حج؛ همایش بندگی(3)
به گزارش خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله صافی گلپایگانی، از مراجع تقلید در نوشتاری به تبیین اهمیت فریضه حج در دین مبین اسلام پرداخت.
متن نوشتار به این شرح است:
حجّ یکی از امور عبادی و ارکان مهمّه اسلام و فرایض بزرگ است که در آن فوائد و مصالح و منافع بسیار درج و متضمّن سعادت در این و فوز نشأتین است.
از جنبه تقویت و تلقین عقیده به توحید و از جنبه ریاضت و تصفیه باطن، تزکیه نفس و تهذیب اخلاق و از جنبه اجتماعی و توثیق روابط مودّت عمومی و برقراری حسن تفاهم بین اقوام و ملل و عناصر مختلف، و از جنبه ظهور قدرت معنوی دین مبین، و نمایش تسلیم مسلمین در برابر اوامر و احکام الهی و از جنبه حلّ مشکلات بین المللی و از ناحیه مشورت و تبادل نظر و اخذ تصمیمات مقتضی درباره آینده اسلام و تعیین خط مشیهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و تربیتی و از ناحیه تعلیم اخوّت اسلامی و مساوات، و الغاء امتیازات طبقاتی و نژادی و عنصری و صنفی و آموزش آزادگی و رشد دادن آزادی و درک کرامت انسانی و احترام به حقوق بشر و جنبههای دیگر حجّ یک عمل نمونه و بینظیر و مظهر نظرات اسلام و مقاصد عالی قرآن است.
در اینجا فقط به طور فشرده به بعض برنامهها و درس هایی که شاگردان مکتب حج میآموزند اشاره مینماییم:
5. سعی بین صفا و مروه
یکی از کارهای واجب حج و عمره، سعی بین صفا و مروه است که بعد از طواف و نماز آن بجا آورده میشود. باید حاج یا معتمر هفت مرتبه از صفا به مروه برود و برگردد که هر رفتن و برگشتن دو مرتبه محسوب میشود و بنابراین سعی از صفا شروع و در مرتبه هفتم به مروه پایان مییابد.
سعی، عبادت است و باید به قصد قربت انجام شود و مسعی اکنون مسقف است و سعی کننده زحمت تابش آفتاب را نمیبیند و مشتمل بر دو طبقه تحتانی و فوقانی است.
سعی بین صفا و مروه نیز یک عملی است که تسلیم شخص را در برابر دستورات و احکام الهی ظاهر میسازد. این همه مردم به امر خدا از این کوه به آن کوه میروند بیآن که از فلسفه این عمل بپرسند یا در رعایت آداب و ترتیباتی که شارع مقدّس در آن مقرّر کرده، کوتاهی و سهل انگاری بنمایند.
اینجا، مقام تسلیم است، چون شارع مقدّس دستور داده است از صفا شروع شود از صفا شروع میکنیم و اگر دستور فرموده بود از مروه شروع کنیم از مروه شروع میکردیم و با فلسفه و مصلحت عمل کاری نداریم هر چند تمام احکام خدا را در رابطه با حفظ مصالح یا دفع مفاسد میدانیم اما اگر عقل ما به فلسفه حکمی هم نرسید، نرسید، چون فهم همه حقایق در اختیار همه عقول و عقول همه نیست و ما در مقام بندگی و اطاعت و عبادت قصد فلسفه و مصلحت ندارم و داعی ما بر عمل، فقط امتثال امر مولی جل شأنه است و اگر عبادات را به نیّت مصلحت و رجحانی که خود عمل دارد بدون نظر به تکلیف الهی بجا آوریم، عبادیت آن حاصل نمیشود.
مع ذلک مهمترین فلسفه و فایده و مصلحت اینگونه عبادات همان تعبّد و پذیرش امر و تسلیم بدون قید و شرط است که حاکی از معرفت به علم و حکمت و تدبیر باری تعالی است، لذا امتثالاً لأمرالله تعالی این راه را میرود و برمیگردد و بنده هم تا به این مرحله نرسیده بنده نیست.
آن که از فلسفهها میپرسد و راز و امر فرمان مولا را میجوید و میگوید تا مصلحت را ندانم عمل را انجام نمیدهم، موضع خود را در برابر خدا از موضعش در برابر یک پزشک هم ضعیفتر مینماید و به قدری که به یک پزشک تسلیم میشود و از دستورات و اسرار نسخه و داروهائی که میدهد پرسش نمیکند و به آن عمل مینماید، به خدا خود را تسلیم نکرده است.
بدیهی است چنین کسی اگر داعی و باعثش بر عمل مصلحت و فائدهای باشد که تشخیص میدهد بندگی نکرده و پرستش بجا نیاورده است.
اینجا در مقام سعی انسان میبیند مردم و طوائف مختلف بشری بیآن که چون و چرائی داشته باشند، این مسافت طولانی را طی میکنند و با حال ضعف و پیری و بیماری بلکه گاه دیده میشود بعضی که پاهاشان فلج است چهار دست و پا این راه را میروند و بعضی هم در درشکههای دستی سوار شده و آنها را میبرند.
همه به طور منفرد یا جمعی و گروهی دعا میخوانند و وقتی به آن محلّی که با چراغ سبز مشخص است میرسد هروله میکنند.
وقتی مسعی پر از جمعیت است، مراسم با شکوه سعی بسیار با عظمت جلوه میکند و عبادت و پرستش بزرگی است که چشم انسان به جلال و جمال آن خیره میشود.
تمام رجال و شخصیت ها همه در اینجا در صف واحد و در بین اجتماع مشغول سعی هستند و کسی را با کسی کاری نیست.
و باز هم تکرار میکنم حقیقتاً از مناظر مهیج حج، سعی است که عظمت اسلام و اتحاد مسلمین در آن ظاهر میشود.
دیدن آن منظره با شکوه و روحانی تمام احساسات دینی و اسلامی را زنده میکند و در بیننده شور و شوق و نشاط و حرکت میآفریند.
6. وقوف به عرفات
یکی از اعمال حج، وقوف به عرفات در روز عرفه (روز نهم ذی الحجة) است که از ظهر تا غروب باید با نیّت در آنجا ماند.
وقوف نیز عبادت است و با توجّه به روایاتی که در فضیلت عرفات و ثواب وقوف و استجابت دعا در آن وارد شده، در این سرزمین حال عبادت و توجه و خضوع و انابه و بازگشت به خدا و توبه بیشتر فراهم میشود.
بانک دعا و مناجات و صدای ضجّه و شیون و گریه و زاری از هر گروه و کاروان بلند است.
سرتاسر عرفات را چادرها فراگرفته، همه در چادرها نشسته و با آن که نزدیک به هم و پهلوی یکدیگر نشستهاند، مثل این است که یک مکان خلوت و گوشه تنهائی را یافتهاند تا به عبادت و عرض حاجات و گریه و زاری و بیقراری و طلب مغفرت و آمرزش مشغول باشند.
شب های قدر و اجتماع در مساجد برای عبادت و دعا اجمالاً نمونه کوچکی از این اجتماع میلیونی است، با این تفاوت که در اینجا با اینکه روز است و شب و تاریک نیست، تجمّع حواس و حضور قلب برای نوع بیشتر فراهم است.
خلاصه، اسباب اطاعت و مغفرت واقعاً فراهم و جور است و بسیار شقی است آن کسی که از این زمینه و خوان گسترده و نامتناهی مغفرت و آمرزش محروم بماند.
و چقدر سعادتمندند آن مردان و بانوانی که این موقف عظیم و روحانی و جلوههای رحمت رحمانی را در آن درک میکنند.
و چقدر لذّت بخش است استماع آن نواها و صداهای دلنواز در اینجا همه به تدارک گذشته و جبران مافات و اعاده حیثیت خویش مشغولند، دعاهای وارده را میخوانند.
محیط یک محیط آسمانی و ملکوتی است که به وصف نمیآید. خداوند متعال همه ساله درک این محیط را روزی فرماید«وَ ما ذلِکَ عَلَی اللهِ بِعَزیز».
در تمام عالم، چنین اجتماع روحانی تشکیل نمیشود، غوغا و شور و هیجان عجیب است. همه خدا را به صنوف لغات و لهجهها میخوانند.
راستش را میخواهید بگویم این است که انسان کاملاً درک میکند که در اینجا به خدا نزدیکتر شده مثل اینکه حجاب ها و پردهها برداشته میشوند و فاصلهها کم میگردند و حقایقی از عالم غیب لمس میشود.
ارزش این موقف را از جنبه روحانی و معنوی و ساختن شخصیت افراد و طرد تعیّنات و فوائد اجتماعی و تربیتی نمیشود معیّن کرد.
خدایا به حق محمد و آل محمد علیهم الصلوة والسلام همه ساله به احسن انحاء درک این موقف و سایر مواقف و مشاهد عزیز این سفر مبارک را نصیب فرما./907/د102/ج