۰۸ تير ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۸
کد خبر: ۴۳۵۱۲۰
سلسله نوشتارهای آیت الله صافی در رمضان؛

تمسک به ثقلین؛ تنها راه سعادت جامعه بشری

نوزدهمین یادداشت از سلسله نوشتارهای حضرت ‌آیت الله صافی گلپایگانی با عنوان قرآن؛ کتاب زندگی منتشر شد که قرآن کریم و مکتب اسلام اسلام را راه خیر و سعادت معرفی می کند و بر لزوم حاکمیت قرآن در همه برنامه‌ها تأکید دارد.
آیت الله صافی گلپایگانی

به گزارش خبرگزاری رسا، نوزدهمین یادداشت از سلسله نوشتارهای حضرت ‌آیت الله صافی گلپایگانی به شرح زیر است:

 

ما مسلمانان بر آن عقيده‎ايم كه قرآن، نور و رحمت و هدايت به سوي خير و سعادت است و كافي‌تر و جامع‎تر از آن دستوري براي بشر نيامده و نخواهد آمد و جامعه انساني با وجود احكام قرآن و مكتب اسلام به هيچ نظام و قانون ديگري احتياج ندارد.

 

* تمسّک به ثقلین، تنها راه سعادت جامعه بشری

شكّ نداريم كه اگر تعاليم قرآن به اجرا درآيد، نقاط ضعف و نابساماني‎هايي كه زندگي جوامع بشري را فرا گرفته، مرتفع خواهد شد و برادري و عدل و داد، جهان را فرا خواهد گرفت.

 

بنابراين، وظيفه ما است كه به حكم حديث شريف و متواتر: «اِنِّي تارِكٌ فِيكُمْ الثَّقَلَيْنِ كِتابَ اللهِ وَعِترَتِي ما اِن تَمَسَّكتُم بِهما لَن تَضِلُّوا اَبَداً»(1) به قرآن و عترت پيامبر ‎صلّي‎الله عليه وآله وسلّم‎ متمسّك شويم و رسالت قرآن را به جهانيان برسانيم؛ مبدأ و مقصد انجام حركات و نهضت‎ها، اقدامات و انقلاب‎هاي اصلاحي را، تعاليم قرآن قرار دهيم؛ و همواره آن را نقطه شروع و نقطه پايان، مصدر هدايت و منبع جهش بدانيم؛‌و در تمام شؤون و نواحي زندگي فقط به قرآن و عترت رجوع نماييم و آن را يگانه‌ميزان و قانون محترم و واجب الإتّباع دين و دنيا دانسته، در هيچ اقدام و هيچ حالی از آن غافل نگرديم.

 

* ملاک تشخیص جامعه‌ی اسلامی از جوامع دیگر

تشخيص اجتماع اسلامي از جوامع ديگر به اين است كه مصدر افكار و افعال و سلوك اجتماعي، تربيتي، تجاري، سياسي و مبدأ تحرّك و محور تمام فعّاليّت‎هاي علمي و صنعتي و اصلاحي، «قرآن» و «سنّت» باشد؛ از اين رو، اگر مسلمانان بتوانند چنين انقلابي در جهان اسلام و در جوامع خود به وجود آورند، آينده آنان سعادت‌بخش و مقرون به رستگاري و آزادي خواهد بود و براي ابلاغ رسالت اسلام به جهانيان و نجات بشر از اين همه سرگرداني و گمراهي، لياقت و شايستگي خواهند يافت.

 

* لزوم همراهی عمل با عقیده به کمال قرآن

متأسّفانه برخي از مسلمانان، هدايت قرآن را تمام و جامع و شامل مي‎دانند؛ ولي در مقام عمل به تعاليم ديگر گرايش پيدا مي‎كنند و مكتب‎هاي غير اسلامي، و افكار و آراء و دستور زندگي خود را از جاهاي ديگري اقتباس مي‎نمايند و سپس سعي دارند با تأويل و توجيه نصوص، كتاب و سنّت را با آن افكار و تعاليم، موافق معرّفي نمايند. چنان‌چه برخي در استفاده از آيات قرآن، اخبار و احاديث را ترك كرده و روايات را كنار مي‎گذارند و بدين‌گونه بين قرآن و عترت جدايي مي‎اندازند و به اجماع فقها و فهم و استظهارات بزرگان، اعتنا نمي‎كنند، كه بي‎شك هدف آنان از اين روش، پيدا كردن معاذير و دستاويزهايي براي پيروي از نظريّات مأخوذ از ديگران و تقليد از اجانب و مكتب‎هاي غرب يا شرق است.

 

اين‌ها در روشني تعاليم اسلام گام برنمي‎دارند، و روشي كه دارند، آنان را از قرآن دور، و جمال زيباي اسلام را مستور، و هرج و مرج فكري و اعتقادي و پراكندگي ايجاد مي‎كنند.

 

اين‌ها را بايد به كيفيّت صحيح و طريق مستقيم استفاده و استنباط از كتاب و سنّت، راهنمايي كرد؛ و از توجيه و تأويل و هم چنين تقليد از افكار بيگانگان و مكتب‎هاي مادّي و ضعف شخصيّت، برحذر داشته و آنان را به استقلال فكر و تعقّل و تأمّل و پيروي از علم تشويق نمود.

 

* اهل قرآن

گروه دیگری از مسلمانان که بر صراط مسقیم‌اند، كساني هستند كه به طور جدّي و قاطع، قرآن را منبع هدايت و يگانه كتاب راهنماي دنيا و آخرت مي‎دانند؛ و از هيچ مكتب و مصدر ديگري حاضر به اقتباس برنامه زندگي نيستند و متون و نصوص كتاب و سنّت را محترم شمرده و به حلال و حرام و واجب و مستحب و مكروه آن ايمان آورده و قرآن را راهنمايي براي همه مي‎دانند. اين افراد را مي‎توان اهل قرآن و امّت قرآن خواند؛ و اين‎ها هستند كه مي‎توانند جمله «وَالقُرآنُ كِتابي»(2) را بگويند.

 

اين جمعيّت، جمعيّت وفادار به قرآن و خواهان اجراي كامل احكام قرآن هستند؛ هر چند وفاداري و فداكاري آنان يكسان نيست و امتحانات و حوادث، معلوم مي‎سازد كه تا چه حد و تا كجا و به چه مقدار براي قرآني شدن اجتماع، فداكاري و اقدام مي‎كنند.

 

آيا به همان عقيده قلبي وبحث علمي در اين موضوع، قناعت كرده يا حاضرند قدم به جلو گذارند و واقعاً هدايت اسلام را بر مسايل زندگي از اخلاق و معاملات، تربيت، اقتصاد و... تطبيق نمايند و به اخطارات و انذارات و بشارت‎ها و تعاليم قرآن توجّه كنند؟

 

وظيفه‎اي كه اين دسته در مقابل دين و قرآن دارند اين است كه: قرآن را مايه‌ی نشاط فكري و برنامه عمل و حركت قرار داده و تصميم بگيرند كه در هيچ‌جا و هيچ مورد از آن منحرف نشوند و تنها به اين كه قرآن، زينت اوراق مصاحف و محور بحث‎ها و مطالعات علمي و فقهي و تحقيقي است و از خواندن و نوشتن و شنيدن آن، زبان‎ها و دست‎ها و چشم‎ها و گوش‎ها مستفيض مي‎شود، اكتفا نكرده و اجراي احكام قرآن را ـ كه كتاب عمل و كتاب دين و دنيا و برنامه حيات است‎ ـ هدف خود قرار داده و به آن اهميّت بدهند؛ دين و احكام آن را به عقايد و عبارات و جنبه‎هاي فردي و روحي محدود نسازند و در هر رشته‎اي احكام قرآن را مطاع و مرجع دانسته؛ و دنيا و آخرت خود را با احكام آن اداره كنند.

 

* لزوم حاکمیت قرآن در همه برنامه‌ها

تا وقتي كه اين وضع در جوامع مسلمانان به وجود نيايد و افراد غيور و با همّت براي تحقّق اين مقصد، كمر همّت نبندند و صادقانه و مخلصانه، تلاش و جهاد ننمايند، از بحث علمي و اعتقادي بي‎عمل، هدايت و رهبری قرآن بر كرسي تسلّط مطلق بر تمام شؤون بشر، مستقر نمي‎شود. از اين رو بايد كاري كرد كه آفتاب اسلام در عرصه‎هاي گوناگون زندگي مسلمانان پرتو افكن شده و جلوه‌ی نفوذ و رسوخ اشعّه آن در نواحي متعدّد حيات آنان آشكار گردد.

 

مادام كه دنيا قرآن را در اجتماع مسلمانان، مرجع امور و مصدر نهضت و تحرّك نبيند، از حقيقت اسلام و قدرت آن در سازندگي مترقّي‎ترين اجتماعات چيزي نمي‎فهمد.

 

دنيا به ما مي‎گويد: اگر چنان‌چه شما مدّعي هستيد كه از امّت حضرت خاتم الانبياء ‎صلّي الله عليه وآله وسلّم مي‎باشيد؛ اسلام را دين خدا و قرآن را كتاب خدا و قانون حكومت و اجتماع و تجارت و حيات و موت مي‎دانيد و به آن ايمان داريد و نقص و ناتمامي در آن فرض نمي‎كنيد، پس چرا ريزه‎خوار خوان ديگران شده و پاي ركاب ديگران مي‎دويد و كوركورانه نظريّات و آرا و مباني و راه ديگران را گرفته و ترويج مي‎كنيد؟

 

* بزرگترین خدمت به اسلام و قرآن

در عصر حاضر، بهترين و بزرگ‎ترين خدمتي كه هر مسلمان بايد به اسلام و قرآن بنمايد، اين است كه: با محدود كردن قرآن در دايره عبادات و چهارديواري مساجد و جدا كردن آن از اجتماع و امور دنيا ـ ‎كه يك فكر خطرناك غربي و بيگانه از اسلام است‎ ـ مبارزه كند و مفاهيم و مقاصد وسيع اسلامي را ترويج و تبليغ نمايد؛ تا هر جا، هر مقام و هر مجمع، سازمان و مؤسّسه‎اي، مظهر تعاليم اسلام گرديده و جامعه اسلامي با سرعت هر چه بيشتر ترقّي نمايد.

 

 

پی‌نوشت‌ها:

[1]. بحار، ج 35، ص 184، ح 2؛ همانا من در ميان شما دو چيز گران‌سنگ باقي مي‌گذارم، کتاب خدا و عترتم مادام که به آن دو تمسّک جوييد هرگز گمراه نخواهيد شد.

2. قرآن کتاب من است.

/1323/د102/ج1

ارسال نظرات