تغییر تاکتیک در دقیقه نود
یادداشت رسیده/ پرده نخست؛
همه چیز از یک روز رویایی فوتبالی شروع شد. دم دمای عید بود که بارسلونا توی چند دقیقه پاری سن ژرمن رو با نتیجه ای باورنکردنی در دقایق اضافه و واپسین؛ تکرار می کنم "واپسین" شکست بده و موجب تعجب همه علاقه مندان به فوتبال بشه. خب تا اینجای ماجرا هیچ مشکلی وجود نداره همه چیز درست و دقیق سر جای خودش قرار داره اما این همه ماجرا نیست...
درسته میدونم آرزوی هر کسی هست که یه روز بتونه گل پیروزی رو به حریف بزنه و خودش رو توی تاریخ ثبت کنه و ادامه ماجرا اما جو قهرمان شدن هم اندازه داره!
پرده وسط:
زندگی خیلی از ماها شباهت زیادی به فوتبال داره اصلا زندگی یه جوارایی مثل فوتباله هم قوانینش و هم تاکتیک هاش. مثلا بعضی ها شم گلزنی قوی دارن و همیشه آقای گل محسوب میشن و یه عده دیگه دائم توی افساید قرار دارن با اون بقیه کار ندارم که همیشه اوت هستن فقط می خواستم به شباهت های فوتبال و زندگی اشاره کرده باشم.
روشن فکرا میگن سیاست هم مثل فوتباله یعنی قوانین مخصوص به خودش رو داره و یه جاهایی خیلی به هم شبیه میشن. البته باید بگم من نه اهل سیاست هستم و نه اهل فوتبال فقط :"نود" رو مرتب نگاه می کنم به قول شاعر که میگه:
با نود حال می کنیم هنوز بس که اشکال داوری داریم
بگذریم همه حرف من هم همین جاست توی یک ماه بعد از عید فکر می کنم جو فوتبالی اون هم از نوع بارسلونا سیاسیون رو بدجور گرفته. همه به فکر امتیاز گرفتن هستن باور کنید یکی از هافبک های داخلی دیروز خودش رو توی محوطه جریمه به یکی از مدافعان حریف زد که داور رو فریب بده و پنالتی بگیره اونم توی دقایق آخر!! چشمتون روز بد نبینه بنده خدا از زمین بلند شد تا خوشحالی کنه که پنالتی گرفته که یهو دید خورده به مهاجم تیم خودشون و اونو مصدوم کرده تازه همه صد هزار تماشاچی هم داشتن هوووشون می کردن.
یکی از کارایی که ما از بارسلونا یاد گرفتیم که توی دقیقه نود انجام بدیم این موارده که خدمتتون عرض می کنم، از پیگیر شدن سهام عدالت تا معوقات فرهنگیان، از دوبرابر کردن حقوق بازنشسته ها تا یارانه افراد نیازمند، از جلوگیری از افزایش قیمت ها تا ثابت ماندن قیمت کرایه تاکسی و خیلی چیزای دیگه که فقط داره پشت سر هم اتفاق می افته.
نمی دونم شاید گل های دقایق پایانی بارسلونا این توهم رو ایجاد کرده اما فکر نمی کنم توی دقیقه نود عمر یک دولت هم بشه تا این اندازه گل زد. آخه توی اون بازی پنج تا گل توسط چند نفر وارد دروازه پاری سن ژرمن شد اما توی این بازی همه گل ها رو یک نفر داره می زنه، به نظر من توپ طلای سال رو باید به این می دادن نه رونالدو!!! توی اون بازی هدف دروازه حریف بود اما توی این بازی چند تا گل به خودی هم زده شده.
ایرادی نمیشه گرفت همیشه همه افراد یک تیم که قرار نیست لیونل مسی باشن، ولی وقتی از بازیکن های تعویضی استفاده می شه که اصلا توی جو بازی قرار ندارن، گل به خودی یک امر طبیعیه.
اما جدای از همه شباهت های دنیای سیاست با دنیای فوتبال باید بگم که طوفانی عمل کردن حتی توی دقایق پایانی همیشه جواب درست نمیده بازم به قول شاعر:
طوفان اگر فرو بنشیند عجیب نیست پایان بی دلیل دویدن نشستن است
بارسلونا با اون همه ستاره و اون شب رویاییش؛ توی مرحله بعد شکست خورد یعنی از چنگ فرانسویا در رفت اما ایتالیایی ها خفتش کردن، اصلا راستشو بخواید به این اروپایی ها نمیشه اعتماد کرد من از کسایی که به اینا اعتماد می کنن و با طناب پوسیده اینا توی چاه میرن و با هواپیماشون توی آسمون؛ تعجب می کنم.
باز که فکر می کنم می بینم مقصر اصلی بارسلونا است که این همه سیاسیون رو به زحمت میندازه، باور کنید!!! اصلا یه حرف در گوشی به شما بگم "ایرانی ها مردمان دقیقه نود هستن" اما یه مشکل وجود داره همیشه هیجان بازی مانع میشه تا بتونیم اوج حساسیت بازی رو درک کنیم.
یادمه توی بازی با ایرلند وقتی ایران با تمام توان تلاش کرد و ایرلند رو توی آزادی شکست داد آخر کار فهمیدیم که این بازی حتی با برد ایران یه بازی تشریفاتی شد یعنی با این که بازی رو بردیم اما باز هم از سعود جا موندیم.
پرده آخر:
همیشه نباید سیاست خودمون رو با تیم های خارجی اونم بارسلونا با اون همه فوق ستاره مقایسه کنیم. خیلی با هم تفاوت داریم اصلا سیاست کجا و فوتبال کجا؟؟ بزارید یه نمونشو خدمتتون عرض کنم بابا میانگین سنی بازیکنای بارسلونا 23 ساله اما میانگین سنی بازیکنای ما حداقل 60 سال، یکی دیگه این که اونا دارن حرفه ای فوتبالشونو بازی می کنن اما ما چند تا کار داریم و هزار سودا. میدونید چیه من هر چی جلوتر میرم میبینم که اصلا خود خودشه؛ مقصر اصلی بارسلوناست./۹۷۹/ ۷۰۳/ص