در یادواره گمگشته هور تشریح شد؛
شهید هاشمی؛ از عالم فوتبال، پزشکی و طلبگی تا فرماندهی قرارگاه نصرت
خبرگزاری رسا ـ سردار اهوازیان در شرح ابعاد مختلف زندگی شهید علی هاشمی، گفت: پیش از جنگ فوتبالیست حرفه ای بود و با تحصیل حوزه و قبولی در دانشگاه پزشکی نشان داد که یکی از نخبگان علمی است؛ در سن 27 سالگی پنج مسؤولیت کلیدی و مهم را در جنگ تحمیلی به عهده داشت.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، سردار عبدالفتاح اهوازیان از فرماندهان 8 سال دفاع مقدس شب گذشته در یادواره شهید علی هاشمی با عنوان گمگشته هور که در هیأت فاطمیون قم برگزار شد با اشاره به نزدیک بودن سالروز عملیات بیت المقدس به ذکر خاطره ای از یکی از فرماندهان این عملیات پرداخت و اظهار داشت: شهید اسماعیل فرجوانی از نوادر جنگ بود و می گفت ما باید به هر شکل ممکن تکلیف خود را انجام دهیم.
وی افزود: وقتی در عمیات بیت المقدس بدون هیچ سلاحی در محاصره دشمن قرار گرفتیم، اسماعیل فرجوانی به سمت تانک ها کلوخ پرتاب می کرد؛ تانک به سوی او آمد و قصد داشت اسماعیل را زیر شنی خود له کند که در نهایت یکی از پاهایش زیر شنی رفت.
اهوازیان ادامه داد: با این که در عملیات دیگری یک دست خود را نیز از دست داده بود در عملیات کربلای 4 با قواصان به خط زد و با این که یک دست قطع شده و یک پای به شدت آسیب دیده بود، با لباس قواصی به شهادت رسید.
همه شهدا اعتقادی راسخ به ولایت فقیه داشتند
این رزمنده 8 سال دفاع مقدس، تأکید کرد: در طول جنگ شهیدی نداشتیم که اعتقادی به ولایت فقیه نداشته باشد؛ آنها به صراحت خط مشی خود را برای دیگران مشخص کرده اند.
وی خاطرنشان کرد: دشمن فهمید که نقطه قوت ایران بسیجی ها و نیروهای پیاده است به همین خاطر بین خطوط خود و ما سیم خاردار، کانال و میدان های مین متعددی می ساختند؛ کانال هایی که عرض شان 10 متر و عمقشان 3 متر بود و داخل آنها قیر بودغ به همین خاطر حرکت ما را کند کردند.
همرزم شهید علی هاشمی ادامه داد: ما در برهه ای از زمان دیگر فتوحات عرضی نداشتیم و به بن بست رسیدم؛ محسن رضایی کتابی نوشته به نام «گمشده من» که در آن از نقش بی بدیل علی هاشمی برای رهایی جنگ از این بن بست را تشریح کرده است.
وی با توجه به دستگاه های اطلاعاتی قوی دشمن راه اندازی و اداره یک قرارگاه به کلی سری در جنگ را کار سختی دانست و گفت: محسن رضایی این مسؤولیت را به علی هاشمی 20 ساله سپرد؛ او تعدادی از بچه های دشت آزادگان و بومی منطقه را با به جمع بچه های قرارگاه افزود تا زندگی در هور را به ما بیاموزند.
شهید هاشمی فوتبالیست، طلبه و دانشجوی رشته پزشکی بود
سردار اهوازیان در تبیین ابعاد مختلف شخصیت شهید هاشمی، ابراز داشت: او پیش از جنگ به عنوان یک فوتبالیست حرفه ای در اهواز مطرح بود؛ همچنین درس حوزوی خواند بود و در رشته پزشکی نیز پذیرفته شده بود؛ اطلاعیه ای را بر سر در خانه نصب کرده و نوشته بود که حاضر است به ازای چند صلوات تدریس خصوصی برای بچه های محله داشته باشد.
وی به تشریح منطقه هور پرداخت و گفت: نزدیک 600 روستایی در کنار هور زندگی می کردند که عمدتا قاچاقچی، خلاف کار و از طرفداران صدام بودند؛ صدام به آنها ایمان داشت و کل هور را به این افراد سپرده بود و کمترین نیروها را در این منطقه به کار گرفته بود.
فرمانده سال های دفاع مقدس با اشاره به سختی های جنگ در هور، ابراز داشت: گاهی اوقات بچه ها حدود 10 روز در بلم زندگی می کردند و سه نفر در این قایق کوچک نماز می خواندند،نان می پختند وغذا درست می کردند.
تحمل جانوران موزی هور از جنگیدن با بعثی ها دشوارتر بود
اهوازیان افزود: شب ها چندین هزار پشه و ملاریا بر ما هجوم می آورند و به ناچار مجبور بودیم به خود گازوئیل بمالیم تا نزدیک ما نشوند؛ مارهایی در هور بود که سم نداشتند اما الکتریسیته تولید می کردند و اگر دست به آب می زدیم برق ما را می گرفت.
وی ادامه داد: موش های بزرگی بودند که شبانه انگشت پا و دست بچه ها را می جویدند و می خوردند؛ لاک پشت های گوشتخواری بودند که اگر کسی داخل آب می شد گاز می گرفتند؛ آنقدر مشکلات فراوان بود که دیگر کسی از روبرو شدن با عراقی ها نمی ترسید.
همرزم شهید هاشمی خاطرنشان کرد: در کل کشور ایران تنها محسن رضایی، علی هاشمی و احمد غلام پور فرمانده قرارگاه کربلا از وجود قرارگاه سری نصرت خبر داشتند؛ بعد از 8 ماه که موفقیت هایی کسب شد امام خمینی(ره) را نیز در جریان قرار دادند.
اهوازیان با اشاره به این که نیروهای قرارگاه نصرت با تسلط به زبان عربی و استفاده از لباس های محلی بارها در عمق خاک دشمن رفت و آمد داشتند، گفت: بچه ها آنقدر به نجف و کربلا رفته و با مردم عراقی ها ارتباط گرفته بودند و بذر بیداری اسلامی را از همان سال ها در دل عراق کاشتند؛ شهدای ما با لباس افسران عراقی، وارد سپاه سوم عراق شدند و از نقشه های عملیات آنها عکس می گرفتند و می آورند.
شهدا جنگ را با اقتصاد مقاومتی اداره کردند
وی یادآوار شد: شهید هاشمی در قرارگاه مجموعه ای درست کرده بود به نام مهندسی سری قرارگاه نصرت که وظیفه داشتند مشکلات بچه های هور را حل کنند؛ بادگیری که امروز از لباس های رسمی بیولوژیک ضد شیمیایی است و در جنگ های دنیا استفاده می شود اختراع بچه های علی هاشمی است؛ موتور گازی طراحی کرده بودند که بدون صدا در آب حرکت می کرد.
اهوازیان با اشاره به ساخت بلدوزر و بسیاری از ادوات و تجهزیات لجستیکی و نظامی به دست نیروهای مهندسی قرارگاه، گفت: شهدای ما اقتصاد مقاومتی ای که امروز رهبر از ما می خواهد در آن مقطع شکل دادند؛ بعد از جنگ فهمیدند که علی هاشمی برخی رزمندگان را مأمور کرده بود که در هور ماهی گیری کنند و با فروش آن بسیاری از هزینه ها را تأمین می کردند.
وی با اشاره به این که شهید علی هاشمی در سن 27 سالگی پنج پست مهم و کلیدی در جنگ داشت، ابراز داشت: امروز جوانان ما باید سبک مدیریتی و زیرکی فرماندهان جنگ را الگوی خویش قرار دهند.
شهید هاشمی امین امام خمینی بود
اهوزیان شهید علی هاشمی را به شدت ولایت مدار دانست و گفت: ایشان امین و چشم امام(ره) بود؛ در جلسه ای که همه فرماندهان جنگ در محضر امام(ره) بودند، ایشان از شهید هاشمی وضعیت جزیره جنوبی مجنون را جویا می شود و با توضیحات شهید و بیان مشکلات، امام(ره) برای نخستین بار مستقیما دستور داد نیاز آنها را برطرف کنند.
وی با اشاره به تواضع و خلوص شهید هاشمی، ابراز داشت: به عنوان رزمنده در کنار بچه ها می خوابید و حتی برخی نیروهای تحت امرش او را نمی شناختند؛ همسرش نیز پس از شهادتش فهمید که او یکی از فرماندهان بزرگ جنگ بوده است؛ ما چرا از اینها یاد نمی گیریم اما عماد مغنیه ها از این بزرگوارن الگو می گیرند و در لبنان آن حماسه ها را می آفرینند.
نحوه شهادت علی هاشمی
این فرمانده دوران جنگ در توضیح نحوه شهادت علی هاشمی، گفت: روزهای آخر جنگ در تاریخ 4/4/1364 دشمن در منطقه بمب شیمیایی زد و گاز سیانور را روی سر بچه های ریختند به همین دلیل به علی هاشمی دستور عقب نشینی دادند اما او چون نیروهایش در آب بودند گفت من آخر از همه باز می گردم؛ در آن شرایط برخی زخمی می شدند و در آب هور می افتادند و حیوانات زنده زنده آنها را می خوردند.
اهوازیان افزود: تنها 13 نفر در قرارگاه بودیم که با هلی کوپتر به ما حمله کردند، علی هاشمی به بچه ها گفت فرار کنند؛ منافقان از داخل هلی کوپتر با زبان فارسی فریاد می زدند که راه فرار ندارید و تسلیم شوید؛ علی هاشمی حدود یک کیلومتر روی نی های تیز و بُرنده، دوید، یک گروه کماندو را برای گرفتن او در منطقه پیاده کردند.
وی ادامه داد: در آخرین لحظه گرد و غباری آن محدوده را فرا گرفت و ما دیگر علی هاشمی را ندیدم؛ 22 سال از او اسمی نمی بردیم چراکه تصور می کردیم اسیر شده و ممکن است دشمن به هویت او پی ببرد؛ به فرزندان او هم گفته بودند هیچ جا حرفی از پدر خود نزنند؛ پس از سال ها در اوج فتنه 88 پیکر شهید هاشمی و یارانش برای یاری ولایت فقیه به میهن بازگشت.
همرزم شهید هاشمی تصریح کرد: بعدها معلوم شد که عراقی ها با هلی کوپتر جلوی ماشین شهید هاشمی فرود آمده بودند و از او خواستند تسلیم شود؛ او در یک عملیات انتحاری با ماشین خود سرعت گرفت، به قلب هلی کوپتر زد و به شهادت رسید.
علی هاشمی با اقتدا به حضرت عباس و سیدالشهدا بی دست و بی سر به شهادت رسید
وی ابراز داشت: علی هاشمی گاهی کفش پارچه ای می پوشید که پایش تاول نزند وقتی پیکرش پیدا شد آثار آن بود؛ همانند حضرت عباس(ع) دست چپش قطع شده بود و همچون سیدالشهدا(ع) سر در بدن نداشت؛ هنوز مزارش سنگ قبر ندارد و خاکی است، بسیاری از مردم به کنار مزار او می آیند و حاجت می گیرند.
فرمانده سال های دفاع مقدس به عظمت جایگاه شهدا اشاره کرد و گفت: امسال 14 بودایی به راهیان نور آمدند آنقدر تحت تأثیر قرار گرفتند که با ما نماز جماعت خواندند؛ از ایتالیا، آرژانتین، چین و بسیاری از کشورهای دیگر به بازدید این مناطق می آیند و با شهدا ارتباط برقرار می کنند.
وصیت شهید سیدابوالفضل شیخ زاده
سردار اهوازیان در پایان درباره شهید تازه تفحص شده، سیدابوالفضل شیخ زاده سخن گفت و اظهار داشت: این شهید وصیت کرده بود که به دست پدر و مادرش به خاک سپرده شود؛ در سال 73 یک پلاک و بخشی اندکی از پیکرش را آوردند و در قم تدفین شد، اما به دلیل ازدحام جمعیت پدر و مادر نتوانستند به این وصیت عمل کنند.
وی افزود: پس از 29 سال باقی مانده پیکر این شهید با پلاک دیگری در منطقه چنگوله پیدا شد، گویا او دو پلاک همراه خود داشته که این امر بسیار عجیب و قابل تأمل است.
فرمانده سال های دفاع مقدس خاطرنشان کرد: خانواده شهدا نزد ما امانت هستند، نگذارید زیر چرخ زندگی له شوند؛ وصیت نامه شهدا قانون اساسی آنها است که 99 درصد آنها فقط از ولایت دم می زدند./928/پ200/ی
ارسال نظرات