ماجرای نامه هاشمی به امام درباره حذف شعار «مرگ بر آمریکا»
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، حسن مقدمی شهیدانی متولد گیلان و در حال حاضر طلبه درس خارج حوزه علمیه قم است. در کنار فقه و اصول در رشتههای دیگر مانند فلسفه اسلامی، تفسیر، علوم قرآنی نیز مطالعات تخصصی و مقالاتی دارد. وی کارهای رسانهای را از ابتدای طلبگی شروع کرده و مقالات متعددی را در زمینههای مختلف در مجلات رسمی منتشر کرده است.
مطالعات و پژوهشهای تاریخی حدود یک دهه با مقدمی شهیدانی همراه است. وی عضو هیئت مؤسس «موسسه مطالعات مبارزات اسلامی گیلان» به شمار میرود و همچنین به مدت 4 سال است که ریأست «بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه واحد قم» را از طرف مورخ نامدار انقلاب حجتالاسلام سید حمید روحانی بر عهده دارد. در این مرکز پروژههای عظیمی چون «دانشنامه انقلاب اسلامی» و «ثبت تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی» در حال انجام است.
در گفتوگو با این محقق و پژوهشگر حوزوی به بررسی تاریخ انقلاب اسلامی پرداختیم که در بخش نخست منتشر شد و در ادامه نگاهی به فعالیتهای بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی خواهیم داشت.
رسا ـ مقداری درباره بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه بفرمایید.
این مجموعه شامل دو بخش عمده نگارش تاریخ انقلاب اسلامی و پایش منشورات مکتوب و مجازی پیرامون تاریخ و دانشنامه انقلاب اسلامی میشود که به عنوان یکی از بنیادیترین و محوریترین متون در بازشناسی نهضت امام خمینی(ره) مورد اهمیت و پیگیری است. دفتر اصلی این مرکز در تهران و زیر نظر برخی از بزرگان است. دفتر قم آن را نیز بنده به همراه تعدادی از فضلای جوان اداره میکنیم.
رسا ـ بنیاد در چه سالی و با چه هدف و دغدغهای تأسیس شد؟
دفتر مرکزی بنیاد تاریخ پژوهی در دهه 80 تأسیس شده است اما دفتر قم در سال 90 راه اندازی شد. هدف از راه اندازی دفتر این است همانطور که نهضت امام خمینی(ره) از قم آغاز شد، بهترین محیط روایت تاریخ انقلاب، محیط پیدایش و شکلگیری نهضت است. از سوی دیگر بسیاری از نقش آفرینان نهضت اکنون در قم هستند. این شهر یک مرکز مهم در بازشناسی تاریخ انقلاب و به ویژه تاریخ شفاهی نهضت امام راحل است.
موضوع دیگر این است چون انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی(ره) یک نهضت دینی است، کسانی باید در بازشناسی و تحلیل این نهضت وارد شوند که عمیقاً با مفاهیم دینی آشنا باشند. شما فرض کنید نویسندهای که با مفاهیم ابتدایی فقهی، کلامی، اصولی و فلسفه اسلامی آشنا نیست به راحتی نمیتواند به مفاهمه و تحلیل ادبیات، ماهیت و هویت نهضت امام و اندیشههای مترقی ایشان پی ببرد!
این مشکل و نقیصه نیز کاملا در سخنرانیها، مقالات و کتابهای برخی از بزرگواران که در عرصه تاریخ انقلاب فعالیت میکنند، روشن است. یعنی مشخص است که افراد آشنایی عمیقی با مفاهیم علمی، دینی، حوزوی و اسلامی ندارند؛ لذا در برخی موارد تحلیلها نارسا است، شاید نگوییم نادرست، چون آنچه گفتهاند مستند گفتهاند ولی بسیاری از مسائل را نیز نگفتهاند.
نمونه ای از این تحلیل های نارسا در بازخوانی مدخل امام خمینی(ره) در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی(ج22) قابل بازیابی است. مثلا نوشتهاند امام در فلان سال به اجتهاد رسید! این در حالی است که اساساً در ادبیات حوزوی، مدارج علمی مثل مدارج دانشگاهی نیست که فلان روز فرد به درجه دکترا رسیده باشد! بلکه اجتهاد یک فرایند علمی است که راه کشف آن در حوزه معلوم است و اگر اجازه نامهای موجود باشد مبنی بر تایید اجتهاد، حتی تاریخ آن اجازه نامه نیز به معنای آن نیست که مجتهد در آن روز به اجتهاد رسیده است، بلکه قوه اجتهاد مسلماً پیشتر در فرد ایجاد شده بوده است.
یا فرض کنید از سکوت و تقریر امام(ره) چه برداشتی باید کرد؟ مثلا در ماجرای نامه آقای هاشمی رفسنجانی مبنی بر درخواست حذف شعار مرگ بر آمریکا، امام راحل سکوت کردهاند. آقای هاشمی این سکوت را مبنی بر رضایت ایشان با حذف گرفته است و برخی دیگر از یاران امام(ره) با شناخت روحیات ایشان معتقدند که امام اساساً وقتی سکوت میکردند به معنای آن بود که وقعی به آن پیشنهاد نگذاشته است.
حال تاریخ نگار با این تعارض غیر مستقر مواجه میشود؛ خب با به کارگیری منطق فهم که در دروسی مثل اصول فقه به آن پرداخته شده، باید معماهای اینگونه حل و فصل گردد. مثلا در اینجا طبیعی است که به آخرین متن مصرح امام راحل در مورد آمریکا مراجعه میشود که وصیت نامه الهی ـ سیاسی ایشان است و مضاف بر آن، عدم اعلام این موضوع توسط آقای هاشمی در زمان حیات امام راحل خود نشانه دیگری بر نادرستی ادعای ایشان است. برای تحلیل موضوعاتی از این قبیل دانش حوزوی برای تاریخ پژوهی در عرصه تاریخ انقلاب اسلامی امری ضروری و لازم است.
رسا ـ بنیاد تاریخ پژوهی در چند محور مشغول به فعالیت است؟
این مرکز در سه محور به فعالیت مشغول است. نخست، تولید متن در باب تاریخ انقلاب اسلامی با اولویت موضوعات و سرفصلهایی که کار نشده است، یعنی گروههای دیگر به هر دلیل به آن نپرداختهاند. دوم، پایش تاریخ نگاری پیرامون نهضت است. یعنی آثاری که چه در داخل توسط دوستان انقلاب و چه در خارج از کشور توسط طیفهای مختلف ضد انقلاب نگارش میشود را رصد میکنیم.
بنای ما این است که تمام اینها را رصد کنیم و در حال حاضر به اندازه امکاناتمان رصد میکنیم. این رصد نخست منجر به نگارش نقدهای مختلف نسبت به برخی از مدعاهای بیسند است که به دنبال تحریف تاریخ انقلاب هستند. جریان تحریف گاهی کسانی را در خود دارد که بدون قصد و نیت قبلی، به واسطه عدم اطلاع کافی، فراموشی، سخنان غیر مستند و... عملاً به تحریف و وارونه نویسی انقلاب روی میآورند.
دوم، ما در نگارش متون خودمان شبهات، اسناد ادعایی و استدلالهای آنها را مورد لحاظ قرار میدهیم. یعنی باید تکلیف خودمان را با ادعایی که در داخل و خارج شکل میگیرد، روشن کنیم. نباید خودمان را در عرصه پژوهش محصور در فضای محدود کنیم، بلکه باید همه نقدها را ببینیم، وارد این گفتمان شویم و ناظر بر حرف و حدیثهای موجود و مطالبی که منتشر میشود و احیاناً برخی از آنها درست نیست، به تولید متن بپردازیم.
محور سوم کار این مرکز، تاریخ شفاهی است که شدیداً در عرصه تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی خلأ وجود دارد. علیرغم اینکه مراکز متعددی به این مقوله میپردازند، ولی آسیبهای متعدد و متنوع و خلأهای زیادی این عرصه را درگیر و دچار کرده است.
بنای اصلی و کلی ما در عرصه تاریخ شفاهی بر این است که نهضت را از زبان همانهایی روایت کنیم که در شکلگیری و پیشبرد نهضت نقش آفرینی کردند. یعنی روایت فعالان و شاهدان عینی را بشنویم، ثبت و پالایش کنیم و در اختیار همگان بگذاریم.
ما در اینجا فارغ از اینکه افراد اکنون چه اندیشه سیاسی دارند، به واسطه اینکه عملکردی در نهضت امام(ره) داشتهاند به سراغشان میرویم و از این نظر خودمان را محدود به کلیشههای خاص نساختهایم. مسئله مهمی که موجب اعتماد جریانهای سیاسی و افراد مختلف به این مجموعه شده است، وسواس فوق العاده در حفظ امانت و مراعات حقوق مصاحبه شوندگان است؛ به طوری که گاه افراد مسئلهای ویژه را با ما در میان میگذارند به شرط عدم انتشار مادام العمر! و با این وجود و علیرغم اهمیت آن موضوع، ما اخلاقا و شرعاً خود را موظف به حفظ اسرار و شروط مصاحبه شوندگان میدانیم.
این مراعات امانت به همافزایی در عرصه اعتبار عمومی انجامیده است و به لطف خداوند، طیفهای متنوعی را پای مصاحبه کشانده است. در مدت 5 سال گذشته تمام افرادی که از طیفهای مختلف فکری و سیاسی با ما به مصاحبه نشستهاند، به موضوع امانتداری اذعان کردهاند. به لطف خدا اعتمادی به مجموعه وجود دارد که تمام سرمایه ما همین است.
برای نمونه فردی گفته: «بنده مصاحبه میکنم به شرط اینکه مصاحبه من در آرشیو مجموعه شما نیز قرار نگیرد.» ما نیز همین کار را کردیم، یعنی دفتر تهران نیز از وقوع چنین مصاحبهای خبر دارد ولی گفته شده چون فرد راضی نیست پس در آرشیو قرار نمیدهیم. ما چنین عملکردی داریم. چون عنصر امانتداری مساوق و ملازم با اعتمادسازی است و نتیجه اعتمادسازی امنیت روانی میشود تا افراد پیچ و خمها و پشت پردههای ناگفته انقلاب را بازگو کنند.
رسا ـ منظورتان از دوران انقلاب چه سالهایی است؟
ما تاریخ انقلاب را به چند دوره تقسیم کردهایم. نخست، ابتدای نهضت در سال 40 تا پیروزی انقلاب اسلامی یعنی سال 57. دوره دوم از سال 57 تا رحلت امام خمینی است. دوره سوم دوران رهبری حضرت آقا است. این سه دوره کلی است و هر کدام از دورهها تقسیماتی داشته و به عناوین ریزتر قابل تقسیم هستند.
رسا ـ کارهای شاخصی که بنیاد انجام داده چیست؟
ما اکنون مهمترین کاری که پیگیر آن هستیم دانشنامه انقلاب اسلامی است. گرچه دانشنامههای خوبی در ایران داریم و درباره انقلاب اسلامی نیز بعضاً به صورت مختصر و جزیی کارهای شبه دانشنامهای را داشتهایم ولی یک کار دقیق، مستند و با شمولیت قابل قبول و مطلوب درباره انقلاب اسلامی نداشتهایم. یعنی یک دانشنامه در طراز نهضت امام خمینی(ره) تاکنون نداشتیم.
در این مجموعه(بنیاد تاریخ پژوهی) چندین هزار مدخل استخراج شده است. در مدت حدود بیش از 5 سال تمرکزی در اینجا به وجود آمده و با توجه به محدودیتها و محذوریتهای مختلفی که داشتیم، ولی کار دانشنامهای آغاز شد. البته باید دانست که دانشنامه نویسی کار بسیار راهبردی و مهمی است و وقتی مربوط به تاریخ معاصر باشد، همه به آن حساس هستند.
حتی بسیاری از افرادی که مدخل و موضوع در دانشنامه هستند هنوز خودشان در قید حیات بوده و عاقبت کارنامههای سیاسیشان مشخص نیست. با این وجود باید برای آنها مدخل نوشته شود و از سوی دیگر بسیاری از اسناد هنوز در دسترس قرار نگرفته و منتشر نشده است.
اساسا در چنین فضایی ورود به عرصه دانشنامه نگاری با موضوع انقلاب اسلامی یک کار دشواری است که به لطف خدا در اینجا به همت شخصیتهای حوزوی و دانشگاهی مختلف که در عرصه دانشنامه نویسی و تاریخ انقلاب اسلامی متبحر هستند، پیگیری شده است. جلد نخست آن نیز تقریباً مراحل محتوای خود را به پایان رسانده و در اندک زمانی منتشر میشود.
در کنار بحثهای تدوین و تنظیم تاریخ شفاهی، بحث نقد و پایش نیز وجود دارد که به صورت مقاله و متون مکتوب در قالب کتاب عرضه میشود و به مرور زمان در حال انجام است؛ ولی فعلا تمرکز در مجموعه تهران بر روی دانشنامه انقلاب اسلامی است که ما نیز با آنها همکاری و همیاری داریم.
رسا ـ مخاطب هدف شما کیست و خروجی کار بیشتر به چه کسانی عرضه میشود؟
در بحث تاریخ شفاهی بسیار بنا و عجلهای بر عرضه خروجی نداریم، چون توان و امکاناتمان محدود است و مسائل تاریخ انقلاب نیز به واسطه رحلت افراد، آمدن غبار فراموشی، ایجاد عارضههای مختلف که سبب میشود کم کم روایت از ذهن مخاطبان محو شود، ملاحظات سیاسی و دگردیسیهای سیاسی که افراد دارند و ممکن است در روایتشان أثر داشته و آن را مخدوش کند، اولویت نخستمان را شناسایی و فعالان انقلاب اسلامی و ثبت خاطرات آنها شده است.
یکی از اختلافات راهبردی ما با برخی مجموعههای تاریخی این است که عجلهای بر انتشار خروجی در این عرصهها نداریم؛ چون امکانت و توانمان محدود است و تمام توان را در ثبت و ضبط این خاطرات گذاشتهایم. همچنین معتقدیم انتشار و خروجی باید آگاهانه و پژوهش محور باشد و خود مصاحبه شوندهها از محتوای آنچه منتشر میشود، آگاه باشند.
به گونهای نباشد که برخی از انتشار ناقص و تقطیع شده خاطراتشان ناراحت شوند و این اتفاقها نباید رخ دهد. اگر این اتفاق رخ داده و استمرار پیدا کند، سبب میشود آن مجموعه تاریخی سرمایه اجتماعی خود که اعتماد عمومی است را از دست دهد. به همین دلیل فعلاً در عرصه مکتوب فصلنامه 15 خرداد را داریم که در آن مقالات تاریخ درج میشود. برخی از تولیدات تاریخ شفاهی نیز در آنجا منعکس میشود. یک بخش دیگر مربوط به انتشار کتاب است که به مرور در حال انجام است.
اتفاق دیگر که آن را پیگیری میکنیم، برگزاری نشستهای تخصصی در تهران، قم و دیگر شهرها است تا بتوانیم به ارائه مباحث تاریخ انقلاب در جمعهای نخبگانی حوزوی و دانشگاهی بپردازیم. ما عرصه توزیع منشورات و معلومات تاریخ انقلاب را مجامع نخبگانی و با اولویت اینکه زمینه و فضای شکلگیری بحث آزاد باشد، قرار دادهایم.
معتقدیم فضای مجازی آن قدر شلوغ شده که بسیاری از دادههای تاریخ در آن گم میشود و پیدا کردن سره از ناسره برای مخاطب سخت است. همچنین فضای مکتوب و عرصه کتابخوانی ما شرایط اسفباری دارد؛ لذا به هیچ کدام از این دو شرایط گرچه اهمیت دارند و خودمان سایت، کتاب و مجله داریم، دل نبستهایم.
بلکه معتقدیم باید در مجامع علمی نخبگانی مباحث و تولیدات تاریخ انقلاب ارائه شود، به بحث آزاد گذاشته شود تا گرههای ذهنی مخاطب حل شود و اگر ایرادی نیز در کار ما است مشخص شود. چون ما خود را وامدار حقیقت میدانیم و این درس را نیز خود حضرت امام(ره) یاد گرفتیم که تاکنون نیز نتایج خوبی گرفتهایم.
رسا ـ این نشستهای فکری با حضور جریانات خاصی صورت میگیرد؟
ما محدود نمیکنیم. مسلما نهادهای انقلابی بانی این نشستها هستند و دعوت میکنیم، ولی تأکیدمان این است که فضای از حیث فیزیکی محدود و بسته نشود و افراد بیایند و سخنان خود را مطرح کنند. حتی در برخی مواقع به افرادی که علاقه به جریان سیاسی دارند و شاگرد یک مکتب فکری هستند، فرصت میدهیم تا ارائه نظر، نقد و بیان مطلب داشته باشد.
رسا ـ با مجموعههای خاصی همکاری دارید؟
بنای ما بر این است که در فضای جمهوری اسلامی با روحیه اخوت، برادری، همکاری و تعاون کارها را پیش ببریم. بر همین اصل و اساس هر چند ایراداتی به کار برخی مجموعهها داریم ولی ارتباط خوبی با مؤسسات همکار داریم و بر خودمان یک شأنیت و منزلت ویژهای قائل نیستیم که باب گفتوگو را ببنیدیم.
یعنی از جانب ما همیشه فضای گفتوگو و تبادل علمی باز بوده است. در موارد بسیاری نیز با برخی از نهادها بحث داریم و شاید نیز هم نظر نباشیم. سیاست کلی و کلان ما اینگونه است و از مجموعههای مختلف مراجعه میشود، بحث و همکاری میکنیم و محدودیتی در این زمینه نداریم.
رسا ـ امکان همکاری با بنیاد چگونه است؟
ما در بدو شروع فعالیت یک سری دورههای آموزش دانشنامه نویسی و حلقه مطالعه تاریخ انقلاب مخصوص طلاب داشتیم، ولی به دلیل محدودیتهای زمانی، امکاناتی و مادی برخی از این برنامهها را موقتاً تعطیل کردهایم ولی این زمینه وجود دارد که بتوان این مدل را در مجموعهها، حوزهها و نهادهای مختلف پیاده کنیم. یعنی حلقههای مطالعاتی و فکری با محوریت تاریخ انقلاب راه بیفتد. کما اینکه برخی از اعضای اصلی بنیاد تاریخ پژوهی هم اکنون در برخی حوزههای علمیه جلساتی دارند.
این فضا به قدر مقدورات ما برای کسانی که میخواهند یاد بگیرند فراهم است. البته با افرادی که اهل قلم هستند، در تاریخ مطالعات و تحقیقات داشتند، فضای همکاری آمادهتر است؛ چون بنای ما این است که در یک حجم وسیع و با یک شتاب بیشتری به موضوعات و عناوینی بپردازیم که در تاریخ مکتوب و شفاهی به دنبال آن هستیم. لذا دوستانی که علاقهمند هستند با ارائه نمونه کارهایی که انجام دادهاند و روزمه علمی در این حوزه میتوانند همکاری کنند.
رسا ـ چشم اندازتان برای آینده چیست؟
سه محور مهم را پیگیری میکنیم، نخست، ایجاد تولیدات در عرصه تاریخ مکتوب و شفاهی است. به شدت در این زمینه فقر و خلأ وجود دارد. دوم، تربیت نیروی انسانی و محققین متعهد در عرصه تاریخ انقلاب است که برای ما بسیار حیاتی است. سوم، رسیدن به تاریخ نگاری در طراز انقلاب اسلامی است.
سخن پایانی
از زحمات تمام دوستان فعال در خبرگزاری رسا که با دقت نظر تلاش دارند در ترقی معلومات حوزویان و معرفی فعالیتهایی که در بستر حوزه علمیه صورت میگیرد، کمک کنند تشکر میکنیم.
/993/403/ر