تأملاتی در موضوع تحول در حوزه با مروری بر مطالبات رهبری؛
رهیافتها و رویکردهای تحولی که «اجتناب ناپذیر» است
خبرگزاری رسا ـ اما شاید مهمترین نکته در موضوع تحول، نیاز به پاسخگویی حوزه در میدان مباحث جدید و مبتلابه روز باشد. تطبیق حوزه و خروجیهای فکریاش با مسایل روز جامعه و عملیاتی کردن موضوع مهم و خطیر «به روز کردن» حوزه؛ چه در خصوص آموزش و تحقیق و پژوهش و چه در نوع رابطه و نسبتی که حوزه و حوزیان با جامعه امروز و مسائل متنوع و پیچیدهاش و البته با نظام و حکومت و دولت برقرار میکند.
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا یکی از موضوعات خطیر و اساسی که طی سالهای گذشته در فضای علوم دینی و مراکز حوزوی مطرح بوده و از جانب بالاترین سطح مدیریتی نظام و زعامت دینی، یعنی جایگاه رهبری نظام مورد مطالبه و تأکید قرار گرفته است، بحث تحول در حوزه است. بحث تحول هم ویژگیهای شکلی دارد و هم مبانی فکری و عقیدتی و البته مباحث محتوایی. اینکه سمت و سوی تحول چیست و به کجا منتهی میشود؟ مبانی فکری و پشتوانه عقیدتی این موضوع چیست؟
راهکارها و رهیافتهای تحول اصیل و مبنایی و اثرگذار کدام است؟ چه نهادی بایستی متکفل امر تحول در حوزه شود و آن را دنبال کند؟ مولفهها و شاخصههای تحول چیست؟ چه موانعی بر سر راه تحول در حوزه وجود دارد و شیوه درست عبور و گذار از آنها کدام است؟ اینها از جمله مهمترین مباحثی است که در بحث تحول در حوزههای علمیه مطرح میشود و باید به آنها پاسخ داد.
تحول خواهی در گرو پاسخگویی حوزه به نیازهای جامعه
اما شاید مهمترین نکته در موضوع تحول، نیاز به پاسخگویی حوزه در میدان مباحث جدید و مبتلابه روز باشد. تطبیق حوزه و خروجیهای فکریاش با مسایل روز جامعه و عملیاتی کردن موضوع مهم و خطیر «به روز کردن» حوزه؛ چه در خصوص آموزش و تحقیق و پژوهش و چه در نوع رابطه و نسبتی که حوزه و حوزیان با جامعه امروز و مسائل متنوع و پیچیدهاش و البته با نظام و حکومت و دولت برقرار میکند.
مطالبات منسجم، جدی و اساسی رهبری از حوزه در باب تحول
اما بیتردید یکی از کسانی که به طور جدی و پیگیر و ریشهای بحث تحول در حوزه را طی سالهای اخیر مطرح نموده و دنبال کرده است، مقام معظم رهبری است. ایشان در طول سالهای گذشته بارها به موضوع تحول در حوزه اشاره نموده و ذیل عناوین و سرفصلهای مشخص و منسجمی این نکته را پیگیری و مطالبه نمودهاند. شاید مروری بر این منویات و مطالبات، یکی از بهترین راههای درک مقوله تحول در حوزه و روشی خوب برای به دست آوردن نمایهای کلی و دقیق از این موضوع باشد.
تحول؛ از منظر ویژگیهای ایجابی و نکات سلبی
ایشان در بیانات مختلفی ضمن اشاره به موضوع تحول در حوزه، ویژگیهای سلبی و ایجابی این موضوع را مورد توجه قرار میدهند؛ «اگر تحول را به معنای تغییر خطوط اصلی حوزهها بدانیم - مثل تغییر متد اجتهاد - قطعاً این یک انحراف است. تحول است، اما تحول به سمت سقوط. شیوه اجتهادی که امروز در حوزههای علمیه رائج است و علمای دین به آن متکی هستند، یکی از قویترین و منطقیترین شیوههای اجتهاد است؛ اجتهاد متکی به یقین و علم، با اتکای به وحی؛ یعنی از ظن به دور است و استنباط ما استنباط علمی و یقینی است.»
صیانت از عقبههای اصیل نظام فکری و ساختار طلبگی سنتی
و این یکی از مهمترین مواقف و مواضع در باب بحث تحول است؛ اینکه در تحول حوزه، ریشههای اصلی و عقبههای اصیل نظام فکری و ساختار درسی و روش و منش طلبگی سنتی باید محفوظ بماند و از آن صیانت شود. «اگر اجتهاد با همان شیوه درست و صحیح خود که تکیه به کتاب و سنت است و با آن متد معقولِ صحیحِ منطقیِ حساب شده پخته انجام بگیرد، بسیار خوب است. اجتهادها ولو نتائج مختلفی هم داشته باشند، موجب بالندگی است، موجب پیشرفت است.»
اجتهاد شیعی؛ سنتی افتخارآمیز در مسیر تحول حوزوی
وقتی بحث تحول مطرح میشود، یکی از نقاط و نکات اصلی، که در پیوند با این موضوع مطرح میگردد، بحث اجتهاد است. اجتهاد به عنوان سنت افتخارآمیز حوزه شیعی که هماره در طول تاریخ، مایه فخر و مباهات عالمان تشیع بوده است و در اینجا، از اهمیت مضاعفی برخوردار میشود؛ «مجتهدین ما، فقهای ما در طول تاریخ فقاهت ما در مسائل گوناگون نظرات مختلفی ایراد کردند. شاگرد بر علیه نظر استاد، باز شاگرد او بر علیه نظر او حرفهائی زدهاند، مطالبی گفتهاند؛ هیچ اشکالی ندارد؛ این موجب بالندگی و پیشرفت است. این اجتهاد باید در حوزه تقویت شود. اجتهاد مخصوص فقه هم نیست؛ در علوم عقلی، در فلسفه، در کلام، اجتهاد کسانی که فنان این فنون هستند، امر لازمی است. اگر این اجتهاد نباشد، خواهیم شد آب راکد.»
حضور در میدانهای فکر فلسفی و کلامی دنیا
و در ادامه، ایشان با اشاره به یکی از خلأهای موجود در بحث اجتهاد که ربط مستقیمی هم با موضوع تحول پیدا میکند یادآور میشوند: «امروز حوزه نباید در صحنههای متعدد فلسفی و فقهی و کلامی در دنیا غائب باشد. این همه سؤال در دنیا و در مسائل گوناگون مطرح است؛ پاسخ حوزه چیست؟ نه باید غائب باشد، نه باید منفعل باشد؛ هر دو ضرر دارد.» فکر نو لازم است، پاسخ به نیازهای نوبهنو لازم است که دارد مثل سیل در دنیا مطرح میشود؛ باید شما برایش جواب فراهم کنید. جواب شما باید ناظر باشد به این نیاز و نیز ناظر باشد به پاسخهائی که مکاتب و فرقههای گوناگون میدهند. اگر از جوابهای آنها غافل باشید، پاسخ شما نمیتواند کار خودش را انجام دهد. باید پاسخ قوی، منطقی و قانع کننده بیاورید وسط. باید پاسخها در دنیا مطرح شود. دائم بایستی صادرات قم -همان طور که عرض کردیم، این قلب معرفتی دنیای اسلام- پمپاژ بشود.
حوزه؛ ملجأ فکری و مرجع اندیشگی نیازهای مختلف جامعه اسلامی
اما همانطور که گفتیم، پاسخگویی به نیازهای جامعه امروز، چه در ابعاد ملی و چه بین المللی، از جمله نکاتی است که با موضوع تحول در حوزه ارتباط تنگاتنگی مییابد و همین پاسخگویی درست، اساسی، اصولی، جامع و مانع به نیازهای امروز است که میتواند متد و منشی برای شناسایی ساختارهای فکری و روشهای عملیاتی نیازمند تحول را تبیین کند و تعین بخشد؛ «در زمینههای گوناگون، امروز نیاز وجود دارد؛ هم برای نظام اسلامی، هم در سطح کشور، هم در سطح جهان. تبیین معرفتشناسی اسلام، تفکر اقتصادی و سیاسی اسلام، مفاهیم فقهی و حقوقیای که پایههای آن تفکر اقتصادی و سیاسی را تشکیل میدهد، نظام تعلیم و تربیت، مفاهیم اخلاقی و معنوی، غیره و غیره، همه اینها باید دقیق، علمی، قانع کننده و ناظر به اندیشههای رائج جهان آماده و فراهم شود؛ این کار حوزههاست. با اجتهاد، این کار عملی است.» اگر ما این کار را نکنیم، به دست خودمان کمک کردهایم به حذف دین از صحنه زندگی بشر؛ به دست خودمان کمک کردهایم به انزوای روحانیت. این، معنی تحول است. این حرکت نوبهنوی اجتهادی، اساس تحول است.
توجه به حرکت قطار تحول در ریل اصیل و مبناییاش؛ به دور از تقلید
و باز هم تذکر نسبت به فهم غلط از موضوع تحول و خارج شدن قطار تحول خواهی در حوزه از ریل درست که همواره مورد توجه و تذکر ایشان بوده است؛ «ممکن است یک معنای غلطی از تحول اراده بشود و فهم بشود، که حتماً باید از آن پرهیز کرد. تحول به معنای رها کردن شیوههای سنتیِ بسیار کارآمد حوزه در تعلیم و تعلم و تبدیل این شیوهها به شیوههای رائج دانشگاهیِ امروز نیست؛ اینچنین تحول و تغییر و دگرگونیای غلط اندر غلط است؛ این عقبگرد است.»
باری؛ شیوههای سنتی تدریس و تدرس در حوزه، از مباحثه علمی گرفته تا منش استاد و شاگردی در حیطه کار علمی، از جمله ویژگیهای بارز و ارزشمند حوزوی است که باید به دقت حفظ و حراست شود؛ چرا که نتایج فوق العاده مفید، کارساز و ریشهای را در حیطه مباحث علمی و خروجیهای فکری و تئوری سازیهای اجتماعی به همراه خواهد داشت؛ «امروز شیوههای گوناگون سنتیِ قدیمی ما دارد در دنیا شناخته میشود؛ بعضی یا از روی تقلید یا از روی ابتکار دارند همین شیوهها را رائج میکنند. ما شیوههای دانشگاهی خودمان را که برگرفته و نسخهنویسیشدهی از شیوههای قدیمی غربی است، بیاوریم در حوزه حاکم کنیم؛ نه، ما این را تحول نمیدانیم. اگر چنین دگرگونیای رخ بدهد، قطعاً ارتجاع و عقبگرد است؛ این را قبول نداریم. ما در حوزه علمیه شیوههای بسیار خوبی رائج داریم.»
تنظیم تلاشهای علمی منطبق بر نیازهای اجتماعی
و باز هم تأکید بر شناخت نیازها و مبنا قرار دادن آن برای روند تحول گرایی در حوزه. «یکی از چیزهائی که در تحول مثبت حتماً لازم است، این است که ما خودمان را و تلاش و فعالیت علمی خودمان را با نیازها منطبق کنیم. یک چیزهائی هست که مردم ما به آنها احتیاج دارند، پاسخش را از ما میخواهند؛ ما باید آنها را فراهم کنیم. یک چیزهائی هم هست که مردم احتیاجی به آنها ندارند؛ زیاد کار شده، زیاد تلاش شده؛ خودمان را سرگرم آنها نکنیم. اینها خیلی مسائل اساسی و مهمی است.»
و در همین جاست که مباحثی همچون متون آموزشی حوزه مطرح میشود که یکی از شاخصههای نیازمند تحول در حوزه علمیه است. تحولی که در جهت استفاده بهینه از وقت و انرژی و سرمایه عمر طلاب علوم دینی است. کتابهایی که صدها سال پیش و آن هم نه با رویکرد آموزشی، تألیف و تصنیف گشتهاند و برای نیازهای امروز حوزههای علمیه با توجه به ساختار نوین علم و رویکردهای آموزشی جدید، پاسخگو نیستند.
اخلاق، معنویت و انقلابیگری حوزوی در آیینه تحول خواهی
اما این تحول حوزوی، ابعاد دیگری هم دارد؛ ابعادی که حوزه اخلاق، معنویت و نیز انقلابیگری را شامل میشود و این سرفصلها، میتواند مجموعهای از مباحث ساختاری و محتوایی را در بحث تحول در نظام حوزوی در بر بگیرد. ایشان به سه عنصر «نظام اخلاقی و رفتاری» حوزه، اصل «معنویت» جاری در فضای طلبگی و نیز روحیه «انقلابیگری» به عنوان سه مسئله اصلی و حیاتی که در حوزه، نماد و نمود جدی و یکپارچهای هم دارد پرداخته و آنها را از منظر موضوع تحول، مورد توجه و تنبه قرار میدهند؛ «مسئله بعدی، مسئله نظام رفتاری و اخلاقی حوزههاست؛ که همین تحول - اگر تحولی انجام میگیرد - باید ناظر به این جهت هم باشد. چند تا سرفصل در این خصوص وجود دارد: تکریم اساتید؛ نظام رفتاری و اخلاقی ما در حوزهها باید در این جهت حرکت کند؛ تکریم استاد، تکریم عناصر فاضل، به خصوص تکریم مراجع تقلید. هر کسی آسان به حد مراجع معظم تقلید نمیرسد؛ صلاحیتهای زیادی لازم است.»
غالباً مراجع، قلههای علمی حوزههای علمیه محسوب میشوند. بنابراین احترام مراجع بایستی محفوظ باشد؛ باید تکریم شوند. مسئله دیگر در نظام رفتاری و اخلاقی حوزهها، فیض بردن از معنویات است، تهذیب است؛ این خیلی مهم است. جوان امروز حوزه بیش از گذشته به مسئله تهذیب نیازمند است. کسانی که رشتههای رفتارشناسی عمومی را مطالعه میکنند و کار میکنند، این را تأیید میکنند. امروز در همه دنیا اینجور است که وضع نظام مادی و فشار مادی و مادیت، جوانها را بیحوصله میکند؛ جوانها را افسرده میکند. در یک چنین وضعی، دستگیر جوانها، توجه به معنویت و اخلاق است. علت اینکه میبینید عرفانهای کاذب رشد پیدا میکند و یک عدهای طرفشان میروند، همین است؛ نیاز هست. جوان ما در حوزه علمیه - جوان طلبه؛ چه دختر، چه پسر - نیازمند تهذیب است.
یک مسئله دیگر در زمینه نظام رفتاری و اخلاقی حوزه، مسئله گرایشها و احساسات انقلابی در حوزه است. عزیزان من! فضای انقلابی در کشور دشمنان عنودی دارد، دشمنان کینهورزی دارد. با حاکمیت فضای انقلابی در کشور مخالفند؛ میخواهند این فضا را بشکنند. شما دیدید در یک دورهای شهادت را زیر سؤال بردند، جهاد را زیر سؤال بردند، شهید را زیر سؤال بردند، نظرات امام را زیر سؤال بردند، پیغمبران را زیر سؤال بردند! مسئله این نیست که فلان زیدی با این مفاهیم مخالف است؛ مسئله این است که این مخالفت از نظر دشمن باید در جامعه مطرح شود؛ فضاسازی شود و فضای انقلابی بشکند.
در حوزه علمیه همه باید به این مسئله توجه کنند. در متن جامعه اینجور است، طبعاً در حوزههای علمیه هم اینجور است. میدانند که شُمای روحانی فقط یک فرد نیستید؛ مستمع دارید، علاقهمند دارید؛ بنابراین در محیط پیرامون خودتان اثر میگذارید. میخواهند فضای انقلابی را بشکنند، روحانی انقلابی را منزوی کنند. تحقیر بسیج، تحقیر شهید، تحقیر شهادت، زیر سؤال بردن جهاد طولانی این مردم اگر خدای نکرده در گوشه و کنار حوزه به وجود بیاید، فاجعه است. بزرگان حوزه بایستی مواظب و مراقب باشند و مانع بشوند.
مدیریت؛ حلقه گمشده تحول مبنایی و اصیل در حوزه
و بالاخره بازگشت همه این مسایل به یک موضوع جدی و اساسی و مبنایی است؛ «مدیریت» در حوزه. مدیریتی منسجم که بتواند مجموعه مولفههای تحول خواهی در حوزه را با شناختی جامع و درکی مانع، به روش و اصلوبی منطبق با فضا و ذائقه و روحیات طلبگی و با در نظر گرفتن همه محذورات و مقتضیات و جوانب امر به منصه ظهور و بروز برساند؛ «آیا این تحول پیچیده گستردهدامن و همهجانبه و ذواضلاع، بدون یک مدیریت منسجم امکانپذیر است؟»
این همان چیزی است که ما چندین سال قبل از این در همین حوزه علمیه با کسانی که بعضی امروز جزو مراجع معظم هستند و آن روز در جامعه مدرسین بودند، بعضی از دنیا رفتهاند - که رحمت و رضوان خدا بر آنها باد - مطرح کردیم و پذیرفتند. مدیریت و تدبیر حوزه به وسیله یک گروه متمرکزی که مورد تأیید مراجع و بزرگان باشند و در مسائل حوزه صاحبنظر باشند، یک چیز لازمی است، اجتنابناپذیر است؛ بدون این نمیشود. این کار پیچیده مهمِ همهجانبه، بدون یک مدیریت قوی امکانپذیر نیست.
*پینوشت:
بخشهای داخل گیومه از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم به تاریخ 29/7/1389 انتخاب شده است
سعید رضایی منش
/1327/702/ر
ارسال نظرات