بازآفرینی هنرورزانه مفاهیم و معارف معنوی و متون دینی
یکی از ضرورتهای اساسی جهان امروز در میدان اندیشه اسلامی و رسانههای نوینی که میخواهند از منظر مذهب و مبانی آیینی به زندگی بشر امروز رنگ و جلایی صحیح ببخشند، این است که بتوانند از جایگاه هنر و به ویژه حوزههای تصویری مثل سینما و رمان به بازتاب و انعکاس این حقایق منتشر و مستتر در کهن الگوها و منابع و متون ارزشمند میراث گرانسنگ اسلامی بپردازند.
امید آنکه این نوشتار با طرح این موضوع، گامی باشد در راه توجه دادن اصحاب فکر و خرد به این حوزه و گشایش دریچههایی نو بر این منظر زیبا و موثر و اصیل.
از تجلی تاریخی تا تبیین تحلیلی حقیقت
بازنمایی هنرورزانه امر و متن دینی، خاصه در قالب تصویر و به ویژه در مدیوم سینما، بیشتر در دو ساحت روی میدهد؛ چه به صورت متلاقی و چه به شیوه متباین.
این بازنمایی یا وجه تاریخی دارد و اصل و اولویت در تولید اثر تصویری با تمرکز و توجه به متن تاریخ است و سازنده قصد خود را ارائه یک ما به ازای تصویری از متن تاریخی مد نظرش میداند و یا وجهی معرفتی از مفهومی دینی دارد و در واقع سعی میکند مضمونی را که در گستره موسع امر قدسی میگنجد، در تدارکی تصویری، به مخاطب عرضه کند.
همپوشانی گذشته و امروز در تلاقی تکرار تاریخ
البته هر دوی این ساحتها قابلیت همپوشانی و تلاقی با یکدیگر را دارند و الزاماً در یک کنتراست و مرزبندی متمایز از یکدیگر قرار نمیگیرند و به عبارت دیگر چه بسا یک اثر تاریخی، که در عین توجه و تمرکز جدی و اصلی به متن تاریخ به دنبال نشانه گذاریهایی از مضامین معرفتی، اخلاقی و... هم باشد و یا بالعکس؛ اما به طور کلی میتوان به این دسته بندی اساسی قایل شد. ضمن این که مرور و بررسی تاریخ هنر، به ویژه تاریخ سینما، تئاتر، نقاشی و سایر هنرهای تجسمی، گویا و جویای همین نکته است.
در این نوشتار توجه ما بر دو وجه نرم افزاری و سخت افزاری و به عبارت دیگر در دو ساحت فکری و عملیاتی است.
بازنمایی هنرورزانه از امر قدسی در دو ساحت «تاریخ» و «سینما»
مقوله بازنمایی هنرورزانه از امر قدسی در دو ساحت «تاریخ» و «سینما» مطمح نظر اصلی نگارنده در این مجال است.
انتخاب متن تاریخ به عنوان ماده اولیه برای ورود به این مقوله هم از آن جهت است که در سیره علمی و مواجهه اجتهادی و به عبارت رساتر، انقلابی استاد بزرگ حضرت علامه عسکری(ره) با رویکردی کاملاً علمی و مستند و منزه در قبال تاریخ، دنبال شده و به ثمر رسیده و هم از آن جهت که در طول تاریخ هنر و خاصه سینما چه در وجه کلاسیک و چه در دوران معاصر آن، تاریخ همیشه به عنوان منبع و منظری مورد توجه و استقبال هنرمندان و مخاطبان هنر قرار داشته و اساسا هنر سینما، بسیاری از فرازهای بلند و لحظات ناب و موقعیتهای درخشان و ماندگار خود را مدیون و مرهون تاریخ و فیلمهای تاریخی خود است.
از مواجهه انتقادی تا تولد تاریخ منزه در آثار استاد
آشنایان و شاگردان مکتب علمی و تحقیقی حضرت استاد و آگاهان به نحوه مواجهه انتقادی و جسورانه و در عین حال علم آورانه و سند محور ایشان در مصافهای تاریخیشان، به خوبی و روشنی بر این نکته واقفند که شیوه و منش استاد در طول حیات پر برکت مجاهدتهای علمیشان، برای تدارک یک «تاریخ منزه» و مستند به حقیقت و انصاف و معنویت بود و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و از هیچ محنت و سختی و صعوبتی نهراسیدند.
از روش شناسی تحقیق تا رجوع به متون تاریخی؛ راهی برای رهایی از انحراف
چه از جهت روش شناسی تحقیق و رجوع به متون تاریخی درجه اول و چه از جهت استقرا و تتبع تام و تمام ایشان در منابع مختلف و البته غربال شده، میتوان آثار ایشان را از جمله منابع کم نظیر در این حوزه دانست.
گر چه نباید این نکته مهم و اساسی را از نظر دور داشت که تمام تتبعات و مجاهدات علمی و عملی ایشان در افق عشق و ارادت به اهل بیت(ع) و بازنمایی حقیقت وجودی و مظلومیت ایشان در طول تاریخ محنت بار و پر رنج شیعه، شکل گرفته و سیطره این نورانیت بیمثال را در قامت آثار ایشان میتوان به روشنی مشاهده نمود. هر چند این عشق و ارادت، ابداً ایشان را از موضع علمیت و حق مداری و قضاوت منصفانه و بدون پیشداوری باز نمیدارد و دور نمیکند و به غبار غفلت آلوده و به رنگ تعصب آغشته نمیسازد و تردیدی نیست که عظمت کار و ارزش جهاد علمی ایشان هم به همین دلیل است. همین امر هم باعث شده تا این آثار به مدد تنزه و متانت و حقجویی که در آن موج میزند، همچون خورشیدی در گستره شریعت و جوانمردی بدرخشد.
رهاورد داد و ستد علم و عمل با تاریخ و هنر
امّا این عرصه علمی در تلاقی با ساحت هنر به ظهور و بروزی دیگر میرسد و با آن به داد و ستدی تعاملی منجر میشود که تأثیر و تأثّراتی را در هر دو حیطه در بر دارد.
تاریخ سینمای کلاسیک و به عبارت دیگر از زمان پدید آمدن اوّلین آثار سینمایی که حالتی اوّلیه و ابتدایی داشت و نخستین نماد و نمودهای تلاش مخترعان این ایده تصویری نو و بدیع و جذاب به حساب میآمد، میتوان رگههایی از تصویر دین و آیین را در آن به تماشا نشست.
فیلمهای کوتاه ابتدای حیات سینما روایتگر لحظاتی هستند که در شناخت چگونگی این رابطه بسیار حائز اهمیتاند. این فیلمها عمدتاً به سراغ لحظاتی رفتهاند که به لحاظ دینی و البته مذهبی، شناخته شده، مطلوب و بیچون و چرا هستند. نمونهاش را میتوان در فیلمی مشاهده کرد که در زمانی بسیار کوتاه تنها روایتگر صحنهای از مراسم شام آخر عیسی مسیح است و نیز بسیاری از مشابهانش که با تکیه بر اموری از این دست به بازنمایی نشانههای هویت دینی مبادرت میورزیدند.
آثار بزرگ سینما؛ نتیجه همپوشانی تاریخ و معنویت
از آن زمان تاکنون آثار بزرگ و جاودانهای در حوزه سینمای دینی در هر دو وجه تاریخی و مفاهیم معنوی و مذهبی پدید آمده و مخاطبان بسیاری را گرد خود جمع آورده است.
از فیلمهای «ده فرمان» و «بن هور» در سالهای دور تا «مصائب مسیح» و «رمز داوینچی»، ساختۀ سالهای اخیر، نمونههایی از بازنمایی مفهوم دین و تاریخ دینی و مضامین آیینی در آینۀ تصویر که سینما را محلی برای باز تاباندن امر قدسی یافتهاند.
گر چه به لحاظ تفوّق و تسلّط غرب و به طور ویژه هالیوود، بر صنعت سینما و تولیدات سینمایی، سهم اختصاص یافته به تاریخ اسلام و به خصوص معارف شیعی در طول تاریخ سینما بسیار اندک بوده، مگر مواردی که در هدم و هجو و وهن این مبانی فکری و معارف دینی توسط دشمنان این آیین ساخته و پرداخته شده، ولی با این حال، تولید فیلمی هم چون «الرساله - محمّد رسول الله (ص)»- که اثری استثنایی و خیره کننده و معجزه آسا در طول تاریخ سینما به شمار میآید، نشانه و نمادی بزرگ و مهم و قابل دفاع از تجلّی سینما ورزانه تاریخ دین مبین اسلام و شخصیت رسول اکرم(ص) محسوب میشود که هنوز هم پس از گذشت سالها، هم چنان تازه، خاطره انگیز، دیدنی و منقلب کننده است.
«محمد رسول الله(ص)» ؛ نمونهای برجسته از مصادیق این وادی
اتفاقاً یادآوری فیلمی همچون «الرساله» تناسب و تلاقی قابل توجهی با منظور و مقصود اصلی این نوشتار که همان بحث تاریخ اسلام و دارا بودن توان بالقوّۀ بازنمایی و بازآفرینی سینمایی باشد داراست؛ چرا که در این فیلم از طرفی تاریخ، به عنوان متن اصلی و منبع اولیه و مؤثّری برای نگارش فیلمنامه مورد توجه و تمرکز سازندگان اثر بوده است و از سوی دیگر، طرح کلّی و یکپارچهای از به تصویر کشیدن احوال و شخصیت و سیرۀ پیامبر ختمی مرتبت حضرت محمّد (ص) برای مخاطب جهانی و البته مسلمانان نقاط مختلف دنیا مدّ نظر بوده است.
بازآفرینی حداکثری تاریخ و دوری از تخیل صرف و گمراه کننده
جالب این جاست که فیلم «الرساله» با این که تمرکز اصلی خود را بر بازآفرینی حداکثری تاریخ قرار داده و از تخیل صرف و گمراه کننده و کاذب دوری گزیده و دقّت و تلاش خود را صرف انعکاس تاریخ صدر اسلام کرده، امّا به شدّت فیلم هیجان انگیز و جذاب و خیرهکنندۀ قدرتمند و تاثیرگذاری از آب درآمده و این واقعیت گویای این نکته است که باز آفرینی تاریخ اگر با اتکا به متنی درخور و قابل دفاع و مستند باشد و مؤلفههای سینمایی و ابزارهای فنیاش به درستی در اختیار آن متن تاریخی قرار بگیرد، میتواند به تولید اثری منجر شود که به شدّت مخاطب پسند باشد و طیفهای مختلف و متنوع و متکثر مردم را در سطوح مختلف متوجه خود سازد.
تاریخ، خود به خود، دراماتیک است و تصویری
این ویژگی تاریخ است که به خودی خود حاوی مؤلفهها و عناصر دراماتیکی است که اتفاقاً به خاطر وجه واقعی بودن، به ویژه اگر با شخصیتها و وقایع قدسی هم پیوند بخورد، به شدت قابلیت سینمایی شدن و مخاطب یافتن دارد و میتواند با آثار قدرتمند تخیلمدار و داستانگوی مصطلح و متعارف سینمایی رقابت کند و عرصه را در سیطره خود بگیرد. کما این که فیلم الرساله به تمامی این موفقیتها نائل آمد؛ آن هم در بهترین و والاترین و رشک برانگیزترین شکل متصور و ممکنش.
ارزشهای متنی و ویژگیهای اسنادی آثار علامه؛ حسنی مضاعف
در این جا با یادآوری دوباره ویژگیهای متنی و محتوایی و ارزشهای ساختاری و اسنادی و علم آوریهای مجاهدت آمیز آثار حضرت علامه عسکری(ره) توجه و تمرکز بر روی این آثار به منظور بازآفرینی و بازتولید هنری این نوشتهها به ویژه در عرصه هنر تصویر و خاصه سینما قابل اشاره و پیگیری است.
و این اتفاقی است که متاسفانه طی سالهای گذشته به شدت مورد غفلت اهالی علم و هنر قرار گرفته و از مواضع و مواقف خطیر و حساس و مهمی است که بدان کمترین توجّهی نشده و این منابع ارزشمند، هرگز در این وادی مهم و تاثیرگذار که رسانه و زبان روزگار ماست و به نوعی میتوان گفت «آموزگار تفکر بشر امروز» است، مورد استفاده قرار نگرفته است.
از «عبدالله ابن سبا» تا «آخرین نماز پیامبر»؛ پتانسیل غنی تاریخ و کلام اسلامی
در مجموعه آثار حضرت علامه عسکری(ره) در زمینه تاریخ و به طور مثال در کتابهای مهم و مؤثّر و عظیمی همچون «عبدالله ابن سبا» یا «آخرین نماز پیامبر» و نیز سایر نوشتارهای ارزشمند و گرانسنگ ایشان، میتوان ردّ پای یک نگاه هنرمندانه و ادیبانه را یافت. نوع چیدمان موضوعات و نحوۀ بیان مسایل را در تدارکی جذاب و بسیار خواندنی به مخاطب خود عرضه مینماید.
بیانی که در برخی موارد به رندانگی و طنازی هم نزدیک میشود و قابلیتهایی علاوه و مزید بر ارزشهای صرف علمی و تاریخی مییابد.
شیوهای مدرن از روایت در اثری از علامه عسکری(ره)
مثلاً در کتاب آخرین نماز پیامبر حتّی شاید بتوان گفت خواننده با یک شیوه مدرن و بلکه پست مدرن از نحوه بیان و شیوه آرایش تاریخ پیراسته از غبار تعصب و خرافه و گزاف و دروغ روبرو میشود که مخاطب را در منظومهای گیرا و خواندنی قرار میدهد.
البته منظومهای که حاصل مجاهدت علم آورانه و بیان روشمندانه نویسنده محققش بوده و نه تخیل صرف و وهمیات متبادر از ذهن غوطهور در فضای غیر حقیقی و کاذب بافنده!
باید گفت اساساً به لحاظ نوع مواجهه علمی و سیره پژوهشی و روش شناسی تحقیقی حضرت علامه(ره)، که حائز ویژگیهای منحصر به فردی در حقیقتیابی و واقعیت طلبی است. «تاریخ منزه» حاصل از تراوشات قلمی ایشان، اگر دارای وجوه دراماتیک و جنبههای داستانی غنی و سرشاری باشد، که هست، قطعا از یک متن اصیل و ناب سرچشمه میگیرد و نحوهای از دراماتیزاسیون است که پایههای آن بر واقعیتهای ناب و تابناک و معارف اصیل بنا شده است؛ نه وهم و خیال و داستان پردازی مصطلح و مألوف و مأنوس امروزی.
تاریخ منزه به مثابه منبعی سرشار برای هنر تصویر
گرچه نگارنده این نوشتار ابداً در مقام ذم و رد و نفی تخیل هنری و دراماتیزاسیون، بر مبنای اصول هنر دراماتیک مشهور و مألوف و مصطلح امروزی نیست و آن را در جایگاه خود بسیار هم نافذ و والا و قابل دفاع میداند که حتّی میتواند روشی بدیع و ارزنده در بازنمایی و بازتاب هنرورزانه و تأثیرگذار معارف و مضامین سترگ و شگرف دینی و انسانی و الهی باشد، لیکن آنچه در این جا مطمح نظر است و مورد اشاره، نوعی از درام پردازی غنی و سرشار است که در متن تاریخ منزه و در روش مواجهه ناب و اصولی علمای راستین در برابر متن تاریخ وجود داشته و دارد، که میتواند منبعی مناسب و متعالی برای اهالی هنر خاصه هنر تصویر باشد.
محمدرضا محقق
/1327/702/ر