به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از صبح نو، شروع این پدیده در ایران تقریباً به دهه 40 و خصوصاً پس از اصلاحات ارضی باز میگردد که سبب شد مهاجرت روستا-شهری افزایش یابد. این در حالی است که پس از وقوع انقلاب نیز بر اثر تحولات صورت گرفته در این مقطع، شروع جنگ عراق علیه ایران و تداوم سیاست تمرکزگرایی به تداوم شهرنشینی بیرویه و بهتبع آن افزایش حاشیهنشینی در شهرها و به ویژه شهرهای بزرگ منجر شد.
رشد حاشیه نشینی در دهههای ۴۰ و ۵۰ ابتدا از تهران شروع شد و نخستین اجتماعات حاشیه نشین در جنوب شهر اسکان پیدا کردند. گسترش تأسیسات شهری و شبکههای ارتباطی و همچنین افزایش درآمد حاصل از نفت، موجب رونق شهرها و ایجاد جاذبههای شهری شد و از سوی دیگر اصلاحات ارضی و مکانیزاسیون، دافعههای روستایی را تشدید کرد. در یک بررسی گسترده که سال ۱۳۵۱ در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران صورت گرفت، مشخص شد که ۹۱ درصد از سرپرستان خانوادههای حاشیه نشین در تهران روستایی بودهاند که از این تعداد ۷۲ درصد آنان قبلاً دهقان محسوب میشدند و ۵۹درصد خرده مالک بودهاند. 1
از سویی دیگر، جمعیت کشور ایران به عنوان شانزدهمین کشور پرجمعیت جهان طی سالهای ۱۳۵۵ تا۱۳۹۰ ، 2.23 برابر افزایش یافته است. رشد جمعیت شهری کشور طی همین مدت بیش از ۵ برابر بوده است. طی سالهای گذشته به جز درشهرهای بزرگ کشور، تنها در استان تهران پدیده جدیدی بروز کرده که تقریباً غیر متعارف است و آن افزایش جمعیت حاشیه نشینی استان تهران است. تهران تا شهریورماه سال ۱۳۵۹ نزدیک به ۱۰هزار و ۴۵۰خانوار و ۴۵۰۰ آلونک را در خود جای داده بود. در خوشبینانهترین برآوردها از کل جمعیت حاشیه نشین در جهان، حدود ۱۰ میلیون نفر آن در کشورما زندگی میکنند. این افراد تاکنون در ۷۰۰ سکونتگاه غیررسمی در کشور شناسایی شدهاند.
براساس سرشماری صورت گرفته توسط مراکز بهداشت دانشگاه/دانشکدههای علوم پزشکی کشور، جمعیت ساکن در سکونتگاههای غیررسمی، کل جمعیت حاشیه شهرها و ساکنان شهرهای ۲۰ تا ۵۰ هزار نفر در بهمنماه ۱۳۹۳ برابر با ۱۵ میلیون و ۲۱۲ هزار و ۲۲۶ نفر است که ۴۹۳۱۹۵۶ نفر آن مربوط به جمعیت شهرهای ۲۰ تا ۵۰ هزار نفر و ۱۰۲۸۰۲۷۰ نفر نیز ناظر بر جمعیت حاشیه شهر یا سکونتگاه غیررسمی است. حاشیه نشینی در ایران در دو دوره قابل بررسی است؛
پیش از انقلاب 2
تا سال 1320 اقتصاد شهر و روستا نسبتاً توازن داشت، شروع حرکتهای مهاجرتی و آغاز شهرنشینی معاصر ایران مقارن 1320 تا 1332 است. از سال 32 به بعد با اجرای برنامهها و طرحهای عمرانی، دوباره روند نوسازی در شهرها پا گرفت و از این دوره به بعد روند حاشیه ماندن کشاورزی و روستانشینی آغاز شد و آنان دیگر چارهای جز مهاجرت به شهرها نداشتند. از این زمان به بعد روستاییان تهیدست، بیزمین یا کم زمین از روستاها به شهرهای بزرگ یعنی مراکز اصلی تولید و خدمات سرازیر شدند و عرضه نیروی کار بر تقاضای آن فزونی گرفت و به تدریج از سالهای 1335 به بعد مهاجران تهیدست روستایی در محدوده شهرها در اراضی بایر و یا اراضی غصبی با مواد و مصالح نامناسب از جمله حلبی، چوب، حصیر، لاستیک فرسوده و خشت و گل و آجرهای فرسوده و ... با همیاری یکدیگر سکونتگاههای محقر و فاقد خدمات زیربنایی و رفاهی و در محیطی آلوده و غیربهداشتی برپا میکردند و در آنجا سکنی میگزیدند.
طی سالهای 25 تا 35 آلونکهای بهجت آباد در اراضی بایر خارج از محدوده شهر تهران در شمال شهر بوستان(پارک فعلی خیابان کریم خان و آپارتمانهای آن) و بعد آلونکهای منطقه جنوبی فرودگاه مهرآباد و حلبی آباد منطقه راه آهن (اسیرآباد) و سایر حلبی آبادهای داخل محدوده و خارج از محدوده شهری در فاصله سالهای 1335 تا 1345 در تهران به وجود آمد. در سالهای 45 تا 50 مهاجرت بیرویه و شتابان از مناطق روستایی به شهرهای بزرگ و پایتخت کشور شتاب بیشتری گرفت و از این زمان مشکل حاشیه نشینی شهری به عنوان یک مشکل اجتماعی شهری و ساختاری خودنمایی میکند.
پس از انقلاب
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی باوجود تحولات ساختاری و اولویت بخشیدن به بخش کشاورزی و توجه بیشتر بر استمرار عواملی نظیر اختلاف سطح دستمزد و امکانات رفاهی بین شهر و روستا، علل دیگری نیز به وجود آمد که از آن جمله میتوان تقسیم زمین در نقاط شهری و افزایش سطح آگاهی روستاییان را نام برد. در عین حال باید اضافه کرد که با وجود تحولات صورت گرفته و به دلیل کافی نبودن امکانات زیربنایی برای ایجاد اشتغال در نقاط روستایی و سیاستهای اقتصادی خاصی که از اواخر دهه ۱۳۶۰ آغاز شد، مهاجرت به شهرها همچنان ادامه یافت؛ به طوری که رشد جمعیت شهری طی دوره۲۰ساله پیش از انقلاب (یعنی بین سالهای ۵۵ ـ ۱۳۳۵) با نرخ رشدی معادل ۵درصد افزایش داشت و این روند طی دوره ۲۰ ساله بعد از انقلاب (۷۵- ۱۳۵۵) با نــرخی معادل 3.4 درصد ادامه یافت.3
درباره شهر تهران چنانچه رابطه شهر و حاشیه را در دوره پس از انقلاب مورد توجه قرار دهیم روشن میشود که بهرغم رشد و ادغام محلههای حاشیهای تهران در سالهای اولیه انقلاب در درون شهر، فاصله شهر و حاشیه طی دهه دوم پس از انقلاب رشد کرده است. فرآیند شکلگیری سکونتگاههای غیررسمی در دوران انقلاب اسلامی در سال 1357 دارای بیشترین موج و نوسان بوده است که این میتواند به دلیل کاهش نظارت دولتی در این سالها بوده باشد. زیرا نزاعها و کشمکشهای سیاسی مطرح در کشور بر این امر تأثیر گذار بود. در سالهای 1354- 1364، حدود498000 واحد مسکونی به بازار مسکن تهران افزوده شد که 25 درصد از کل واحدهای مسکونی ساخته شده در سال 1358 تا 1359 بدون مجوز و در حاشیه شهرها ساخته شده بودند. 4
شهر تهران در دهه 65 تا 75 فقط40 درصد از مهاجران وارد شده یا جا به جاشده در منطقه را اسکان داده است(2.3 قبل از انقلاب) . نکته قابل توجه این که طی این سالها نسبت افراد جا به جا شده در داخل منطقه (به ویژه کسانی که از شهر تهران خارج شده بودند) به نسبت مهاجران سایر استانها پیشی گرفته و در واقع نشان دهنده نیروهای دافعه از مرکز به پیرامون در منطقه است که گروههای کم درآمد ساکن تهران را در برمیگرفت به ویژه شاغلان غیررسمی.
پس از پایان جنگ، مرحله مهمی در تحول الگوی اسکان تهیدستان شهری در منطقه تهران آغاز میشود. در دهه اخیر سکونتگاههای غیررسمی دور از شهر، نقش اصلی را در اسکان تهی دستان شهری ایفا میکند. طی سالهای 75-1370 در منطقه تهران هشت شهر جدید به رسمیت شناخته شد که پنج شهر آن سکونتگاه غیررسمی بوده است. در واقع ریشه برخی شهرهای جدید حاشیهنشینی است. اسکان ناهنجار و غیررسمی در منطقه کلانشهری تهران در سال 1355 حدود 3 درصد و در سال 1375 حدود 15 درصد جمعیت منطقه را با بیش از یک میلیون نفر در بر میگرفت. این رقم در تداوم روند کنونی برای سال 1400 حداقل 2.5 میلیون نفر در منطقه کلانشهری تهران برآورد میشود.
ایران به عنوان شانزدهمین کشور پرجمعیت جهان طی سالهای ۱۳۳۵ - ۱۳۸۰ جمعیتش ۳/۶ برابر افزایش یافته درحالی که این رشد برای جمعیت جهان کمتر از 3.2 برابر بوده است. رشد جمعیت شهری کشور طی همین مدت (۴۵ سال) بیش از ۷ برابر بوده است. نسبت جمعیت شهری به روستایی در ایران حدود ۲۰ واحد درصد بیشتر از متوسط جهانی است. در حال حاضر ۷۲ درصد جمعیت کشور شهرنشین هستند که طبق برآوردها، این نرخ تا سال ۱۴۰۴ به ۸۷ درصد میرسد، اما در دنیا متوسط جمعیت شهرنشین ۵۳ درصد است.
سال ۲۰۱۴ میلادی سهم شهرنشینی در دنیا معادل ۵۳ درصد بوده و برآورد شده نسبت جهانی ساکنان شهرها به روستاها تا سال ۲۰۵۰ به ۶۶ درصد برسد. اما در ایران، این نسبت در حال حاضر از ۷۱.۳ درصد سال ۱۳۹۰ هم تجاوز کرده و طبق محاسبات مسوولان طرح جامع مسکن، به ۷۲.۲ درصد در سال ۱۳۹۲ رسیده است؛ ضمن آنکه پیش بینی میشود تا سال ۱۴.۴ شمسی، جمعیت شهری ۸۷ درصد کل جمعیت کشور را شکل دهد .4
1 - لطفی، حیدر(1389)، فصلنامه علمی پژوهشی جغرافیای انسانی سال دوم، شماره دوم
2- حاجی یوسفی، علی(1381)،حاشیه نشینی شهری و فرایند تحول آن (قبل از انقلاب اسلامی)، نشریه شهرسازی و معماری هفت شهر، دوره 1، شماره 8
3 - احمدیان، محمدعلی، (1383)،حاشیه نشینی؛ ریشهها و راه حلها، اندیشه حوزه، شماره 43 و 44
4-ربانی و علیزاده اقدم،(1392)، حاشیهنشینیشهری، دانشگاه اصفهان
/1325//102/خ