ریشههای تنبلی و راهکارهای دوری از آن ارائه شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام محمد حسن الهی فر، محقق و پژوهشگر در حوزه اخلاق، در برنامه صبح روشن که از رادیو معارف پخش میشد، به ارائه بحث راهکارهای دوری از تنبلی پرداخت و گفت: خود مفهوم تنبلی وجود خارجی ندارد، تنبلی میوه یک فرآیند است، تنبلی میوه تلخ سستی است، یک جایی فرد کوتاهی میکند، صفت تنبلی آرام آرام در او به وجود میآید.
وی ادامه داد: تنبلی مانند اعتیاد است، یک فرد مواد مخدر مصرف میکند میشود معتاد؛ ما چیزی به عنوان اعتیاد در وجود اولیه کسی نداریم، این فرد آمده یک چیز عارضی را به خودش نسبت داده است، تنبلی هم همین گونه است ما از اول شخصی به نام تنبل نداشتیم بلکه به خاطر کوتاهیهایی که انجام داده تنبل شده است، انسان در واقع فعال، تلاشگر و کوشا است، خدا او را این گونه آفریده است.
این کارشناس حوزوی ابراز داشت: ریشه اصلی تنبلی، تأخیر است، یعنی من کاری که باید الآن انجام دهم را برای یک ساعت دیگر بگذارم، این یک استارت برای تنبلی است، خانمی که ظرف نهارش را گذاشت و یک ساعت بعد شست، به اندازه یک ساعت تنبل است، یا قرضی که باید بپردازیم، وقتی پول داریم اما چند ساعت تأخیر میکنیم، این چند ساعت را ما تنبلی کردهایم.
وی افزود: خدا در وجود کسی تنبلی را نیافریده، بلکه تنبلی را ما در وجودمان میپرورانیم، ما باید مواظب باشیم که این صفت به ما نچسبد، حتی انسانهای بزرگ و موفق هم ممکن است در بخشهایی از زندگی تنبل باشند.
وی ادامه داد: آرزو انسان را از سادهترین کارها مثل دست و رو شستن و طراوت پیدا کردن باز میدارد، چه برسد به کارهای بزرگ، انجام کارهای بزرگ تابع کارهای کوچک است، باید پله های ترقی و پیشرفت را یکی یکی بالا رفت، پله دهم تابع پله نهم است، وقتی یک نفر با آرزوهایش زندگی میکند، یک صفحه کتاب بخواند ولی میخواهد در کنکور در فلان رشته قبول شود، بنابراین آرزو میتواند زمینه ساز تنبلی در وجود انسان باشد.
این پژوهشگر حوزه اخلاق اظهار داشت: معصوم(ع) میفرماید «وقتی سستی کردی، بعداً کسالت هم میآید» یعنی وقتی سستی و تأخیر در کارت پیش آمد کسالت هم به دنبال دارد چون از کارت عقب ماندی، الآن موقع نماز اول وقت است، این تمرینی برای نشاط است، اما به تأخیر انداختن آن یا خدایی نکرده از دست دادن آن، باعث کسالت و بی نشاطی در فرد میشود.
وی بیان داشت: دومین ریشه تنبلی بی نظمی است، اگر انسان به کارش نظم دهد، ذهنش آزاد خواهد بود، روح کسالت از انسان دور میشود، اگر ضد تنبلی کارهایمان را انجام دهیم، نشاط و سرزندگی در ما ایجاد میشود.
حجتالاسلام الهی فر در پایان برای رفع کسالت راهکاری بیان داشت و گفت: هر وقت رسول خدا(ص) حالت کسالت پیدا میکردند، وضو میگرفتند، دستانشان را به سمت آسمان دراز میکردند، یک حمد و سوره ناس یا توحید یا فلق میخواندند و سپس دستشان را به صورتشان میکشیدند و نشاط پیدا میکردند، این یک راهکار و پیشنهاد عالی برای نشاط است، خود آب زدن به صورت به اندازه خودش نشاط آور است./9194/پ202/ی