پیشنهادات پژوهشی یک روحانی به مدیر جدید حوزه علمیه
اشاره: با توجه به تغییر مدیر حوزه های علمیه، یکی از انتظارات مهمی که در سطح مدارس علمیه از وی می رود ارتقای سطح پژوهشی و سوق دادن حوزه به سوی آموزش های پژوهش محور است، بسیاری از پژوهشگران حوزوی بر این معتقدند که ارتقای سطح پژوهشی حوزه، اهمیت قائل شدن برای پژوهشگران حوزوی و هموار کردن مسیر برای آن ها می تواند مدیر حوزه های علمیه را در رفع دغدغه رهبری نسبت به انقلابی ماندن حوزه یاری نماید.
حجت الاسلام مصطفی احدی نسب از پژوهشگران و مبلغان حوزه علمیه قم با ارسال مقاله ای به خبرگزاری رسا، پیشنهادات پژوهشی خود را برای پیشرفت و ارتقای طلاب حوزه علمیه بیان کرده است که در ذیل تقدیم خوانندگان محترم رسا می شود.
ماهیت و مبانی پژوهش
در این مقاله ابتدا نگاهی به تعریف پژوهش ونتیجه ی آن شده ودر فصل نخست اشاره به هویت صنفی طلاب ووظائف وکارکرد های آنان در جامعه ودر ادامه در فصل دوم به راه کارهای ایجاد آموزش پژوهش محور، سخن به میان آمده است. در فصل سوم نگاهی به مراحل پژوهش و تبدیل مشکل پژوهشی به مسئله ی مورد پژوهش و راه و روش آن شده است و در آخرین فصل، به اخلاق پژوهشی وبایسته های آن اشاره شده ودر پایان پیشنهاداتی برای ارتقای امر پزوهش مطرح شده است.
تعريف پژوهش
تعريف اول: پژوهش، فرايند توليد دانش و حركت فكر از قضاياي شناخته شده بسوي قضاياي ناشناختة جديد است و يا تفكري نظامند، همراه با فعاليتهاي جانبي است؛ كه در آن نياز سنجي جامعه، تعيين مسأله، اولويتگذاري مسائل و نوآوري لحاظ شده است.
بنابراين، پژوهش متفرع بر تحصيل علم و دانش است و بايد اصول و ضوابط آن آموزش داده شده و با تمرين وممارست بصورت ملكه نفساني درآيد.
تعريف دوم: پژوهش تلاش وجستجو براي دستيابي به حق مطلب و تلاش روشمند نظري، براي پاسخ دادن به يك مسأله است. از اين جهت پژوهش فرايند يك مهارت است و با تمرين وتكرار و خلاقيت، به دست آورد تازهاي، رهنمون ميشود، همانطور كه آموزش رانندگي، شنا، هنرآشپزي و ... نياز به آموزش و تمرين مستمر دارد تا بصورت ملكه درآيد، پژوهشگر نيز با آموزش و تمرين و تكرار به اين هدف دست مييابد.
نتيجه پژوهش
گاهي يك پژوهش، آورده ی تازهاي براي خود شخص بدنبال ميآورد و قدرت علمي او را بالا ميبرد.
و گاهي كارپژوهشگر در كاروان دانش بشري، دست آورد جديدي براي جامعه به همراه ميآورد و باتوليد علم و جنبش نرم افزاري، كاروان علمي بشر را گامي به پيش ميبرد، از اين جهت كار پژوهشگر ارزش ويژهاي پيدا خواهد كرد.
فصل اول: هويت صنفي طلاب
هويت صنفي طلبه و كاركرد يك روحاني و مشاغل او، چگونه بازخواني ميشود؟
طلبه عنصر تعليمي و تربيتي و وارث علوم انبياء است كه تربيت جانهاي مشتاق را برعهده دارد و متولّي اقامة دين، فهم دين، تبليغ دين، اجرايي كردن دين در جامعه و دفاع عقلاني از دين و تحقق مكتب اهل بيت(ع) است.
كه آنرا فهرست وار بازشناسي ميكنيم.
1- فهم دين: طلبه ابتدا بايد آموزههاي موجود توسط بزرگان را، بازخواني كرده و از نظرات آنان اطلاع كافي بدست آورد.
در مرحله دوم، بايد به فهم بخش پنهان دين وسوالات كلامي ، فلسفي ، فقهي و ... كه مطرح ميشود، پاسخ گويد.
2- تلاش براي اجرايي كردن دين:
طلبه بايد آموزههاي ديني را ابتدا در خود و در جان انسانهاي مشتاق ديگر، محقق نمايد و در مرحله ی بعد، تلاش كند اين آموزهها را به سطح جامعه بشري سوق داده و تمدن ديني جديدي، بنا كند.
3- تحصيل علم دين:
تمام تلاش طلبه بايد در توليد علم در عرصه دين و تلاش براي حل زواياي پنهان دين و اجتهاد و استنباط مسائل ديني، بكار گرفته شود.
4- تبليغ: مبلغّي كه داراي خلاقيت نظري و ذوق و ابتكار در عرصة پژوهش باشد با مبلغي كه صرفا به حفظ منبر اكتفا كرده و از دست رنج ديگران بهره ميبرد، متفاوت است.
مبلّغ بايد ابتدا نياز سنجي كرده و نياز جامعه ی پيرامون خود را شناسائي نمايد و سپس منابع لازم را شناسائي و در اختيار گرفته و با مراجعه و بدست آوردن دادههاي مطلوب، پاسخ آنرا شناسايي نمايد و در طيّ فرايند منبر و خطابه، آنرا در اختيار مخاطبين خود قرار دهد.
5- تحصيل پژوهش: جامعه ی آموزش محور، بايد بدنبال كيفي كردن فضاي آموزشي خود حركت كنند، تا بتوانند با اين دگرگوني، خروجي لازم را براي تدوين كتب آموزشي جديد، مهيا كنند. بنابراين، رابطه ی پژوهش و آموزش، فرايند دو سويه است كه هر كدام بدنبال كيفي كردن ديگري حركت ميكنند، نه اينكه پژوهش رقيب جدّي آموزش و بار اضافي بركلاسهاي درس آموزشي، تلقي شده ونوعي پژوهشگريزي به بار آورد.
فصل دوم: راهكارهاي ايجاد پژوهش، در كنار آموزش
1- نگرش: آنچه بعنوان پيش نياز لازم، در حل معضل پژوهش، ميتواند راهگشا باشد، نگرش عميق نسبت به پديده ی آموزش و پژوهش است. مادامي كه استاد و شاگرد اعتقادي به پژوهش نداشته و اين دو را در مقابل يكديگر و در تعارض جدّي با هم تلقي كنند و ذهنيت طلاب به اين سمت و سو باشد كه طلبه به دنبال تبليغ و تدريس است و چه نيازي به پژوهش دارد؟! كار پژوهش سامان نخواهد پذيرفت. بنابراين گام نخست، جهت دهي صحيح، به نگرشهاست؛ بايد نگرش اصلي به اين سو متمايل شود كه يك حد نصاب لازم پژوهشي براي همه طلاب در نظر گرفته شود و درمرحله ی بعد، بدنبال استعداديابي طلاب پژوهشگر و سرمايه گذاري و مهارت دهي به آنان برآييم و هزينه و وقت و سرمايه را به سوي افراد مستعد سوق دهيم.
2- انگيزهسازي: ابتدا بايد شرايط موجود را بررسي نموده و راه كارهاي ايجاد انگيزه را تجربه نمائيم، كه در اين نوشتار به برخي از آنها اشاره ميشود:
الف) معرفي پژوهشگران برتر و آثار علمي آنها:
با دعوت از پژوهشگران برتر و ارتباط عاطفي با آنان و در اختيار گرفتن آثار پژوهشي آنان، اين تأثيرگذاري بيشتر خواهد شد، خصوصاً اگر اين ارتباط بصورت دورهاي و مستمر باشد.
ب) زمينهسازي براي تجربة طلاب:
از طريق انگيزهسازي و اجازه ی اظهار نظر و نوشتن و تجربه كردن، ميتوان زمينة پژوهش را براي افراد مبتدي، فراهم نمود.
ج) تشويق،كمك و حمايت:
از طريق امتياز دادن و محاسبه ی پنج نمره براي كارهاي پژوهشي، معرفي آنان به جشنواره هاي مختلف، برگزاري اردوهاي علمي ـ تفريحي، اولويت دهي به طلاب پژوهشگر و امكانات رفاهي مدرسه، توافقات درون مدرسهاي ميان مدير و معاونت پژوهش جهت ارتقاي امر پژوهش.
د) آشنايي با مراكز پژوهشي:
بازديد از مراكز مختلف پژوهشي، روحيه پژوهش را تقويت ميكند همانند: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، مركز پژوهشهاي فرهنگي اجتماعي صدرا، پژوهشگاه آینده ی روشن و ... .
ذ) استفاده از پژوهشگران جوان، بعنوان دستيار پژوهش:
محققان پركار ميتوانند از طريق واگذاري برخي از كارها به محققان جوان، راه را براي آنان هموار كرده و در امكانات مادي و معنوي، آنان را شريك گردانند.
د) انتشار پژوهش:
با انتشار پژوهشهاي برتر، از طريق گزارش دهي به ساير طلاب، نصب اثر در بُرْد مدرسه ، چاپ در مجلات معتبر، معرفي به جشنواره علامه حلّي و ...
3- آموزش مهارتهاي پژوهشي:
الف) آموزش نظري: با ايجاد كلاسها و كارگاههاي آموزشي و مهارتهاي جانبي از قبيل: روش مطالعه ، فيش برداري ، خلاصه نويسي ، گونه شناسي ، ساختارشناسي ، تبارشناسي ، اصول فهم و نقد آن ، قالبهاي نوشتاري از قبيل: مقاله، پايان نامه ،گزارش و ... .
ب) آموزش عملي وكاربردي:
از طريق، درگير كردن مستقيم طلاب به امر پژوهش و مشاهده ی مستقيم مسائل پژوهشي ، شناختن اصطلاحات فني، تجربههاي شخصي و كسب مهارتها، همانند : استفاده از كتاب لغت، استفاده از كشف الآيات، استفاده از برگه ی كتابخانهها، بهرهبرداري از فضاي مجازي و رايانه .
4- ايجاد و تقويت روحيه ی اخلاق پژوهشي:
آزاد انديشي ، تكيه بر استدلال ، داشتن ايده ی نو، از شاخصههاي مهم تقويت اين روحيه محسوب ميشود.
فصل سوم: مراحل پژوهش
1- مواجهه با مشكل: آغاز پژوهش با طرح يك اشكال شروع ميشود. همانند سوال از برخي ناهنجاريهاي ظاهري و بدحجابي در شهرهاي بزرگ.
2- تحليل مشكل به مسأله يا مسائل پژوهشي:
هنر پژوهشگر، در اين است كه بتواند يك مشكل را به يك مسأله پژوهشي برگرداند، در اين مرحله بايد بينديشند كه چه صورت هایی از موضوع را بشكافد و از كجا شروع كرده و به كجا ختم نمايد و چه شواهدي ارائه كند و چه دستاورد تازهاي بدست آورد.
3- شناخت مسأله:
تبارشناسي، در حل مسئله جايگاه ويژهاي دارد، برخي از مسائل داراي جهتهاي متفاوتي هستند، همانند بحث ولايت فقيه كه از جهتي، مسأله ی فقهي و از جهتي مسأله ی كلامي است و يا بحث امر به معروف و نهي از منكر، از آن جهت كه يك تكليف فردي است، به فقه ارتباط پيدا ميكند و از جهتي كه يك صفت اخلاقي است، به اخلاق مرتبط می شود.
4- بررسي پيشينة تاريخي:
پژوهشگر، براي پرهيز از كارهاي تكراري، بايد اطلاعات جديدي نسبت به موضوع بدست آورد و از دست آورد پژوهشگران قبلي، استفاده كرده وگامي به پيش رود و براي فهم يك مسأله، ميتواند از اطلاعات درجه ی دوم، همانند تاريخ علم ، كتاب شناسي ، منبعشناسي، شرح علوم و ... استفاده نمايد.
5- شناخت روش: پژوهشگر بايد روش خود را روشن و آشكارا بيان كند، كه آيا براساس قياس و برهان حركت ميكند و يا براساس استقراء؟ و آيا براساس مشاهدات تجربي و آماري است يا براساس آيات و روايات.
6- تعيين منابع: متوني كه پژوهشگر به آن مراجعه ميكند، در مقالات علمي بايد از منابع دست اول باشد، مثلا براي تحقيق در حركت جوهري به آثار صدرالمتألهين رجوع نمايد و در مقالات اجتماعي از مستندات آماري، بهره جويد.
7- جمعآوري اطلاعات: هر قدر اطلاعات جمعآوري شده جامعتر باشد، اثر تحقيق پربارتر خواهد بود. از اين جهت ديدگاهها و نظرات علمايي همانند حضرت امام(ره) و يا شهيد ثاني كه جامعيت علمي داشتند، پربارتر است.
فيشبرداري يكي از راههاي ثبت اطلاعات است كه پژوهشگر را براي جمعآوري مطالب ياري ميكند. همچنين استفاده از رايانه و ثبت مطالب در آن، ميتواند مفيد باشد.
9- تجزيه و تحليل ونقد مطالب:
در اين مرحله، ياداشتهاي پراكنده كنار هم قرار گرفته و براساس ترتيب منطقي چينش ميشود و مورد نقد و كنكاش قرار گرفته و متن مقاله از چينش آنها پديدار ميشود.
10- نتيجهگيري: پژوهشگر بايد نتيجه تلاش پژوهشي خود را ذكر نمايد و ديگران را از اثر پژوهش خود برخوردار نمايد.
11- ارائه ی پژوهش: پژوهشگر بعد از اتمام كار پژوهشي، آنرا به دو طريق ارائه ميدهد، راه اول: ارائه ی شفاهي پژوهش است كه در قالب تدريس يا سخنراني ارائه ميشود، همانند درسهاي خارج كه بصورت شفاي ارائه ميشود.
راه دوم: ارائه ی كتبي پژوهش است كه ميتواند در قالب مقاله، كتاب، پاياننامه و ... ارائه شود. در پايان تذكر اين نكته ضروري است كه انتخاب روش ميتواند در فرايند پژوهش موثر باشد، مثلا روش شيخ انصاري بيشتر بر تبين محتوايي روايات استوار است، نه بررسي اسناد آن، ولي روش آيت الله خويي بر بررسي اسناد روايي متمركز ميشود كه هر كدام ميتواند در نتيجه پژوهش موثر باشد.
بر پژوهشگر لازم است قبل از شروع به كار پژوهش، طرح پژوهش را ارائه دهد كه در آن مسأله، منابع، روش تحقيق، مراحل مطالعه و نقد و نتيجهگيري و زمان تحقيق مشخص شود.
آخرين تذكر اينكه هر يك از مراحل ياد شده، نياز به تمرين و تكرار جداگانه دارد و خواندن و تكرار آن در يك جلسه، كافي نيست.
فصل چهارم: اخلاق پژوهشي
اخلاق پژوهشي، بر پاية دو محور اخلاق عمومي و اخلاق صنفي تعريف ميشود، مراد از اخلاق عمومي، آن دسته از خصوصيات اخلاقي است كه براي همه افراد جامعه از جمله پژوهشگران، كارساز است و مراد از اخلاق صنفي، آن دسته از خصوصيت اخلاقي است كه مخاطب اصلي آن، پژوهشگران ميباشند.
الف) اخلاق عمومي:
1- اخلاص و طهارت باطني: نگرش محققي كه پژوهش را تكليف الهي ميداند با كسي كه آنرا بعنوان شغل مينگرد، متفاوت است، آنجا كه كار پژوهش، براي اداي وظيفه انجام شود، مستحق دريافت فيض الهي شده و تأثير مضاعف ميگذارد، همچون باراني كه بر سر زمين حاصلخيز ميبارد، بركات ويژهاي به همراه ميآورد، همانند كتاب شريفالغدير و الميزان و بحارالانوار و ... كه براساس شوق پژوهشي و تكليف مداري نگاشته شده است.
2- امانت داري و صداقت: امانتداري و صداقت جوهره ی اصلي ارتباطات اجتماعي را، تشكيل ميدهد و بر پژوهشگر منصف، لازم است، ثبت نشاني دقيق منابع را هرگز از ياد نبرد، زيرا نويسنده ی امين، كسي است كه نام مورد استفاده را با كمال انصاف ذكر نمايد وهميشه حق صاحب اثر را به رسميت بشناسد.
3- عمل گرايي: موثرترين روش ماندگاري اخلاق، نمودار رفتاري آن است نه بروز گفتاري، پژوهشگري كه اخلاق عملي را در آثارش، تجربه كند، اثر ماندگارتري را برجاي ميگذارد تا فردي كه چنين اخلاقي از درونش طراوش نميكند.
ب) اخلاقي صنفي:
1- حق گرايي: پژوهشگر، بايد با چراغ حق محوري، حركت خود را آغاز كرده، به دنبال ابهام زدائي از مطالب برآيد و از پيش داوري و تعصبورزي به دور باشد و از ابتدا قصد به كرسي نشاندن نظرية خود را، نداشته باشد.
2- آزادانديشي: قلم پژوهشگر بايد بر معيار صراط مستقيم حركت نمايد. براين اساس، اگر نظرات مشهور، مطابق حق باشد، بپذيرد و اگر برخلاف حق باشد، آنرا رد نمايد و تعصب نسبت به آراء مشهور، او را از آزادانديشي فكري، باز ندارد.
3- شجاعت علمي درعين تواضع عملي:
پژوشگر بايد آن شجاعت لازم را در خود ايجاد نمايد، كه آراء حق را بي واهمه بيان نمايد و در عين حال از تفاخر و تكبر به دور باشد.
4- صبر و پشتكار: فرآيند پژوهش براساس حركت تدريجي شكل ميگيرد، ساقه ميدهد و به بار مينشيند و اين انتظار در سايه سار صبر و پشتكار سامان ميپذيرد، پژوهشگر عجول، كاري موفق و پسنديده، ارائه نخواهد كرد.
5- ادب پژوهشي: پژوهشگر مؤدب، همه جا رعايت حال استاد را نگه ميدارد و تلاش ميكند اثر را نقد كند، نه صاحب اثر را و از بكاربردن الفاظ ركيك و ناميمون پرهيز ميكند و تا قبل از مطالعه ی كامل يك نظريه، به انتقاد از آن، لب نميگشايد و تلاش علمي همه جانبه و كاملي را ارائه ميدهد.
6- دوري از حزب گرايي و سياست زدگي:
مسائل علمي، بايد در محيطي آرام و بيهياهو و تعصبات حزبي، انجام پذيرد؛ چرا كه حب و بغضهاي شخصي، دستيابي به حق را دشواري ميسازد. معمولاً كسانيكه از منطق و استدلال قوي پيروي نميكنند، تلاش ميكنند با غوغا سالاري، نتيجه بازي را به نفع خود تغيير دهند.
آنچه برشمرديم، فقط بخشي از اخلاق كاربردي پژوهشي بود كه در اين نوشتار مطرح شده است و شمارش كامل آن، نياز به نگارش كتابهاي مفصل دارد.
راهكارها و آسيبها
در پايان اين نوشتار به برخي از موانع و آسيبها از يك سو و بايستهها و راهكارها از سوي ديگر اشاره ميشود، تا بتوانيم فرايند علمي ـ پژوهشي در مدارس علميه را به نحو شايستهتري مديريت نمائيم.
الف) موانع و آسيبها:
1- ترافيك برنامههاي آموزشي: حجم زياد برنامههاي آموزشي در هر دوره، مانع جدي كار پژوهشي ميشود.
2- تداخل معاونت پژوهشي و آموزشي: گاهي برنامههاي ابلاغ شده توسط معاونت آموزشي با برنامههاي پژوهشي تداخل پيدا ميكند.
3- خلاء قانوني در كارهاي پژوهشي: بايد قوانيني برحمايت مالي و انساني از كارهاي پژوهشي تصويب شده و پنج نمره براي كارهاي پژوهشي در نظر گرفته شود.
4- عدم اطلاعرساني كافي در امر پژوهش:
غالب طلاب از اطلاعات مربوط به پژوهش، بياطلاع بوده و هيچ اطلاعي نسبت به پژوهشكدههاي موجود، پژوهشگران موفق ، آثار پژوهشي برتر و جشنواره ی پژوهشي و ... ندارند.
ب) بايستهها و راهكارها:
1- انگيزهسازي: بايد تصور عمومي طلاب، به سمتي هدايت شود كه اطلاع یابند موضوع پژوهش پديدهاي نو ظهور نبوده، بلكه حوزه از ديرباز آموزش پژوهش محور، داشته است.
2- روشمند كردن و كيفي كردن فضاي آموزش: پژوهش نبايد رقيب آموزش تلقي شود، بلكه با روشمند كردن كارهاي آموزشي و عمق بخشيدن به آن، فضايي براي كارهاي پژوهشي باز شود.
3- توافقات درون مدرسهاي: با توافق مدير مدرسه و اساتيد آموزشي، ميتوان امتيازهايي براي كارهاي پژوهشي از قبيل اردوهاي علمي - تفريحي ، معرفي آثار برتر به جشنواره ، چاپ اثر، در مجلات و محاسبه آن در نمره ی ميان ترم و ... در نظر گرفت.
4- ارتباط با پژوهشگران: بايد برنامهاي براي ارتباط با پژوهشگران برتر، در نظر گرفته شود و با دعوت از آنان و ايجاد ارتباط عاطفي، راههاي ارتباط ميان طلاب و پژوهشگران هموار شود./874/ت302/س