۰۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۹:۲۰
کد خبر: ۲۳۸۱۴۴
آیت‎الله جوادی آملی:

هیچ راهی برای اداره جامعه نیست مگر این که انسان بپذیرد در برابر عمل پاسخگوست

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت‎الله جوادی آملی گفت: هیچ راهی برای اداره جامعه نیست مگر این که انسان بپذیرد در برابر عمل پاسخگو است و انسان در گرو عمل خودش است، انسان تا کاری را نکرد آن کار در اختیار اوست اما اگر کاری را انجام داد دیگر او در اختیار کار است.
آيت الله جوادي آملي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی پیش از ظهر دو‎شنبه در درس خارج تفسیر خود که در مسجد اعظم برگزار میشود با اشاره به تفسیر آیات پایانی سوره مبارکه زمر گفت: بین اوصاف الهی مسأله تبشیر و انذار سهم تعیین کنندهای در پذیرش دین دارد، ضمن این که در سوره زمر مسائل اعتقادی مطرح شد، مسائلی که زمینه پذیرش آن اعتقاد را فراهم میکند نیز مطرح میشود، میفرماید مشرکان خدا را به عنوان واجب الوجود قبول داشتند، به عنوان مدیر کل و رب کل و رب العالمین قبول داشتند، درباره امور جزیی و ربوبیتهای جزیی و این که شفای بیمار ما به دست چه کسی است و پیروزی به دست چه کسی است، اشکال داشتند.

وی افزود: با اصل توحید ذات مشکل نداشتند، در توحید ذات، توحید رب، توحید خالق مشکلی نداشتند، آنان گذشته از بتهای در بتکده یک بتهای خصوصی در منزل داشتند که از آنان هم نصرت میطلبیدند، آنان با اصل توحید ذات مشکل نداشتند، بلکه در ربوبیت جزیی مشکل داشتند و اساس کار آنان این است که میخواستند آزاد باشند، دین ربوبیت جزیی را همانند ربوبیت کلی منحصر ذات اقدس اله میداند و برای جهان پایان قائل است، هر عملی راه خاص خودش را دارد، اگر حسنه بود به بهشت میرود و اگر سیئه بود راه به جهنم باز میکند، دین انسان را پاسخگو میداند، فرمود درست است که ما تا کنون از عذاب الهی سخن گفتیم.

وی گفت: مشرکان مسأله معاد را نمیپذیرفتند، اعتقاد به ذات اقدس اله سهم تعیینکنندهای دارد اما مهمترین اثر مال معاد است، اگر کسی پذیرفت که پایانی وجود ندارد، اگر کسی گفت حساب و کتابی نیست، این جامعه دیگر اداره نمیشود، بلکه بر اساس این که هر که برتری یافت اداره میشود، جامعهای که بخواهد بر اساس عقل و عدل اداره شود باید بر اساس معاد اداره شود، هیچ راهی برای اداره جامعه نیست مگر این که انسان بپذیرد در برابر عمل پاسخگو است و انسان در گرو عمل خودش است، انسان تا کاری را نکرد آن کار در اختیار اوست اما اگر کاری را انجام داد دیگر او در اختیار کار است، هر عملی راه خاص خودش را دارد، عمل زنده است،  آن کار انسان نه از بین میرود، نه ضعیف میشود و نه صاحب کار را رها میکند.

حضرت آیتالله جوادی آملی با قرائت آیه «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» اظهار کرد: این آیه درباره بندگانی است که اعتراف کردند به این که عبد هستند و معتقد هستند که من مولای آنها هستم، بگو ای بندگان من که بر خود ستم کردید، تمام گناهان سمی است به جان خودتان، میفرماید انسان با گناه بر خودش اسراف کرد، بالاصاله گناه، اگر کسی بخواهد آن را بررسی کند، سمی است که به جان خودش ریخته است، این سم حتی درباره آدمکشی نیز صادق است، این سم بالاصاله دامنگیر خود شخص است و شعاع این ظلم به دیگری میرسد.

خداوند درهای رحمت خودش را بر روی گناهکاران باز کرده است

وی بیان کرد: آیه سوره مبارکه اسرا میفرماید اگر خوبی کردید به خودتان است و اگر بدی کرد به خودتان بدی کردید، میفرماید کار خوب مخصوص صاحب کار است و کار بد مخصوص صاحب کار است، مانند این که کسی در درون منزلش یک بوستان معطر یا گودال کنیف بدبویی بکند، هر دو اینها مال اوست، اگر بوستان باشد خودش از آن بهره میبرد و گاه نسیمی میوزد و دیگران از بهره میبرند، اگر یک کنیفی بود همه بوهای بد از آن اوست اما گاهی یک نسیمی میوزد و این بوها به دست کس دیگری میرسد، میفرماید اینها به خودشان ستم کردند «أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ»، گناه با درون ما و با جان ما و با فطرت ما سازگار نیست، همان طور که غذای مسموم با جان ما سازگار نیست.

مفسر برجسته قرآن کریم اظهار کرد: در آیه محل بحث میفرماید راه حلی برای گناهان وجود دارد، مبادا نا امید باشید، نهی کرده است از ناامیدی از درگاه خداوند، و تعبیرها هم تعبیرهای لطیف و رحمتآمیز است، دو بار کلمه «الله» را ذکر کرد، اگر ضمیر میآورد کافی بود، اما «الله» را دوبار مطرح کرد، با فعل مضارع هم مطرح کرد که مفید استمرار است، با سه تعبیر همگانی و همیشگی مغفرت خود را وعده داد، سخن از گناه نیست، بلکه سخن از ذنوب است، «ال» نیز دارد، با «جمیعا» نیز تأکید شده است، یعنی هیچ گناهی نیست که مشمول رحمت الهی نباشد، همه گناهان راه حلی دارد.

وی ادامه داد: بعد فرمود به این که جای دیگری راه نیست، تنها کسی که غقور است خداوند است، تنها کسی که رحیم است خداوند است، این آیه نشان میدهد که در رحمت را خداوند باز کرده است، اما در سوره مبارکه نساء گذشت که این که خداوند همه گناهان را میبخشد، بدون توبه نیست، بلکه باید توبه کرد، در همین بخش پشت سر هم میفرماید که بازگردید، راه باز است، معلوم میشود که همه گناهان را با توبه میبخشد، اما توبه هر گناهی فرق دارد، توبه حقالناس و حقالله متفاوت است.

حضرت آیتالله جوادی آملی اظهار کرد: برخی حقالله و برخی حقالناس است، هیچ گناهی نیست که قابل بخشش الهی نباشد، خداوند خضر راه را همواره سر راه انسان میگذارد، این که خداوند که را میبخشد، چگونه میبخشد و با کدام راه میبخشد معلوم نیست، از این رو همه ما در بین انذار و تبشیر هستیم، مشیت خداوند که از آن اطلاعی نداریم، آن جا که خداوند وعده داد فرمود همه گناهان را میبخشد، البته بدون توبه نیست که این خود نوعی اباحهگری میشود، به همین دلیل این دو آیه را ذکر کرد که «وَأَنِیبُوا إِلَى رَبِّکُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ».

وی با اشاره به آیه «وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ العَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ» ادامه داد : شما هر چه که نازل شده کمال و خوبی است، اما شما بهترین آن را بگیرید، به دنبال کارهای واجب تنها نباشید، به دنبال ترک گناه نباشید، بلکه کارهای مستحب را نیز انجام دهید، مسأله عذاب و قیامت دفعی است، اگر گناهی را به کسی اسناد بدهند مبهوت میشود، در صحنه قیامت هم این طور است، دفعی است، انتقال از دنیا به برزخ و از برزخ به قیامت این گونه است، خیلیها نمیفهمند که مردند، نمیفهمند چه شد؟ این تلقین میت هم برای این است که به میت ثابت کند که شما مردید و این را بفهمید، ای فلانی بفهم که مرگ حق است و تو از این عالم رفتی.

مفسر برجسته قرآن کریم بیان کرد: خیلیها هستند که بعد از این که اوضاع آرام شد میفهمند که مردند، طامه موت آن چنان فشار میآورد که همه جزییات دنیا از یاد انسان میرود، این که گفتند نامهای اهلبیت(ع) را با خود تکرار کنید به این دلیل است که انسان از یاد میبرد، طامه موت مانند اتاق عمل و بیهوشی نیست، بلکه از آن سخت تر است، اگر پرسش قبر درباره مسائل دینی و علمی بود انسان میتوانست نتیجه بگیرد که مشاعر انسان کار میکند، ابتدایات دین را از انسان میپرسند.

وی گفت: این زیارتها تنها برای ثواب نیست، این اذان و اقامه برای همین است، مرگ ناگهانی میآید و انسان را مبهوت میکند، این صحنه چیست؟ انسان افراد و صحنههایی را میبیند که تا به حال ندیده است، لذا فرمود نمیدانید شما چه خبر است؟ این اختصاصی به عالم و غیرعالم ندارد، طامه مرگ آن قدر قوی است که تمام مشاعر را از میان برمیدارد، معلوم میشود آیه گذشته درباره بخشش با توبه است./914/پ201/ج

ارسال نظرات