معیار گزینش کارگزاران در حکومت امام علی
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، حجت الاسلام و المسلمین ملکی راد عضو هیات علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی در یادداشتی به بررسی نگاه امیرالمومنین علی(ع) در گزینش و انتخاب کارگزاران حکومتی پرداخته است.
امام امیرالمؤمنین(ع) در عهدنامه معروف خویش به مالک اشتر در ارتباط با ملاکها و معیارهای گزینش کارگزاران به این امر مهم اشاره داشته و در این زمینه میفرماید:
«ثُمَ انْظُرْ فِی أُمُورِ عُمَّالِکَ فَاسْتَعْمِلْهُمُ [اخْتِیَاراً] اخْتِبَاراً وَ لَا تُوَلِّهِمْ مُحَابَاةً وَ أَثَرَةً فَإِنَّهُمَا جِمَاعٌ مِنْ شُعَبِ الْجَوْرِ وَ الْخِیَانَةِ وَ تَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَ الْحَیَاءِ مِنْ أَهْلِ الْبُیُوتَاتِ الصَّالِحَةِ وَ الْقَدَمِ فِی الْإِسْلَامِ الْمُتَقَدِّمَةِ فَإِنَّهُمْ أَکْرَمُ أَخْلَاقاً وَ أَصَحُّ أَعْرَاضاً وَ أَقَلُّ فِی الْمَطَامِعِ [إِشْرَافاً] إِشْرَاقاً وَ أَبْلَغُ فِی عَوَاقِبِ الْأُمُورِ نَظَرا»
«در امور کارمندان خودت بیندیش و پس از آزمایش به کارشان بگمارد و با میل شخصی و بدون مشورت با دیگران آنان را به کارهای مختلف وادار نکن زیرا نوعی ستمگری و خیانت است،کارگزاران را از میان مردمی با تجربه و با حیا از خاندانهای پاکیزه که در مسلمانی سابقه درخشان دارند انتخاب کن زیرا اخلاق آنان گرامیتر، و آبرویشان محفوظ تر و طمعورزیشان کمتر و آینده نگریشان بیشتر است.»
و در مورد ملاکهای یک فرمانده خوب چنانکه در فصل قبل گذشت میفرماید:
«فَوَلِ مِنْ جُنُودِکَ أَنْصَحَهُمْ فِی نَفْسِکَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِإِمَامِکَ وَ أَطْهَرَهُمْ [أَنْقَاهُمْ] جَیْباً وَ أَفْضَلَهُمْ حِلْماً مِمَّنْ یُبْطِئُ عَنِ الْغَضَبِ وَ یَسْتَرِیحُ إِلَى الْعُذْرِ وَ یَرْأَفُ بِالضُّعَفَاءِ وَ یَنْبُو عَلَى الْأَقْوِیَاءِ وَ مِمَّنْ لَا یُثِیرُهُ الْعُنْفُ وَ لَا یَقْعُدُ بِهِ الضَّعْفُ ثُمَّ الْصَقْ بِذَوِی الْمُرُوءَاتِ وَ الْأَحْسَابِ وَ أَهْلِ الْبُیُوتَاتِ الصَّالِحَةِ وَ السَّوَابِقِ الْحَسَنَةِ ثُمَّ أَهْلِ النَّجْدَةِ وَ الشَّجَاعَةِ وَ السَّخَاءِ وَ السَّمَاحَةِ فَإِنَّهُمْ جِمَاعٌ مِنَ الْکَرَمِ وَ شُعَبٌ مِنَ الْعُرْف...»
«برای فرماندهی سپاه کسی را برگزین که خیرخواهی او برای خداوند و پیامبر(ص) و امام تو، بیشتر و دامن او پاکتر، شکیبایی او برتر باشد، از کسانی که دیر به خشم آید و عذر پذیرتر باشد و بر ناتوان رحمت آورد و با قدرتمندان باقدرت برخورد کند، درشتی او را به تجاوز نکشاند و ناتوانی او را از حرکت باز ندارد سپس با خانوادههای ریشهدار و دارای شخصیت حساب شده و خاندانی پارسا که دارای سوابق نیکواند روابط داشته باش.
در مورد ملاکهای انتخاب یک منشی خوب میفرماید:
«ثُمَ انْظُرْ فِی حَالِ کُتَّابِکَ فَوَلِّ عَلَى أُمُورِکَ خَیْرَهُمْ وَ اخْصُصْ رَسَائِلَکَ الَّتِی تُدْخِلُ فِیهَا مَکَایِدَکَ وَ أَسْرَارَکَ بِأَجْمَعِهِمْ [لِوُجُودِ] لِوُجُوهِ صَالِحِ الْأَخْلَاقِ مِمَّنْ لَا تُبْطِرُهُ الْکَرَامَةُ فَیَجْتَرِئَ بِهَا عَلَیْکَ فِی خِلَافٍ لَکَ بِحَضْرَةِ مَلَإٍ وَ لَا [تُقَصِّرُ] تَقْصُرُ بِهِ الْغَفْلَةُ عَنْ إِیرَادِ مُکَاتَبَاتِ عُمِّالِکَ عَلَیْکَ وَ إِصْدَارِ جَوَابَاتِهَا عَلَى الصَّوَابِ عَنْکَ- [وَ] فِیمَا یَأْخُذُ لَکَ وَ یُعْطِی وَلاَ یُضعِفُ عَقْداً اعْتَقَدَهُ لَکَ وَلاَ یَعْجِزُ عَنْ إِطْلاَقِ مَا عُقِدَ عَلَیْکَ»
«در امور نویسندگان و منشیان به درستی بیندیش و کارهایت را به بهترین آنان واگذار و نامههای محرمانه که در بردارنده سیاستها و اسرار تو است از میان نویسندگان، به کسی بده که صالحتر از دیگران باشد. کسی که گرامی داشتن، او را به سرکشی و تجاوز نکشاند تا در حضور دیگران با تو مخالفت کند و در رساندن نامه کارگزارانت به تو، یا رساندن پاسخها تو به آنان کوتاهی نکند و در آنچه برای تو میستاند یا از طرف تو به آنان تحویل میدهد فراموشکار نباشد.
و در تنظیم هیچ قراردادی سستی نورزد و در بر هم زدن قرار دادی که به زیان توست کوتاهی نکند.»
و در مورد صفات و خصوصیات قاضی چنانکه در فصل قبل گذشت، میفرماید:
ثُمَّ اخْتَرْ لِلْحُکْمِ بَیْنَ النَّاسِ أَفْضَلَ رَعِیَّتِکَ فِی نَفْسِکَ، مِمَّنْ لاَ تَضِیقُ بِهِ الاْمُورُ، وَ لاَ تُمَحِّکُهُ الْخُصُومُ وَ لاَ یَتَمادَى فِی الزَّلَّةِ وَ لاَ یَحْصَرُ مِنَ الْفَیْءِ، إِلَى الْحَقِّ إذَا عَرَفَهُ، وَ لاَ تُشْرِفُ نَفْسُهُ عَلَى طَمَعٍ...»
«از میان مردم برترین فرد را برای قضاوت انتخاب کن، کسانی را که مراجعه زیاد مردم، آنها را به ستوه نیاورد (تحمل مراجعات گوناگون را داشته باشند) و برخورد مخالفان و طرفین دعوا او را به خشم نیاورد و در اشتباهاتش پا فشاری نکند و بازگشت به حق بعد از آگاهی برای او دشوار نباشد و طمع را از دل ریشهکن کند.»
و به محمد بن ابی بکر در مورد مالک اشتر مینویسد:
«إِنَّ الرَّجُلَ الَّذِی کُنْتُ وَلَّیْتُهُ أَمْرَ مِصْرَ کَانَ رَجُلاً لَنَا نَاصِحاً، وَ عَلَى عَدُوِّنَا شَدِیداً نَاقِما»
«همانا فردی را فرماندار مصر قرار دادم که نسبت به ما خیرخواه و به دشمنان ما سختگیر و در هم کوبنده بود.»
از مجموعه کلمات یاد شده میتوان صفاتی چند از برای گزینش و انتخاب کارگزاران براساس مکتب علوی(ع) بدست آورد:
1ـ پخته و اهل تجربه باشد 2ـ آبرومند و با حیاء باشد 3ـ از خانوادههای خوب و صالح باشد 4ـ متخلق به اخلاق اسلامی باشد 5ـ طمع ورز نباشد 6ـ آیندهنگر باشد 7ـ مطیع فرامین الهی باشد 8ـ دامن خود را از منکرات و کارهای زشت پاک نگه دارد 9ـ استقامت و صبر و تحملاش در مقابل مشقات و سختیها زیاد باشد 10ـ اهل عفو و گذشت باشد 11ـ نسبت به افراد ناتوان و ضعیف اهل رأفت ومهربانی باشد 12ـ نسبت به افراد قدرتمند و ثروتمند که میخواهند از طریق قدرت و رانت منافع غیر مشروعی کسب کنند با قدرت برخورد کنند. 13ـ سخاوتمند باشد 14ـ بلند نظر باشد 15ـ درانجام کارهای محوله کوتاهی نکند 16ـ از خشم و غضب بپرهیزد 17ـ حقگرا باشد 18ـ اهل کار و تلاش باشد 19ـ امین در کار و مسئولیت خود باشد 20ـ خیرخواه ملت و رهبری باشد 21ـ عدالتخواه باشد 22ـ فرو تن و متواضع باشد 23ـ ساده زیست باشد.
اگر در انتخاب کارگزاران حکومت، صفات یاد شده مورد توجه قرار گیرد، بسیاری از نابسامنیها بر طرف شده و روند امور هر چه سریعتر بوده و آهنگ سازندگی و پیشرفت بیشتر خواهد بود.
لازم است به این نکته توجه داشته باشیم که اگر فردی در حوزه مسئولیت خویش از توانایی لازم برخوردار نباشد، باید بیهیچ ملاحظه او را تعویض نمود و مسئولیتی به اندازه توانش به او سپرد. امری که مورد توجه امام علی(ع) نیز بوده و سیره عملی ایشان در مورد یکی از کارگزان حکومتاش بیان گر آن است.
جریان از این قرار است که «محمد بن ابی بکر» فرماندار آن حضرت در منطقه مصر بود اما بجهت گستردگی آن سامان و اهمیت مسئولیت فرمانداری و پر خطیر بودن آن، امام(ع)خواستند فردی قویتر و با تجربه بیشتر را به فرمانداری آن سرزمین برگزینند، اتفاقا در سال 38 هجری «مالک اشتر» را که نسبت به محمدبن ابی بکر قوی تر و از توان مدیریت بالاتری برخوردار بود به عنوان فرماندار مصر انتخاب نمود و محمد بنابیبکر را از فرمانداری آن منطقه عزل کردند، این خبر که به محمد بنابیبکر رسید گویا کمی ناراحت و دلگیر شد، امام(ع) بعد از شنیدن این جریان طی نامه ای به محمد بنابیبکر نوشت:
«أَمَّا بَعْدُ وَ قَدْ بَلَغَنِی مَوْجِدَتُکَ مِنْ تَسْرِیحِ الاْشْتَرِ إِلَى عَمَلِکَ وَ إِنِّی لَمْ أَفْعَلْ ذلِکَ اسْتِبْطَاءً لَکَ فِی الجَهْدِ، وَلاَ ازدِیاداً لَکَ فِی الْجِدِّ، وَ لَوْ نَزَعْتُ مَا تَحْتَ یَدِکَ مِنْ سُلْطَانِکَ، لَوَلَّیْتُکَ مَا هُوَ أَیْسَرُ عَلَیْکَ مَؤُونَةً، وَ أَعْجَبُ إِلَیْکَ وِلاَیَةً»
«پس از یاد خداوند، به من خبر دادهاند که از فرستادن اشتر به سوی محل فرمانداریات ناراحت شدهای، این کار را به دلیل کند شدن و سهلانگاری ات یا انتظار و کوشش بیشتری از تو انجام ندادم، اگر تو را از فرمانداری مصر عزل کردم، فرماندار جایی قرار دادم که اداره آنجا بر تو آسانتر و حکومت تو در آن سامان خوشتر است.»
اگر در نظام اسلامی بخواهیم برطبق راه و روش حکومت علوی(ع) الگوگیری کنیم و به آن عمل نماییم لازم است به ملاکها و معیارهای نامبرده توجه نمود و مسئولیتها را برطبق توانایی وشایستگی و تعهد افراد تقسیم کرد نه برطبق خواست احزاب و جناحهای پیروز در میدان، زیرا عدم توجه به صلاحیتها و شایستگیهای موجود در افراد، قهرا موجب کُند شدن روند امور اجتماعیشده و بدنبال آن به ایجاد معضلات اجتماعی خواهد انجامید./997/د101/ی
منبع: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی