رسانهها و سینمای غرب پیشقراول جنگهای صلیبی جدید
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان غربی بدون تردید، حاوی مهمترین محورهای راهبردی است.
بر این باورم به همان میزان که جوانان غربی مخاطب این نامه هستند جامعه روشنفکری ما، اساتید دانشگاهها و قاطبه هنرمندان و سینماگران ایران و جهان اسلام نیز به نوعی مخاطب این نامه و محورهای مندرج در آن هستند. نکته قابل تأمل، زمان انتشار نامه رهبری به جوانان اروپایی است که بسیار حساب شده و دقیق و بهنگام انتخاب شده است. در شرایطی که رسانههای غربی و سیاستمداران مغرض آنها با دمیدن بر طبل هیاهو و جنجال و با بهرهگیری و سوءاستفاده از فضای ملتهب امروز دنیا بهویژه بعد از حوادث تروریستی پاریس نسبت به تشدید فضای «اسلامهراسی» و «اسلامستیزی» تلاشهای گستردهای را برای ایجاد تنفر و انزجار از دین مبین اسلام و جمعیت مسلمانان در اروپا و امریکا و خشونتهای صورت گرفته علیه مسلمانان در جوامع اروپایی دامن میزنند و بعضاً، با آگراندیسمان مسائل و ایجاد هراس از تبعات تهدیدها و ترورها در بخشهایی از افکار عمومی دنیا موفق شدند فضای روانی و روحی دلخواهشان را رقم بزنند انتشار نامه رهبری، آن هم، بیواسطه و بی پرده خطاب به جوانان اروپایی و امریکایی بار دیگر توطئهها و دسیسههای اذناب شیطان را نقش بر آب ساخت و از اینرو، ماهیت و کیفیت نگارش نامه از جانب رهبر معظم انقلاب و زمان و نحوه انتشار آن بسیار مهم و قابل تحقیق است.
بدون تردید، در طول تاریخ معاصر و در تمامی سالهای گذشته، به خصوص، بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی همواره، شاهد اقدامات و تحرکات پیدا و پنهان غرب و صهیونیسم بینالملل در جهت تخریب و تخطئه دین اسلام و چهره نورانی و ابعاد شخصیتی پیامبر اکرم(ص) بودهایم. توطئههای گسترده فرهنگی، اقتصادی، نظامی و رسانهای غرب از یکسو، در کنار فضاسازیهای سیاسی و امنیتی بعد از وقایع ۱۱ سپتامبر و بعد از آن پیوسته و متوالی در مقیاسهای متفاوت وجود داشته و تداوم یافته است و کار به جایی رسیده تا نظام سلطه در صدد جعل گروهکهای افراطی به نام «داعش» در سرزمینهای اسلامی شده است که همچون زامبیها تصاویری پر از وحشت و خشونت و خونریزی را به نام اسلام و پیامبر در اذهان جهانیان به ثبت رساندهاند و این اواخر، با سناریوهای متعدد به صورت تروریسم کور و مبهم در پاریس و برخی از نقاط جهان این اقدامهای مذبوحانه، شکل وسیعتر، گستردهتر و وقیحانهتری هم به خود گرفته است. در چنین شرایطی است که امام المسلمین برای نخستین بار با دور زدن تمام قواعد بازی رسانههای غربی، صمیمی و بیپرده با جوانان اروپا و امریکا به گفتوگو مینشیند و با ارسال نامه و طرح راهبردیترین مباحث مربوط به نیازهای بشریت و معرفی چهره زلال دین مهربانی و عدالت، توجه دادن افکار جوانان غربی به حقایق دین اسلام، افقهای نویی را پیشروی جوانان و حتی متفکران و اندیشمندان اروپایی و امریکایی و جهانیان میگشاید.
البته نباید غافل شویم این نامهها که مبتنی بر درک جدیترین ظرفیتها و ضرورتهای اجتنابناپذیر امروز جهان است واقعیتی را گوشزد میکند و آن اینکه متأسفانه با گذشت سه دهه از گفتمان انقلاب اسلامی و بهرغم ظرفیتهای بالقوه و بالفعل موجود، جریان اندیشه ورز و جامعه هنری و سینمایی جهان اسلام و ایران نتوانسته به تناسب نیاز جامعه جهانی با استفاده از مکانیسمها و ابزارهای مدرن بهویژه سینما و تصویر به شناسایی چهره واقعی اسلام و معرفی سرچشمههای بیکران اندیشه، عاطفه و احساس این «صراط طیبه» بپردازند. خطاب قرار دادن جمعیت جوان و بالقوه غربی که دارای فطرتی حقیقتجو و آرمانگرا هستند و روزانه در معرض شدیدترین سمپاشیها و تبلیغات دروغین رسانههای صهیونیستی و غربی برای تنفر و انزجار از اسلام قرار دارند بسیار مهم و دارای آثار شگرف است.
اما نکته اینجاست که وقتی رهبری عزیز تا بدین جا پای به میدان میگذارد رسالت و نقش اندیشمندان، هنرمندان و سینماگران ما به عنوان مشعل داران گفتمان انقلاب اسلامی و راویان ادبیات و معنویت جدید برآمده از روح و جوهره دین اسلام چیست؟ نگاهی به سینمای غرب نشان میدهد که آنها در طول تمامی این سالها بیکار ننشستهاند و پیوسته به تولید فیلمها و سریالهایی مشغولند تا جهان اسلام و خاورمیانه را به گسترهای لبریز از خشونت، ترور، انفجار، وحشیگری، تجاوز، غارت و تحجر تصویر نمایند و همه را هم، مزورانه به نام اسلام معرفی نمایند. از «تکتیرانداز امریکایی» و «ایرانیوم» گرفته تا مجموعههای مهندسی شدهای از نوع سریال «هاملند»، «۲۴» و دهها فیلم و سریال دیگر. واقعاً ما در چه فضایی به سر میبریم؟ مسئولان فرهنگی و سینمایی ما در چه حالی به سر میبرند و چه استراتژیای را طراحی کردهاند؟ جایگاه تولیدات استراتژیک ما کجاست؟ تا کی قرار است پز درخشش و آمار جوایز فستیوالهای غربی را به رخ بکشیم و به آن افتخار کنیم؟ جنگهای صلیبی جدید خیلی وقت است آغاز شده است و این بار، با لشکرهای فرهنگی و سینمایی وارد جهان اسلام و منطقه شدهاند. شک نکنیم که پیشقراولان این جنگ باید هنرمندان، سینماگران، اساتید دانشگاهها و اصحاب فرهنگ و رسانه باشند، همچنانکه آنها هم با این تفکر و استراتژی پا به میدان گذاشتهاند./998/د102/ف2
منبع : روزنامه جوان