حج؛ همایش بندگی(2)
به گزارش خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله صافی گلپایگانی، از مراجع تقلید در نوشتاری به تبیین اهمیت فریضه حج در دین مبین اسلام پرداخت.
متن نوشتار به این شرح است:
حجّ یکی از امور عبادی و ارکان مهمّه اسلام و فرایض بزرگ است که در آن فوائد و مصالح و منافع بسیار درج و متضمّن سعادت در این و فوز نشأتین است.
از جنبه تقویت و تلقین عقیده به توحید و از جنبه ریاضت و تصفیه باطن، تزکیه نفس و تهذیب اخلاق و از جنبه اجتماعی و توثیق روابط مودّت عمومی و برقراری حسن تفاهم بین اقوام و ملل و عناصر مختلف، و از جنبه ظهور قدرت معنوی دین مبین، و نمایش تسلیم مسلمین در برابر اوامر و احکام الهی و از جنبه حلّ مشکلات بین المللی و از ناحیه مشورت و تبادل نظر و اخذ تصمیمات مقتضی درباره آینده اسلام و تعیین خط مشیهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و تربیتی و از ناحیه تعلیم اخوّت اسلامی و مساوات، و الغاء امتیازات طبقاتی و نژادی و عنصری و صنفی و آموزش آزادگی و رشد دادن آزادی و درک کرامت انسانی و احترام به حقوق بشر و جنبههای دیگر حجّ یک عمل نمونه و بینظیر و مظهر نظرات اسلام و مقاصد عالی قرآن است.
در اینجا فقط به طور فشرده به بعض برنامهها و درس هایی که شاگردان مکتب حج میآموزند اشاره مینماییم:
3. طواف
طواف خانه کعبه از عبادات مهمّه و دارای فضیلت بسیار است. مطاف به قدری با روحانیت و پرمعنویت و معرفت بخش است که هر کس به حسب حال خود، احساس حضور مینماید و همان طور که در حدیث است «اَلطَّوافُ بِالْبَیْتِ صَلوةٌ» چنان است که انسان در حال نماز است، و همان طور که در نماز هرچه خضوع و خشوع و توجه بیشتر باشد، برکات معنوی و خطوط روحانی آن بیشتر است، طواف هم به این قسم است.
در حال طواف مثل نماز، بین بنده و خدا ارتباط برقرار میشود که اگر هم در حال طواف از دعا و مناجات ساکت باشد، همان سکوت نیز با معنا و حاکی از حال عبادت و درک عظمت موقف و وقار پرستش حق تعالی میباشد.
البته این خلق هایی که طواف میکنند(غیر از وهابی های حنبلی که عقاید مجسّمه را دارند) همه میدانند که خدا جسم نیست و خانه یعنی محل نزول ندارد، چنان که میدانند که اضافه (بیت) به (الله) و (خانه) به (خدا) اضافه تعظیمی و تشریفی است. این خانه، شرافت خاص دارد و مورد عنایات خاصه الهی است، چون اینجا اولین مرکز پرستش خدا و اولین خانهای است که برای بشر ساخته شده است (خانه مردم) و ابراهیم خلیل علیهالسلام پیامبری که در دعوت به توحید و مبارزه با شرک شهرت جهانی دارد، پایههای این حانه را با همکاری فرزندش اسماعیل بالا برد و معماری آن را به عهده داشت و حتّی پیش از ابراهیم، کشتی نوح هم به دور این خانه طواف کرد، و انبیای بزرگ به زیارت و طواف آن آمدند و این خانه در نظر همه اقوام معظم و مقدّس بود و از اینکه ایرانیان در دوران های قدیم از این خانه احترام میکردهاند و اینکه اردشیر بابکان بر حسب نذری که کرده بود به نقل مسعودی در مروج الذهب به حج این خانه مشرف شد، معلوم میشود که در کیش زرتشت نیز این خانه محترم شمرده شده است.
پس پرستش خدا در اینجا و اظهار و اعلان توحید و یکتاپرستی از هر مکان دیگر مناسبتر است و دور این خانه طواف کردن اظهار خضوع و تواضع در برابر خدای یگانه است که این خانه به امر او بنا شده است.
دعاها و اذکاری که در موقع طواف میخوانند همه آموزنده و زنده کننده روح توحید و امّید بخش است. هر کس به لهجه و لغتی مناسکی دارد و مشغول دعا است. بعضی به طور فردی، بعضی به طور دسته جمعی طواف میکنند و دعاها را هم با هم میخوانند. ضمناً این طواف و تعظیم خانه به ملاحظات یاد شده تشریع شده است و بر یاوه سرائی های وهابیان که نظیر این را در مشاهد رسول خداصلیالله علیه وآله وسلم و ائمه طاهرین علیهمالسلام، شرک یا نامشروع میگویند، خط بطلان میکشد، زیرا اگر آن برنامهها مثل تقبیل ضریح و احترام از قبور و حتی طواف قبور شرک باشد، برنامه طواف و آداب و مستحبات آن و تعظیم بیت نیز به گفته این نادانان شرک میباشد، زیرا همه به ظاهر و جمودی که اینها دارند تعظیم سنگ و اشیای دیگر است و اگر میگویند چون به قصد تقرّب به خدا انجام نمیشود و به قصد تقرّب به خود این اشیاء است، این افترای بزرگ است که باید گفت «هذا بهتان عظیم» البته تقرب بیشتر به خانه در هنگام طواف به مقام ابراهیم در هنگام نماز نیز موجب فضیلت بیشتر است، اما این تقرّب جستن استقلال و اصالت ندارد، یعنی این تقرّب بیشتر به قصد اینکه موجب مزید تقرّب به خداوند میگردد انجام میشود.
به هر حال این اعمال که نظیر طواف و سعی و استلام حجر الأسود و برنامههای دیگر و احکام کل حرم میباشد شرک نمیباشد و مسأله اضافه و انتساب به خدا است که بر این حساب از رسول الله و ولی الله و از عبدالله نیز احترام میشود و دستش را میبوسیم. وقتی خانه خدا این همه تعظیم داشته باشد که همه مردم به حج آن با شرط استطاعت مکلف باشند و این سیر و حرکت و این احتمالات شرک نباشد احترام از اشخاص نیز به اعتبار اضافه آنها به خدا و احترام از قبور آنها هرگز شرک نیست. مگر قلب مؤمن خانه خدا نیست؟ مگر در حدیث قدسی نیست: «لا یَسَعُنی اَرْضی وَ لا سَمائی وَلکِنْ یَسَعُنی قَلْبُ عَبْدِی الْمُؤْمِنِ»؟
همان طور که احترام از بیت گِل، احترام از صاحب خانه است احترام از بیت دل نیز احترام از صاحب خانه یعنی خداوند متعال است.
4. نماز طواف
نماز طواف تا ممکن است خلف مقام ابراهیم خوانده میشود. آنجا اجتماع عجیبی است، البته در یمین و یسار مقام و خلف آن (با فاصله) هم نماز خوانده میشود ولی اجتماع و فشار جمعیت هر چه به خلف مقام و یمین و یسار آن نزدیکتر باشد بیشتر است.
مردم همه ایستاده و منتظرند که نماز یک نفر تمام شود و به جای او به نماز بایستند. بسا که یک نفر از نماز فارغ میشود و بر میخیزد، و گروهی میخواهند به جای او بایستندو بالأخره آن که قبل از همه در جای او ایستاد پیروز میشود، و دیگران نیز چون او اسبق است تسلیم میشوند و حرف نمیزنند.
نماز طواف هم از آن جهت که نماز و مناجات با خدا و تشرّف به حضور حق است و هم از جهت اینکه در مسجد الحرام و خلف مقام ابراهیم با آورده میشود، در نورانیت باطن و حصول توجه و خضوع و خشوع فوقالعاده مؤثر است، زیرا بیشتر یا همه در حال انجام این تکلیف غیر از فکر عبادت و پرستش حق و امتثال و اطاعت امر اندیشه و فکری ندارند و حقیقت نماز را که معراج مؤمن است درک مینمایند و اگر هم به این درجات از معرفت نرسیده باشند باید سعی کنند هرچه امکان دارد به این حقیقت خود را نزدیک کنند و نیّت خود را خالص نمایند.
به هر حال با توجه به روایاتی که در فضیلت نماز رسیده است و اینکه ستون دین است و مثل آن مثل ستون خیمه است، درج آن در واجبات حج و عمره حج را علاوه بر فوائد و مصالح خاصی که دارد متضمن فوائد و برکات نماز نیز نموده است./907/د102/ج