نشاط معنوی در سایه عرفان علوی
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، ماه مبارک رمضان ماهی است که به صورت خاص به خداوند منسوب شده و با برکت، رحمت و مغفرت همراه است؛ ماه نزول قرآن، دربردارنده شب با عظمت قدر، ماهی که افضل ماههای سال است و روزها و شبهای آن و ساعات و لحظات آن برترین زمانها است.
در این ماه نفسها تسبیح و خوابیدن عبادت است. شقی و بدبخت است کسی که در این ماه با عظمت، مورد غفران و بخشش خداوند متعال قرار نگیرد. هنگام نماز در این ماه، برترین ساعاتی است که خداوند با رحمت به بندگانش نظر میکند و دعا کردن در این لحظات از امتیاز خاصی برخوردار است. ثواب قرائت یک آیه در این ماه معادل یک ختم قرآن است. کسی که یک نماز مستحبی در این ماه بخواند، خداوند برائت از آتش برایش مینویسد. ادای نماز واجب هفتاد برابر ثواب، در غیر ماه رمضان دارد. درهای بهشت در اول این ماه باز و در آخر آن بسته میشود.
اینها بخشی از فضائل ماه رمضان در خطبه شعبانیه نبی اکرم صلی الله علیه و آله است که عظمت این ماه بزرگ را میرساند.
اصولا در ماه مبارک رمضان روحیه عبادت در بین مردم تبلور خاصی پیدا میکند. برخی از مردم که در طول سال، چه بسا نماز واجب خود را نمیخوانند در این ماه روزه میگیرند و حداقل به حرمت این ماه و به برکت روزه داری نمازشان را نیز میخوانند. محافل قرآنی، بسیار پر رنگتر از سایر ایام سال در مکانهای مختلف مذهبی برگزار میشود؛ چرا که ماه رمضان، ماه نزول قرآن و بهار آن است.
آمار جرم و جنایت در ماه رمضان کاهش پیدا میکند و اگر اطراف خود را ملاحظه کنیم پی میبریم که لا اقل برخی از افرادی که ناهنجاریهای اخلاقی دارند در این ماه از این ناهنجاریها فاصله می گیرند و مرتکب اعمال ناشایست خود نمیشوند. اصولا هر چه معنویت در جامعه گسترش یابد و اقبال عمومی به مسائل معنوی بیشتر باشد ناهنجاریهای اجتماعی و بزهکاری روند کاهشی خواهد داشت جامعه را به سمت خوبیها سوق میدهد.
نشاط معنوی در شبهای قدر
گل سر سبد ماه مبارک رمضان، شبهای قدر است که برتر از هزار ماه شمرده شده است. یکی از آداب این شب با عظمت، اِحیاء و شب زندهداری آن است. این سنت سالها است که در ایران نهادینه شده و به شکل گروهی درآمده است. در این شبهای با عظمت شور و نشاط معنوی در بین مؤمنین مضاعف میشود. مساجد، زیارتگاهها و سایر مکانهای مذهبی سرشار از جمعیت مؤمنانی است که مشتاقانه در این مراسم معنوی شرکت میکنند.
نشاط معنوی در این شبها به اوج خودش میرسد و بیشتر مردم سعی میکنند که در این مراسم معنوی حاضر شوند. کسانی هم که به هر دلیلی توفیق حضور در این مراسم را نداشته باشند پای رسانههای جمعی مینشینند و با مراسماتی که از این رسانهها پخش می شود احیاء میگیرند.
یکی از ویژگیهای مراسم شبهای قدر و احیاء این است که بصورت جمعی برگزار میشود و این جمعی برگزار شدن مراسم، خودش در ایجاد نشاط معنوی تأثیرگذار است. یکی از دلائل این است که در عبادت فردی ممکن است فرد دچار کسالت شود، به خصوص زمانی که عمل عبادی طولانی باشد؛ مثل دعای جوشن کبیر؛ ولی وقتی به صورت جمعی انجام شود جو روانی روحیه بخشی را حاکم میکند و کسالت احتمالی را که در عبادت فردی ممکن است عارض شود، جبران میکند. البته این بدان معنی نیست که عبادت فردی الزاماً کسالت بار باشد؛ این بستگی به حال معنوی افراد دارد و نسبت به هر کس متفاوت است. طبیعتاً کسانی که از معرفت و تقوای بیشتری برخوردار هستند، عبادتِ فردیِ طولانی، برای آنها نه تنها کسالت بار نیست، بلکه لذت بخش هم هست. لکن نکتهای که در اینجا متذکر شدیم به صورت یک قاعده کلی بود که نوع مردم را در بر میگیرد.
یکی دیگر از برکات مراسم احیاء این است که قلوب مؤمنین نسبت به بکدیگر انعطاف خاصی پیدا میکند و در دعاهایشان دیگران را نیز سهیم میکنند.
از برکات مهم این مجالس معنوی، آشنا شدن بچهها با آداب و اعمال شبهای قدر است و میتواند در تقویت روحیه معنوی آنها مؤثر باشد.
این شبها فرصت بسیار مناسبی برای مبلغان دینی است که معارف و آموزههای قرآنی را تبیین کنند و سبب معرفت افزایی مؤمنین شوند که معمولاً هم هینگونه هست. به برکت ماه مبارک رمضان و شبهای قدر مطالب مهمی در مراسمات مختلف بیان میشود. چه بسا عدهای متحول میشوند، حقیقتا توبه میکنند و مسیر زندگیشان تغییر میکند. خود این مطلب ثمره مهمی برای مراسم این شبها است.
عرفان علوی
شبهای قدر مصادف با ایام ضربت خوردن و شهادت مولای متقیان علی علیهالسلام نیز هست که این تقارن، رنگ و بوی ولایی و علوی به این شبهای با عظمت داده است.
عرفان علوی و بیان سیره ایشان از مسائلی هست که جا دارد در این شبها به آن پرداخته شود و حاضرین در مجلس بیش از پیش با مقامات و فضائل امیرالمؤمنین علیهالسلام آشنا شوند.
یکی از نکات مهم پیرامون امیر مؤمنان تبیین کتاب شریف و گرانسنگ نهج البلاغه است.
متأسفانه این اثر ارزشمند مورد غفلت و بی مهری خیلی از ما شیعیان و محبّین اهل بیت واقع شده و جا دارد که توجه جدی به این مسئله داشته باشیم.
مرحوم دشتی در مقدمه ترجمه خود بر نهجالبلاغه مینویسد: «از آغاز تحصيلات حوزوى كه ترجمههاى موجود را مطالعه مىكردم و كاستىهاى مفهومى را مىيافتم، نگران و در فكر چاره انديشى بودم كه يكى از نوشتههاى جرج جرداق مسيحى را خواندم كه اعتراف كرده بود: «جاذبههاى كلمات امام على عليهالسلام شورى در من ايجاد كرد كه 200 بار نهج البلاغه را مطالعه كردم».
چنان بر خود لرزيدم و به تعصّب و غرور اعتقادى من ضربه وارد شد كه تا مدّتى حالت عادّى نداشتم و بر خود نفرين كردم كه چرا يك مسيحى، 200 بار نهج البلاغه را مىخواند، امّا من كه خود را از شيعيان امام على عليهالسلام مىشمارم و ادّعاى محبّت و ولايت او را دارم به راستى چند بار نهج البلاغه را خواندهام؟ و با مفاهيم ارزشمند آن به چه ميزان آشنايى دارم؟ ما كه در خانواده شيعه، از پدر و مادرى شيعه و از خاندان شيعه و در كشور شيعيان قرار داريم، چرا بايد با نهج البلاغه بيگانه باشيم؟»
حدیثی جالب در نشانه شب قدر
محمد بن مسلم میگوید از امام باقر یا صادق علیهماالسلام پرسيدم: شب قدر، با چه علامتى شناخته می شود؟ حضرت فرمود:نشانه شب قدر آن است كه نسيم آن شب مطبوع و دلاويز مىشود؛ اگر فصل سرما باشد، سوز سرما به گرمى مىگرايد و اگر فصل گرما باشد، سوز گرما به سردى و خنكى مىگرايد، به حدّى كه مطبوع مىشود. (کافی،ج4،ص157) /999/ی۷۰۲/س
بابک شکورزاده