیار دیده شده است که گروهی با بیان مطالبی غیر مستند، ازدواج حضرت را اثبات کرده و بعضی دیگر آن را رد کردهاند؛ در حالیکه هیچ دلیل قطعی بر اثبات یا رد آن وجود ندارد و مهمتر اینکه توجه به چنین مباحثی فایدهای نداشته و ما را از پرداختن به مباحث اصلی و ضروری باز میدارد.
«در مورد محل زندگی حضرت نیز که به جزیره خضرا معروف شده است، دو نظر مخالف هم وجود دارد: برخی آن را صحیح و معتبر و قابل استناد دانستهاند و بعضی دیگر آن را مجعول و شبیه به افسانه میدانند و میگویند که استناد به آن درست نیست.»(14) با این همه تکلیف ما آگاهی از محل زندگی امام نیست و آنچه در روایات به آن تأکید شده است، معرفت امام، حرکت در جهت رضایت امام علیهالسّلام و پیروی از آن حضرت در گفتار و کردار و زمینهسازی برای ظهور ایشان است. پس هیچ نیازی احساس نمیشود که با پرداختن به مسائل غیر ضروری و غیر لازم، هم باعث انحرافات فکری خود و هم دیگران شویم و این امر باعث گردد که موضوع اصلی به دیار فراموشی سپرده شود».
4- تعجیل و شتابزدگی
یکی دیگر از آسیبها، عجله داشتن در تحقّق امر ظهور است. شتابزدگی یا استعجال به معنی خواستن چیزی قبل از رسیدن وقت آن و قبل از تحقّق زمینههای لازم برای آن است. منشأ تعجیل در ظهور این است که شخص عجول نمیداند ظهور از سنتهای الهی است و مانند همه سنتها باید پس از تحقّق همه شرایط و زمینهها، صورت گیرد. بنابراین برای وقوع آن عجله میکند. در حالیکه شتابزدگی در این امر در روایات ما بسیار نکوهش شدهاست. امام جواد علیهالسّلام میفرمایند: «[در دوره غیبت]، شتابزدگان در امر ظهور هلاک میشوند و اهل تسلیم نجات مییابند».(15)
گر چه نزدیک شمردن ظهور، مهیای ظهور بودن و کوشش برای زمینهسازی ظهور، بسیار مفید و پر ثمر است، اما نباید در این راه شتابزده بود. شتابزدگی حاکی از درک نکردن حکمت و مصلحت خدا در این زمینه است و پیامدهای گوناگونی دارد که به چند مورد اشاره میگردد:
1- ناشکری و اعتراض و عدم رضایت به مصلحت الهی
2- رویکرد به منحرفان و مدّعیان دروغین مهدویّت
3- یأس و ناامیدی در اثر عدم تحقّق ظهور
4- استهزا و تمسخر آیات و روایات و معتقدان به غیبت و ظهور
5- شک و تردید.(16)
تعجیل یکی از آفتها و آسیبهایی است که فراروی منتظر قرار دارد؛ اما برخی در نقطه مقابل نیز دچار آسیب شدهاند که آن دور شمردن وقت ظهور است و نتیجه آن، بیاعتنایی و قساوت قلب است. در روایتی آمده است که: «پیش از رسیدن این امر شتاب نکنید که پشیمان میشوید و آن را دور نشمارید که دلتان دچار قساوت میشود».(17)
5-یأس و ناامیدی
یأس و ناامیدی از نتایج شتابزدگی و تعجیل به شمار میآید و همینطور از گناهان بزرگ محسوب میشود. مهمترین آفتی که انتظار سازنده را تهدید می کند، یأس و ناامیدی است. با این نگاه نه تنها آینده جهان روشن نیست، که حتی امروز را نیز سیاهی در بر می گیرد و انتظار که باید فصل تمرین و تحرک باشد، هنگامه سستی و شک و تردید و ناامیدی میشود.
ابن کثیر به امام صادق عرض می کند: فدایت شوم! این امر(قیام حضرت مهدی عج الله فرجه) بسیار طول کشیده و دلهای ما تنگ گشته است و از دنیا خواهیم رفت. حضرت فرمود: این امر، ناامید کنندهترین چیزها و از شدیدترین اندوهها است. منادی از آسمان به نام آن حضرت و نام پیامبر و نام پدرش، نام وصی(شاید مراد نام امام حسن مجتبی علیه السلام) باشد، صدا میکند.(18)
6- تعیین وقت برای ظهور
یکی دیگر از آسیبها تعیین وقت برای ظهور است؛ اگر چه گسترش شور و شوق عمومی برای ظهور حضرت حجت علیهالسّلام پدیده مبارکی است، اما اگر این پدیده به تعیین زمان برای ظهور و امیدوار ساختن مردم به ظهور ایشان در زمانی معین منجر گردد، جای تأمل بسیار دارد؛ زیرا بر اساس برخی روایات نقل شده از ائمه علیهمالسّلام هیچ کس جز خدای تبارک و تعالی از زمان ظهور آگاهی ندارد و از این رو تعیین وقت برای ظهور(توقیت) جایز نیست و حکمت الهی بر این است که وقت ظهور آن حضرت بر بندگان مخفی بماند؛ لذا احدی نمیتواند زمانی برای ظهور تعیین کند.
فضیل بن یسار از امام باقر علیهالسّلام پرسید: «هَل لهذا الامر وقتٌ؟ فقال: کَذَبَ الوقّاتون، کَذَبَ الوقّاتون، کَذَبَ الوقّاتون؛ آیا برای این امر وقتی معین است؟ آن حضرت سه مرتبه فرمودند: آنان که وقتی برای آن تعیین میکنند، دروغ میگویند!»(19)
همچنین در روایتی دیگر امام باقر علیهالسّلام خطاب به محمّد بن مسلم فرمودهاند:
و نیز در توقیعی که از ناحیه مقدسه صاحبالزمان علیهالسّلام در پاسخ به پرسشهای اسحاق بن یعقوب صادر شده، چنین میخوانیم:
و همچنین در روایت است که «مفضل گفت: از حضرت امام جعفر صادق(ع) پرسیدم آیا برای(ظهور) منتظر مهدی(عج) وقت معینی هست که مردم بدانند؟ فرمود: خدا نخواسته که برای ظهورش وقتی معین کند که شیعیان بدانند. گفتم ای آقای من چه جهت دارد؟ فرمود به جهت آنکه ظهور او همان است که خدا تعبیر به ساعت کرده(و در قرآن) فرموده: یسئلونک عن الساعة ایان مرساها قل انما علمها عند ربی لایجلیها لوقتها الا هو ثقلت فی السماوات والارض؛ ای پیغمبر مردم از تو می پرسند که آن ساعت کی خواهد بود؟ بگو فقط علم آن نزد خدا است و ظاهر نمیکند آن ساعت را مگر خدا و آن مطلب سنگین(و پر اهمیتی) میباشد در آسمانها و زمین.(سوره اعراف آیه 187)
اگر چه ظاهر از این ساعت که در آیات متعدد ذکر شده روز قیامت باشد، ولی مانعی نیست که هر دو معنی مقصود باشد یا تأویل آن راجع به ظهور و قیام امام دوازدهم باشد؛ چون قرآن ظاهر و باطن دارد و ممکن است استشهاد امام(ع) از تأویل این آیات باشد.(22)
و باز هستند کسانی که عمداً یا ناآگاهانه برای ظهور حضرت مهدی(عج) تعیین وقت می کنند که این کار چیزی در بر نخواهد داشت، مگر ناامیدی و یأس برای کسانی که این وعده ها را باور کرده اند و اکنون با خلاف آن مواجه شده اند.
بنابراین منتظران واقعی باید خود را از دام شیّادان و نیز نادانان حفظ کنند و درباره زمان ظهور تنها منتظر اراده پروردگار باشند. رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز در مورد زمان ظهور که همانند قیامت، ناگهانی و غیرمنتظره است، فرمودهاند:
این دسته از روایات از یک سو هشداری است به شیعیان که در هر لحظه آماده ظهور حجّت حق باشند و از سویی دیگر تذکری به همه کسانی است که در پی تعیین وقت برای ظهورند.
7- تطبیق نشانههای ظهور بر مصادیق خاص
«آسیبی که پیوسته بعد از غیبت امام عصر علیهالسّلام وجود داشته است، مطابقت دادن نشانههای ظهور بر وضعیت هر زمان بوده است؛ به این معنا که عدهای با خواندن یا شنیدن چند روایت در علایم ظهور، آنها را به افراد یا حوادثی خاص تطبیق میدهند. اما آنچه آسیب و آفت است، مطالب و ادعاهایی است که این افراد با خواندن یک یا دو روایت، بدون تشخیص صحیح بودن آنها و بدون بررسی آیات و روایات دیگر، مطرح میکنند؛ یعنی بدون داشتن تخصص به اظهار نظر میپردازند.
گاهی انسان در جلساتی شرکت میکند که ساعتها پیرامون حضرت صحبت میکنند، اما سرگرم تطبیق شرایط بودهاند. برای مثال شخصیت سفیانی که از علایم حتمی ظهور است را به مردی خاص در فلان منطقه تفسیر کردهاند و یا درباره سید حسنی(نفس زکیه) یکی دیگر از علایم حتمی ظهور، تحلیلهای بیدلیلی مطرح شده است و افراد خاصی را بر آن تطبیق دادهاند و بسیاری نمونههای دیگر که تطبیق نادرست علایم غیر حتمی بر جریانات موجود در جامعه کنونی است.
به هر حال در روایات رسیده از ائمه اطهار علیهمالسلام، مطالبی در مورد نشانههای ظهور مطرح شده که بر فرض صحت آنها، تطبیقشان بر حوادث و جریاناتی که در هر زمان رخ میدهد صحیح نیست؛ چون پیامدهای ناگوار زیادی در پی دارد که به چند مورد از آنها اشاره میشود:
1- ناامیدی و یأس در اثر عدم اتفاق ظهور
2- بیاعتقادی افراد نسبت به اصل ظهور به دلیل عدم تحقّق تطبیقهای مطرح شده
3- استهزا و تکذیب باور مهدویّت در نتیجه محقق نشدن ظهور
4- شک و تردید در اصل ظهور و روایات پیرامون آن
تبیین و روشنگری، تکذیب انحرافات و کار کارشناسی در مورد علایم و ویژگیها توسط علما از راههای مبارزه با این آسیب جدّی است.(24)
8- ملاقاتگرایی
از آسیبهایی که در عصر غیبت برای منتظران رخ مینماید، مدعیانی هستند که بیدلیل یا به بهانه سادهترین اتفاق، ادعای ملاقات میکنند؛ یا کسانی که تمام وظیفه خویش را دیدار حضرت میپندارند و از وظایف اصلی خود غافل شده و افراد را تنها به این عمل، به عنوان برترین وظیفه منتظر، فرا میخوانند! در صورتی که آنچه در عصر غیبت مهم است، توجه به دغدغه امام و عمل کردن به وظایف یک منتظر واقعی است. بنابراین باید دانست که رسالت حضرت چیست و از منتظران خود چه انتظاری دارد. یکی ازمهمترین انتظاراتی که از یک منتظر میرود دینداری است؛ آن چنان که در کتاب خورشید مغرب، در این باره چنین آمده است: «از ویژگیهای انسان منتظر، دینداری است و دیانت پیشگی را جز این نمی توان تصور کرد. انسان، در دوران غیبت، باید با مواظبت بیشتر، به امر دین خود و به دینداری و صحت اعمال خود بپردازد و از هر گونه سستی، انحراف و فتور دوری گزیند و اگر ابتلایی یافت، به زودی باز گردد و در خط صحیح قرار گیرد و به امام توجه و توسل جوید. امام صادق می فرماید: برای صاحب الامر غیبتی طولانی است. در این دوران هر کسی باید تقوی پیشه سازد و چنگ در دین خود زند.(25)
با استناد به روایات معتبر، مسلّم است که امام از لحظه تولد برای ظهور خود دعا میکردهاند و رسالت ایشان در همه حال برنامهریزی برای ظهور است و در هیچ جا ملاقات را از ما نخواستهاند؛ لذا دغدغه ما نیز باید ظهور و مهیا کردن زمینههای آن باشد.
اگر چه دیدار، امر مطلوبی است؛ اما ویژگی منتظران واقعی امام برای دستیابی به رضایت ایشان، ادای وظایفی است که برای آنها در نظر گرفتهاند و تأکید زیاد بر دیدار حضرت(در اثر موفق نشدن به دیدار)، باعث یأس و ناامیدی و تکذیب باور مهدویّت میگردد.
جناب حجت الاسلام قرائتی نقل میکردند که:
نتیجه
ازآنچه گذشت، به خوبی در می یابیم که مسأله مهدویت با توجه به اهمیت و ارزشی که دارد، همیشه در معرض آسیب و آفت بوده است. در معارف مهدوی هر گاه مفاهیم و آموزهها، با بد فهمی روبهرو یا به صورت نابهجا القا شود، آسیبهای چشم گیری آشکار خواهد شد و باید کجرویها و کجاندیشیهایی که تاکنون در این موضوع صورت گرفته است، باز شناسی شده و دیدگاههای مهدوی به دور از اختلالهای مفهومی و مصداقی، بیان شوند که برای مقابله با هر گونه آسیب احتمالی و مصون نگه داشتن آن از گزند افکار و اندیشه های کج و ناصحیح، بایستی عالمانه و عمیق با این موضوع برخورد نمود. از جمله آسیب هایی که تهدیدکننده معارف مهدوی می باشد، عبارتند از:
*برداشتهای انحرافی از مفهوم انتظار
*نشان دادن چهره های خشن از امام زمان
*طرح مباحث غیر ضروری و شتابزدگی
*یأس و ناامیدی و یا تأیین وقت برای ظهور
*تطبیق نشانه های ظهور بر مصادیق خاص.
*مسأله ملاقات گرایی.
آری برای مقابله با این آسیب ها، باید از راهکارهای مفید، عملی و حساب شده استفاده نمود که نمونه هایی از آن در متن مقاله آورده شد. لازم به ذکر است که اگر آسیب های فرهنگ مهدویت به موقع، شناسایی و خنثی نگردد، می تواند ضرر و زیان غیر قابل جبرانی به مسأله مهدویت وارد کرده و این باور را به انحراف بکشاند و همین تهدید وظیفه علمای جهان اسلام، مخصوصاً شیعه را سنگینتر میکند.
راهکار
حال که با اهمیت موضوع و با برخی از آسیبهای فرهنگ مهدوی آشنا شدیم، برای جلوگیری از پیشرفت آن به بیان برخی از راهکارهای مؤثر در این زمینه می پردازیم:
1- مهمترین و اصلیترین راه مبارزه، حساسیت علما و اندیشمندان در برابـر ورود خرافات و مبارزه جدی، به موقع و مؤثر با این آسیبهاست.
2- بهره گیری از آموزش و پرورش و آموزش عالی در تبیین افکار دانش آموزان و دانش جویان به عنوان قشر تحصیل کرده و مبلغان آینده.
3- بهره گیری از صدا و سیما و رسانه های گروهی در ارتباط با تبیین افکار عمومی.
4- آشنایی با دین و سیره اهلبیت علیهمالسّلام، در بسیاری از انحرافات انسان را بیمه میکند.
5- یافتن علم و بصیرت در حوزه سیاست، دشمنشناسی و باخبری از آنچه در عرصه سیاست و جامعه رخ مینماید، دست پنهان استکبار و سیاستبازان را در ایجاد فرقهها و گروههای منحرف و... در جامعه اسلامی آشکار میکند.
6- گشودن زوایای جدید در طرح مباحث مهدوی و پرداختن به موضوعات مختلف اجتماعی از منظر فرهنگ انتظار.
7- زدودن مطالب ضعیف و باورهای نادرست با ژرفاندیشی و احاطه کافی بر معارف مهدوی.
8- معرفی افکار وایده ها و دیدگاه های انحرافی و نادرست.
9- برگزاری همایش های متعدد و تخصصی در خصوص این موضوع و دعوت از صاحبان اندیشه جهان اسلام به منظور تحقق اهداف فوق الذکر و انعکاس جهانی یافته های آن.
محمود فتح آبادی
/9456/704/ر
منابع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*قرآن مجید،تمامی چاپها.
1- معین،محمد(1380)،فرهنگ فارسی،چاپ چهارم،تهران،نشرسرایش.
3- معین اسلام،مریم«چشم اندازی به برخی از آسیب های تربیتی مهدویت»،فصلنامه انتظار،شماره 11و12،صص217-249.
5- طبرسی،میرزاحسین نوری(1407ه ق)،مستدرک الوسایل،ج2 ،قم،مؤسسه آل البیت الحیاء التراث.
7- -قائمی،محمدعلی«نقدوبررسی روایات نافی حکومت وقیام در عصرغیبت»،فصلنامه انتظار،شماره 7،صص377-391.
8- محمدی اشتهاردی،محمد(1385)،حضرت مهدی فروغ تابان ولایت،چاپ سیزدهم،قم،انتشارات مسجدمقدس جمکران.
9- کلینی،ابی جعفر محمدبن یعقوب کلینی رازی(1381ه ق)،الاصول من الکافی،ج1،چاپ دوم،تهران،مکتبه الصدوق.
10- مجلسی،مولی محمدباقر(1403ه ق)،بحارالأنوار،ج52،چاپ سوم،تهران بیروت،داراحیاء التراث العربی.
11- پورسیدآقایی،مسعود،میرمهر،ص7،به نقل از سایت: www.shiraz.mahdi313.org
12- صادقی،میرزامهدی(1380)،تاریخ زندگانی حضرت مهدی(عج)،چاپ اول ،تهران،نشرفیض کاشانی.
13- حسینیان قمی،مهدی«دفاع از روایات مهدویت»،فصلنامه انتظار،شماره 11و12،ص510.
14- طاهری،حبیب الله،سیمای آفتاب،صص356-365،به نقل از سایت: www.shiraz.mahdi313.org
15- شیخ صدوق،ابوجعفرمحمدبن علی بن الحسین بن بابویه القمی(1405 ه ق)،کمال الدین وتمام النعمه،ج2،قم الجامعه الأولی.
16- شیخ صدوق،ابوجعفر محمدبن الحسین بن بابویه القمی(1414ه ق)،الخصال،ج2،قم،مؤسسه النشر الاسلامی.
18- صادقی،میرزامهدی(1380)،تاریخ زندگانی حضرت مهدی(عج)،چاپ اول ،تهران،نشرفیض کاشانی.
19- شیخ طوسی،ابوجعفرمحمدبن الحسن بن علی بن الحسن الطوسی(1360ش)،الغیبه،جامعه التهران.
20- نعمانی ابوعبداله محمدبن ابراهیم بن جعفر(بی تا)،الغیبه،طهران،مکتبه الصدوق.
21- شیخ صدوق،ابوجعفرمحمدبن علی بن الحسین بن بابویه القمی(1405 ه ق)،کمال الدین وتمام النعمه،ج2،قم الجامعه الأولی.
22- نجفی یزدی،سیدمحمدباقر(1380)،خلاصه ای از مطالب دین اسلام ،قم،انتشارات عصرظهور.
23- شیخ صدوق،ابوجعفرمحمدبن علی بن الحسین بن بابویه القمی(1405 ه ق)،کمال الدین وتمام النعمه،ج2،قم الجامعه الأولی.
25- حکیمی ،محمدرضا(1380)،خورشیدمغرب،چاپ نوزدهم،تهران،دفترنشر فرهنگ اسلامی.